هادى جفرودى ما را ترك گفت

 

 

باقر مرتضوى

قلب مهربان رفيق هادى جفرودى در سوم نوامبر ٢٠١٩ در پاريس از طپش بازايستاد. هادى در چهارم مرداد ١٣١٨ در شهر رشت در يك خانواده مرفه بدنيا آمد. در دبيرستان اسدآبادى و بعد اديب تهران تحصیل کرد و ديپلم گرفت. در همين زمان بود كه با مسائل سياسى آشنا شد. بسیاری از اعضای خانواده‌اش به حزب توده ايران گرایش داشتند. او نيز نخست به سوى این حزب روى آورد. بعد از كودتاى ٢٨ مرداد وارد سازمان دانش آموزى حزب توده ايران شد و فعاليت تشكيلاتى خود را در اين سازمان ادامه داد. هادى دراين باره مى‌گويد: “دبيرستان اسدآبادى و اديب تهران که من آنجا درس مى‌خواندم، پايگاه بچه‌هاى چپ و توده‌اى بود…محيط خوبى بود؛ یک محيط سياسى مناسب براى جوانان آن دوره. تحت تأثير حزب توده بودیم و آموخته بودیم که مبارزه کنیم و اين مبارزه را در كار روزمره، مثل شعارنويسى و پخش اعلاميه، در شب‌ها به كار مى‌بستيم. حزب اگرچه ديگر فعاليت نداشت، ولى اعضای باقيمانده آن در ايران حوزه‌هاى پراكنده داشتند.”

هادى پس از گرفتن ديپلم از دبيرستان اديب در سال ١٣٤٠ براى ادامه تحصيل رهسپار شهر هانوفر آلمان شد و در دانشگاه فنى این شهر ثبت­نام نمود. از آنجاكه سوداى جهانی ديگر در سر داشت، رشته فنى را رها نمود و در شهر مونيخ در رشته فلسفه ثبت نام كرد.

هادی از بدو ورود به شهر هانوفر وارد صفوف كنفدراسيون محصلين و دانشجويان ايرانى (اتحاديه ملى) شد و با تمام نيرو در فعاليت‌هاى مبارزاتى و فرهنگى كنفدراسيون فعال گرديد. با اوج اختلافات در جنبش كمونيستى ايران و شدت گرفتن اختلافات نظرى بين رهبرى و كادرها و اعضاى حزب توده ايران، هادى جفرودى در كنار معترضين به حزب توده قرار گرفت. او همراه و هم‌سو با رفقا فروتن، قاسمى و سغائى در بنيان‌گذارى سازمان ماركسيستى – لنينيستى توفان نقش پُر رنگى داشت. عضو هيئت تحريه نشريه توفان و همچنین عضو رهبرى سازمان توفان گرديد.

هادى در سال ١٣٤٧ دست از تحصيل كشيد و براى پياده كردن نظرات سياسى خویش در ميان توده‌هاى مردم كشورش، به ايران بازگشت. وى با حوصله و گام­هاى آهسته ولى با عزمی راسخ در سازماندهى نيروهاى مترقى در مبارزه عليه رژيم شاه همت گماشت. در همین رابطه در سال ١٣٤٩ به تور گشتى‌هاى ساواك گرفتار آمد. بازداشت شد و در دادگاه به ده سال زندان محكوم گرديد.

هادى در زير شكنجه‌هاى ساواك ايستاد و هرگز به افكار و انديشه‌هاى كمونيستى‌اش پشت نكرد. او با اوج گرفتن مبارزات مردم ايران در روزهای انقلاب، از زندان رژيم آزادى‌كش شاه آزاد گرديد و دگربار در ميان مردم به مبارزه در راه اهداف انقلابى خویش ادامه داد. هادى از زماني‌كه وارد صفوف حزب توده گرديد تا زمان مرگ، در نوامبر ٢٠١٩ در راه آرمان­هاى كمونيستى‌اش دست از مبارزه بر نكشيد.

هادى اعتقاد داشت براى ساختن ايرانى آباد و آزاد، براى عدالت اجتماعی بايد كمونيست‌های ايران متحد گردند و حزب واحد كمونيستى ايجاد كنند. فرقه‌گرائى و مبارزه‌ جدا از هم راه به جایى نخواهد برد. و بهمين دليل بود كه دست به تشكيل سازمان “پيوند در جهت وحدت كمونيست­های ايران” زد و در اين راه فعاليت نمود.

فقدان رفيق هادى عزيز را به خانواده، دوستان و هم­رزمانش تسليت مى­گويم.

نامش جاودان و راهش پر رهرو باد.

باقر مرتضوى

كلن هفتم نوامبر ٢٠١٩