تظاهرات عظیم ایرانیان مخالف جمهوری اسلامی در بروکسل

 

در روز دوشنه 20 فوریه 2023 برابر با اول اسفند 1401 شمار زیادی از ایرانیان مقیم اروپا (نزدیک به 10 هزار نفر) همزمان با نشست وزرای خارجه اتحادیه اروپا در بروکسل مقابل شورای اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی دست به تظاهرات زدند.

یکی از خواسته‌های اصلی تظاهرکنندگان افزودن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به فهرست سازمان‌های تروریستی اتحادیه اروپاست.

فراخوان این تظاهرات از سوی حامد اسماعیلیون، مسیح علی‌نژاد و دریا صفایی، از چهره‌های شاخص مخالف جمهوری اسلامی داده شده بود.

پیام شیرین عبادی، وکیل سرشناس مدافع حقوق بشر در این تظاهرات پخش شد. او در این پیام با اشاره به کشتار جمعه خونین زاهدان و اعدام‌ها و ترورهایی که تا کنون جمهوری اسلامی در خارج از کشور انجام داده کشورهای اروپایی را مورد انتقاد قرار داد که اگر تا حالا به دلیل “بوی نفت”، “بوی خون را در ایران استشمام” نکرده بودند، اینک جنبش “زن‌، زندگی، آزادی” آنها را “مجبور” به شنیدن صدای مردم ایران کرده است. او گفت: «پایه‌های جمهوری اسلامی در خون مردم است».

حامد اسماعیلیون، سخنگوی انجمن خانواده‌های جان‌باختگان هواپیمای اوکراینی طی سخنرانی در این تجمع سپاه پاسداران را “هیولای سیاسی و اقتصادی و امنیتی” نامید و آن را مسئول سرکوب و کشتار مردم در ایران خواند. او با اشاره به فهرستی از نهادهایی که مستقیم یا غیرمستقیم با سپاه در ارتباط هستند و همچنین یادآوری گروه‌های شبه‌نظامی در منطقه نظیر حشدالشعبی و حزب‌الله به عنوان “بازوی سپاه” در عراق و لبنان خواستار گنجاندن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست تروریستی اتحادیه اروپا شد.

متن بالا بخشاً از دویچه وله فارسی برگرفته شده است.

اول اسفند 1401 – 20 فوریه 2023

 

هواداران جنبش جمهوری خواهان دموکرات و لائیک ایران، به روال همیشگی شرکت در تظاهرات ایرانیان آزادیخواه در خارج از کشور علیه رزیم جمهوری اسلامی ایران، و در زیر سه شعار اصلی ایجابی خود یعنی: نه به دیکتاتوری! آری به دموکراسی، نه به دین‌سالاری! آری به لائیسیته!، نه به پادشاهی! آری به جمهوری، در این گردهمآیی حضور داشتند و همبستگی خود را با خواست‌های این تظاهرات و با خیزش انقلابی زن زندگی ازادی در ایران اعلام نمودند.

 

 

ویدئو‌ها و عکس‌های تظاهرات بروکسل

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

غغغغغ




منشور مطالبات حداقلی 

 

۲۰ تشکل صنفی و مدنی ایران، با امضای منشوری دوازه ماده ای برنامه ی حداقلی خود برای ادامه ی اعتراضات را اعلام کردند

 

در چهل و چهارمین سالروز انقلاب پنجاه و هفت، شیرازه اقتصادی و سیاسی و اجتماعی کشور به چنان گردابی از بحران و از هم گسیختگی فرو رفته است که هیچ چشم‌انداز روشن و قابل حصولی را نمی‌توان برای پایان دادن به آن در چهارچوب روبنای سیاسی موجود متصور بود. هم ازاین رو است که مردم ستمدیده ایران _ زنان و جوانان آزادیخواه و برابری طلب _ با از جان گذشتگی کم نظیری خیابان‌های شهرها را در سراسر کشور به مرکز مصافی تاریخی و تعیین کننده برای خاتمه دادن به شرایط ضد انسانی موجود تبدیل کرده‌اند و از پنج ماه پیش – به رغم سرکوب خونین حکومت – لحظه‌ای آرام نگرفته‌اند.

پرچم اعتراضات بنیادینی که امروز به‌دست زنان، دانشجویان، دانش آموزان، معلمان، کارگران و دادخواهان و هنرمندان، کوئیرها، نویسندگان و عموم مردم ستمدیده ایران در جای جای کشور از کردستان تا سیستان و بلوچستان برافراشته شده و کم سابقه‌ترین حمایت‌های بین‌المللی را به خود جلب کرده، اعتراضی است علیه زن ستیزی و تبعیض جنسیتی، ناامنی پایان ناپذیر اقتصادی، بردگی نیروی کار، فقر و فلاکت و ستم طبقاتی، ستم ملی و مذهبی، و انقلابی است علیه هر شکلی از استبداد مذهبی و غیرمذهبی که در طول بیش از یک قرن گذشته، بر ما – عموم مردم ایران – تحمیل شده است.

این اعتراضات زیر و رو کننده، برآمده از متن جنبش‌های بزرگ و مدرن اجتماعی و خیزش نسل شکست ناپذیری است که مصمم‌اند بر تاریخ یکصد سال عقب‌ماندگی و در حاشیه ماندن آرمان بر پایی جامعه ای مدرن و مرفه و آزاد در ایران، نقطه پایانی بگذارند.
پس از دو انقلاب بزرگ در تاریخ معاصر ایران، اینک جنبش‌های بزرگ اجتماعی پیشرو – جنبش کارگری، جنبش معلمان و بازنشستگان، جنبش برابری خواهانه زنان و دانشجویان و جوانان و جنبش علیه اعدام و.‌‌.. – در ابعادی توده‌ای و از پایین در موقعیت تاثیرگذاری تاریخی و تعیین‌کننده‌ای در شکل‌دهی به ساختار سیاسی و اقتصادی و اجتماعی کشور قرار گرفته‌اند.
از همین رو، این جنبش برآن است تا برای همیشه به شکل‌گیری هرگونه قدرت از بالا پایان دهد و سر آغاز انقلابی اجتماعی و مدرن و انسانی برای رهائی مردم از همه اشکال ستم و تبعیض و استثمار و استبداد و دیکتاتوری باشد.

ما تشکل ها و نهادهای صنفی و مدنی امضا کننده این منشور با تمرکز بر اتحاد و به هم پیوستگی جنبش‌های اجتماعی و مطالباتی و تمرکز بر مبارزه برای پایان دادن به وضعیت ضدانسانی و ویرانگر موجود، تحقق خواست‌های حداقلی زیر را به مثابه اولین فرامین و نتیجه‌ی اعتراضات بنیادین مردم ایران، یگانه راه پی افکنی ساختمان جامعه‌ای نوین و مدرن و انسانی در کشور می‌دانیم و از همه انسان‌های شریف که دل درگرو آزادی و برابری و رهائی دارند می‌خواهیم از کارخانه تا دانشگاه و مدارس و محلات تا صحنه جهانی پرچم این مطالبات حداقلی را بر بلندای قله رفیع آزادیخواهی بر افراشته دارند.

۱. آزادی فوری و بی‌قید و شرط همه زندانیان سیاسی، منع جرم انگاری فعالیت سیاسی و صنفی و مدنی و محاکمه علنی آمرین و عاملین سرکوب اعتراضات مردمی.

۲. آزادی بی‌قید و شرط عقیده، بیان و اندیشه، مطبوعات، تحزب، تشکل‌های محلی و سراسری صنفی و مردمی، اجتماعات، اعتصاب، راهپیمایی، شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های صوتی و تصویری.

۳. لغو فوری صدور و اجرای هر نوع مجازات مرگ، اعدام، قصاص و ممنوعیت هر قسم شکنجه روحی و جسمی.

