تاریخچه سندیکای کارگران شرکت واحد به مناسبت سالگرد اعتصاب رانندگان شرکت اتوبوس رانی تهران در 4 دی 1384
برگرفته از: کانون مدافعان حقوق کارگر
در ۱۴ تیر ۱۳۳۵ شرکت اتوبوسرانی واحد افتتاح شد و اولین اتوبوس از میدان فردوسی به سمت بازار حرکت کرد. [1] به دنبال آن در سال ۱۳۳۶ اولین هیات موسس سندیکای مستقل کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه آغاز به کار کرد. این هیات موسس دفتری را در زیرپل چوبی اجاره کرد. با تلاش های اعضای این هیات موسس، سندیکای مستقل کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه با شماره ثبت ۸۲ تشکیل شد و در تاریخ ۲۷ فروردین ۱۳۳۷ جشنی برای افتتاح سندیکا در تماشاخانه تهران واقع در لاله زار برپا شد. [2]
در مهر ۱۳۳۷ اولین انتخابات هیات مدیره سندیکای کارگران اتوبوسرانی تهران و حومه برگزارشد. و فرج فرج الهی به عنوان رئیس هیات مدیره و یوسف ساروخانیان به عنوان دبیر انتخاب شده بود.اولین اعتصابی که پس از تاسیس سندیکا شکل گرفت درسال ۱۳۳۹بود هر چند هیات مدیره سندیکا با این اعتصاب مخالف بود. در این سال شرکت واحد از دادن حق عایلهمندی به رانندگان خودداری و روز جمعه را روز کار محسوب کرده بود و بابت نیامدن به سرکار در روز جمعه کارگران جریمه می شدند. رانندگان در اعتراض به این مسایل دست به اعتصاب زدند. رانندگان با پارک کردن اتوبوس های خود در کنار خیابان و در سکوت کامل بر روی جدول کنار خیابان نشستند.
پلیس آگاهی تهران به محض اطلاع از این موضوع با دستگیری رانندگان اعتصاب را درهم شکست. رانندگان اعتصابی به طور دسته جمعی اخراج شدند. هیات مدیره به دبیری یوسف ساروخانیان با کارفرما وارد مذاکره شد. در این مذاکرات کارفرما حق عایله مندی را پذیرفت و پس از آزادی رانندگان زندانی، رانندگان به کار بازگشتند.
در سال ۱۳۴۰ در جریان بازدید نخست وزیر وقت علی امینی از شرکت واحد، اعضای هیات مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد در محل تعمیرگاه شرکت واقع در نارمک جلسه ای با وی داشتند. در این جلسه مذاکره کنندگان به کسر مالیات از حقوق ناچیز کارگران اعتراض کرده و خواستار رفع این مشکل شدند. پس از این جلسه قرار شد این مالیات از سودحاصله از درآمد خود شرکت واحد کسر شود و بدین سان کارگران شرکت واحد تا سال ۱۳۵۹ از کسر مالیات ازحقوقشان معاف شدند.
سندیکای کارگران شرکت واحد بعد از انقلاب فعالیت خود را ادامه داد. اما به تدریج از فعالیت تمام تشکل های کارگری جلوگیری شد و شوراهای اسلامی کار جایگزین آنان شدند.
