جنگجویان طالبان در افغانستان ـ پاکستان حاضر به مذاکره نیستند

دوشنبه ۱ آذر ۱٣٨۹ – ۲۲ نوامبر ۲۰۱۰
سایت اشپیگل
برگردان ناهید جعفرپور
غربی ها می خواهند با طالیان مذاکره کنند اما اسلام آباد حاضر به مذاکره نیست. روزنامه اشپیگل با کارشناس ترور ریدل بروسه در باره وضعیت کنونی پاکستان مصاحبه زیر را انجام داده است در این مصاحبه در باره نقش اوساما بن لادن در وقایع کنونی پرسش هائی مهمی مطرح شده است.
سایت اشپیگل: آقای ریدل این فکر که با طالبان افغانستان به پای میز مذاکره نشست هر روز وزنه ای سنگین تر بخود می گیرد. رسیدن به این مسئله چگونه است؟

ریدل: ما همه از جنگ خسته شده ایم و همه بدنبال یک راه خروج هستیم. همه بدنبال یک راه حل سیاسی هستیم. پرسش اینجاست که آیا طالبان برای یک چنین روندی و توافقی اصولا حاضر است؟
ما چیزی برای از دست دادن نداریم اما باید واقعیت را بگویم: احتمال اینکه پاسخ نه باشد بالاست و اینکه رابطه بین القاعده و طالبان افغانستان تنگاتنگ باشد. چه به لحاظ ایدئولوژیکی و چه به لحاظ عملیاتی. در سال گذشته از سوی القاعده کمک هائی برای طرح حمله به متروی نیویورک شد. بمب گذاران طالبان را به القاعده وصل می کردند. بنابراین ما در این مورد با یک شرکت غیر مستقیم طالبان در بمب گذاری در آمریکا روبرو هستیم و این به آن معنی است که بسیار مشکل می توان این رابطه را قطع نمود.
اشپیگل: طالبان افغانستان رسما اعلام نمودند که آنها به تروریسم بین المللی علاقه ای ندارند و خواهان مناسبات خوب با همسایگانشان در منطقه می باشند. آیا آنها درونشان نظرات مختلف است؟

ریدل: طالبان افغانستان از شبکه های بیشماری تشکیل شده اند و معلوم نیست که تک تک این شبکه ها با یک دیگر هم نظر باشند. اما گرایشی برتر هم در میان تمامی گروه های مسلح که از پاکستان عمل می کنند وجود دارد: ایده گسترش جهاد مسلحانه جهانی.
طالبان های افغانستان و طالبان های پاکستان که سنتا برنامه محلی را دنبال می کنند به این منطق نزدیک و نزدیک تر می شوند.

اشپیگل: برای مذاکرات احتمالی با طالبان افغانستان ملا برادر یک کاندید بدیهی است. هر چه باشد وی آمادگی خویش را نشان داده است. اما وی از سوی ماموران پاکستان دستگیر شده است. آیا پاکستان می خواهد جلوی مذاکرات را بگیرد؟

ریدل: در این جا موضوع بر سر یک موضوع پیچیده است. پاکستان هیچ مذاکره ای میان طالبان افغانستان و دولت کارزای در کابل و یا میان طالبان و غربی ها را نمی خواهد. او می خواهد این روند را کنترل کند تا بتواند نتیجه دلخواهش را از آن بیرون بکشد: یعنی یک کشور زاتیلیتی ( کشور کوچک وابسته به پاکستان) کنار پاکستان باشد. زمانیکه ملا برادر شروع کرد در باره امکان مذاکره صحبت کردن، سرویس امنیتی پاکستان دستگیرش کرد. آنطور که من می دانم در حال حاضر در خانه اش محبوس است. اما از وی بعنوان زنگ خطری استفاده شد تا به طالبان بفهمانند که آنها خواهان یک آکسیون مستقل از سوی طالبان افغانستان نیستند.

اشپیگل: منافع پاکستان در افغانستان می تواند مشروع باشد اما این منافع مفهوم خویش را از دست خواهند داد اگر که پاکستان همواره با ثبات تر شود…………….

ریدل: پاکستان همین امروز هم درون شعله های جنگ داخلی قرار گرفته است. سال گذشته در این کشور در حدود 25000 نفر در نتیجه خشونت های تروریستی کشته و زخمی شدند. همه اینها غیر نظامی بودند. در واقع در مقایسه با افغانستان در همان مدت زمان تعداد کشته و زخمی شدگان غیر نظامی سه برابر بوده است. پاکستان در حال حاضر بسیار شکننده، غیر قابل تصور و در موقعیت انفجاری است. هر آنچه که در افغانستان می گذرد تاثیرات زیاد بر پاکستان دارد. پیروزی مجاهدین در افغانستان خطرات بسیاری را برای آنان به همراه داشت. در واقع این زنگ خطری بود برای این که جهادیون قدرت سیاسی را در پاکستان هم بدست آورند.

اشپیگل: برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که گرفتن قدرت سیاسی از سوی جهادیون دراسلام آباد امروز امکانش بیشتر از کابل است.