۴. اعلام بلادرنگ برابری کامل حقوق زنان با مردان در تمامی عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و خانوادگی، امحا و لغو بی قید و شرط قوانین و فرم‌های تبعیض آمیز علیه تعلقات و گرایش‌های جنسی و جنسیتی، به رسمیت شناختن جامعه‌ی رنگین کمانیِ “ال‌جی‌بی‌تی‌کیوآی‌ای‌پلاس”، جرم زدایی از همه تعلقات و گرایشات جنسیتی‌ و پایبندی بدون قید و شرط به تمامی حقوق زنان بر بدن و سرنوشت خود و جلوگیری از اعمال کنترل‌ مردسالارانه.

۵. مذهب امر خصوصی افراد است و نباید در مقدرات و قوانین سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور دخالت و حضور داشته باشد.

۶. تامین ایمنی کار، امنیت شغلی و افزایش فوری حقوق کارگران، معلمان، کارمندان و همه زحمتکشان شاغل و بازنشسته با حضور و دخالت و توافق نماینده‌های منتخب تشکل‌های مستقل و سراسری آنان.

۷. امحا قوانین و هر گونه نگرش مبتنی بر تبعیض و ستم ملی و مذهبی و ایجاد زیر ساخت‌های مناسب حمایتی و توزیع عادلانه و برابر امکانات دولتی برای رشد فرهنگ و هنر در همه مناطق کشور و فراهم کردن تسهیلات لازم و برابر برای یادگیری و آموزش همه زبان‌های رایج در جامعه.

۸. بر چیده شدن ارگان‌های سرکوب، محدود کردن اختیارات دولت و دخالت مستقیم و دائمی مردم در اداره امور کشور از طریق شوراهای محلی و سراسری. عزل هر مقام دولتی و غیر دولتی توسط انتخاب کنندگان در هر زمانی باید جزو حقوق بنیادین انتخاب کنندگان باشد‌.

۹. مصادره اموال همه اشخاص حقیقی و حقوقی و نهادهای دولتی و شبه دولتی و خصوصی که با غارت مستقیم و یا رانت حکومتی، اموال و ثروت‌های اجتماعی مردم ایران را به یغما برده‌اند. ثروت حاصل از این مصادره‌ها، باید به فوریت صرف مدرن سازی و بازسازی آموزش و پرورش، صندوق‌های بازنشستگی، محیط زیست و نیازهای مناطق و اقشاری از مردم ایران شود که در دو حکومت جمهوری اسلامی و رژیم سلطنتی، محروم و از امکانات کم‌تری برخوردار بوده‌اند.

۱۰. پایان دادن به تخریب‌های زیست محیطی، اجرای سیاست‌های بنیادین برای احیای زیرساخت‌های زیست محیطی که در طول یکصد سال گذشته تخریب شده‌اند و مشاع و عمومی کردن آن بخش‌هایی از طبیعت (همچون مراتع، سواحل، جنگل‌ها و کوهپایه‌ها) که در قالب خصوصی سازی حق عمومی مردم نسبت به آن‌ها سلب شده است.

۱۱. ممنوعیت کار کودکان و تامین زندگی و آموزش آنان جدای از موقعیت اقتصادی و اجتماعی خانواده. ایجاد رفاه همگانی از طریق بیمه بیکاری و تامین اجتماعی قدرتمند برای همه افراد دارای سن قانونی آماده به‌کار و یا فاقد توانایی کار. رایگان سازی آموزش و پرورش و بهداشت و درمان برای همه مردم.

۱۲. عادی سازی روابط خارجی در بالاترین سطوح با همه کشورهای جهان بر مبنای روابطی عادلانه و احترام متقابل، ممنوعیت دستیابی به سلاح اتمی و تلاش برای صلح جهانی.

از نظر ما مطالبات حداقلی فوق با توجه به وجود ثروت‌های زیر زمینی بالقوه و بالفعل در کشور و وجود مردمی آگاه و توانمند و نسلی از جوانان و نوجوانانی که دارای انگیزه فراوان برای برخورداری از یک زندگی شاد و آزاد و مرفه هستند، به فوریت قابل تحقق و اجراست.

مطالبات مطروحه در این منشور، محورهای کلی مطالبات ما امضا کنندگان را لحاظ و بدیهی‌ست در تداوم مبارزه و همبستگی خود به صورت ریز و دقیق‌تری به آنها خواهیم پرداخت.

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران
اتحادیه آزاد کارگران ایران
اتحادیه تشکل‌های دانشجویی دانشجویان متحد
کانون مدافعان حقوق بشر
سندیکای کارگران شرکت نیشکر‌هفت تپه
شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت
خانه فرهنگیان ایران (خافا)
بیدارزنی
ندای زنان ایران
صدای مستقل کارگران گروه ملی فولاد اهواز
کانون مدافعان حقوق کارگر
انجمن صنفی کارگران برق و فلز کرمانشاه
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل‌های کارگری
اتحاد بازنشستگان
شورای بازنشستگان ایران
تشکل دانشجویان پیشرو
شورای دانش آموزان آزاد اندیش ایران
سندیکای نقاشان استان البرز
کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری ایران
شورای بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی (بستا)




رستاخیز زن زندگی آزادی را دریابیم!

 فاضل غیبی

آنچه را “رستاخیز زن، زندگی، آزادی” نام دارد، باید به عنوان والاترین رستاخیز دمکراتیک در تاریخ جهان به خوبی بشناسیم و با استفاده از تجربیات کشورهای پیشرفته از ویژگی‌های برجسته و یگانۀ آن پاسداری کنیم. در این راستا دو مهمترین خطری که رستاخیز نوین ایران را تهدید می‌کنند، اینها هستند:

1) خطر نخست که در کشورهای ناآشنا با دمکراسی بسیار جدی است؛ اینکه در این کشورها دمکراسی با انتخابات و آنچه از صندوق رأی بیرون می‌آید یکی شمرده می‌شود. اما این ترفند امروزه در دست نیروهای توتالیتر و حتی فاشیستی نیز به بهترین وسیله برای تسخیر قدرت بدل شده است. رفراندم 12 فروردین 1358 از این دیدگاه در تاریخ سیاسی دنیا بی‌همتا بود و باید برای هر آزادیخواهی بزرگ‌ترین درس عبرت باشد، زیرا در آن رفراندوم اکثریت قریب به اتفاق مردان و زنان ایرانی با رأی خود آزادانه رژیم فاشیست اسلامی را انتخاب کردند!

بنابراین می‌توان گفت که صندوق رأی در بهترین حالت نمایانگر توازنی است که بر جامعه حاکم شده و اینکه کسانی گذار به حکومتی دمکراتیک و ضامن آزادی‌های فردی و اجتماعی را به «رفراندم» پس از «سرنگونی» وامی‌گذارند، با توجه به نارسایی منش دمکراتیک و سقوط فرهنگی جامعه در طول چهار دهه گذشته، خطری بزرگ را متوجه رشد رستاخیز نوین ایران می‌کنند! به این تصور از سوی تبلیغاتی دامن زده می‌شود که منتظر سرنگونی قهرآمیز رژیم‌اند، در حالی که صرف‌نظر از ابزار سرکوب بی‌‌حدّ و مرز، حکومت اسلامی ایران سرنیزۀ «بین‌الملل اسلام سیاسی» است و پشتیبانان این حکومت در سطح جهانی (نمونه: قطر) برای پیشگیری از سقوط آن از هر وسیله‌ای استفاده خواهند کرد. وانگهی سرنگونی قهرآمیز حکومت جهل و جنایت با وجود میلیون‌ها “ساندیس‌خور”، اگر به جنگ داخلی منجر نشود، به هیچ روی به برقراری دمکراسی نخواهد انجامید!

اما درست در چنین شرایط هولناکی رستاخیز بزرگ “زن، زندگی، آزادی” نشان داده است که با تکیه بر سرافرازی انسانی، آزادی‌خواهی و تدابیر هوشمندانه می‌توان نه تنها نسل جوان ایران، بلکه تمامی اقشار جامعه را همراه خیزشی کرد که ریزش ساختارهای حکومت آخوندی را باعث خواهد شد.