اواخر سال 1383 برخی از رانندگان شرکت واحد با استناد بر مقاولهنامههای ۸۷ و ۹۸ سازمان بينالمللیکار – که آزادی تشکلهای کارگری و پیمانهای دستهجمعی را برای کشورهای عضو این سازمان الزامی میداند – اقدام به بازگشایي سنديكاي کارگران شركت واحد کردند. آنان حسینیهای را در محل انجمن صنفی خبازان واقع در میدان حسنآباد گرفته و اقدام به برگزاری کلاسهای آموزشی کردند. تعدادی از فعالین کارگری در این کلاسها آموزشهای لازم را به رانندگان داده و به این طریق و رانندگان با برخی از مبارزات کارگران و فعالان کارگری در گذشته ، آشنا می شدند. در این کلاسها حقوق اولیهی انسانی، بخشهایی از قانون اساسی، روابط کار، قانون کار و دانستنیهای سندیکایی، سیاست های جهانی سازی و … آموزش داده می شد. به رغم آنکه عوامل امنيتي به صورت نامحسوس در تمامی جلسههای هفتگي حضور داشتند، این فعالیت ها ادامه یافت. کارگران آموزش دیده با همکاران دیگرشان در خطوط ارتباط برقرار میکردند و در مورد حقوق و مطالبات عقبافتاده، حق مسکن و طرح طبقهبندی مشاغل صحبت میکردند و آموزشهای لازم را در مورد بهداشت و ایمنی کار، جایگاه رانندگان در حمل و نقل و فواید داشتن تشکل و سندیکای کارگری به طور فردی به آنها می دادند. این ارتباطات به صورت چهرهبهچهره تا پایان سال 83 به صورت مستمر ادامه داشت، اما از ابتدای سال 84 شکل پیگیرانه و جدیتری به خود گرفت. از هر منطقهی شرکت واحد یک نفر در هیئتمؤسس حضور داشت و هر کدام از آنان در مناطق خودشان بههمراه کارگران آگاهی که قبلاً آموزشهای لازم را دیده بودند، به صورت علنی در توقفگاهها، پایانهها، خطوط و سرویسهای کارگری با همکارانشان در مورد مسائل صنفی گفتوگو میکردند. از ابتدای سال 84 به صورت علنی رانندگان به انجمن صنفی خبازان در میدان حسنآباد دعوت میشدند؛ روزهای جمعه جلسه برگزار میشد و رانندگان از تمامی منطقهها در آن شرکت میکردند و مشکلات کاریشان را مطرح میکردند. این جلسهها اوایل با 60-50 نفر تشکیل میشد، اما به تدریج تعداد رانندگان بیشتر و بیشتر میشد. به دلیل کمبود جا، جلسهها روزهای پنجشنبه و جمعه تشکیل میشد و روزهای عادی به صورت نوبتی هر روز یکی از اعضای هیأتمؤسس در حسینیهی خبازان کشیک میماند و نظرات رانندگان را میشنید و از آنان برای تشکیل سندیکا امضا میگرفت. در این جلسات فرصتی هم به شکل نوبتی به رانندگان داده می شد تا در مورد مسائل و مشکلات کاریشان و معضلات مناطق خودشان صحبت کنند.
یکی از فعالیت های هیئتمؤسس جمع آوری اخبار منطقه و خطوط با کمک خود رانندگان بود. هفته ای یک بار این گزارشها توسط اعضای هیئتمؤسس بررسی میشد. مقالههای آموزشی و بولتنهای آشنایی با قانون اساسی، حقوق کار، روابط کار و ایمنی کار تهیه و در اختیار کارگران قرار داده میشد. همچنین نامههای زیادی با امضای هیئتمؤسس در رابطه با مشکلات رانندگان، کارکنان، مناطق و شرکت واحد به مسئولین شرکت واحد، شورای شهر و وزارت کشور نوشته شد و درخواست شد که وضعیت رانندگان را از لحاظ حقوق و اجرای طرح طبقهبندی، کمک راننده و مسکن بهبود ببخشند، هر چند هیچ پاسخی به آنها داده نمی شد.
پس از ماهها فعالیت مستمر و ارتباط چهرهبهچهره، تعداد زیادی از رانندگان درخواست تشکیل سندیکا کردند. امضاهای جمعآوري شده از کارگران به ادارهی كار تسليم شد. به دنبال جدی شدن مساله تشکیل سندیکا، عوامل خانهی كارگر و شوراهای اسلامی با همكاري مديريت شركت واحد و حراست و عوامل امنيتي، ترتيب حمله به محل سنديكاي شركت واحد را دادند. این حمله در تاریخ 19 شهریور 84 صورت گرفت و افرادی مانند حسن صادقي(رييس هيأتمديرهي كانون عالي هماهنگي شوراهاي اسلامي كار)، احمدي پنجكي(رييس هيأتمديرهي كانون هماهنگي شوراهاي اسلامي كار استان)، حسن فرجي(رییس شورای اسلامی شهرستان ورامین) در آن شرکت داشتند. در این حمله چند نفر از فعالان سندیکایی زخمی شدند وهرچه در سنديكا بود به يغما رفت. این امر نه تنها سبب ترس رانندگان مصمم شرکت واحد نشد بلکه روند بازگشایی این سنديكا تسریع شد. اولین جلسه مجمع عمومی به دلیل به حد نصاب نرسیدن حاضران تشکیل نشد. سپس از طریق روزنامه و همچنین ارتباطات گستردهای که با بخشهایی از رانندگان وجود داشت، بار دیگر تاریخ مجمع عمومی برای 19 خرداد اعلام شد.
