اول مه 2021 – 11 اردیبهشت 1400

روز جهانی کارگر

روز همبستگی بین‌المللی کارگران را

به همه‌ی زحمتکشان ایران و جهان تبریک می‌گوئیم.

 

 

 

 

 

آفیش تجمع در شهرهای ایران

به مناسبت 11 اردیبهشت 1400، روز جهانی کارگر 

 

 

 




طبقه کارگر جهان امسال در بد ترین شرایط به استقبال روز کارگر میرود

به مناسبت اول ماه می

امین بیات

هرساله با عشق شرکت در تظاهرات اول ماه می خود را آماده  میکردیم  تا قدمی هر چه  کوچک  در حمایت ازخواستهای طبقه زحمتکش جهان، برداشته باشیم اما متاسفانه امسال بخاطرشیوع ویروس کرونا ی سرمایه داری برگزارنمیشود ولی ما درشادی کارگران وزحمتکشان امسال پشتیبانی مجازی میکنیم. با پیدایش مناسبات سرمایه داری، طبقه ی نوینی پا به عرصه ی سیاسی تاریخ گذاشت که مجبور بود وهست که برای تامین حد اقل مخارج زندگی خود و خانواده اش، نیروی  کار خود را عرضه  کند  و آنرا به سرمایه داران و صاحبان کارگاهها بفروشد وازآنها در مقابل نیروی کار خود مزد دریافت کند . کارگر با پولی که دریافت میکند یعنی نیروی کارش را در کارگاه باز تولید میکند.

 ویژه گی اصلی طبقه کارگر آنگونه که در”مانیفست کمونیست”آورده شده ، این است:

“از خود صاحب هیچگونه  ابزار تولید نیست و برای آنکه زندگی  کند، ناچاراست نیروی کار خود را به معرض فروش برساند.”

در قرن نوزده میلادی سرمایه داران از کارگران تا شانزده ساعت در روز در کارگاهها  کارمیکشیدند و حتی کارگران قادر نبودند با مزد دریافتی هزینه خوراک و پوشاک خود  و خانواده  خویش را تامین کنند، یعنی درحال داشتن کار ودرآمد، زندگیشان زیر خط فقربود، و درکارخانه ها  ازهیچگونه حقوقی بر خوردارنبودند و کارفرمایان درمقابل سانحه ها هیچگونه  تعهدی نداشتند در آن دوران  کارگران از هر گونه حقوقی محروم بودند و حتی هرگاه منافع کارفرمایان ایجاب میکرد آنها را اخراج میکردند.

کمبود درآمد کارگران سبب آن شده بود که زنان وکودکان نیز به بازار کارکشیده شوند و در کارگاهها  نیروی کار خود را به بهائی بسیار نازل بفروشند،  به این جهت آن  دوران از رشد  سرمایه داری به دوران رقابت آزاد معروف شده بود، یعنی همه آحاد جامعه برای تامین هزینه زندگی  نیروی کار خود را میفروختند.

پایان قرن نوزده میلادی مواجه است با زوال رقابت آزاد و پیدایش سرمایه انحصاری، وآغاز مطالبات کارگران دراروپا و آمریکا بطوریکه  در اول ماه مه 1886 خواست هشت ساعت کار روزانه  در کلیه شهرها ئی که کارگران اعتصاب کرده بودند، مطرح شد.

در سال 1889 در آلمان  نیز جنبش  کارگری بخاطر تحقق  کسب هشت ساعت  کار روزانه  اقدام  به اعتصاب کردند وموفق به کسب هشت ساعت کار در روز شدند ودرنخستین کنگره بین المللی کارگران که کنگره موسس بین المللل دوم بود درآن خواست هشت ساعت کار واختصاص دادن روزی را در سراسر جهان به روز کارگر، شدند.

در این رابطه بود که در کنگره  پاریس در اول ماه می 1886 تصویب کردند  که روز اول ماه مه  به مثابه روزهمبستگی  جنبش بین المللی  کارگران و مبارزه بخاطر رهائی  طبقه ی کارگر ازقید وبند  های استثمار، شناخته شود.

به این ترتیب هر ساله روز اول ماه مه از سوی کارگران جهان، این روز را گرامی میدارند، و جشن  میگیرند.

