سالروز قتل مهسا و خیزش انقلابی «زن،زندگی،آزادی»

به مناسبت سالروز کشته شدن مهسا (ژینا) امینی

و خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی»

بیانیه جنبش جمهوری‌خواهان دموکرات و لائیک ایران

خیزش انقلابی «زن، زندگی، آزادی» که با کشته شدن مهسا (ژینا) امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ (16 سپتامبر 2022) آغاز شد، نقطه عطفی بی‌بدیل در تاریخ معاصر ایران به شمار می‌آید. این خیزش نه صرفاً یک اعتراض خیابانی، بلکه تحولی ژرف در عرصه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور بود؛ تحولی که اعتبار و قانونیت نظم حاکم را از اساس به چالش کشید و چشم‌اندازی نوین از آینده‌ای آزاد، برابر و انسانی ترسیم کرد.

خیزش «زن، زندگی، آزادی» مانیفست جنبش‌های آینده و آغازگر روندی در جامعه ایران است که به تغییرات بنیادین اجتماعی، فرهنگی و نهایتاً سیاسی خواهد انجامید. این خیزش، فراتر از یک حرکت اعتراضی، در زمره گسترده‌ترین و ریشه‌دارترین حرکت‌های اجتماعی تاریخ معاصر ایران قرار دارد.

از مهمترین ویژه‌گی‌های آن ماهیت غیردینی و ضد دین‌سالاری آن بود که مستقیماً بنیان‌های نظام دینی حاکم را هدف قرار داد؛ این جنبش برای نخستین بار، زنان را به‌عنوان کنشگران اصلی مبارزه اجتماعی-سیاسی ایران مطرح ساخت و نشان دادکه برابری جنسیتی نه یک خواست جانبی، بلکه محور آزادی و رهایی است؛ نسل جوان، به‌ویژه نسل دهه هشتاد، با شجاعت و آگاهی، پیشگام اعتراضات شد و الگویی نوین از مقاومت مدنی و شبکه‌ای را رقم زدند؛ حرکت مردم از مرزهای قومی، زبانی و طبقاتی عبور کرد و تجربه‌ای تازه از همبستگی ملی و انسانی آفرید.

این خیزش انقلابی اگر‌چه در کوتاه‌مدت تغییر سیاسی بنیادی به همراه نیاورد، اما در بلندمدت مسیر جامعه ایران را تغییر خواهد داد.

در کوتاه‌مدت، زنان توانستند خواست رد حجاب اجباری را تا اندازه‌ای پیش ببرند، به ورزشگاه‌ها راه پیدا کنند و تبعیض جنسیتی اعمال‌شده توسط جمهوری اسلامی را تا حدی (هرچند ناچیز) کاهش دهند.

اما دستاورهای بلند‌مدت آن بسیار عمیق و مهم خواهند بود: فرسایش اعتبار و قانونیت نظام دینی و اقتدارگرای حاکم، تقویت مطالبه برای آزادی، دموکراسی و جدایی دولت و دین (که ما لائیسیته می‌نامیم)، ارتقای جایگاه زنان، گسترش همبستگی قومی و اتنیکی، افزایش آگاهی نسل جوان و شکسته‌شدن دیوار ترس در جامعه؛ جهانی شدن صدای مردم ایران و افزایش محکومیت جمهوری اسلامی توسط جامعه‌ی بین‌ المللی و تداوم تولید هنر و ادبیات مقاومت در مقابل سیاهی و استبداد.

جمهوری اسلامی همچنان با زندان، شکنجه و اعدام تلاش می‌کند اعتراضات را سرکوب کند، اما نابسامانی اقتصادی، ناامنی‌ها و افزایش دستگیری‌ها و اعدام‌ها، زمینه را برای خروشی جدید و قدرتمندتر از سال ۱۴۰۱ فراهم می‌آورد.

جنبش جمهوری‌خواهان دموکرات و لائیک ایران ضمن گرامی‌داشت یاد مهسا (ژینا) امینی و تمام جان‌باختگان این خیزش انقلابی، بار دیگر تعهد خود را به حمایت همه‌جانبه از مبارزات مردم ایران برای دستیابی به آزادی، دموکراسی، لائیسیته (جدائی دولت و دین)، برابری و عدالت اعلام می‌کند.

زن، زندگی، آزادی

15سپتامبر ۲۰۲۵ – 24 شهریور 1404




به مناسبت دومین سالروز مرگ ژینا مهسا امینی و جنبش زن زندگی آزادی

            

اعلامیه مشترک

دو نهاد جمهوری‌خواهِ دموکرات و لائیک ایران

دو سال پیش، در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ (۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲)، ژینا مهسا امینی، دختری ۱۸ ساله‌، همراه با برادرش برای دیدار فامیل، از سقز به تهران سفر می‌کند. او توسط پلیس ارشاد اسلامی در بزرگراه حقانی به دلیل “بدحجابی” بازداشت می‌شود. زیر فشار روانی یا ضربات ماموران امنیتی، در حالت کُما به بیمارستان کسری، نزدیک‌ترین مرکز درمانی به بازداشتگاه، منتقل می‌شود و چندی بعد جان خود را از دست می‌دهد. از همان نخستین ساعات پخش خبر مرگ ژینا مهسا امنیی، موجی از اعتراضات خیابانی و مردمی سراسر کشور را فرا می‌گیرد. جنبش بزرگ، تاریخی و بی‌سابقه زن زندگی آزادی از این لحظه آغاز می‌شود و طی چندین ماه ایران و جهان را تکان می‌دهد.

