روز بسیج فراملی در حمایت از مردم ایران

در ایران با چند برابر شدن احکام اعدام سرکوب یک گام دیگر به جلو برداشته است.

از زمان مرگ ژینا مهسا امینی، امواج خشم دانشجویان، زنان (که اینک بدون حجاب در ملا عام ظاهر می شوند)، مزدبگیران و… که از حمایت اکثریت قریب به اتفاق مردم برخوردارند، کل کشور را فراگرفته است.

سرکوب تظاهرکنندگان توأم با خون ریزی است. در ایران خواست تشکیل اتحادیه های کارگری، تظاهرات، اعتصاب و یا ابراز عقاید و باورهای ای که موجب نارضایتی حکومت باشد، جرم و جنایت تلقی می شوند و حکومت آن ها را با اِعمال همه جانبه ضرب و شتم، شکنجه، حبس های بسیار سنگین و اعدام های خودسرانه، مجازات می کند. این روش های سرکوبگرانه غیرقابل قبول اند.

هدف حکومت از تشدید سرکوب ایجاد جو رعب و وحشت به منظور ترساندن همه زنان و مردانی است که برای خواسته های عادلانه مبارزه می کنند. اما سرکوب ها عزم راسخ مردم ایران را تضعیف نمی کند، آنان تا سقوط رژیم به مبارزات خود ادامه می دهند و در عین حال مخالفت خود از بازگشت احتمالی سلطنت را هم ابراز می دارند.

در کشورهای مختلف (از جمله بریتانیا، دانمارک، نروژ، سوئد، کانادا…)، جنبش‌های حمایتی شکل گرفته اند. کلکتیوها و اتحادیه های کارگری به طور منظم کارزارها و اقدامات حمایتی از جمله تظاهرات را سازماندهی می کنند.

در مواجهه با تشدید سرکوب، اتحادیه‌های کارگری، کلکتیوها و و دیگر جنبش‌ها در کشورهای مذکور تصمیم گرفته‌اند به منظور یک کارزار فراملی، مشترکاً برای روز چهارشنبه ۸ فوریه فراخوان دهند.

بدین منظور در فرانسه هم کلکتیو سندیکایی ایران همه را برای به یک تجمع اعتراضی در برابر  سفارت  ایران در پاریس فرامی خواند:

 

place Iéna, Paris 16ème (métro Iéna)

mercredi 8 février à 18h

در حمایت از مبارزات زنان و مردان ایرانی، کلکتیو سندیکایی هم چنین قصد دارد در این روز سفارت ایران را به ویژه در مورد سرنوشت سندیکالیست های زندانی مورد خطاب قرار دهد.

کلکتیو سندیکایی فرانسوی پا به پای زنان و مردان ایرانی تلاش می کند تا آرمان‌های بر حق آنان برای آزادی و دموکراسی به واقعیت تبدیل شود.

پاریس، ۱ فوریه ۲۰۲۳

کنفدراسیون فرانسوی دموکراتیکِ کار (س اف دِ تِ)

کنفدراسیون عمومی کار (س ژِ تِ)

فدراسیون سندیکائی متحد (اِف اِس او – فرهنگیان)

اتحادیه سندیکائی برای همبستگی (سولیدر)

اتحادیه ملی سندیکاهای امستقل (اونسا)




همبستگی با معترضان در ایران

بیانیه سندیکاهای کارگری فرانسه 

در پی قتل مهسا ژینا امینی جوان در ۱۶ سپتامبر به دست گشت ارشاد، سراسر ایران لبریز از خشم می شود. با اعلام خبر مرگ وی، در منطقه کردستان محل زندگی او و هم چنین در تهران و در بسیاری از دانشگاه های کشور، شاهد جنبش‌های اعتراضی هستیم.

در فردای روز قتل مهسا، سندیکای کارگران شرکت اتوبوسرانی واحد تهران و حومه در بیانیه ای اعلام می کند :

«سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و‌حومه این جنایت آشکار و بیشرمانه را قویاً محکوم‌ می کند و خواهان پیگرد، محاکمه علنی و‌ مجازات کلیه مسببین به قتل رسیدن مهسا امینی می باشد.

آزادی ابراز وجود، انتخاب نوع پوشش، و‌حق تحصیل، اشتغال، طلاق و شرکت در فعالیت‌های اجتماعی حق کامل تمام مردم کشور اعم از زن و‌ مرد و‌ هر گروه اجتماعی دیگر می باشد.