این رستاخیز با سرشتی کاملاً نوین خلاف تشکل‌های اجتماعی و سیاسی پیشین، با مشکلی به نام “رهبری” مواجه نیست، زیرا از «توده» شکل نگرفته، بلکه بر دوش آزادگان ایرانی استوار است. چنان‌که تجربۀ گردهم‌آیی‌های ایرانیان در خارج از کشور نشان داده است، این خیزش در راه گسترش خود خدمتگزارانی را خواهد یافت که با اتکا به خرد‌ جمعی این رستاخیز را به سوی پیروزی همراهی خواهند کرد. پیوستن پرشمار شخصیت‌های برجستۀ ایرانی، که در کشورهای دمکراتیک پرورش یافته‌اند، شاهد این ادعا است که در ایران نیز زنان و مردان دانا، هوشمند و کاردان، فعالانه از این رستاخیز پشتیبانی می‌کنند. با این وصف زن، زندگی، آزادی در راه گسترش خود حلقۀ نوینی از شخصیت‌هایی را برخواهد کشید که نه تنها جنبش کنونی را به سوی پیروزی همراهی خواهند کرد، بلکه با همیاری آزادگان ایرانی شالودۀ دمکراسی را پی خواهند ریخت.

2) خطر دیگری که دمکراسی‌های نوپا را تهدید می کند، کارزار تبلیغی دو گروه چپ  و راست افراطی است که  همواره می‌کوشند با حملات شدید به یکدیگر و هیاهو دربارۀ خطر طرف مقابل، خود را هرچه بیشتر مطرح نمایند. هدف این دو گروه این است که با تشنج‌فزایی به ترس و ناامیدی دامن زنند و بدین وسیله سربازگیری کنند. گروه‌های رادیکال چپ و راست ممکن است در اوضاع بحرانی بتوانند فرآیندهای اصلی جامعه را دچار اختلال کرده بدین ترتیب در رویکردی کودتاوار قدرت سیاسی را تصرف کنند. در این مورد چگونگی فعالیت و ترفندهای تبلیغی دو حزب نازی و کمونیست در دهۀ 20 سدۀ گذشته در آلمان بسیار آموزنده است.

رستاخیز زن زندگی آزادی با خیزشی به پیشگامی جوانان دختر و پسر آغازید؛ نسلی که خسته و رنجور از شیفتگی خسران‌آور نسل گذشته برای ایدئولوژی چپ و اسلامی خواستار زندگی آزاد، شاد و مرفه در ایرانی آباد، پیشرفته و سرافراز است. پس از شوک هفته‌های نخست که در آنها «بازماندگان اپوزیسیون سنتی» در برابر خیزش نوین ایران مات و مبهوت مانده بلکه درمانده بودند، به تازگی می‌کوشند این جنبش فرهنگی سیاسی را پیامد «مبارزات» خود جلوه دهند و مصادره کنند. آنان پس از چهار دهه که با گرفتاری در توهمات خود با زوال جمع هواداران روبرو بودند، اکنون می‌کوشند تا با «تاکتیک فرار به جلو» دستکم حسابی برای خود در ایران آیندۀ باز کنند. در حالی که خیزش نوین ایران همۀ قید و بندهای فکری گذشته، از اسلامی و چپ گرفته تا عرفانی و پست‌مدرن،  را گسسته و با تصوری روشن از اهداف خود به پیش می‌رود.

این مدعیان رهبری هنوز هم درنیافته‌اند که برجستگی شخصیت سیاسی نه بر بقا در موقعیتی است که نصیبشان شده، بلکه به گام‌هایی بستگی دارد که در راستای منافع ملی و بهبود اوضاع کشور برمی‌دارند. زندگینامۀ سیاست‌مداران برجسته در کشورهای دمکراتیک نشان می‌دهد که بدون استثنا میزان شایستگی و خوشنامی آنان بستگی به شجاعت و ابتکاری دارد که از خود نشان داده‌اند و چه بسا بدواً بدین علت مورد بی‌مهری و حتی دشمنی قرار گرفته باشند. 

خوشبختانه در خیزش “زن، زندگی، آزادی” دیگر اینکه فلانی پسر آیت‌اللّه است و یا بهمانی شاهزاده، اهمیتی ندارد. نمونه آنکه، بنا به داده‌های آماری دو/سوم ایرانیان تسلط اسلام را عامل نابسامانی ایران می‌دانند و بدین سبب خود را دیگر مسلمان نمی‌دانند، حال آنکه این «رهبران» کماکان بر مسلمانی خود پا می‌فشارند. به همین گونه است خواستۀ دوستی و همکاری با همۀ دیگر کشورها (از جمله اسرائیل و آمریکا) و یا بزرگداشت رنگین‌کمان قومی، فرهنگی و دینی در پهنۀ ایران‌زمین.

رستاخیز “زن زندگی آزادی” با سرشتی کاملاً متفاوت بر خاکستر «تئوری‌های انقلابی» پدید آمده است و با «خیال‌پردازی» حک شده در ذهن “پنجاه و هفتی‌ها” پیوندی ندارد. اما از راهنمایی‌ها و خردورزی‌های اندیشمندان تاریخ ایران و همچنین خردمندان معاصر کشورهای دیگر سود می‌بَرد. نمونه آنکه این جنبش خواستار همۀ حقوق و آزادی‌های شهروندان در «جوامع باز» و پیشرفتۀ دنیا است و نه تنها برای آیندگان تصمیم نمی‌گیرد، بلکه در این برهه جز آزادی از قید ضد انسانی‌ترین رژیم‌های تاریخ هدفی ندارد.

رستاخیز نوین ایران نه تنها از بندهای خرافات دینی و اعتقادات تفرقه‌افکن رها شده، بلکه همۀ ایدئولوژی‌های قرن بیستمی را نیز پشت سر گذاشته است. دربندماندگان «مغزهای پوسیده» نمی‌دانند که قدرت خیزش اجتماعی نه در پرشماری هواداران، بلکه در  توانایی برای نواندیشی نهفته است. پایگاه این رستاخیز نه تودۀ افسون‌زده، بلکه آگاه‌ترین گروه جامعۀ مدنی ایرانی است که ویژگی‌های فردی و اجتماعی مدرنیته را در خود نهادینه کرده است.

اندیشه نقطۀ مشترک انسان‌ها است و خیزش نوین ایرانیان توانسته با انسان‌دوستی همۀ دیوارهای قومی، مذهبی و جنسی را نابود کند. آن را دیگر باید «رستاخیز» نامید زیرا گفتمان ملتی آزاده را به گونه‌ای بازگشت‌ناپذیر به گفتمان بخش بزرگی از جامعۀ ایران بدل کرده است.

بدین معنی خیزش نوین ایران نه تنها هر ایرانی را که با اعتقادات پوسیده وداع گفته باشد در خود می‌پذیرد، بلکه آغوش آن برای همۀ گروه‌های ایرانی در عین حفظ “کیستی” و “چیستی” خود نیز گشوده است. گردهم‌آیی برلین پدیدۀ تاریخی بی‌همتایی بود که نشان داد ایرانیان تا چه حد از بلوغ اجتماعی و فکری برخوردارند و دمکرات‌منشی را در چه سطح بالایی تحقق بخشیده‌اند. بدین معنی دمکرات‌منشی نه تنها مدارا با دیگر گرایش‌ها و عقاید است، بلکه دفاع از حق و آزادی مخالفان برای ابراز و تبلیغ عقاید خود نیز هست. از این رو، گروه‌های اجتماعی و سیاسی تنها در صورتی می‌توانند مدعی دمکرات‌منشی باشند که فعالانه از آزادی گروه‌های مخالف دفاع کنند!

بنابراین دمکراسی‌خواهی رنگ نیست که بتوان از امروز به فردا عوض کرد، بلکه یکی از ویژگی‌های انسان مدرن است و گروه‌های افراطی که نمی‌توانند از توهمات و تعصبات خود دست بردارند، طبعاً خود را از پیوستن به رستاخیز تمدنی ایران محروم می‌کنند و دیری نخواهد پایید که با پیشرفت رستاخیز  نوین به حاشیه رانده می‌شوند. نمونه‌وار، سازمانی که بر لزوم وجود «روسری» برای زنان پافشاری می‌نماید، طبعاً خود را از پیوستن به رستاخیز “زن زندگی آزادی” محروم می‌کند و یا گروهی که برای آن آزادی و اختیار شهروندی والاترین آرمان نیست، نمی‌تواند در این رستاخیز نوین جایگاهی شایسته داشته باشد.