 و اما در ایران  در دوران سلطنت،  دولت  محصول  کودتای 28    مرداد  از پیدایش  سندیکاه های   خودجوش و مستقل و با بر پائی “سندیکاههای زرد”  دولتی  از رشد  و  گسترش  جنبش  کارگری جلوگیری کردند و زمانیکه انقلاب 57 تحقق یافت جنبش کارگری ایران فاقد  هرگونه بافت  سازمان یافته مستقل بود،  بهمین دلیل نتوانست در انقلاب نقش محوری و تعیین کننده، داشته باشد. و همچنین  بعد از به  قدرت رسیدن  جمهوری اسلامی  و حاکمیت  استبداد سیاه  از پیدایش هر گونه سازمان سیاسی وصنفی جلو گیری کردند، وبخاطرعقب ماندگی صنعتی درایران جنبش سندیکالیستی نتوانست بمثابه ی جنبش مستقل بوجود بیاید. و حکومت اسلامی به مقابله با ” شوراهای کارگری” که بوجود آمده بودند، برخواست وباتبدیل کردن آنها به “انجمن های اسلامی” کارگران را وابسته به دولت کردند.

برای اپوزیسیون سوسیالیست و کمونیست ایران هر ساله اول ماه مه(11 اردیبهشت) امکانی  بدست میدهد  تا ازشرایط  غیر قابل تحمل  زحمتکشان، کارمندان و سندیکالیست های ایران، مستقیم  سخن بگوئیم.

از طبقه ای سخن بگوئیم که بیش ازاکثریت قریب به اتفاق کل جامعه را تشکیل میدهند، که در بدترین شرا یط بیرحمانه استثمار شده و تحت ستم قرار، دارند.

 اما امسال سندیکای کارگران  شرکت واحد اتوبوسرانی، بازنشستگان، معلمان کارگران هفت تپه    در اعتراض به تعیین دستمزد درمناسبات سرمایه ، زیرخط فقر- گرانی وتورم  و اعتراض به مما نعت از ایجاد سندیکاهای مستقل کارگری، حضور بهم نمیتوانند بخاطر ویروس کرنا، برسانند.

کارگران و زحمتکشان ایران از زن و مرد هیچ راهی برای نجات ندارند جز اینکه به ایجاد و گسترش تشکل های مستقل کارگری پرداخته و متحدا علیه ظلم ، ستم و استثمار، مبارزه کنند.: در نظام سرمایه داری  وابسته ایران  زحمتکشان برای هر گونه فعالیتی و جهت بدست  آوردن حقوق  اولیه خود، فورا به “مهر””ضداسلامی”ممهور شده دستگیر،  زندانی و شکنجه، میشوند.

کمونیستها و سوسیالیستها بمثابه عناصر آگاه تنها نیروئی هستند که  درجهت تغییر آگاهانه ی جامعه میتوانند قدم بر دارند و در “تحقق برنامه” حد اقل کارگری آنهم باین دلیل که طبقه کارگر در ایران در حال حاضر قادر به انقلاب سوسیالیستی نیست. حد اقل برنامه یعنی اینکه کنار زدن نظام بورژوازی و استقرار یک حکومت دمکراتیک و لائیک که ابزار اعمال اراده  و حاکمیت  زحمتکشان ایران باشد را تشکیل دهند. این حکومت باید ضامن آن دمکراسی  وسیعی باشد که در آن مبارزه طبقاتی  زحمتکشان علیه بورژوازی آزادانه، آشکار و به وسیعترین شکل ممکنه، تکامل یابد.

قانون کار در قانون اساسی جمهوری اسلامی که روابط  کارگر و کارفرما را بر طبق” روح قرآن” و “اسلام” بنا نهاده است  و جامعه ی اسلامی را با اقتصاد اسلامی  و روابط  تولید اسلامی  بر جامعه حکمفرما کرده است. این رژیم اقتصاد، مالکیت بر ابزار و وسائل تولید، رابطه تولید کننده و مصرف کننده را از طریق قوانین اسلامی توضیح میدهند. رژیمی  که میخواست اقتصاد  اسلامی را  بر جامعه حکمفرما سازد درزیر پوشش اسلام از طریق”قانون کار”جدید، تصور میکرد بهترین زمینه را برای ارزش افزائی سرمایه فراهم آورده است، ک با شکست مواجه شد. نمیتوان  یک جامعه ی سوسیالیستی را هر زمانیکه اراده  کردیم،  متحقق  سازیم.  شرط  اول  تحقق جامعه سوسیالیستی وجود جامعه سرمایه داریست برای اینکه شرط کافی تحقق  جامعه سوسیالیستی مادیت  اجتماعی بیابد، باید جامعه سرمایه داری مراحل رشد و انکشاف تاریخی خود را  سپری کرده باشد. بهمین دلیل ساده نیروهای زحمتکشان باید مسائلی را در دستور کار سیاسی روز قرار دهند که قادر به حل مشکلات آن و تحقق آن در جامعه ایران امروز، باشند.