نقض نظامند و خشونت آمیز حقوق زنان موجب گسترش نفرت عمومی از سرکوبگران شده است. باید به تبعیض ساختاری، نهادینه شده و‌ مردسالارانه علیه دختران و زنان در کشور پایان داد .

جنبش کارگری و تشکلات مستقل کارگری مدافع قاطع برابری زن و‌ مرد و مخالف تحمیل هر گونه حجاب اجباری و بی عدالتی و تبعیض علیه زنان و‌ مردم تحت ستم در ایران است.»

دوشنبه ۱۹ سپتامبر در شهر زادگاه مهسا ژینا امینی، احزاب سیاسی کرد (ممنوع شده توسط رژیم) برای یک اعتصاب عمومی فراخوان دادند. از آن زمان تاکنون، جنبش‌های مختلفی در مناطق کردستان رخ داده است که به ویژه خواستار پایان دادن به تبعیضات علیه کردها و ایجاد خودمختاری احتمالی هستند. شعار : «ژین، ژیان، آزادی» (زن، زندگی، آزادی) برگرفته از جنبش زنان آزاد کرد، به طور گسترده در تظاهرات توسط همه سر داده می شود.

در سراسر کشور هر روز هزاران نفر برای اعتراض به خیابان ها می آیند.

زنان و مردان عمدتا گشت ارشاد که زیر نظر وزیر کشور است را محکوم می کنند. گشت ارشاد پلیس ویژه ای است که مسئولیت اش نظارت بر اِعمال حجاب اجباری زنان است. بر اساس گزارش سازمان عفو بین‌الملل :  

«از مارس  ۲۰۱۳ تا مارس ۲۰۱۴، بیش از ۹/۲ میلیون زن ایرانی به خاطر رعایت نکردن قوانین پوشش اسلامی از پلیس اخطار دریافت کردند و ۱۸۰۸۱ زن دیگر برای پیگرد قانونی به مقامات قضایی معرفی شده و مجازات شدند».

این رویدادها ما را به یاد ۸ مارس ۱۹۷۹، روز جهانی زن، می اندازد، روزی که صدها هزار زن (و مرد) علیه اعلام حجاب اجباری، علیه سیر قهقرایی قوانین مدنی و هم چنین برای برابری بین زنان و مردان، دست به تظاهرات زدند.

تظاهرکنندگان با تخریب مجسمه‌ها، با پاره کردن تصاویر شخصیت‌های گذشته یا فعلی رژیم، به نمادهای جمهوری اسلامی که در سال ۱۹۷۹ تأسیس شد، حمله می‌کنند.

شعارهایی مانند: «مرگ بر جمهوری اسلامی»، «مرگ بر دیکتاتور»، «نه شاه و نه ولی فقیه» هر روزه سر داده می شوند.

تا ۲۶ سپتامبر، پلیس حداقل ۷۶ نفر را کشته است. کشته شدن حدیث نجفی با اصابت شش گلوله احساسات زیادی را برانگیخته است.

هزاران نفر بازداشتشده اند، برای مثال تا به امروز بیش از ۷۰۰ نفر تنها در یکی از استان های کردنشین در شمال کشور دستگیر شده اند. بسیاری از دستگیرشدگان پس از محاکمه های ناعادلانه، شکنجه شده و به حبس یا شلاق محکوم می شوند. بسیاری از خانواده های زندانیان برای آزادی بستگان خود در مقابل زندان ها تجمع کرده اند.

در مواجهه با محبوبیت این جنبش، دولت دسترسی به وسایل ارتباطی از طریق اینترنت را مسدود کرده است. در سراسر جهان بر تعداد تظاهرات در حمایت  از این اعتراضات افزوده می شود.

ما سرکوب معترضان را به شدت محکوم می‌کنیم و از حکومت ایران می‌خواهیم که فوراً و بدون قید و شرط همه معترضان بازداشت شده و هم چنین مدافعان حقوق بشر، مبارزان سندیکاهای کارگری، فعالان دانشجویی، روزنامه‌نگاران و غیره را آزاد کند.

 

به ویژه، ما حمایت می کنیم از :

– حق اساسی زنان در صاحب اختیار داشتن بدنشان،

–  لغو قانون حجاب اجباری و هم چنین کلیه قوانین مردسالارانه جاری.