گرایش‌هایی که در طول سه ماه گذشته از سوار شدن بر سیل خیزش نوین ایرانیان ناامید شده‌اند، اینک همۀ نیروی بجاماندۀ خود را به میدان آورده‌اند: از چپ افراطی که «زن، زندگی، آزادی» را «شعاری ضد انقلابی» می‌نامد تا راست افراطی که وانمود می‌کند گویی ایرانیان سرانجام پس از چهار دهه برای بازگشت سلطنت‌ به‌پا خاسته‌اند! 

هرچند این حملات نشانۀ پسرفت رستاخیز “زن، زندگی، آزادی” نیست، اما ضرورت مرزبندی با گرایش‌های بازمانده از تسلط متولیان اسلام را نشان می‌دهد. رستاخیز نوین ایران برای همۀ گرایش‌های سیاسی و اجتماعی، از دینی تا قومی گشاده‌رو است و همه را مختار می‌کند که حتی با پرچم خود در آن شرکت کنند و به تبلیغ نقطه نظرات خویش بپردازند. اما در عین حال این خیزش مدرن و مترقی باید در برابر کوشش‌های مورد اشاره برای دگرگونی و مسخ درونمایۀ این رستاخیز نوپا ایستادگی کند.

از جمله آنکه: رستاخیز “زن، زندگی، آزادی” پیش از آنکه در پی «سرنگونی» رژیم اسلامی حاکم بر ایران باشد، با تکیه بر میهن‌دوستی نهفته در نهاد هر ایرانی در راه «ریزش» حکومت جهل و جنایت می‌کوشد. بنابراین رستاخیزی فرهنگی است که با «رقص و گل و شادی» با رژیم مرگ‌آفرین و “شهیدپرور” می‌رزمد. از این‌رو شایسته است که به جای شعارهای اسلامی «مرگ بر…» و «لعنت به..» بانگ شادی و آزادی‌خواهی برکشیم و شعارهای ابتکاری سر دهیم.

نمونه: «ایران، زیباترین زن جهان!»

 




تظاهرات ایرانیان در پاریس

به مناسبت انقلاب 1357 و برقراری حکومت اسلامی

 

در روز شنبه 11 فوریه 2023، 22 بهمن 1401، تظاهراتی در یک میدان مرکزی شهر پاریس، میدان ووبان، با شعار زن زندگی آزادی و  سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی ایران و با خواست قرار دادن سپاه پاسداران در لیست سازمان‌های تروریستی اتحادیه اروپا… با شرکت قریب به 5000 نفر برگزار شد. برخی از تظاهرکنندگان از بلژیک، آلمان و غیره آمده بودند، 

دو نماینده فرانسوی پارلمان اروپا؛ یانیک ژادو از حزب سبزهای فرانسه و کاندیدای ریاست جمهوری در انتخابات اخیر این کشور و رافائل گلوکسمان از سازمان پلاس پوبلیک (میذان عموم)، در تریبون صحبت کردند. آن‌ها در دفاع از خیزش انقلابی مردم ایران علیه حکومت اسلام‌گرا و در حمایت از تروریسیتی خواندن سپاه پاسداران توسط اتحادیه اروپا، از دولت‌های دموکراتیک غربی خواستند که روابط دیپلماتیک خود را با رژیم جمهوری اسلامی ایران به سطح کاردار رسانند.

جنبش جمهوری خواهان دموکرات و لائیک ایران در پاریس، به روال همیشگی شرکت خود در تظاهرات ایرانیان آزادیخواه در خارج از کشور، در این گردهمآیی حضور داشت و در زیر شعارهای ایجابی: 

نه به دیکتاتوری! آری به دموکراسی! 

نه به دین سالاری! آری به لائیسیته! 

نه به پادشاهی! آری به جمهوری! 

همبستگی خود را با خیزش انقلابی مردم ایران اعلام نمود

 

در زیر ویدئوها و عکس های این تظاهرات را مشاده می کنید

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 




روز بسیج فراملی در حمایت از مردم ایران

در ایران با چند برابر شدن احکام اعدام سرکوب یک گام دیگر به جلو برداشته است.

از زمان مرگ ژینا مهسا امینی، امواج خشم دانشجویان، زنان (که اینک بدون حجاب در ملا عام ظاهر می شوند)، مزدبگیران و… که از حمایت اکثریت قریب به اتفاق مردم برخوردارند، کل کشور را فراگرفته است.

سرکوب تظاهرکنندگان توأم با خون ریزی است. در ایران خواست تشکیل اتحادیه های کارگری، تظاهرات، اعتصاب و یا ابراز عقاید و باورهای ای که موجب نارضایتی حکومت باشد، جرم و جنایت تلقی می شوند و حکومت آن ها را با اِعمال همه جانبه ضرب و شتم، شکنجه، حبس های بسیار سنگین و اعدام های خودسرانه، مجازات می کند. این روش های سرکوبگرانه غیرقابل قبول اند.

هدف حکومت از تشدید سرکوب ایجاد جو رعب و وحشت به منظور ترساندن همه زنان و مردانی است که برای خواسته های عادلانه مبارزه می کنند. اما سرکوب ها عزم راسخ مردم ایران را تضعیف نمی کند، آنان تا سقوط رژیم به مبارزات خود ادامه می دهند و در عین حال مخالفت خود از بازگشت احتمالی سلطنت را هم ابراز می دارند.

در کشورهای مختلف (از جمله بریتانیا، دانمارک، نروژ، سوئد، کانادا…)، جنبش‌های حمایتی شکل گرفته اند. کلکتیوها و اتحادیه های کارگری به طور منظم کارزارها و اقدامات حمایتی از جمله تظاهرات را سازماندهی می کنند.

در مواجهه با تشدید سرکوب، اتحادیه‌های کارگری، کلکتیوها و و دیگر جنبش‌ها در کشورهای مذکور تصمیم گرفته‌اند به منظور یک کارزار فراملی، مشترکاً برای روز چهارشنبه ۸ فوریه فراخوان دهند.

بدین منظور در فرانسه هم کلکتیو سندیکایی ایران همه را برای به یک تجمع اعتراضی در برابر  سفارت  ایران در پاریس فرامی خواند:

 

place Iéna, Paris 16ème (métro Iéna)

mercredi 8 février à 18h

در حمایت از مبارزات زنان و مردان ایرانی، کلکتیو سندیکایی هم چنین قصد دارد در این روز سفارت ایران را به ویژه در مورد سرنوشت سندیکالیست های زندانی مورد خطاب قرار دهد.

کلکتیو سندیکایی فرانسوی پا به پای زنان و مردان ایرانی تلاش می کند تا آرمان‌های بر حق آنان برای آزادی و دموکراسی به واقعیت تبدیل شود.

پاریس، ۱ فوریه ۲۰۲۳

کنفدراسیون فرانسوی دموکراتیکِ کار (س اف دِ تِ)

کنفدراسیون عمومی کار (س ژِ تِ)

فدراسیون سندیکائی متحد (اِف اِس او – فرهنگیان)

اتحادیه سندیکائی برای همبستگی (سولیدر)

اتحادیه ملی سندیکاهای امستقل (اونسا)




تظاهرات در همبستگی با خیزش انقلابی 1401

 

یکشنبه ۲۲ ژانویه ۲۰۲۳ در پاریس، از میدان باستیل تا شهرداری مرکزی پایتخت، از ساعت ۱۵ تا ۱۸، تظاهراتی در همبستگی با خیزش اعتراضی مردم ایران برگزار‌شد. 