بنا براین زمانیکه شرایط  لازم وکافی در جامعه وجود داشته باشد و طبقه حامل مناسبات جدید،  برای گرفتن  قدرت سیاسی  وارد میدان  مبارزه اجتماعی میگردد  و با یک جنبش عمومی قدرت را تصرف میکند، در این صورت است که میتوان از یک  انقلاب اجتماعی سخن  گفت.، و اینجاست که  قدرت از طبقه ای به طبقه دیگرمنتقل میشود و درعین حال مناسبات  تولیدی گذشته جای  خود را به مناسبات جدید می سپارد.  نمونه ی تاریخی  این انقلاب اجتماعی را  میتوان  “انقلاب کبیر”  فرانسه  در سال 1792  نامبرد. تاریخ بشریت تا به امروز تنها با  یک  انقلاب اجتماعی آنهم  در فرانسه روبرو بوده است  با اینحال چنین انقلابی نتوانسته به سرعت حقوق دمکراتیک بورژوازی را  در سطح  عمومی حاکم کند و 70 سال بدرازا میکشد تا حق “رای” برای مردان و بیش از صد سال میگذرد تا  فرصت برای  حق “رای” زنان  تحقق یابد. پس نمیتوان ادعا کرد که اگر طبقه  کارگر ایران حتی اگر از درجه معینی از شعور و تشکیلات رسیده باشد میتواند انقلاب سوسیالیستی کند. زیرا  بنظر مارکس انقلاب نتیجه تضاد مادی جامعه است که ما بین  نیروهای مولده  و مناسبات  تولیدی  روی  میدهد،  یعنی انقلاب  نتیجه ی درجه ی معینی از رشد این تضاد است. و به آگاهی تشکیلات  کارگری چندان کاری ندارد.  اگر شرایط اجتماعی آنچنان  رشد و انکشاف  یافته باشند  که مناسبات  تولیدی  جلوی رشد نیروهای مولده را سد کرده باشد، دراینصورت تحقق انقلاب اجتماعی امری محتوم است،  حال اینکه طبقه کارگردارای رشد وآگاهی باشد یا نه، چنین انقلابی روی خواهد داد و قدرت رابه طبقه ی کارگر خواهد  سپرد  و حتی اگر تشکیلات  هم  نداشته باشد  ، جامعه  در روند انقلابی خود بسرعت انقلاب  رو بنای اجتماعی  را بوجود  خواهد آورد همانطور  که  انقلاب اجتماعی  بورژوازی  چنین  روبنائی  را مبتنی  با  نیازهای مناسبات تولیدی و صورتبندی اجتماعی جدید بوجود آورد.

باید بررسی کرد  که طبقه ی کارگر ایران در چه شرایطی قرار دارد و جامعه ی ایران دارای چگونه ساختاری است.

گفتیم که برای تحقق یک جامعه سوسیالیستی باید تضاد مابین نیروهای مولده و مناسبات تولیدی تا مرحله انفجار رشد کند و باید در سطح جامعه  شرایطی حکمفرما  باشد  که طی  آن امکان  هر نوع انکشاف ازنیروهای مولده سلب گردد. و دربرابر جامعه راه حل دیگری جزازمیان برداشتن  مراوده   و مناسبات موجود قرار نداشته باشد،  میتواند پیشرط تحقق یک انقلاب کارگری، باشد.

طی چهار دهه ی  گذشته که از آغاز سیادت جمهوری اسلامی تا به امروز میگذرد  نشان از آن دارد که وضعیت اقتصادی جامعه نسبت به دوران حکومت قبل  بسیار وده ها برابر بدتر شده است، بدلایل عدیده جنگ، فرار مغزها و ثروتها، بحران در صنایع که اکثرا مونتاژ میباشندو وجود مخارج نظامی، تورم اقتصادی،  تعطیل شدن صنایع خصوصی و حتی دولتی و محدود شدن امکانات سرمایه گذاری، در حد صفر،بیکاری ورشکستگی اقتصادی و حتی سیاسی جامعه را بمرز انفجار کشانده است.

از طرفی کشورهای امپریالیستی  از جمله  آمریکا  و انگلیس  و آلمان  و…بهیچ وجه  نمیخواهند که  بحران  سیاسی، اجتماعی  و اقتصادی کل  جامعه را  در بر بگیرد  دلیل  این  امر  نیز  روشن  است  زیرا  گسترش بحرانهای اقتصادی و ناتوانی رژیم  در پاسخگوئی به نیازهای مردم میتواند شرایطی  را در جامعه بوجود بیاورد که نیروهای پشتیبان زحمتکشان بتوانند قدرت را بدست بیاورند.

برای امپریالیستها وبخصوص آمریکا وسایر کشورهای سرمایه داری متروپل هیچ چیزی خطر ناکتر ازآن نیست که قدرت در ایران بدست نیروهای وابسته به زحمتکشان، بیفتد.