پاریس، ۳ اکتبر ۲۰۲۲

  کنفدراسیون دموکراتیک فرانسوی کار (س اف د ت)

 کنفدراسیون عمومی کار (س ژ ت)

 کنفدراسیون متحده سندیکایی (اف. اس. او)

 اتحاد سندیکایی همبستگی (سولیدر)

 اتحاد ملی سندیکاهای مستقل (او ان اس آ) 

 




جامعه دانشگاهی و مبارز بین‌المللی به طور گسترده سکوت کرده است

اکنون یک ابراز همبستگی‌ فراملیتی با زنان ایران حیاتی است

 

به صداهای انقلاب فمنیستی ایران گوش بسپارید

در شانزدهم سپتامبر، پلیس امنیت اخلاقی جمهوری اسلامی ایران مهسا (ژینا) امینی، زن بیست‌ودوساله‌ی کرد ایرانی را وحشیانه به قتل رساند. پس از دستگیری به‌خاطر حجاب به‌اصطلاح نامناسب، او به دفعات بسیار از ناحیه‌ی سر ضرب‌وشتم شده بود.این یکی از بسیار جنایات عامدانه و سازمان‌یافته‌ای است که حکومت آپارتاید جنسی در ایران مرتکب شده است. از زمان این جنایتِ حکومتی، مردم بسیاری از شهرهای ایران دست به اعتراض زده‌اند. این طغیان در سراسر کشور علاوه بر قتل وحشیانه‌ی مهسا، علیه ذات رژیم اسلامی نیز هست. مطالبه آشکار و رساست: پایانی بر حکومتی مذهب‌سالار که خشونت چندجانبه‌اش علیه بدن‌های به‌حاشیه‌رانده در مرگ مهسا تجلی کرده است. در برابر ترور و سرکوب، ما شاهد انقلاب فمنیستی ایران‌ایم که از آتش خشم قتل مهسا (ژینا) امینی شعله می‌کشد. معترضان با الهام از جنبش کردها فریاد «زن، زندگی، آزادی» سرمی‌دهند. قیام مردمی، بدن‌‌های رقصانِ بی‌حجاب و حجاب‌سوزان معترضان را با استفاده از نیروهای یگان‌ویژه‌ی تحت حمایت حکومت، قطعی اینترنت، شلیک گاز اشک‌آور، دستگیری‌های گسترده و کشتار وحشیانه به‌طور خشونت‌باری سرکوب کرده‌اند.

با این همه، جامعه‌ی دانشگاهی و کنشگران سراسر جهان هم‌چنان در قبال وقایع ایران فارغ‌البال سکوت پیشه کرده‌اند. بحران ایران را دو چارچوب تقلیل‌گرا و در عین حال هژمونیکی زیر منگنه گذاشته است که یکی در رسانه‌ها و دیگری در دانشگاه فعال است. از یک سو، تاریخ طولانی سرکوب استعماری به همراه خیزش اخیر بیگانه‌هراسی، نژادپرستی و گفتارهای جنسیت‌ستیز در غرب مباحثی چندوجهی از قبیل حجاب را به مباحثی فرهنگی تقلیل داده است. به‌خصوص، ترس از تغذیه‌ی ایدئولوژی‌های جنسیت‌ستیز در غرب راه را بر صداهای پیشرو در شمال جهان به منظور اعلام همبستگی همه‌جانبه با مبارزات مردمی در خاورمیانه و دیگر کشورهای مسلمان‌نشین سد کرده است. از سوی دیگر، رویکرد موسوم به پیشرو و نو-شرق‌گرا تقدیرها و سوبژکتیویته‌‌های مندرج در پس‌زمینه‌ی غربی، به‌خصوص مناطق خاورمیانه و شمال آفریقا را نادیده می‌گیرد. این چارچوب‌ها مقاومت‌های فمنیست‌ها و دگرباشان ایرانی را به کنار رانده است. سرکوب چندلایه و مبارزات آنان تنها به این شرط ناشناخته باقی نمی‌ماند و نادیده انگاشته نمی‌شود که مبارزاتشان یا با مباحث غربی پیوند بخورد و/یا این‌که آنان از نگاه خیره‌ی نوـ‌شرق‌گرایی دیده شوند.