این راه پیمایی به دعوت و با فراخوان انجمن های فرانسوی – ایرانی زیر انجام گرفت:

Femme azadi

Azadi 4 Iran 

Neda d’Iran 

Action 4 Iran

Queers and feminists for Iran liberation 

افزون بر شعارهای کلاسیک همیشگی چون:

زن زندگی آزادی، نابودی دیکتاتوری در ایران، نابودی کلیت نظام جمهوری اسلامی ایران، آزادی زندانیان سیاسی، محکوم‌کردن‌اعدام‌ها… 

و‌ پخش آواز «برای…» و …

در این تظاهرات، به ویژه بر خواست تروریستی خواندن سپاه پاسداران جمهوری  اسلامی توسط شورای اتحادیه اروپا تأکید شد. این شورا روز دوشنبه 23‌ام ژانویه اجلاس خود را تشکیل می‌دهد و قرار است در پی قطعنامه پارلمان اتحادیه اروپا مبنی بر قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمان‌های تروریستی اظهار نظر کند.  

نکته مهم دیگر:  در این تظاهرات همانند راه پیمایی های پیشین برنامه ریزی شده توسط انجمن های نام برده در بالا،  یک شعار مرکزیهمواره داده می شود: 

آزادی، دموکراسی و لائیسیته برای ایران. 

به دو زبان فارسی و فرانسه پشت بلندگو و‌ توسط تظاهرکنندگان.  

جنبش جمهوری خواهان دموکرات و لائیک ایران، در پاریس، به روال همیشگی خود، در این تظاهرات شرکت کرد و در زیر بانر خاص خود: 

نه به دیکتاتوری! آری به دموکراسی! 

نه به دین سالاری! آری به لائیسیته! 

نه به پادشاهی! آری به جمهوری! 

همبستگی خود را با خیزش انقلابی مردم ایران اعلام نمود

 

ویدئوی تظاهرات




ایران: همبستگی با خیزش «زن، زندگی، آزادی»، نه به اعدام ها!

 بیانیه‌ی تعدادی از کنشگران سیاسی، سندیکایی، دانشگاهی، فرهنگی،هنری… فرانسوی و ایرانی

در همبستگی با خیزش مردم ایران

 20 ژانویه 2023

 

انتشار در رسانه مدیاپارت – فرانسه

از زمان قتل ژینا – مهسا امینی به دست مأمورانِ “گشت ارشاد” در 16 سپتامبر 2022 (۲۵ شهریور ۱۴۰۱)، ایران شاهد چنان خیزش مردمیِ بی نظیر از نظر گستردگی، ژرفا و تداوم بوده است که جمهوری اسلامی ایران را به لرزه در آورده است. در کم تر از 48 ساعت، شعار «زن، زندگی، آزادی» سراسر کشور و سپس تمام جهان را فراگرفت.

مبارزه برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران به راه افتاده است!

به سرعت در همه جا، شعارهای دیگری نظیر «مرگ بر دیکاتور»، «مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر»، «نان، کار، آزادی»، «فقر، فساد، گرانی،  می ریم تا سرنگونی» را فریاد زدند.

این جنبش اعتراضی بنیادی همه زنان، جوانان، اقلیت های ملی، زنان و مردان کارگر شاغل و بیکار را با هدف طرد کامل این رژیم مذهبی، زن ستیز و تا بن استخوان فاسد، متحد کرده است. خیزش کنونی کماکان پایدار است و بیش از 160 شهرِ بزرگ و کوچک را در بر گرفته است. در ایران، کشوری با بیش از 50 درصد جمعیت زیر خط فقر و بی بهره از ابتدائی ترین حقوق دموکراتیک و اجتماعی، مردم  خواهان سرنگونی کل نظام هستند.

در بخش های مختلف، فراخوان به اعتصاب عمدتاً از سوی معلمان، دانشگاهیان، کارکنان پتروشیمی، صنایع فولاد اصفهان، شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، رانندگان کامیون … رو به افزایش است. اعتصاب کنندگان اخراج، دستگیر و شکنجه می شوند.

سرکوب وحشیانه و بی حد و مرز

در اثر این سرکوب ها تا به امروز بیش از 500 نفر، از جمله 69 کودک و نوجوان کشته شده و هزاران تنِ دیگر مجروح شده، 19000 نفر زندانی، ناپدید و یا ربوده شده اند. سپاه پاسداران در کردستانِ ایران و سیستان و بلوچستان جنگی خونین علیه مردم به پا خاسته به راه انداخته اند. در شهرهای کردستان حکومت نظامی اعلام نشده برقرار شده است.

خشونت این رژیم جنایتکار حد و مرزی ندارد. گزارش های بسیاری از وحشیگری بی سابقه در زندان ها به منظور در هم شکستن اراده زندانیان حکایت دارند. زنان و مردان زندانی را شکنجه می کنند، تا آستانه مرگ کتک می زنند و وبه آن ها تجاوز جنسی می کنند.

قوه قضائیه به منظور ایجاد جوِ رعب و وحشت و با هدف پایان دادن به اعتراضات، تظاهرکنندگان را به اشد مجازات محکوم می کند. به رغم این وحشیگری ها، از دامنه مبارزات مردم کاسته نشده است. دانشجویان، جوانان، زنان و کارگران، هنرمندان و روزنامه نگاران هم چنان رژیم را به چالش می کشند و حکومت تصمیم به تشدید سرکوب ها گرفته است.

افزایش احکام اعدام

دستکم 65 جوان (از جمله 11 زن و 5 کودک) صرفاً به خاطر تظاهرات، به «محاربه با خدا» و «فساد فی الارض» قیام یا قتل متهم شده اند. قوه قضائیه با برقراری محاکمه های فرمایشی که متهمین از داشتن کم ترین حق دفاع محرومند، بر صدور احکام اعدام افزوده است.

حکومت اسلامی پس از اعدام محسن شکاری و مجید رضا رهنورد در 8 و 12 دسامبر گذشته، در روز 7 ژانویه 2023 سید محمد حسینی و محمدمهدی کرمی را به دار آویخت. جرم آنان این بود که جسارت کرده بودند که خشم خود در پی قتل ژینا – مهسا امینی در تهران و حدیث نجفی در کرج ابراز کنند. نگرانی ها از سرنوشت افرادی که در زندان های مخوف ایران و در راهروهای مرگ به سر می برند و به طور کلی درباره همه زندانیان افزایش یافته است.

خلق های ایران باید بر سرنوشت خویش حاکم باشند.

در چنین اوضاعی و در مواجهه با شبح یک انقلاب سیاسی و اجتماعی در ایران، سران قدرت های بزرگ، کم و بیش با احتیاط و یواشکی، برای ایجاد یک شورای گذار متشکل از کلیه جریان های اپوزیسیون راست ایرانی از جمله سلطنت طلب ها تلاش می کنند. این جریان ها، لیبرال به لحاظ سیاسی و اقتدارگرا به لحاظ سیاسی، در نقطه مقابل پویائی مبارزاتی و آرمان های اجتماعی و دموکراتیکی که در درون کشور بیان می شود، حرکت می کنند.

از کودتای سال 1953 (۱۳۳۲) که توسط سازمان سیا و سرویس های مخفی بریتانیا علیه دولت مصدق و سیاست ملی کردن نفت سازمان داده شد، تا کنفرانس گوادلوپ در سال 1979 (۱۳۵۷) که در طی آن، سران دولت های فرانسه، آلمان، بریتانیا و ایالات متحده به خروج شاه از ایران شتاب داده و تصمیم به جایگزینی او با خمینی گرفتند، قدرت های بزرگ همواره در جهت منافع خود و برضد منافع خلق های ایران عمل کرده اند.

برخلاف راه حل های تحمیلی از خارج، ما همیشه از کارزار واقعیِ همبستگی بین المللی با همه زنان و مردانی که در ایران بسیج شده اند تا کار جمهوری اسلامی را یک سره کنند، پشتیبانی می کنیم.

سزاوار اراده و شجاعت مردم ایران باشیم

سرانجام خیزش جاری در ایران برای خلق های منطقه و جهان نیز تعیین کننده خواهد بود. لذا یاری رساندن به جنبش «زن، زندگی، آزادی» در چارچوب امکانات مان در جهت تحقق آرمان های رهایی بخش آن، از مسئولیت های ما محسوب می شود.