پس هر زمانیکه تحول انقلابی در جامعه سمت و سوی زحمتکشان داشته باشد،  جهان  امپریالیستی آرام نخواهد نشست و از طریق اقمار خود در ایران دخالت خواهد کرد و بهر شیوه ای که شده جلوی آنرا خواهد گرفت.

از آنجا که در رژیم قبلی یعنی شاه،  بخش عظیمی از روستانشینان دهقانان بشهرها هجوم آوردند  و باین ترتیب شهرها را با مشگل مسکن و کار روبرو ساختند و وجود این حرکت اجتماعی که از اوایل اصلاحات ارضی شروع شده بود، خود سرانجام به سرنگونی رژیم شاه وابسته به امپریالیسم آمریکا منجر شد،  زیرا آن رژیم با توجه و تکیه بر اقتصاد درهای باز برای حل و کنترل این مشگل راه حلی نداشت،  رژیم  جمهوری اسلامی که هم اکنون  در بحرانی عمیق  اجتماعی سیاسی  و اقتصادی  بسر میبرد و بطور عمده که تا بحال در میان روستانشینان دارای تکیه گاه بزرگ اجتماعی بوده است،  نیز نتوانسته است برای حل این مشگل راه حلی بیابد، و بیشک به سرنوشت رژِم گذشته دچار خواهد شد.

به این ترتیب  در می یابیم   که انقلاب 57  شرایطی را بوجود آورده است  که  فضای  فعالیت سیاسی  برای کلیه نیروها و بخصوص کمونیستها بسیار مشگلتر شده است، جنبش کمونیستی ایران نمیتواند تکیه فعالیت خود را بر روی اختناق سیاسی موجود در جامعه بگذارد.

سوسیالیستها  و کمونیستهای مستقل ایرانی باید با ارائه راه حل های واقعی برای کارگران و هم برای دیگر اقشار تحت ستم و محروم آشکار سازند که نیروها ئی واقعا آینده نگرهستند، و “چپ”میهن  ما باید نیروهای پراکنده ی خود را متحد سازد  و با ایجاد سازمانی که اکثریت سازمانها  و لایه های چپ را در بر بگیرد، بکوشد حد اکثر انرژی خود را در جهت بررسی علمی از جامعه گام بر دارد و خود را از عام گوئی و شعار دادن برهاند و با دامن زدن به  دانش سوسیالیسم علمی از خود آن شایستگی  را نشان دهد،  واقعیت این است که  ما  در برابر شرایطی  قرار گرفته ایم  که میبایستی  برای آن  چاره اندیشی کنیم.

مسئله بر سر تغییر اوضاع و احوال سیاسی و اجتماعی جامعه ای است که41  سال است بدون توقف در راه سراشیبی میباشد،  نیروهای مترقی و آزادیخواه و طرفدار سوسیالیسم در کنار مبارزه  بخاطر استقرار آزادیها و حقوق دمکراتیک سیاسی یعنی حقوقی  که در کشورهای جهان  سوم  بوجود آمده است  بدون آنکه  تضمین  شده باشد  میبایستی  برای  حل ریشه ای معضلات  اقتصادی  و اجتماعی زحمتکشان ازجمله کار دائم، مسکن، آموزش همگانی و رایگان، بیمه اجتماعی و بطورکلی پیشرفت و توسعه اقتصادی،  برنامه عملی و واقعی داشته باشد، بعبارت دیگر حقوق انسانی  بدون هیچگونه پاسخگوئی به این هر دو جنبه مشگلات جوامع عقب مانده شعار توخالی است،  و جای  بسی  تاسف است که عده ای از عناصر چپ ایران در اوج  توهم  نسبت به رژیم ،هوادار حفظ  جمهوری اسلامی شدند،  بخشی در اوج بحران هویت به “ملیون”پیوستند و طرفدار “مالکیت خصوصی”شدند، و بر صحت و سقم دینامیسم سرمایه داری پای فشردند.

در جامعه ایکه ملا همه را کارگر میداند و از این طریق روز جهانی کارگران را ممنوع اعلام میکنند  چون همه روزهای سال روز کارگر است،  بی محابا فعالین  کارگری را تنها  بدلیل اقداماتیکه  جهت طرح خواستهائی که در مقیاس بین المللی از حقوق مسلم و شناخته شده و معمولی کارگران  جهان محسوب میشود یعنی حق تشکل، حق تجمع و تظاهرات، حق ایمنی کاردرخواست پرداخت حقوقهای  پرداخت نشده و… که  از طرف رژیم  بطور مستمر نقض  میشود زندانی  میکند ، شکنجه میکند  و محکوم میکند.