در برابر و فراتر از این گرایش‌های تقلیل‌گرا، ما جمعی از کنشگران‌ـ‌دانشگاهیان فمینیست از جوامع فمینیستی بین‌المللی می‌خواهیم تا در ایجاد همبستگی با زنان و به‌حاشیه‌راندگان ایران به ما بپیوندند. مبارزات خواهران ما در ایران توأمان از توسعه‌ی تاریخی روابط قدرت جوامع به‌اصطلاح اسلامی و همین‌طور بحران‌های معاصرِ بازتولیدِ روابط اجتماعی در سرمایه‌داری جهانی ریشه می‌گیرد. ما بر برنامه‌ای دگرباش‌ـ‌فمنیستی، ضدسرمایه‌داری و ضدفاشیستی پای می‌فشاریم که مبارزات یارانمان در ایران را به مباحثی که ما در شمال جهان با آن روبه‌روییم تقلیل ندهد. بلکه لازم است این مبارزات را بر بستر نبرد مستمر و پیوسته بر سر تشخیص مبارزات مشترکمان ببینیم. ایجاد و دوام پیوستگی‌ای از این جنس مستلزم تشخیص مبارزات مشترکی است که زنان و دیگر بدن‌های به‌حاشیه‌رانده‌ی کشورهایی همچون ایران و کشورهای تحت سیطره‌ی مذهب‌گرایی اسلامیِ جاری تجربه می‌کنند. اکنون یک ابراز همبستگی‌ فراملیتی محکم با زنان و بدن‌های به‌حاشیه‌رانده‌ی ایران بیش‌تر از هر زمان حیاتی است.

اسامی برخی از امضاکنندگان:

ژاک رانسیر، جودیت باتلر، مایکل هارت، کاترین مالابو، آنجلا دیویس…

 

متن به زبان فرانسه

 

متن به زبان انگلیسی

 

متن ترجمه فارسی از سایت اخبار روز برگرفته شده است.




همبستگی با کارگران ایران

 

 

بیانیه کمیته‌ی اجرایی سندیکای کارگران فلز ـ منطقه‌ی هانوفر

در همبستگی با همکاران اعتصابی صنایع گاز، انرژی، نفت و پتروشیمی در ایران

۲۲ ژوئیه ۲۰۲۱

کارگران صنایع گاز، انرژی، نفت و پتروشیمی ایران از ژوئن ۲۰۲۱ در سکوت و به دور از انظار و افکار عمومی جهان، دست به اعتصاب زده‌اند. کمیته‌ی اجرایی سندیکای کارگران فلز ـ منطقه‌ی هانوفر در گزارش سالانه‌ی خود ضمن بازنگری عملکرد سال گذشته، به این فرآیند رسیدگی نموده و بیانیه‌ی همبستگی زیر را به دو زبان انگلیسی و آلمانی انتشار می‌دهد.

دیرک شولتزه: دبیر اول

ساشا دودزیک: دبیر دوم

به نمایندگی از سوی کارینا لوکاو: معاون دبیر دوم

 آدرس تماس:

 Postkamp 12 | 30159 Hannover

carina.lukau@igmetall.de

 

 

بیانیه‌ی اعلام همبستگی

با همکاران اعتصابی صنایع گاز، انرژی، نفت و پتروشیمی در ایران

 

کمیته‌ی اجرایی سندیکای کارگران فلز ـ واحد هانوفر اطلاع یافته است که از تاریخ ۱۹ ژوئن ۲۰۲۱ همکاران ما در ۶۱ واحد صنعتی در ایران، دست از کار کشیده‌اند.

نرخ تورم در آن کشور بسیار بالا است و حقوق همکاران ما متناسب با آن افزایش نمی‌یابد. این امر ناملایمات بسیاری برای شاغلین و خانواده‌های آنان پدید آورده است.

ما از خواست‌های آنان که به شرح زیر اعلم شده به طور کامل حمایت و پشتیبانی می‌کنیم:

–  پرداخت حقوق و دستمزدهای معوقه؛

–  لغو کلیه‌ی قراردادها با پیمانکاران فرعی؛

–  انجام اقدامات صحیح امنیتی در محیط کار؛

–  تبدیل قراردادهای موقت به قراردادهای دائم؛

– حق آزادی اجتماعات و حق برخورداری از تشکل‌های مستقل؛

– 20  روز کار و ۱۰ روز فراغت در هر ماه؛

ما به عنوان اتحادیه‌های صنفی صنایع فلز، برق، چوب، پلاستیک و منسوجات در هانوفر / آلمان به خوبی می‌دانیم که اعتصاب، یک وسیله‌ی پذیرفته شده برای دست‌یابی به خواست‌های صنفی می‌باشد.