در واقعیت، ماشین سرکوبی به نام جمهوری اسلامی، بدون یک کارزار بین المللی و بدون بسیج نیرومند افکار جهانی درهم کوبیده نخواهد شد.

– ما خواهان توقف فوری محکومیت به اعدام، اجرای حکم اعدام و لغو مجازات اعدام هستیم.

– ما خواهان آزادی فوری همه زندانیان سیاسی و سندیکائی، معلمان زندانی، دانشجویان زندانی، پرشکان زندانی، هنرمندان زندانی، فعالان و تظاهرکنندگان زندانی هستیم.

– ما خواهان تشکیل یک کمیته بین المللی متشکل از حقوقدانان، فعالان سندیکائی، روزنامه نگاران و سازمان های غیردولتی برای بررسی مستقل درباره بازداشتگاه ها و زندان های ایران هستیم.

– ما از مبارزه زنان برای حق تصمیم گیری درباره بدن شان پشتیبانی می کنیم. ما همراه با زنان خواستاریم که همه قوانین زن ستیزانه و نیز تبعیضات جنسی لغو شود.

– ما از حقوق اساسی و دموکراتیک زنان و مردان ایرانی، چه کرد و بلوچ، چه عرب و آذری، و لُر یا پارس پشتیبانی می کنیم.

– ما از مبارزه زنان و مردان کارگر ایران برای کرامت انسانی، حق دفاع از منافع خود از طریق اعتصاب و هم چنین ایجاد سندیکاها و سازمان های سیاسی پشتیبانی می کنیم.

– ما با تمام نیرو خواهانیم که کشورهای اروپایی، دارائی های فرماندهان و مقامات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و رهبران جمهوری اسلامی از جمله علی خامنه ای و اطرافیان اش را که 95 میلیارد دلار تخمین می زنند، توقیف کنند. باید این ثروت را که از طریق چپاول منابع کشور، استثمار بی حد مزدبگیران، غارت و فساد به جیب زده اند، به مردم ایران باز گرداند.

– همان گونه که در مورد اولیگارش های روسیه عمل شد، ما خواستار توقیف اموال اولیگارش های ایرانی هستیم.

– ما خواهان لغوِ حفظ اسرار بانکی و بازرگانی در فرانسه، اروپا و همه کشورها هستیم تا بتوان ثروت انباشته رهبران جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران و شرکت های وابسته به آنان را مسدود کرد.

– ما خواستار توقفِ هرنوع همکاری صنعتی، اقتصادی و دیپلماتیک با جمهوری اسلامی هستیم.

– ما امضاء کنندگان این تریبون آزاد، پشتیبانی کامل و همه جانبه خود را با زنان و مردانی که در ایران برای برابری، عدالت اجتماعی، دموکراسی و برضد قدرت اقتدارگر و خودکامه مبارزه می کنند، اعلام می کنیم.

ما با همه امکانات مان در کنار آن ها هستیم و تعهد می کنیم که در جهت همبستگی با خلق های ایران و تا پیروزیِ این شورِ انقلابیِ سرکوب نشدنی، هر ابتکار عملی را به کار بندیم.

 