چپ ایران در بحران بسر میبرد  و آنچه بعنوان اصل برای کمونیستها  باید وجود داشته باشد مبارزه علیه سرمایه داری جهانی و لغو مالکیت خصوصی بر ابزار و وسائل تولید و ایجاد مالکیت اجتماعی است.

راه بر چیدن سایه شوم فاشیست مذهبی جمهوری اسلامی ایران در اتحاد وسیع همه نیروهای مترقی است که خواستار جامعه ای انسانی و آزاد میباشند، است. و در این ورطه از هر گونه سازشی با باز گشت سلطنت و یا حکومت مذهبی دیگری دوری جسته شرط  پیروزی انقلاب را  در ایجاد  جمهوری دمکراتیکی میدانیم که معیار های استبدادی هزاران ساله را در این جامعه به تاریخ بسپاریم و زمینه رشد و تکامل و توسعه اجتماعی را فراهم کنیم،  پیش شرط یک چنین اتحادی وسیع ما بین نیروهای سیاسی پذیرش آراء وعقاید متفاوت مابین آنهاست و هر نیروئی میتواند بدیلهای اجتماعی خویش را جهت تحقق یک جامعه دمکراتیک با آزادی کامل تبلیغ کند و نیروهای اجتماعی هوادار خود را بسیج کند.

در ایران زحمتکشان در شرایطی خود را برای  بر گزاری روز جهانی کارگرآماده میکنند که سالی پر مشقت را پشت سر گذاشتند،  رکود اقتصادی تداوم یافت، تعداد بیشماری از واحد های تولید ی بسته شدند، تعداد زیادی از کارگران بیکار شدند، فشار و تعرض دولتی برکارگران بیشتر شد، باز داشت و محاکمه نمایندگان کارگران و فعالین کارگری بشدت ادامه یافت، دستمزد کارگران زیر خط فقر در جا زد، و این درحالیست که خامنه ای بیش از دویست میلیارد دلارثروت مردم را دزدیده، اما اعتراضات و اعتصابات دربرابر سیاستهای ضد کارگری رژیم بطور چشمگیر رو به گسترش نهاد، وقدمی عقب نگذاشتند و همراه خواست نان ،کاروآزادی دربرابرسرمایه داری عریان ایستادگی کردند و از حقوق خود دفاع نموده و درهمبستگی و همیاری درکنار یکدیگر بودند، و جایگاه خود را  در مبارزه برای کسب حقوق خود بخوبی تشخیص دادند ، اعتصابات کارگری واعتراضات  مدام و بی  وقفه  در سال گذشته ادامه داشت و این خود مبین این واقعیت است که طبقه ی کارگر  علیه سرمایه داری صفوف خود را آرایش نسبی،  داده بود، اما وبروس کرونا نیزبر نا ملایمات آنها افزود.

البته تهدید وبازداشت کارگران فعال در آستانه روز جهانی کارگر ادامه دارد،عوامل امنیتی سرکوبگر جمهوری اسلامی در جهت جلو گیری از برگزاری جشن روز کارگر  به بهانه های واهی و به انحاء دسیسه های گوناگون کارگران فعال را دستگیر و تهدید به تعقیب کرده اند، این بازداشتها در سراسر ایران، انجام گرفته است، و هنوز در زندان بسر میبرند و با کرونا دست بگریبانند.

فقر دامن گیر  همه کارگران شده توانائی خرید مواد غذائی را از دست داده اند  و در فقر مطلق بسر میبرند، حقوق کارگرانی که کار میکنند زیر خط فقر وماهاست پرداخت نشده است، مضافا صدای هر اعتراضی  را با زندان ، شکنجه  جواب میگویند، اسماعیل  بخشی  کارگر فدا کار و مبارز  را بجرم دفاع از سایر  کارگران  دستگیر زندانی و شکنجه  کرده و مجبور به اعتراف  اجباری کرده اند، در ایران تشکل مستقل کارگری جرم محسوب میشود.

رژیم در مقابل سیل، ویروس کرونا و بلا های طبیعی دیگر هیچگونه چاره اندیشی ، پیش بینی های لازم را نکرده  بلکه دروقوع سیل و زلزله با عملکرد ضد مردمی  به تخریب محیط  زیست پرداخته وشرایط زندگی زحمتکشان ، کشاورزان  را با آماج خانه خرابی بیشتر مواجه کرده است.

وضعیت واوضاع بسیار وخیم معیشتی کارگران همراه با بحران لاینحل اقتصادی  بیش از پیش توده های مردم را مستاصل  ونا امید کرده، تنها راهی که مانده ورود به خیابان وایستادن درمقابل  رژیم است، تا زمانیکه این حکومت ضد کارگری وضد ایرانی وآخوند در قدرتند وضع کارگران بمراتب از این که هست بدترخواهد شد، هیچ راهی جز با ایجاد همبستگی ملی برای گذر از  جمهوری اسلامی نمانده است.