ریدل: من فکر نمی کنم که در حال حاضر گرفتن قدرت سیاسی از سوی جهادیون در پاکستان صورت بگیرد. اما احتمالش را هم نمی توان ندیده گرفت. احتمالا حتی این محتمل ترین پیشرفت هم در پاکستان نخواهد بود. اما برای اولین بار این یک احتمال حقیقی است. این احتمال می تواند از دو راه انجام پذیرد: یا اینکه شورشی درون طالبان پاکستان می شود تا جائی که به یک نقطه تعیین کننده می انجامد و یا ( که این احتمالش بیشتر است) هواداران جهادیون در ارتش سر بلند کنند. همین حالا هم ناآرامی های زیادی درون ارتش پاکستان بخاطر عملیات بر علیه جنگجویان مسلح غیر نظامی وجود دارد. ما می توانیم یک روز از خواب بیدار شویم و با یک زیا الحق دیگر بر قدرت پاکستان روبرو شویم. یک جهادیونی واقعی. تنها فرقش این است که اینبار بعنوان دشمن شوروی در مقابل آنها قرار ندارد.

بخش دوم ـ درسی که القاعده از جنگ عراق آموخته است

اشپیگل: این کاملا مشخص است که القاعده نه تنها با طالبان افغانستان بلکه با طالبان پاکستان هم مناسبات دارد. همین اواخر طالبان پاکستان مثل دست های دراز القاعده عمل می نمود.

ریدل: دلیل این مسئله یک درس است که القاعده از جنگ عراق آموخته است: اگر که جنگجویان خارجی را به جبهه بفرستی در آخر مردم بومی بر علیه آنها بر می خیزند. از این روی در حال حاضر در پاکستان طالبان پاکستان و لشکر طیبه در جبهه می باشند. برای مثال می توان از خیزش جهادیونی پاکستانی الیاس کشمیری که مدت های طولانی در افغانستان و کشمیر مبارزه نموده است نام برد. وی هم اکنون چهره نظامی جهاد در پاکستان است. در افغانستان هم همینطور است: القاعده در آنجا هم مبارزه را به پیش نمی برد. بلکه این کار را طالبان افغانستان انجام می دهند. اما القاعده پشت پرده از آنها پشتیبانی می نماید.

اشپیگل: با توجه به مشکلات، حال جامعه بین الملل چه اقدامی باید انجام دهد؟

ریدل: ما باید مطمئن شویم که روند سیاسی از سوی افغانها تعیین شود و سپس باید برای پاکستان پیامی روشن را بفرستیم که با وجود اینکه پاکستان می تواند بخشی از این روند باشد اما بر این روند نمی تواند نفوذ داشته باشد. افغانستان نباید کشور وابسته به پاکستان بشود.

اشپیگل: در این وضعیت تا چه اندازه رهبریت القاعده مهم است؟ برای مثال این چه معنی دارد اگرکه اوساما بن لادن از سوی یک عملیات هوائی سازمان سیا به قتل برسد؟

ریدل: خوب این مفهوم سمبولیک زیادی دارد. اگر وی کشته بشود فورا بعنوان شهید جهاد نظامی شناخته می شود. اما به لحاظ عملیاتی هم خطراتی خواهد داشت. ما نباید فکر کنیم که وی دیگر ساکن جهنم شد زیرا که وی یک سازمان جهانی تروریستی را فعالانه کنترل می کند. مسلما وی جزء جزء مسائل را تعیین نمی کند اما وی دستورات استراتژیک را معین می سازد و ما هیچ اطلاعی نداریم که وی فعلا کجاست. ما از سال 2002 هیچ نشانه روشنی از محل اقامت وی در دست نداریم. ما فکر می کنیم که وی در پاکستان است. این احتمالش زیاد است اما تا حالا بزرگترین شکار انسانی در تاریخ بشری که در این رابطه انجام پذیرفته است حتی ذره ای هم اطلاعات درباره محل اقامت وی بدست نیاورده است.

اشپیگل: ما توجه شما را به گزارشی که یکی ازماموران ناتو داده است جلب می کنیم: وی گفته است که بن لادن در شمال وزیرستان زندگی می کند اما کسی نمی داند دقیقا کجا؟

ریدل: من این گفته را تنها یک احتمال و نه بیشتر تخمین میزنم.

اشپیگل: شایعه شده که القاعده اول ماه قدر در یمن بسر خواهد برد زیرا که شبکه از این حرکت می کند که بخاطر کنترل ازهوا توسط سازمان سیا و یک حمله احتمالی پاکستان به شمال وزیرستان در آنجا برای همیشه نماند.

ریدل: اگر که آدم گذشته القاعده را بعنوان مقیاس بررسی کند در این صورت من ازاین حرکت خواهم نمود که آنها به واقع اقداماتی امنیتی را اتخاذ خواهند نمود. من کاملا مطمئنم که آنها افراد کلیدی را به یمن و یا سومالی خواهند برد و یا آنها را در پاکستان مرتب جابجا می کنند. در آنجا میشود خیلی خوب پنهان شد. برای مثال در مناطق فقیر نشین حاشیه شهرهای بزرگ بخصوص در حاشیه کراچی.

اشپیگل: القاعده تا کنون خود را کاملا توانا به مقاومت ثابت کرده است. اینطور نیست؟

ریدل: بله القاعده خودش را با کمال تعجب توانا به مقاومت نشان داده است. وی سازمانی است که می تواند یاد بگیرد خودش را با شرایط وقف دهد. آنها همچنین بسیار صبورند. القاعده در محاسبه حملاتش سال ها وقت سرمایه گذاری می کند. آنها خوب می توانند در انتظار بنشینند. از این روی من اعتقاد دارم که این مشکل هنوز مدتی طولانی به همین حال باقی خواهد ماند. القاعده امروزسازمان بسیار خطرناکی است که نباید دست کمش گرفت.
مصاحبه کننده:
Yassin Musharbash