امضاهای اولیه

  1. Nicole ABRAVANEL, historienne EHESS
  2. Gilbert ACHCAR, professeur SOAS Londres
  3. Christophe AGUITON, militant altermondialiste
  4. Mateo ALALUF, professeur émérite de l’Université Libre de Bruxelles
  5. Tassos ANASTASSIADIS, journaliste (Grèce)
  6. Valério ARCARY, Direction Nationale du PSOL, (Brésil)
  7. Behrouz AREFI, Solidarité Socialiste avec les Travailleurs en Iran (France)
  8. Rolando ASTARITA, professeur d’économie – Universidad Nacional des Quilmes (Argentine)
  9. Manon AUBRY, députée européenne LFI
  10. Clémentine AUTAIN, députée de Seine-Saint-Denis
  11. Ludivine BANTIGNY, historienne
  12. Alain BARON, commission internationale de l’Union syndicale Solidaires
  13. Jean BATOU, professeur université de Lausanne
  14. Abraham BEHAR, médecin
  15. Emma BELLE, civilisationniste britannique, université Savoie Mont Blanc
  16. Olivier BESANCENOT, porte-parole du NPA
  17. Alain BIHR, professeur honoraire de sociologie Université de Bourgogne-Franche-Comté
  18. Sophie BINET, secrétaire générale de l’UFICT-CGT, membre du CE de la CGT, pilote du collectif femmes mixité
  19. Jean-Jacques BOISLAROUSSIE, Ensemble !
  20. Alexandra BOJANIC, secteur international de la FSU
  21. Manuel BOMPARD, député LFI des Bouches du Rhône
  22. Michel BONNIN, directeur d’études à l’EHSS, centre d’études sur la Chine moderne et contemporaine
  23. Nicolas Bouchaud, comédien
  24. Mickaël BOULOUX, Député d’Ille et Vilaine
  25. Alima BOUMEDIENE, avocate
  26. Tiago BRANQUINO, activiste culturel et politique, syndicaliste, élu politique (Suisse)
  27. Nicole BRENEZ, universitaire
  28. Michel BROUÉ, mathématicien
  29. David LIBREROS CAICEDO, professeur, Universidad Nacional de Colombia
  30. Raul CAMARGO FERNANDEZ (porte-parole d’Anticapitalistas – État Espagnol)
  31. Ana CAMPOS, médecin (Portugal)
  32. Robert CANTARELLA, metteur en scène
  33. Daniel CERIOTTI, nutritionniste (Uruguay)
  34. Fernando CHARAMELLO, syndicaliste (Uruguay)
  35. Claude CALAME, historien, directeur de recherche EHESS
  36. Salavatore CANNAVO, journaliste – Jacobin Italia
  37. Carmen CASTILLO, cinéaste
  38. Hélène CHANTEREAU, syndicaliste info’Com CGT et militante à Aplutsoc
  39. Lou CHESNE, porte-parole ATTAC
  40. Ramiro CHIMURIS, avocat et économiste (Uruguay)
  41. Herbert CLAROS, secrétaire aux relations internationales de la CSP Consultas (Brésil)
  42. Eliana COMO, syndicaliste, Comité de direction de la CGIL
  43. Jorge COSTA, Bloco de Esquerdo (Bloc de gauche Portugal)
  44. Pierre COUTAZ, secteur international de la CGT
  45. Léon CREMIEUX, syndicaliste aéronautique Solidaires
  46. Joseph DAHER, universitaire
  47. Christian DANDRES, conseiller national PS (Suisse)
  48. Cybèle DAVID, Secrétaire nationale de l’Union syndicale Solidaires, chargée de l’international
  49. Sonia DAYAN-HERZBRUN, sociologue
  50. Sophie DESROSIERS, maitresse de conférence retraitée EHESS
  51. Bernard DREANO, président du CEDETIM
  52. Valérie Dréville, comédienne
  53. Penelope DUGGAN, editor International Viewpoint
  54. Sabine ENDERS, militante ATTAC
  55. Behrouz FARAHANY, Solidarité Socialiste avec les Travailleurs en Iran (France)
  56. Patrick FARBIAZ, PEPS (pour une écologie populaire et sociale)
  57. Silvia FERRARO, conseillère de São Paulo, (Brésil)
  58. Emmanuel FERNANDES Député de la 2èmecirconscription du Bas-Rhin
  59. Nejat FEROUSE, conseiller confédéral à l’Espace International de la CGT
  60. Marina FERRERUELA, suppléante et collaboratrice parlementaire
  61. Berivan FIRAT, porte-parole des Relations extérieurs du Conseil Démocratique Kurde en France (CDK-F)
  62. Téo FREI, militant de la grève climat (Suisse)
  63. Gizelle FREITAS, Conseillère de Belém (Brésil)
  64. Bernard FRIOT, économiste et sociologue du travail
  65. Mario ROSSI GARRETANO, syndicaliste (Uruguay)
  66. Franck GAUDICHAUD, historien université Jean Jaurès Toulouse
  67. Sigrid GERARDIN, secrétaire nationale en charge des droits des femmes de la FSU
  68. Paolo GILARDI, syndicaliste enseignant
  69. Liliane GIRAUDON, poétesse
  70. Matheus GOMES, Député d’État, Rio Grande do Sul (Brésil)
  71. Alain GONTHIER, conseiller communal à Vevey (Suisse)
  72. José María GONZALEZ, maire de la ville de Cádiz (État Espagnol)
  73. Sébastien GUEX, Professeur honoraire, Université de Lausanne (Suisse)
  74. Murielle GUILBERT, co-déléguée nationale de l’Union syndicale Solidaires
  75. Marie HOLZMAN, sinologue et militante des droits humains
  76. Jocelyne HALLER, députée Ensemble à gauche au grand conseil (Genève)
  77. Ernesto HERRERA, journaliste (Uruguay)
  78. Carolina IARA, co-représentante de l’État de São Paulo (Brésil)
  79. Chantal JAQUET, philosophe, professeure à l’université Paris 1 Panthéon-Sorbonne
  80. Claire JOBIN, sociologue, militante de la grève féministe (Suisse)
  81. Samy JOHSUA, membre du Conseil scientifique d’ATTAC
  82. Leslie KAPLAN, écrivain
  83. Andy KERBRAT, député de Loire Atlantique
  84. Babak KIA, Solidarité Socialiste avec les Travailleurs en Iran (France)
  85. Aurore KOECHLIN, sociologue, militante féministe et anticapitaliste
  86. Isabel KOIFMANN, syndicaliste (Uruguay)
  87. Pierre KHALFA, économiste, Fondation Copernic
  88. Jacques KIRSNER, producteur et scénariste
  89. Nicolas KLOTZ, cinéaste
  90. Hubert KRIVINE, physicien,
  91. Dominique LABOURIER, comédienne
  92. Michel LANSON, professeur retraité
  93. Michel LAUVERS, historien université Côte d’Azur
  94. Michèle LECLERC-OLIVE, Professeur agrégée de mathématiques, sociologue. CNRS
  95. Olivier LE COUR GRAND MAISON, universitaire
  96. Charlotte LEDUC, députée LFI-NUPES de la 3ecirconscription de Moselle
  97. Irma LEITES, plenaria memoria y justicia (Uruguay)
  98. Fred LEPLAT, Anticapitalist Resistance (Angleterre, Pays de Galles)
  99. Elodie LOPEZ, députée au Grand Conseil vaudois, Ensemble à Gauche, conseillère communale, décroissance alternatives
  100. Francisco LOUÇA, économiste, université de Lisbonne (Portugal)
  101. Iza LOURENÇA, conseillère de Belo Horizonte (Brésil)
  102. Mickael LOWY, directeur de recherche émérite au CNRS
  103. Christian MAHIEUX, réseau syndical international de solidarité et de luttes
  104. Jan MALEWSKI, journaliste, rédacteur d’Inprecor
  105. Gilles MANCERON, historien
  106. Pierre MARAGE, professeur émérite à l’Université Libre de Bruxelles
  107. Maguy MARIN, chorégraphe
  108. Gustave MASSIAH, CEDETIM
  109. Sonia MEIRE, Conseillère d’Aracaju (Brésil)
  110. Omar MENONI, syndicaliste (Uruguay)
  111. Roland MERIEUX, membre de l’équipe d’animation d’Ensemble !
  112. Silvia Fernandes MICHELI, enseignante (Uruguay)
  113. Anwar MIR SATTARI, écologiste
  114. Mathilde MONNIER, chorégraphe
  115. Manuel AGUILA MORA, historien, université autonome de Mexico
  116. Noel MOREL, relations extérieures, réseau plateforme communiste libertaire
  117. Mariana MORTAGUA, député au Parlement Portugais
  118. Olivier NEVEUX, universitaire
  119. Stanislas NORDEZ, directeur du Théâtre National de Strasbourg
  120. Paula NUNES, co-représentante de l’État de São Paulo (Brésil)
  121. Françoise NYFFLER, militante de la grève féministe et députée d’Ensemble à Gauche (Suisse)
  122. Danièle OBONO, députée LFI de Paris
  123. Solenn OCHSNER, syndicaliste, militante grève féministe et pour le climat (Suisse)
  124. Andrés OLIVETTI, syndicaliste (Uruguay)
  125. Annick OSMOND, socio-anthropologue
  126. Ugo PALHETA, sociologue
  127. Mathilde PANOT, députée du Val de Marne, présidente du groupe LFI à l’assemblée nationale
  128. Ian PARKER, professeur Université de Manchester (Angleterre)
  129. Olivier PARRIAUX, professeur émérite à l’université de Lyon-Saint Etienne
  130. Jaime PASTOR, politologue et directeur de la revue « Viento Sur » (État Espagnol)
  131. Roland PFEFFERKORN, sociologue, Université de Strasbourg
  132. Elisabeth PERCEVAL, cinéaste
  133. Jean-François PELLISSIER, porte-parole d’Ensemble !
  134. Martyne PERROT, sociologue
  135. Serge PEY, écrivain
  136. Nicole PHELOUZAT, sociologue au CNRS
  137. Boris PLAZZI, confédération CGT secrétaire confédéral aux relations internationales
  138. Christine POUPIN, porte-parole du NPA
  139. Philippe POUTOU, porte-parole du NPA
  140. Stéphanie PREZIOSO, députée au Conseil National, Ensemble à gauche (Suisse)
  141. Nadège PRUGNARD, autrice, comédienne, metteuse en scène
  142. José Manuel PUREZA, professeur, Université de Coimbra (Portugal)
  143. Martine RAIS, médecin (Suisse)
  144. Rebeca RIELA, économiste (Uruguay)
  145. Laurent RIPART, historien à l’université Savoie Mont Blanc
  146. Teresa RODRIGUEZ, ex députée et porte-parole de Adelante Andalucía (État Espagnol)
  147. Ema Graciela ROMERO, avocate (Uruguay)
  148. Pierre ROUSSET, internationaliste, directeur du journal en ligne ESSF
  149. Henri SAINT-JEAN, responsable associatif
  150. Sara SALEMI, Solidarité Socialiste avec les Travailleurs en Iran (France)
  151. Pauline SALINGUE, porte-parole du NPA
  152. Catherine SAMARY, économiste altermondialiste
  153. Mariana SANCHEZ, journaliste éditrice, militante au SNJ CGT et à Ensemble
  154. Cobas SARDEGNA, UNICOBAS (Italie)
  155. Jacob SCHÄFER, syndicaliste (Allemagne)
  156. Janick SCHAUFELBUEHL, Professeure associée Faculté des Sciences sociales et politiques Université de Lausanne (Suisse)
  157. Marc SCHLESSER, Décroissance Alternative (Suisse)
  158. Houshang SEPEHR, éditeur du site Iran Echo – Solidarité Socialiste avec les Travailleurs en Iran (France)
  159. Yasmine SIBLOT, sociologue
  160. Omar SLAOUTI, enseignant, militant antiraciste, élu à Argenteuil
  161. Alda SOUSA, mathématicienne, Université de Porto (Portugal)
  162. Claude STAZAN, CEDETIM
  163. Isabelle STENGERS, philosophe (Belgique)
  164. Quentin TALON, mathématicien, Conseiller communal à Montreux (Suisse)
  165. Daniel TANURO, auteur écosocialiste
  166. Imad TEMIZA, secrétaire du Palestinian Postal Service Workers Union (Palestine)
  167. Benoît TESTE, secrétaire général de la FSU
  168. Julien THERY, historien à l’université Louis Lumière Lyon 2 et président du Média
  169. João TEIXERA LOPES, sociologue, Université de Porto (Portugal)
  170. Sylvie TISSOT, sociologue
  171. Marc TOMCZAK, enseignant chercheur à l’université de Lorraine
  172. Pascal TORRE, responsable adjoint du secteur international du PCF
  173. Éric TOUSSAINT, politologue Universités de Liège et de Paris 8, membre du Conseil International du Forum Social Mondial
  174. Enzo TRAVERSO, historien
  175. Josette TRAT, universitaire, militante féministe
  176. Anne TRISTAN
  177. Aurélie TROUVÉ, députée de Seine-Saint-Denis
  178. Franco TURIGLIATTO, ancien sénateur (Italie)
  179. Charles-André UDRY, économiste et directeur du site Alencontre (Suisse)
  180. Mario UNDA, sociologue (Équateur)
  181. Miguel URBAN, eurodéputé (État Espagnol)
  182. Roseline VACHETTA, ancienne députée européenne – NPA
  183. Eleni VARIKAS, professeur émérite à l’université Paris 8
  184. Christiane VOLLAIRE, Philosophe
  185. Léo WALTER Député des Alpes-de-Haute-Provence, groupe parlementaire LFI-NUPES
  186. Thomas WEYTS, SAP – Anticapitaliste, (Belgique)
  187. Youlie YAMAMOTO, porte-parole d’ATTAC
  188. Erika DEUBER ZIEGLER, historienne de l’art (Suisse)
  189. Jean ZIEGLER, sociologue, internationaliste, homme politique (Suisse)

