رد نظریه دین نهاد محور ،

همواره این پرسش برایم مطرح بوده که چرا دین را با نهاد و سیستم آمیخته می کنیم ؟ آیا این تصویر درستی از دین است ؟ سالهای سال در انزوای کامل به این موضوع فکرکردم ، نتیجه اینکه راه نجات ایران در حال حاضر ارائه قرائت جدید از اسلام ا ست ، مزیت این راهبرد این استکه نسبت و وابستگی زعمای مذهب شیعه امامیه را از اسلام میگسلد دیگر اینکه رابطه پول و دین را قطع می کند ، دیگر اینکه همه اقوام و ملل و مذاهب دیگر را پوشش میدهد ، دیگر اینکه شغل و منصب دینی را از میان برمیدارد ، دیگر اینکه مردم امروز را از گذشته جدا می کند ، دیگر اینکه قرائت حکومت از دین را برای همیشه به موزه بایگانی تاریخ می سپارد ، دیگر اینکه عرصه دین را چنان وسیع وبسیط می کند که دیگر احدی بجرات احاطه بر آنرا به خود نمی دهد ، از مزایای این دید گاه نفی کامل خرافات ، جاگزین کردن وحدت در کثرت بجای وحدت بلاکثرت مذهب ، وبسیاری مزایای دیگر ، که برترینش (آزادی ) است ، که با از میان برداشتن آخوند از متن دین میسر میگردد /آنکه در دین اصل ازادی نبیند آشکار / /در نیابد مقصد دین را به عصر و روزگار / /زانکه دین بر اصل آزادی بگیرد اعتبار / /مذهب جبری کجا دارد نشان از کردگار / همه مذاهب قرائت اطاعت و اسارت و حکومت ارئه می دهند ، ما هم قرائت آزادی ارئه می دهیم آنوقت با مذهبیون بحث می کنیم که کدام قرآئت با واقعییت این جهان سازگار تر است ؟ آن قرائت می شود دین مردم ، هم آزادی هم دین ،