سایه روشن های سیاسی در بحث همراهان جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لائیک ایران

محسن مقصودی

یکشنبه 13 سپتامبر، فرصتی پیش آمد تا در نشست پالتالکی جنبش، برخی ازهمراهان به ابراز نظر در مورد مسائل سیاسی جاری و حاد کشورمان بپردازند و یا حداقل ابهامات شان را در قالب سئوالاتی بیان کنند. این نشست مفید آن قدر بود تا در انتهای این گردهمآئی مجازی اکثریت همراهان به این گزینه برسند که می بایست این گفتگو ها برای درک و فهم روند های سیاسی در کشورمان و پیرآمون آن ، ادامه یابد .


مهمترین موضوعی که به جوانبی از آن پرداخته شد گسترده ترین اعتراضات مردم ایران به تقلب های سنگین انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری و قیام میلیونی مردم علیه دیکتاتوری حاکم بر کشور بود.

درمباحث این نشست سه موضع برجسته بود. اولین نظری که مطرح شد تاکید داشت از آنجا که بیانیه های جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لاییک مسئله عبور از جمهوری اسلامی را مطرح می کنند، جنبش و فعالان آن تنها می توانند با کسانی و یا جریاناتی که در این لحظه تنها بر شعار سرنگونی تکیه دارند همکاری کنند و باید از کل آنچه که جنبش سبز نام گرفته فاصله بگیرند. این نظر بر آن است که فعالان جنبش جمهوری خواهی که خود را زیر پرچم سبز تعریف می کنند، با توجه به مواضع آقای موسوی و اصراروی بر اسلامی بودن حرکت وآرمان اسلام ناب محمدی، دچار تناقض هستند و عملا روی دو صندلی نشسته اند.

موضع دومی که برخی از همراهان اگرچه با طرح سوال و یا بطور غیر مستقیم و غیر شفاف بیان کردند بر این نظرات استوار بود که جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لاییک موضع سیاسی خاصی ندارد ویا نتوانسته این مواضع را اتخاذ کند و در صحنه سیاسی کشور موضع گم و گنگی دارد. نباید این جنبش سبز را برای منزه ماندن با تحقیر نگاه کنیم و می توانیم در آن حضور موثر داشته باشیم. ما از این تحول بزرگی که در جامعه اتفاق افتاده تا حد مطلوبی درس نگرفته ایم و در داشتن استعداد درس گرفتن از آن هم شک هست.

در کنار این دو نظر، بیشتر سخن گویان در نشست پالتاکی بر نکاتی اشاره کردند که درصورت تدقیق آن ها می توانند بیان کننده موضع عمومی جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لاییک باشد. رئوس این نظرات چنین اند:

ـ جنبشی که در ماه های اخیر حول مسئله آزادی انتخابات و اعتراض به تقلبات و دیکتاتوری “ولی فقیه” بوجود آمده است در راستای تلاش بزرگ مردم کشورمان برای دستیابی به حقوق شهروندی درسال های بعد از انقلاب است؛

ـ رژیم جمهوری اسلامی که می خواست مشروعیت خودش را از انتخابات کسب کند، با افشای تقلبات بی کران و اثبات انحصارقدرت، در نزد عموم مردم کشور و جهان، بکلی عاری از مشروعیت و قانونیت شد؛

ـ شکاف عظیم و عمیقی در داخل حاکمیت و در میان اصلاح طلبان بطور جبران ناپذیری بوجود آمده است که زمینه های بسیار گسترده ای برای فروپاشی رژیم بوجود آورده است؛

ـ بطور بی سابقه ای توهم و فکر سازگاری اسلام سیاسی با مرم سالاری که در ذهن بسیاری از اصلاح طلبان وجود داشت فرو ریخته ، راه برای تفکر سکولار و لاییک گشوده شده است. از این رو می توان بحث های نظری مبنی بر ضرورت جدائی دین از حکومت را گسترش و ژرفا داد؛

ـ گستره جنبش اعتراض مردم آنقدر بزرگ است که هر شخص با آرمان های آزادی خواهی می تواند خود را درون این جنبش ببیند. بنابراین می توان به ائتلاف های جدید دست یافت.