 




پارلمان اروپا موضوع تروریستی خواندن سپاه و حمایت از معترضان در ایران را تصویب کرد

 

رادیو بین المللی فرانسه – به زبان فارسی

 

نمایندگان پارلمان اروپا روز پنجشنبه به اتفاق آرا به پیشنهاد قطعنامه‌ای رأی مثبت دادند که در آن از شورای اروپا خواسته شده ضمن حمایت از خیزش مردمی جاری در ایران و محکومیت سرکوب‌ها، تحریم‌های بیشتری را علیه جمهوری اسلامی تصویب کرده و نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در سیاهه گروه‌های تروریستی قرار دهد.

عنوان متن پیشنهادی نمایندگان اروپا که از روز دوشنبه در پارلمان به بحث گذاشته شده بود، «قطعنامه پارلمان اروپا درباره واکنش اتحادیه اروپا به اعتراضات و اعدام‌ها در ایران» است.

از ۵۴۵ نماینده حاضر در رأی‌گیری در نشست امروز پارلمان اروپا، ۳۱۳ نفر به این قطعنامه رأی مثبت دادند.

هانا نویمن، یکی از نمایندگان آلمان در پارلمان اروپا که در روزهای اخیر شدیدا از این لایحه پیشنهادی و در مجموع از خیزش مردمی ایران حمایت کرده است، بعد از ظهر پنجشنبه در توییتی نوشت:

پارلمان اروپا قطعنامه (مربوط به) ایران را با اکثریت قاطع آرا تصویب کرد و خواستار افزودن نام سپاه به سیاهه گروه‌های تروریستی و افزایش تحریم‌ها و نیز پشتیبانی از معترضان در ایران و حفاظت از ایرانیان خارج از کشور شد

در متن این قطعنامه ضمن اشاره به وضعیت «بحرانی» نقض حقوق بشر در ایران و یادآوری موارد «نظام‌مند» سرکوب «وحشیانه»، ارعاب، شکنجه و اعتراف‌گیری و نیز خطر اعدام چندین تن از معترضان نوشته شده در حالی که نهادهای بین‌المللی و اروپایی بارها از مقامات ایرانی خواسته‌اند که «فوراً روند تأسف‌بار صدور و اجرای احکام اعدام معترضان را لغو کنند» اما باز هم حکومت ایران دو شهروند دیگر، یعنی محمدمهدی کرمی و سید محمد حسینی را در پیوند با اعتراضات اعدام کردند.

پارلمان اروپا در این قطعنامه از شورای اروپا خواسته است تا ضمن ممنوع کردن دسترسی به منابع مالی یا اقتصادی برای افراد و نهادهای ایرانی که در سرکوب خشونت‌بار معترضان یا در تهیه پهپادهای رزمی برای استفاده در «فعالیت‌های تروریستی» روسیه علیه اوکراین نقش داشته‌اند، یادآوری کرده است که سیاهه موجود افراد و نهادهای تحریم شده مجموعاً شامل ۱۲۶ فرد و ۱۱ نهاد است.

به نوشته پیشنهاددهندگان این قطعنامه، سیاهه تحریم‌های اتحادیه اروپا به ویژه شامل وزیر کشور ایران، احمد وحیدی، وزیر فناوری اطلاعات و ارتباطات، عیسی زارع پور، نیروی انتظامی ایران و سران استانی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.

نمایندگان اروپایی در این قطعنامه همچنین نوشته‌اند که در نوامبر ۲۰۲۲ پارلمان اروپا در واکنش به تحریم‌های اعلام شده از سوی جمهوری اسلامی علیه اتحادیه اروپا، تصمیم گرفت که هیأت‌ها و کمیته‌های پارلمانی اروپا را از تعامل با مقامات ایرانی باز دارد.

در این قطعنامه همچنین به «فعالیت‌های پیچیده، خشن و سرکوبگرانه فرامرزی» جمهوری اسلامی به ویژه از طریق سپاه کنشگران ایرانی در تبعید، مخالفان، روزنامه‌نگاران مستقل و مدافعان حقوق بشر را از جمله در خاک اتحادیه اروپا و همچنین خانواده آنها در ایران را مورد «تهدید، آزار و ترور» قرار داده است.

این قطعنامه همچنین به موارد ترور و ربودن مخالفان خارج کشور به دست جمهوری اسلامی به طور مستقیم یا از طریق عوامل محلی اشاره کرده و می‌گوید که این رژیم در چندین کشور از جمله کشورهای عضو اتحادیه اروپا حملات بمبگذاری را طراحی کرده است.

در این قطعنامه همچنین با یادآوری تلاش رژیم ایران برای قطع و محدودسازی دسترسی به اینترنت نوشته شده است که سپاه پاسداران «به مثابه یک دولت در دولت عمل می‌کند» و دو سوم اقتصاد ایران از جمله دارایی‌های زیرساختی، پتروشیمی، مالی، مخابرات، خودروسازی و صنایع دریایی و همچنین تراست‌های حمایتی قابل‌توجهی را به نام «بنیاد» در اختیار داشته و «شبکه‌های قاچاق در مقیاس بزرگ» دارد و «عامل هدایت و کمک به فعالیت‌های تروریستی در سطح داخلی و منطقه‌ای» است.

در روزهای اخیر بحث‌های زیادی بر سر مهم‌ترین موضوع این قطعنامه، یعنی تروریستی خواندن سپاه درگرفته و برخی مسئولان عالی‌رتبه جمهوری اسلامی نیز به آن واکنش نشان دادند. از جمله حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در گفتگوی تلفنی با جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در روز پنجشنبه در واکنش به بحث قطعنامه مورد نظر برای تروریستی اعلام کردن سپاه به شدت از این طرح انتقاد کرده و با «نسنجیده و نادرست» خواندن آن گفت که اروپا «در حال شلیک کردن به پای خودش است».

روز دوشنبه ایرانیان مقیم اروپا از شهرهای مختلف این قاره به استراسبورگ، مقر پارلمان اروپا رفتند و با برپایی تجمعی ۱۲ هزار نفری از نمایندگان اروپا خواسته بودند که با تصویب این قطعنامه، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را رسما تروریستی اعلام کند.

در این تجمع که به همت برخی سیاستمداران اروپایی چون علیرضا آخوندی، نماینده ایرانی‌تبار پارلمان سوئد برگزار شد، روبرتا متسولا، رئیس پارلمان اروپا نیز حاضر شده و در یک سخنرانی، پشتیبانی خود از خیزش ایران را اعلام و کشتارها، سرکوب خشن و اعدام‌ها به دست جمهوری اسلامی را محکوم کرد.

برگرفته از ار اف ای (رادیو بین المللی فرانسه به زبان فارسی)

منتشر شده در 19/01/2023 – 14:15