روز اول ماه می امسال ،طبقه زحمتکش و استثمار شده ایران،زیر ستم و فشار شرایط طاقت فرسای  جامعه ی اسلامی  ضد  کارگر، آنهم با  شیوع  ویروس کرونا، میلیونها انسان فدا کار و زحمتکش ، محرومان جامعه را سخت در تنگنا قرار داده است و به بیکاری وگرسنگی آنهم با انباشت میلیاردها ثروت مردم در چنگال سرمایه داری حاکم بر جامعه ، قرار داده است.

ویروس کرونا باعث افزایش بیکاری شدید میلیونها کارگر زحمتکش و مزد بگیر جوامع مخلف شده است،و این نظام سرمایه داریست که  از این اپیدمی مرگ آور استفاده  میبرد، بیشتر جان  باختگان  محرومان جوامع مختلف بوده است، سرمایه داران به چیزی جزانباشت سرمایه و سود نمی اندیشند  و مرگ انسانها ی زحمتکش برایشان بی تفاوت است.

دردورانهای قبل ازکرونا سرمایه داری کوشیده است که حد اکثر تلاش خود را برای پائین نگهداشتن حقوق کارگران ، کاستن بودجه های بهداشتی وآموزشی ، درمان و تامین اجتماعی،به کارگران فشار مضاعف وارد کند.

در ایران نظام اسلامی با وحشی ترین شکل ممکنه ، اعتراضات کارگران را سرکوب کرده  و میکند، و مزد کارگران در ایران از پائین تریت  دستمزدها در سراسر جهان است، و  نرخ بیکاری ، تورم ، مرگ و میر و …  درایران  از بالاترین  نرخ های رایج در جهان است. کاگران ایران اکثریت ازحقوق بیکاری، بیمه های اجتماعی ، محرومند وضعیت بسیار بد زنان در ایران به ویژه کارگران زن شرم آور است ، ودر بدترین شرایط ممکنه قرار دارند.

سرمایه داری در ایران ، بصورت  افسار گسیخته  در طی حکومت  ننگین خود ، توازن  طبیعت را دگرگون کرده و آگاهانه به تخریب محیط زیست ، گیاهی و حیوانی و انسانی ،پرداخته است.

 پیروز باد ا تحاد و همبستگی  کارگران، معلمان، دانشکاهیان علیه رژیم  سرمایه داری جمهوری اسلامی ، برای کسب آزادی و حاکمیت ملی بر سرنوشت خویش.

امین بیات

28.04.2020

Bayat.a@freenet.de

https://www.facebook.com/amin.bayat9

 

 

 

 

     

 




زنده باد اول ماه مه!

 

 

جشن کارگری

روز همبستگی بین‌المللی کارگران جهان را

به همه‌ی زحمتکشان ایران و جهان  تبریک می‌گوئیم.




نامه‌ی اعتراضی سندیکاهای فرانسه  به دستگیری‌های اول ماه مه در ایران

نامه‌ی سندیکاهای فرانسه  به حسن روحانی

در اعتراض به دستگیری های اول ماه مه 

 

آقای حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی ایران

روز چهارشنبه اول مه ۲۰۱۹، در جریان گردهم آئی آرام کارگران، دانشجویان، معلمان و … در مقابل مجلس شورای اسلامی، بیش از چهل نفر از تظاهرکنندگان مورد ضرب قرار گرفته، دستگیر شده و به زندان های مختلف از جمله اوین اعزام شدند. تاکنون، بخش بزرگی از دستگیرشدگان، عمدتا در مقابل وثیقه آزاد شده اند.

هفت نفر از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه  در میان دستگیرشدگان بودند که روز ۵ مه، چهارنفر از آنان با پرداخت وثیقه آزادشدند. اما چند نفر از معلمان، اعضای کانون نویسندگان و سه نفر از اعضای سندیکای واحد (رضا شهابی، حسن سعیدی، و سید رسول طالب مقدم) هنوز زندانی اند و زیر فشارهای قضائی – امنیتی قرار دارند.

آقای رئیس جمهور، کشورشما کنوانسیون های بین اللملی، از جمله کنوانسیون های سازمان جهانی کار مبنی بر احترام بر حقوق افراد را امضا کرده است. مزدبگیران ایران با بزرگداشت اول ماه مه، بهبود شرایط اقتصادی خود را که اخیرا وخیم تر شده است، در چارچوب یادشده ، مطالبه می کنند.