برای مبارزات قانونی شما آرزوی قدرت، پشتکار و همبستگی داریم. برای کارگران مهم است که بتوانند حرف خود را بزنند و فریاد اعتراض خود را به خیابان‌ها بکشانند. این صحیح‌ترین روش برای ایجاد تغییر است.

از طرف کمیته‌ی اجرایی سندیکای کارگران فلز هانوفر

دیرک شولتزه: دبیر اول

ساشا دودزیک: دبیر دوم

 

متن بیانیه به زبان‌های آلمانی و فرانسه




همبستگی مردم لبنان و غزه با خیزش اجتماعی در ایران

این روحیۀ همبستگی کجا و شعار نفرت انگیز “نه غزه، نه لبنان… جانم فدای ایران…” کجا

 

حماد شیبانی

این روزها در تجمعات مردمی لبنان و عراق، پلاکاردها و شعارهایی در حمایت از جنبش ستم دیدگان و توده های بپاخاستۀ ایران مکرراً شنیده و دیده می‌شود. بسیاری از تحلیلگران سیاسی که همرأی با مردم هستند، در رسانه ها بر پیوند پایه ای و انترناسیونالیستی با جنبش ایران تأکید میی‌ورزند. آنها به مردم خود ضرورت فاصله گذاری در شعارها در رابطه با (مردم ایران) و جمهوری اسلامی ایران را تذکر می‌دهند. این روحیۀ همبستگی کجا و شعار نفرت انگیز: “نه غزه، نه لبنان… جانم فدای ایران…)” کجا. روحیه ای در تضاد کامل با سیاست‌های توسعه طلبانۀ رژیم، که باعث تفرقه و جدایی بین مردمان منطقه شده است.

روزنامۀ لبنانی “الانباء” ارگان مرکزی حزب سوسیالیست پیشرو (طایفۀ دورزی – ولید جنبلات مخالف کنونی ائتلاف حاکم) نوشته ای را به نقل از روزنامۀ “ال مانیتور” دربارۀ تأثیر تظاهرات مردم ایران در سیاست خارجی حکومت اسلامی در ایران منتشر کرد. نویسندۀ این مقاله حمیدرضا عزیزی، استادیار مطالعات منطقه ای در دانشگاه “شهید بهشتی” و عضو شورای علمی پژوهشگاه اوراسیا و مطالعات ایران در تهران، است.

نویسنده در ابتدای مقالۀ خود از تصمیم تهران مبنی بر افزایش قیمت بنزین، که موج اعتراضاتی قوی و تقریباً سراسری را در ایران برانگیخت، صحبت می کند. او ادعا می کند که اگرچه دولت ایران توانست جنبشهای مردمی را (جمع کند)، اما هم اکنون بحثهای زیادی دربارۀ این جنبش همچنان مطرح است و بحثها موضوعاتی از قبیل علل بروز اعتراضات تا نتایج آن با توجه به تأثیر احتمالی در سیاست خارجی ایران را در بر می گیرد، به عنوان مثال، این که، دولت آمریکا معتقد است که آنچه در ایران رخ داده  اثبات این مدعاست که کارزار فشار شدید دونالد ترامپ بخوبی کار می کند و مردم ایران را در برابرسیستم سیاسی حاکم قرار داده است.

نویسنده الانباء ادامه م یدهد:

نمایندۀ ویژۀ ایالات متحده در امور ایران “برایان هاوک” نیز ضمن ابراز خوشحالی کشورش از اعتراضات در ایران تأکید کرد که حداکثر فشار ادامه خواهد یافت. ترامپ و “مایک پومپئو” وزیر امور خارجۀ آمریکا نیز دربارۀ این تظاهرات اظهار نظر کرده اند.

اتحادیه اروپا از دولت ایران خواسته است كه “در برخورد با اعتراضات” حداكثر خویشتن داری را رعایت كند، در حالی كه آلمان و فرانسه از اوضاع ایران بشدت ابراز نگرانی كرده اند. در پاسخ به این اظهارات، عباس موسوی سخنگوی وزارت امور خارجۀ ایران، تحادیۀ اروپا را به مداخله در امور داخلی ایران متهم كرد و تعهدات اروپا در توافق هسته ای( ؟!) را به آنها یادآورشد.

