رمز گشایی دین نهادینه شده ی شیعه

سخنران گرامی٬ آقای کامران به موردی مهم که همان نهادینه شدن خداپرستی در سرشت انسانیست؛ بی توجهّی نموده و اینکه انسان بدلیل در معرض نابودشدن٬ همواره به قدرتی بالاتر از خود برای در امان بودن پناه برده تا در نهایت برای خود خدایی یکتا را ساخته و در کمال بی توجهی به گفته ی اقبال آشتیانی راه شتابزدگی را بااینهمه تعصّبی که جامعه ی ایران دارد را در پیش گرفته اند. عباس اقبال آشتیانی در نوشته هایش کرارآ بیان نموده که انسان ذاتآ خداجوست و باور آقای کامران یک حلقه ی مفقوده دارد و به گفته ی آقای شجاع الدین شفا همان حلقه ی آگاهی دادن و بازهم دادن آگاهی است که انسان بتواند به آن مرحله از آگاهی برسد که خدایش و عشقش جیست و خرافه های دینی را در خود بزداید و دکان دینداران از طریق آگاهی و خرد جمعی انسانی تخته گردد. آنوقت است که انسان ایرانی با شرایطی که در سیاست جامعه ی کنونی ایران باشسته رفتگی بهتری به حقوق شروندی خود آشنا می گردد و در نهایت با رایج شدن خود بخودی لائیسیته از انفعال و بی حرکتی بیرون می آید و در پی ابتدائیترین مطالبات و حقوق و کرامت انسانی خود به جرکتی جمعی دست می زند و گروههای مردمی براساس این باور متکامل٬ همانندرودخانه هایی میشوند که به دریایی از اقشار گوناگون جامعه ی ایران منتهی میشود و اساس هر نوع حکومت دیکتاتوری را واژگون خواهد نمود. باسپاس