این بار هیأت مؤسس از برای ثبتنام و کاندیداتوری هیات مدیره سندیکا دعوت کرد. حدود 60 نفر در تمامی منطقهها به عنوان کاندید ثبت نام کردند. اما روز انتخابات رانندگان حسینیهي خبازان را در محاصره نیروی انتظامی یافتند. در آن روز تعدادی از کارگران فعال دستگیر شدند، اما رانندگان با شنیدن این خبر در خیابانهای اطراف حسینیه راهپیمایی کردند و در میدان حسنآباد تجمع کردند. رانندگان خواستار ازادی همکاران خود و انجام انتخابات بودند. حوالی ظهر همه دستگیر شدگان آزاد و به جمع رانندگان در میدان حسنآباد پیوستند. نیروی انتظامی درخواست متفرق شدن داشت اما پافشاری و اصرار رانندگان باعث شد که مسئولان و نیروی انتظامی عقبنشینی کنند و با دستور شورای تأمین استان، شرایط برای انجام انتخابات فراهم شود. پس از برگزاری مجمع و تصویب اساسنامه، در حضور مأموران انتظامی و لباسشخصی و همچنین نمایندهی وزارت کار، رانندگان در دستههای 10 نفری وارد حسینیه میشدند و نمایندگان خودشان را انتخاب و محل را ترک میکردند. پس از اتمام شمارش آرا، 19 نفر به عنوان هیئتمدیره و 2 نفر به عنوان بازرس انتخاب شدند و پس از استراحت کوتاه نیمساعته، اولین جلسهی هیأتمدیره برگزار شد.
پس از تشکیل هیئتمدیره و انتخابات داخلی و مشخص شدن کمیسیونها، فعالیت و کار اعضا متشکلتر و رسمیتر شد. جلسههای آموزشی هفتگی و جلسات هیئتمدیره برگزار میشد. اعضای سندیکا پیگیر مشکلات رانندگان در مناطق و خطوط بودند و هر هفته گزارشی از یک منطقه در هیأتمدیره مطرح میشد و در این جلسههای هفتگی به سؤالات رانندگان در مورد مشکلات کاری از جمله وضعیت اتوبوس، مرخصی، تعمیرگاه، برخورد کنترل خطوط با رانندگان و … پاسخ داده میشد.
هیأتمدیرهی سندیکا هر هفته گزارشی از نمایندگان مناطق دریافت میکرد و در جلسههای خود حرفها و درد دلهای رانندگان را میشنید و ضبط میکرد و بعد از بررسی آنها، با مسئولان شرکت واحد گفتوگو میکرد و در صورت عمل نکردن با شورای شهر و وزارت کشور مکاتبه و مسائل، مشکلات و درخواستهای رانندگان را اعلام میکرد. عدم رسیدگی به خواسته های کارگران سبب شد که آنان برای دستیابی به خواسته ها و حل مشکلاتشان به اعتصاب متوسل شوند. اولین اعتراض روشن کردن چراغهای اتوبوسها در تاریخ 16 مهر 84 بود. در جریان این حرکت، در روزی آفتابی تمام چراغهای اتوبوسها در سطح شهر تهران روشن شد که در جامعه بازتاب داشت و چند نفر از اعضاي هيئتمديره در همان روز در دفتر رئيسجمهوري حاضر شدند و مشکلات رانندگان را مطرح کردند. بی توجهی به این خواسته ها و اعتراض رانندگان، دومین اعتراض با فاصلهی پانزده روز به شکل نگرفتن بلیط از شهروندان شکل گرفت. تا ديماه 84 نهتنها مشكلي از دوش كارگران برداشته نشد بلكه تعداد ديگري از اعضاي هيئتمديره نیز بازداشت شدند. اين بيتوجهيها به خواستهای كارگران و بازداشتها سبب شد تا بخشهایی از رانندگان در مجمعهاي هفتهگي تقاضاي اعتصاب كنند. البته درون هیئتمدیره برای شروع اعتصاب اختلاف بود و اکثریت عقیده داشتند که برای اعتصاب آموزش و آگاهی کافی وجود ندارد و نباید اعتصاب کرد. سنديكا به این منظور اطلاعيهی آموزش اعتصاب منتشر کرد اما به محض اينكه اطلاعيه به دست رانندگان رسيد، رئيس هيئتمديره ،منصور اسالو، و چندين نفر از اعضاي هيئتمديره دستگير شدند. اين بازداشتها سبب شد که كارگران رسماً و با اصرار از سنديكا بخواهند اعتصاب