ما سازمان های سندیکائی فرانسه، با محکوم کردن قاطعانه اقدامات سرکوب، خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط تظاهرکنندگان دستگیرشده هستیم. بایدآزادی تردد آن ها تضمین شود.

آقای رئیس جمهور، سلام های محترمانه ما را بپذیرید.

 

کنفدراسیون فرانسوی دموکراتیکِ کار (س اف دِ تِ)

کنفدراسیون عمومی کار (س ژِ تِ)

فدراسیون سندیکائی متحد (اِف اِس او – فرهنگیان)

اتحادیه سندیکائی برای همبستگی (سولیدر)

اتحادیه ملی سندیکاهای مستقل (اونسا)

 

پاریس، هفتم مه ۲۰۱۹

رونوشت به آقای رئیسی، رئیس قوه قضائیه




‎گرامی باد اول ماە مە (11 ارديبهشت) روز جهانی کارگر

پرتوان باد اتحاد مبارزاتی توده های ستمديده

همبستگی برای آزادی و برابری در ايران*

 

‎در آستانە  اول ماه مه، روز جهانی کارگر قرار داریم. بیش از130 سال است که اول ماه مه به روز همبستگی بین المللی کارگران جهان و اعتراض آنان علیە نظام سرمایەداری و بیعدالتی ها و تبعیضاتی که ازنتایج این سیستم می باشند، تبدیل شدە است.

در ایران طبقە کارگر و میلیونها مزد بگير و حقوق بگیر در شرایطی به پیشواز اول ماە مە می روند که 40سال حاکمیت “جمهوری اسلامی”، نه تنها کارگران و میلیونها خانوادە را به خاک سیاە نشاندە است، بلکه یک جامعە ۸٠ میلیونی را در زندانی بزرگ به وسعت ایران، گرفتار سرکوب های بی امان ساخته است. حاکمیتی که سران جنایتکار، غارتگر وفاسد آن ازیک سو سرمایه های افسانه ای به جیب زده اند و از سوی دیگر جامعه را دچار، فقر، گرسنگی و بیکاری و آسیب های ناهنجار اجتماعی دیگر، نظیر کودکان خیابانی، زنان تن فروش، کارتن خواب و گور خواب کرده است.

130 سال پیش کارگران در سرتاسر جهان، اول ماه مه را به  عنوان روزی نمادین دراعتراض به استثمار، تبعیض و نابرابری و روز مبارزه مشترک برای جهانی بهتر و عادلانه تر، برگزیدند.

هرچند نظام سرمایه داری همچنان بر جهان حاکم است، اما  در پی مبارزات کارگران در بسیاری از کشورها، آنان از برخی حقوق از جمله داشتن سندیکا و حق اعتصاب و اعتراض برخوردارند. در کشور ایران اما، نه تنها اعتصاب ممنوع، تظاهرات و تجمع غیر قانونی است بکله رهبران و فعالان  جنبش کارگری مورد ضرب و شتم قرارگرفته و دستگیر، شکنجه و زندانی می شوند. کولبران کردستان که روزمره به خاطر یک لقمه نان راههای صعب العبور کوهستانی را می پیمایند و حق و حقوقشان درحد بردگانی است که اهرام مصر را ساختند، مسلحانه مورد حمله قرار گرفته وکشتار می شوند.

از صد سال پیش به این طرف، جهان از همه سو تغییر کرده و بکلی دگرگون شده است، اما وضع طبقه ای که خود خالق ثروت و رفاه در جهان هست، همچنان تباه است. در ایران، این تباهی فقط دامنگیر کارگران نیست. اکثريت عظيم این جامعه به معنی اخص کلمه با فقر و محروميت و گرسنگی و فلاکت دست و پنجه نرم میکند. درست در حالیکه نظام جمهوری اسلامی در طی این چهل ساله یک قشر جدید میلیاردرهای آقا زاده، آیت الله هایی با حسابهای نجومی تحویل جامعه داده است. مردم نان ندارند بخورند، در حالیکه بخش عمده بودجه کشور، توسط افراد يا نهادهای مختلف نظام، اختلاس یا صرف سرپا نگهداشتن این حکومت و دستجات تروریستی اسلامی در خاورمیانه میشود.

در شرایطی به اول ماه مه نزدیک میشویم که موج جنبش های مختلف از اعتراضات هفت تپه تا فولاد اهواز، از مبارزات فرهنگیان و مالباختگان تا دانشجویان، از مبارزات خانواده های کارگری تا حمایت و شرکت فعال زنان،  همه و همه نشان از “نه بزرگ” اکثریت مردم به اوضاع آکنده از فقر، اختلاس، تباهی، اختناق، به تبعیض و نابرابری در سرتاسرایران دارد.