نویسنده (حميدرضا عزيزی) مدعی است “حمایت از تظاهرکنندگان این روایت حکومت اسلامی ایران را برجسته می کند که هدف واقعی ایالات متحده از طریق کمپین فشار این نیست که ایران را به سمت میز مذاکره سوق دهد بلکه انگیزه اش “تغییر رژیم” درایران است، بنابراین هیچ شکلی از تعامل دیپلماتیک با آمریکا به ثمرنخواهد رسید. به قول حميد رضا عزيزی، ایران به اجرای سیاست “مقاومت (کذا) حداکثر” ادامه خواهد داد.

مقاله ادامه چنین می دهد که از سوی دیگر، احمد خاتمی، عضو مجلس خبرگان، اظهار داشت كه فرانسه و آلمان، ایالات متحده را در مواضع مربوط به اعتراضات (مردمی) همراهی می کنند. به گفتۀ آقای عزیزی، اعتراضات اخیر بر سیاست منطقه ای ایران نیز بازتاب خواهد داشت، بویژه به موازات ادامۀ اعتراضات در عراق و لبنان، جایی كه ایران معتقد است برخی قدرتهای خارجی سعی در تضعیف ایران و متحدان منطقه ای آن دارند.

حميد رضا عزيزی، در نوشتۀ خود به این نتیجه رسیده است که تظاهرات اخیر می تواند منجر به تحکیم روابط ایران با روسیه شود و گوئی از زبان سخنگوی دولت اسلامی حاکم بر ایران، تهدیدها صادر می کند و می گوید شرایط کنونی مواضع ایران در قبال غرب و رقبای منطقه ای آن را تحت تأثیر قرار خواهد داد و روابط آن را با شرکای فعلی خود تقویت خواهد کرد.

وقایع اخیر لبنان (تلاشهای دو سه روز گذشتۀ بسیجیهای امل و حزب الله که بارها در جای جای این کشور دست به آشوبهای جنون آمیز زده اند) و نیز جنبش مردمی در عراق ـ که دولت ایران در هر دو مورد حامی کاربرد خشونتهای مرگبار علیه نیروهای انقلابی و معترضین خیابانی شده است ـ دخالت جمهوری اسلامی را در پیگیری سیاستهای آن مبتنی بر تشنج آفرینی و دخالت توسعه طلبانه، با اتکاء به روابطش با روسیه، آشکار می کند و چهرۀ واقعی آنرا در جنگ نیابتی جاری در منطقه، میان طرفهای امپریالیستی وارتجاعی و به زیان خلقهای مبارز و به جان آمدۀ خاورمیانه را، روشنتر می کند.

در برابر این مواضع دشمنانه، این روزها در تجمعات مردمی لبنان و عراق پلاکاردها و شعارهایی در حمایت از جنبش ستم دیدگان و توده های بپاخاستۀ ایران شنیده و دیده می شود. بسیاری از تحلیلگران همرای با مردم در رسانه ها به پیوند پایه ای و انترناسیونالیستی با جنبش ایران تأکید می ورزند. آنها به مردم خود ضرورت فاصله گذاری در شعارها در رابطه با (مردم ایران) و رژیم جمهوری اسلامی در ایران را تذکر می دهند.

 




همبستگی بین المللی با مردم مبارز ایران

یک بار دیگر رژیم ایران مردم این کشور را که برای آزادی و عدالت گرد هم آمده، تظاهرات و مبارزه می کنند،  به طرز وحشیانه ای سرکوب می کند  افزایش ٪۳۰۰  قیمت بنزین و پیآمدهای این افزایش روی قیمت سایر تولیدات، عامل این اعتراضات بوده است  بدین خاطر است که از ۱۵ نوامبر ایرانیان زن و مرد به خیابان ها ریخته اند.

این جنبش علیه تشدید فقر و برای آزادی در ادامه همان جنبش زنان و مردان مبارزی است که در طی سال ها،  برای سندیکالیزم در ایران مبارزه می کنند، که دفاع از زنان و مردان کارگر را سازمان می دهند. کسانی که با اخراج شدن از کار، با مورد ایذاء و آزار واقع شدن، با دستگیر شدن، با شکنجه شدن و حتی با جان باختن دائما بهایش را هم می پردازند  جنبش اخیر هم چنین در تداوم جنبش زنا ن در ماه مه ۲۰۱۷ هم است.