انجام شود و در حقیقت اعتصاب با فشار بدنهی کارگری شکل گرفت. تعدادي از اعضای هيئتمديره كه هنوز بازداشت نشده بودند با صدور اطلاعيهای، روز 4 دیماه 1384را روز اعتصاب اعلام كردند كه پس از آن باز هم تعداد ديگری از اعضاي هيئتمديره و اعضای سنديكا بازداشت شدند. این اعتصاب که برای گرفتن مطالباتی از جمله افزایش دستمزد، اجرای طرح طبقهبندی مشاغل، دریافت بن کارگری، ایجاد امکانات بهداشتی، رفاهی و ورزشی و . . . بود، خواستهی دیگری نیز داشت که آزادی اعضای بازداشت شدهی هیئت مدیره و سندیکا بود. هر یک از اعضای هیئتمدیره، مأمور مناطق خودشان بودند و موظف بودند اول صبح و زودتر از رانندگان در منطقه حضور داشته باشند و رانندگان را دعوت به اعتصاب کنند. یکی از اعضای هیئت مدیره در مورد روز اعتصاب چنین میگوید: «من هم مسئول منطقهای بودم و صبح زود و جلوتر از دیگر رانندگان به همراه یکی از دوستان در آن منطقه حاضر شدم. جلوی منطقه پر از مأموران انتظامی و لباسشخصی بود. تعدادی از رانندگان تعرفههای خودشان را گرفته بودند اما به طرف اتوبوسهایشان نرفته بودند و منتظر بودند. بعد از مدتی همهی رانندگان رسیدند و اعلام شد که هیچکس اتوبوس را از منطقه خارج نکند تا با همکاران مناطق دیگر هماهنگ باشند. تعداد دیگری از رانندگان فعال دستگیر شدند. منطقهی 4 تا ساعت 11 بسته شده بود و تنها پس از درگیری توانسته بودند آن را باز کنند. فعالان اعتصاب در منطقهی 5 (توقفگاه 17 شهریور) بازداشت شده بودند و به کلانتری منتقل شده بودند، اما کارگران اعتصابی خواهان آزادی آنها شده بودند و به همین دلیل مأموران وحشتزده ساعت 8 صبح آنها را به منطقه بازگردانده بودند. در این منطقه با همکاری دوستانی که از منطقهی 4 آمده بودند، توانستند اعتصاب را تا ساعت 12:30 ظهر نگه دارند. اما کانون اعتصاب منطقهی 6 بود که یکی از بزرگترين مناطق اتوبوسراني تهران به شمار ميرفت؛ رانندگان از مناطق دیگر که اعتصابشان شکسته شده بود به آنجا رفته بودند و حتی برخی خانوادههای خود را نیز آورده بودند که آنان نیز از خروج اتوبوسها جلوگیری میکردند. ابراهیم مددی كه همان روز از زندان آزاد شده بود نیز در آنجا حضور پیدا کرد. نیمههای شب بود که خبر داده بودند شهردار تهران در جمع کارگران اعتصابی حاضر خواهد شد. حضور او در منطقه 6 اتوبوس رانی برای شکستن اعتصاب بود. در چند روز بعد رانندگان بازداشت شده به تدریج آزاد شدند. شهردار هم با هیئتمدیرهی سندیکا جلسهاي گذاشت و قول همكاري داد. پس ازگذشت چند هفته نه اسالو آزاد نشد و نه مسئولان چراغ سبزي به خواستهاي رانندگان نشان دادند.
شهردار ترتيب ملاقاتي را با كل رانندگان در استاديوم 12 هزار نفري آزادي داد تا شاید موفق شوند رانندگان را از همکاری با سنديكایشان منصرف كنند. بيش از 8 هزار نفر از رانندگان در این گردهمایی شرکت کردند. تمام مسئولان شركت واحد از جمله مدير عامل شركت واحد به این محل آمده بودند.خانوادهی اسالو هم آمده بودتا شايد بتوانند قول آزادي اسالو را از شهردار بگيرند. شهردار تهران در سخنراني خود ضمن دادن وعدهی رسيدگي به مشكلات رانندگان، سعي داشت كارگران را قانع كند تا با سنديكاي کارگران شركت واحد همكاري نكنند. اين صحبتها خشم رانندگان را برافروخت و رانندگان شعارهایي براي آزادي اسالو و حمايت از سنديكا دادند. آنان شعار «قاليباف اعتصاب يادت نره» را سر ميدادند.