ما از این جنبش دفاع می کنیم و بر مبنای مضمون مبارزاتی که در طی دهه های گذشته صورت گرفته است، تبلیغ آن را از وظایف خود می دانیم. ولی نباید فراموش نمود که این جنبش تنها به امید سبز آقای موسوی محدود نیست. ما برحق شهروندی سلب شده هر فرد از جمله آقایان موسوی و یا کروبی تاکید می کنیم. اما دفاع ازپایوران جنبش سبزامید و اصلاح طلبان نباید به تقلیل گرائی در شعارهای ما بیانجامد. جنبش مردم کشورمان خصلتی گثرت گرا دارد و دارای رهبری واحدی نیست. اشتباه است که جنبش بزرگ آزادی خواهی مردم را که سال هاست به پایداری نهاد های مدنی دانشجویان، کارگران، زنان و احزاب و سازمان ها ادامه داشته است و برای خواست های آزادی و عدالت تا پای جان ایستاده است را با جنبش سبز اصلاح طلبان دینی یکی بنامیم. انحصارگرائی در جنبش آزادی خواهانه مردم ایران و یکدست کردن آن زیر شعارهایی همچون ( سبزٍسبز بودن) یا ( جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد) و یا (رهبری پیام محور)، زیان بارند؛

ـ ولایت مطلقه فقیه آشکارا تبدیل به مرکز و محورارتجاع شده است. به همین رو است که شعار”مرگ بر دیکتاتور” به شعار محوری جنبش اعتراضی مردم تبدیل گردیده است. خواست مردم برای تامین حقوق اولیه بشر می تواند مبنائی برای ائتلاف های سیاسی قرار گیرد؛

ـ پایه های حکومت تا امروز هیچ گاه چنین ضعیف نبوده است. در این شرایط نیروهای سکولار و لاییک برای پیش برد جنبش ضد استبداد دینی مردم می بایست نقش موثرتری بعهده بگیرند و در کارزارهای داخل و خارج از کشور، ضد حاکمیت ارتجاع شرکت کنند واز اشکال و شیوه های نوینی که از دل اعتراضات بدرآمده است برای ارتباط بیشتر با توده مردم و برجسته کردن صدای آزادی خواهان لاییک ، بهره ببرند.

در مورد فعالیت جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لاییک نیز بر پایه این نظرها ی سه گانه ، سه دیدگاه مطرح شدند.

دیدگاه اول معتقد است که این ظرف جنبش قادر نیست حرکت های اعتراضی مردم را که می بایست رادیکالتر شوند در خود جای دهد و می بایست تنها به سازماندهی آن مجموعه ای پرداخت که در حال حاضرخواهان عبوراز کل جمهوری اسلامی است و وظیفه خودش را رادیکالیزه کردن هرچه بیشتر مبارزات مردم می داند.

دیدگاه دیگر ابراز می داشت که بود و نبود جنبش در کار مبارزه مردم ایران تاثیری ندارد. جنبش را از لحاظ سازمانی عقب مانده با دیدی متفرعانه می داند که باوجود نقدش از تشکل های سنتی ، به همان مسیر می رود.ادامه این وضعیت را انزوای بیشترجنبش می داند و راه حل را شرکت در شبکه های سبز وتلاش برای به “گروگان ” گرفتن موسوی توسط مردم و از این طریق حضور موثر در جنبش ضد استبداد دینی و همگامی با نیروهای اصلاح طلب دینی در جمهوری اسلامی می بیند.

( بی شک کم کاری ها در جنبش در بستر همین باورها ریشه دارد )

دیدگاه سومی که در نشست مطرح گردید بر این واقعیت استوار است که کل جنبش آزادی خواهانه مردم ایران خصلتی کثرت گرا دارد و این امر در مورد جنبش سبز نیز صادق است و فردی نمی تواند منکرآن گردد. ازاین رو جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لاییک که از روز نخست ساختاری غیر متمرکز و کثرت گرا داشته است اتفاقا مجموعه مناسبی برای تشکل آزاد باورمندان به اصول جمهوری و مردم سالاری و جدائی دین از حکومت می باشد.

آنچه مانع ارتباط جنبش با توده مردم می گردد نه شکل ساختاری آن و یا حتی کمبود امکانات فنی ومادی ، بلکه نبود اراده،انگیزه و نیروی لازم برای آن است. این ضعف می تواند با زدن پلهائی با نیروهای جوان و با انگیزه هائی که از دل جنبش مردم بدرمی آیند برطرف شود. باید به راه و روش های نوین و ابتکاری کار سیاسی مجهز شد. با موج و نسل جدید آزادی طلبان ارتباط محکم برقرار نمود. تنها برروابط سنتی تکیه نکرد و تفاوت ها را پذیرفت تا بتوان کار مشترک را پیش برد. دیالوگ و گفتگو و کار مشترک را در پیش گرفت و سازمان داد و از این راه ساختارتنوع پذیر جنبش حمهوری خواهی را انکشاف داد. اصول و روش های کار دمکراتیک را درارتباط با مردم بهبود داد و به تعمیم و تکمیل آن یاری نمود. این روش ها می توانند به انباشت تجربه نهاد های مدنی برای ارائه الگو های ساخت جامعه مدنی مبتنی بر حقوق شهروندی بسیار مفید واقع شوند.

از این رو تقویت و گسترش جنبش جمهوری خواهان دمکرات و لاییک در راستای تعمیق و توسعه مبارزه جمعی و دمکراتیک مرد م درایران است.