 از همان شروع جنبش مردمی حکومت تلاش کرد تا ارتباط ایرانیان با دنیا را قطع کند  رژیم می خواهد مانع همبستگی بین المللی شود و سرکوب خونین را از انظار دنیا مخفی نگهدارد: بیش از صد کشته در بیست شهر؛ مجروحین بسیار در اصابت گلوله نیروهای به اصطلاح «امنیتی»  با توجه به قطع اینترنت توسط حکومت پوشش اخبری بسیار ناقص است.

سازمان های عضو « شبکه سندیکائی جهانی همبستگی و مبارزه » حمایت خود را از جنبش مردم ایران ، و از سندیکاهایی که سال ها مبارزه می کنند،اعلام می دارد.

 اعتراضات زنان و مردان در ایران برای:

  • مبارزه علیه گرانی معیشت و بیکاری،
  • افشای فساد مالی،
  • حق خودسازماندهی مستقل وایجاد سندیکا،
  • دفاع از حقوق زنان، از جمله لغو حجاب اجباری،
  • آزادی کلیه زندانیان سیاسی از جمله فعالان سندیکائی،
  • لغو مجازات اعدام (معمول عمدتا در موارد دگرباشان و مخالفین سیاسی رژیم)

همه اعضای « شبکه سندیکائی جهانی همبستگی و مبارزه » در کشورهای خود وضعیت مردم ایران را به اطلاع عموم می رسانند : برای مبارزه علیه سانسور دولت ایران، و برای همبستگی مبرم بین المللی.

 

Les organisations membres du Réseau syndical international de solidarité et de lutte


Organisations syndicales nationales interprofessionnelles

  • Central Sindical e Popular Conlutas (CSP-Conlutas) – Brésil
  • Confederación General del Trabajo (CGT) – Etat espagnol
  • Union syndicale Solidaires (Solidaires) – France
  • Confédération Générale du Travail du Burkina (CGT-B) – Burkina
  • Confederation of Indonesia People’s Movement (KPRI) – Indonésie
  • Confederación Intersindical (Intersindical) – Etat espagnol
  • Confédération Générale Autonome des Travailleurs en Algérie (CGATA) – Algérie
  • Batay Ouvriye – Haïti
  • Unione Sindacale Italiana (USI) – Italie
  • Confédération Nationale des Travailleurs – Solidarité Ouvrière (CNT SO) – France
  • Sindicato de Comisiones de Base (CO BAS) – Etat espagnol
  • Organisation Générale Indépendante des Travailleurs et Travailleuses d’Haïti (OGTHI) – Haïti
  • Sindacato Intercategoriale Cobas (SI COBAS) – Italie
  • Confédération Nationale du Travail (CNT-f) – France
  • Intersindical Alternativa de Catalunya (IAC) – Catalogne
  • Union Générale des Travailleurs Sahraouis (UGTSARIO) – Sahara occidental
  • Ezker Sindikalaren Konbergentzia (ESK) – Pays basque
  • Confédération Nationale de Travailleurs du Sénégal Forces du Changement (CNTS/FC) – Sénégal
  • Sindicato Autorganizzato Lavorator COBAS (SIAL-COBAS) – Italie
  • General Federation of Independent Unions (GFIU) – Palestine
  • Confederación de la Clase Trabajadora (CCT) – Paraguay
  • Red Solidaria de Trabajadores – Pérou
  • Union Syndicale Progressiste des Travailleurs du Niger (USPT) – Niger
  • Union Nationale des Syndicats Autonomes du Sénégal (UNSAS) – Sénégal
  • Unión Nacional para la Defensa de la Clase Trabajadora (UNT) – El Salvador
  • Solidaridad Obrera (SO) – Etat espagnol
  • Confederazione Unitaria di Base (CUB) – Italie
  • Independent Workers Union of Great Britain (IWGB) – Grande-Bretagne
  • Ogólnopolski Związek Zawodowy Inicjatywa Pracownicza (OZZ IP) – Pologne
  • Centrale Démocratique des Travailleurs de Martinique (CDMT) – Martinique
  • Associazione Diritti Lavoratori Cobas (ADL COBAS) – Italie