پس از آن دیگر به اعضاي سنديكا در شهرداري اجازهی ملاقات نمیدادند و مدير عامل وقت هم كه بهتازگي عوض شده بود از ملاقات با اعضای هیئتمدیره امتناع میورزيد و همان حرفهاي رئيس قبلی مبني بر اينكه «من سنديكا را به رسميت نميشناسم» و «شخصاً به خواستههاي كارگران رسيدگي ميكنم» را تحويل نمايندگان سنديكا داد. این گونه بود که تصمیم به انجام اعتصاب دوم گرفته شد. به محض توزيع اطلاعيهی اعتصاب از طرف سنديكا، از سوی شهردار و مديرعامل شركت واحد قرار ملاقاتي با اعضاي هيئتمديرهی سنديكا و در محل دفتر مدير عامل اتوبوسراني گذاشته شد كه از طرف سنديكا مددي، رضوی و سليمي به محل مذاكره رفتند. تا روز اعتصاب دوم يعني 8 بهمن84، يك هفته وقت باقي بود و اين زمان برای آن گذاشته شد که اعضای هیئتمدیره فکر میکردند شايد بتوان در این مدت امتيازي براي كارگران گرفت و در این صورت اعتصاب متوقف شود. مذاكره در حضور عوامل حراست شهرداري، نمايندهی شهردار، مدير عامل شركت واحد و حراست شركت واحد از ساعت 2 ظهر شروع شد و تا حدود 9 شب ادامه داشت كه طرفهاي مقابل اعضای سندیکا حاضر به دادن هيچ امتيازي جهت شكستن اعتصاب نشدند و تسلیم وعدههای سر خرمن هميشگي نشدند!
بلافاصله پس از پايان مذاكره، از طرف وزارت اطلاعات تمام اعضاي سنديكا احضار شدند و پس از بازجویي چندين ساعته در دادگاه انقلاب كه تا ده شب ادامه داشت، تعداد زیادی از آنان به بند 209 زندان اوين منتقل شدند با این وجود اعتصاب در همان ساعات اوليه شكل گرفت و بخشهایي از شهر تحت تأثير اعتصاب رانندگان قرار گرفت. در روز اعتصاب صدها نفر از رانندگان دستگير شدند و روانهی زندان اوين شدند. بيش از سيصد نفر در همان روزهاي اوليهی پس از اعتصاب از كار بيكار شدند. به مرور تا مدت ششماه اكثريت كارگران اخراجي به جز 45 نفر به سر كار خود بازگشتنند و اعضاي سنديكا هم هر كدام بعد از چندين ماه با قرارهاي وثيقهی صد ميليوني از زندان آزاد شدند و داراي پروندههاي در انتظار دادگاه شدند یکی از اعضای هیئت مدیره میگوید: «اگر تخميني بخواهم بگويم از سال 84 تا امروز بيش از 400 بار اعضاي هيئتمديره و فعالان سنديكاي شركت واحد بازداشتي داشته و دهها پروندهی محكوميت به خاطر فعاليت سنديكایي ایجاد شده است.
از آن پس هم فعالیت های سندیکا با افت و خیزهایی ادامه یافته است. تعداد زیادی از رانندگان در این رابطه بازداشت شده و حبس کشیدند اما این فعالیت ها بی نتیجه نبوده است. وضعیت رفاهی رانندگان شرکت واحد بهتر از قبل شده و …
برگرفته از:
کانون مدافعان حقوق کارگر
www.kanoonm.com
[1] – اوایل دهه سی، دو بنگاه حمل و نقل درون شهری با هم در رقابت بودند، با نام های اتو توکل متعلق به حاج آقا توکل و اتو واحد متعلق به حاج آقا واحد. در دوران دکتر مصدق قرار بود طرحی اجرایی گردد که سرویس حمل و نقل شهری با مدیریت دولتی در تهران راه اندازی شود. در سال ۱۳۳۵ حاج آقا واحد توانست رقیب را از میدان بدر کرده و امتیاز تنها سرویس حمل و نقل درون شهری را به خود اختصاص دهد، و قرار شد اتو توکل هم سرویس حمل و نقل حومه تهران را پوشش دهد.
[2] – پیام سندیکا شماره 41