در همین راستا و در آستانه روز جهانی کارگر، تشکل ها و نهادهای کارگری ، فرهنگیان، دانشجویان و.. با انتشار فراخوان های گوناگونی ،مردم را  دعوت به تجمع اعتراضی کرده اند.

رژیم جنایتکاراسلامی حاکم بر ایران ، در هراس از جنبش اعتراضی اقشار گوناگون مردم و در تداوم سیاست های سرکوبگرانه خود، تعدادی از فعالان کارگری را بازداشت کرده وبه عبث می کوشد ازگسترش این اعتراضات جلوگیری کند. اما کارگران و زحمتکشان جان به لب رسیده ، با شهامت و شجاعتی قابل تحسین و با وجود پرداخت هزینه های سنگین ، به نبرد و مبارزه  حق طلبانه خود ادامه می دهند.

اول ماه مه روز همبستگی و اتحاد ما برای طنین انداختن “نه” مردم به این اوضاع است.

“نه” به ظلم، “نه” به استبداد و استثمار، “نه” به جمهوری اسلامی!

 

“همبستگی برای آزادی و برابری در ايران” *

ارديبهشت ماه 1398 – ماه می 2019

*- احزاب و سازمانهای تشکيل دهنده : کومه له زحمتکشان کردستان، شورای موقت سوسياليست‌های چپ ايران، سازمان اتحاد فدائيان خلق ايران، حزب مردم بلوچستان، حزب کومه له کردستان ايران، حزب دمکرات کردستان، حزب دمکرات کردستان ايران، حزب تضامن دمکراتيک اهواز، جنبش جمهوري‌خوهان دموکرات و لائيک ايران، اتحاد دمکراتيک آذربايجان – بيرليک




دعوت به راه‌پییمایی اول ماه مه  2019 در پاریس

 

اول ماه مه دیگری فرا می‌رسد، اول ماه مه‌ای که سال 1886 در آمریکا با مبارزات کارگری علیه شرایط سخت دنیای کار و درخواست تقلیل ساعات کار شروع شد و در یک‌صدمین سال انقلاب بورژوا-دمکراتیک فرانسه (1889) بعد از انحلال انترناسیونال اول (1876)، رهبران انترناسیول دوم تصمیم گرفتند روز اول ماه مه را “روز کارگر” اعلام کنند.

بیش از صدوسی سال از آن زمان گذشته است ،طی این دوران طولانی تاحدودی خواسته‌های کارگران در کشورهای بزرگ صنعتی غرب، در نتیجه مبارزات کارگری در چارچوب اقتصاد سرمایه‌داری، تحقق یافته است.

اما با برآمد اقتصاد سرمایه‌‌داری جهانی شده، موسوم به نئولیبرالیسم، از آغاز دهه 1980، دولت‌های سرمایه‌داری دست‌اندازی و بازپس‌گیری بسیاری از دست‌آوردهای کارگران را در دستور روز قرار داد‌ه‌اند. به‌همین جهت بسیاری از جامعه های سرمایه‌داری در بحرانی بی‌سابقه فرو رفته و فاصلۀ دنیای فقر و ثروت عمیق‌تر و مبارزه طبقات اوج‌گرفته است.بنابرشواهد و دلائلی محرز، تغییراتی اساسی در سیستم و در رژیم‌های سیاسی بورژوایی، در شکل و محتوی، در حال تکوین است. واقعیت این است که اجرای رفرم در جامعۀ سرمایه‌داری راه‌حلی بنیادی برای مصائب طبقه کارگر و زحمتکشان نیست. بورژوازی از رفرم نمی‌ترسد، از انقلاب توده‌ای هراسان است.

در ایران نیز بحران سرمایه‌داری در اشکال گوناگون سیاسی-انقلابی در جنبش‌های کارگری، مبارزات زنان، معلمان، بازنشستگان و مال‌باختگان سال‌هاست جریان دارد.

در چنین شرایطی کمک و حمایت بی‌دریغ ما، بدون هدف کسب قدرت سیاسی به جای طبقه کارگر و بنام فرودستان  از اهمیتی اساسی برخوردار است.

ما از تمام کسانی که دل در گرو رهایی و بهروزی کارگران و زحمتکشان ایران دارند دعوت می‌کنیم با شرکت خود در راهپیمایی پاریس در روز ا ول ماه مه، پشتیبانی خود را از خواسته‌های کارگران و زحمتکشان اعلام کنند.

سرنگون باد نظام سرمایه‌داری جمهوری اسلامی در ایران

زنده باد آزادی-زنده باد سوسیالیسم

شورای همبستگی با جنبش کارگری-پاریس آوریل 2019