Organisations syndicales nationales professionnelles

  • National Union of Rail, Maritime and Transport Workers (RMT/TUC) – Grande-Bretagne
  • Centrale Nationale des Employés – Confédération Syndicale Chrétienne (CNE/CSC) – Belgique
  • Sindicato Nacional de Trabajadores del Sistema Agroalimentario (SINALTRAINAL/CUT) – Colombie
  • Trade Union in Ethnodata – Trade Union of Empoyees in the Outsourcing Companies in the financial sector – Grèce
  • Syndicat national des travailleurs des services de la santé humaine (SYNTRASEH) – Bénin
  • Sindicat dos Trabalhadores da Fiocruz (ASFOC-SN) – Brésil
  • Organizzazione Sindicati Autonomi e di Base Ferrovie (ORSA Ferrovie) – Italie
  • Union Nationale des Normaliens d’Haïti (UNNOH) – Haïti
  • Confederazione Unitaria di Base Scuola Università Ricerca (CUB SUR) – Italie
  • Coordinamento Autorganizzato Trasporti (CAT) – Italie
  • Syndicat des travailleurs du rail – Centrale Démocratique des Travailleurs du Mali (SYTRAIL/CDTM) – Mali
  • Gıda Sanayii İşçileri Sendikası – Devrimci İşçi Sendikaları Konfederasyonu (GIDA-IŞ/DISK) – Turquie
  • Syndicat National des Travailleurs du Petit Train Bleu/SA (SNTPTB) – Sénégal
  • Asociación Nacional de Funcionarios Administrativos de la Caja de Seguro Social (ANFACSS) – Panama
  • Palestinian Postal Service Workers Union (PPSWU) – Palestine
  • Union Syndicale Etudiante (USE) – Belgique
  • Sindicato dos Trabalhadores de Call Center (STCC) – Portugal
  • Sindicato Unitario de Trabajadores Petroleros (Sinutapetrolgas) – Venezuela
  • Alianza de Trabajadores de la Salud y Empleados Publicos – Mexique
  • Canadian Union of Postal Workers / Syndicat des travailleurs et travailleuses des postes (CUPW-STTP) – Canada
  • Syndicat Autonome des Postiers (SAP) – Suisse
  • Federación nacional de trabajadores de la educación (SUTE-Chili) – Chili
  • Plateforme Nationale des organisations professionnelles du secteur public – Côte d’Ivoire
  • Fédération nationale des ouvriers et collectivités locales – Union Marocaine du Travail (UMT-Collectivités locales) – Maroc
  • Centrale Générale des Services Publics FGTB, Cheminots (CGSP/FGTB Cheminots) – Belgique
  • Botswana Public Employees Union (BOPEU) – Botswana
  • Organisation Démocratique du Travail – Organisation Démocratique du Travail (ODR/ODT) – Maroc
  • Federacao Nacional dos Ttrabalhadores em Transportes Aéros do Brasil (FNTTA) – Brésil
  • Federação Nacional dos Metroviários (FENAMETRO) – Brésil
  • Namibia Football Players Union (NAFPU) – Namibie
  • Palestinian Electricians’ Trade Union (PETU) – Palestine
  • Missão Publica Organizada – Portugal

Organisations syndicales internationales

  • Industrial Workers of the World – International Solidarity Commission (IWW)

Courants, tendances ou réseaux syndicaux

  • Transnationals Information Exchange Germany (TIE Germany) – Allemagne
  • Emancipation tendance intersyndicale (Emancipation) – France
  • Globalization Monitor (GM) – Hong Kong
  • Courant Syndicaliste Révolutionnaire (CSR) – France
  • Fronte di lotta No Austerity – Italie
  • Solidarité Socialiste avec les Travailleurs en Iran (SSTI) – France
  • Basis Initiative Solidarität (BASO) – Allemagne
  • LabourNet Germany – Allemagne
  • Resistenza Operaia – operai Fiat-Irisbus – Italie
  • Workers Solidarity Action Network (WSAN) – Etats-Unis
  • United Voices of the World (UVW) – Grande-Bretagne
  • Unidos pra Lutar – Brésil
  • Corriente Político Social Sindical 1° de Mayo de Buenos Aires – Argentine
  • Coordinamento Nazionale Unitario Pensionati di oggi e di domani (CONUP) – Italie
  • National Association of Human Rights Defenders – Palestine
  • Red de Trabajadores – Argentine