خیزش انقلابی ۱۴۰۱، با این که ادامه‌‌‌ جنبش‌های بزرگ اجتماعی و اعتراضی پیشین در طول حیات جمهوری اسلامی ایران بود، اما برخوردار از سرشتی دیگر بود. دو ویژگی‌ِ ممتاز، آن را از جنبش ‌های پیشین در ایران متمایز می‌کرد. یکی، ماهیت غیردینی و ضد دین‌سالاری آن و در نتیجه خصلت کاملاً ضد رژیمیِ آن بود. دیگری نقش برجسته زنان و جوانان آزادی‌خواه و رهایی‌خواه در این قیام مردمی بود. در جنبش زن زندگی آزادی، خواست اصلیِ معترضان رهایی از سلطه و تبعیض، خلاصی از زن ستیزیِ حکومت اسلامی، از جمله حجاب اجباری، و به طور کلی نابودیِ نظام مبتنی بر قوانین دینی و شرعی بود. در این حرکت نوینِ بی‌سابقه، مطالبات اقتصادی، صنفی و مدنی… در پرتو یک خواست عمده و بنیادین قرار گرفتند: پایان‌بخشیدن به عمر طولانی دیکتاتوری، دین سالاری و دست‌یافتن به یک زندگی آزاد و دموکراتیک در برابری. خواستی که در شعار زن زندگی آزادی چون پرچم نمادین جنبش تجلی ‌یافت.

جنبش زن زندگی آزادی از پیش ‌سازماندهی و برنامه ‌ریزی نشده بود. در روند مستقل و متکی به خود دارای تشکیلات و رهبری توسط گروهی یا سازمانی خاص نبود. این جنبش، با این که در فرایند حرکت و گسترش خود، به گونه‌ای خودجوش، خودمحور و خودمختار عمل می‌کرد، اما توانست شکل‌ها و شیوه‌هایی از هماهنگیِ جنینی، افقی و محلی میان خود به وجود آورد. این همه، به رغم سرکوبی بی‌سابقه که در جریان آن بیش از ۵۰۰ معترض خیابانی کشته شدند، بیش از ۱۴ هزار تن دستگیر گردیدند، هزاران معترض به زندان افتادند، چند صد نفر اعدام شدند و ده‌ها تن محکوم به اعدام شدند.

از جمله درس‌های مهم این جنبش برای ما این است که کنشگران آزادی‌خواه ایران موظف‌اند، همراه با شعارها و خواست‌های سیاسی و اجتماعی نفی‌گرا و سلبی، شعارها و خواست‌های سیاسی – اجتماعیِ ایجابی و اثباتی خود را برای خروج از اوضاع کنونی مطرح‌ کنند. مبارزه در چهارچوب شعارهایی چون «نه به دیکتاتوری»، «نه به جمهوری اسلامی»… اگر همراه و همزاد با طرح ‌های جایگزین، آشکار و ایجابی در راستای جمهوری، دموکراسی و جدایی دولت و دین نباشد، یعنی در تقابل با جمهوری اسلامی و دیگر آلترناتیوهای ارتجاعی و اقتدارگرا قرار نگیرد، تغییری اساسی در اوضاع نابسامان ایران به وجود نخواهد آورد. از این رو، درس‌گیری از آزمون بزرگ جنبش زن زندگی آزادی، از قوت‌ها، ضعف‌ها و کمبودهای آن، برای مبارزات جاری و آینده‌، دارای اهمیت به سزایی است.

ما امروز شاهد آنیم که اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران، در طی دو سالی که از خیزش ۱۴۰۱ می‌گذرد، باز هم بد و بد تر شده است. سیاست های داخلیِ تخریب ‌کننده و ضدبشریِ حاکمان و جناح‌های ارتجاعی آن به شدت همچنان ادامه دارند. نظامی‌گری، اقتدارگرایی اسلامی و سیادت‌ طلبی جمهوری اسلامی در خاورمیانه (از یمن جنوبی تا سوریه و لبنان) و ماجراجویی‌اش در هسته‌ای کردن ایران، به همان سان تشدید شده‌اند. مضحکه‌های ضد دموکراتیکِ انتخاباتی رژیم، یکی پس از دیگری، با همکاری شرم‌آور اصلاح ‌‌طلبان دیروز، ادامه دارند اما بیش از پیش با مخالفت و تحریم اکثریت عظیم مردم ایران روبرو می‌شوند. سرکوب‌ها، دستگیری‌ها، اعدام‌ها، تبعیض‌ها و نابرابری‌ها در همه‌ی سطوح تشدید و گسترش یافته‌اند. براساس گزارش سازمان های حقوق بشری، در سال گذشته ٨٢٩ نفر در ایران اعدام شده اند که بالاترین رقم در جهان به نسبت جمعیت کشور است. ارقام دهشتناک سرکوب، اذیت و آزار زنان، جوانان، اقلیت‌های مختلف قومی/ملی، بهائیان… همچنان با شدت بیشتر ادامه دارند. در یک کلام، هیچ تحول یا رفرمی در جهت بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی مردم ایران و گذار به سوی آزادی، دموکراسی در کشور ما، در چهارچوب حفظ نظام دیکتاتوری اسلامی کنونیِ آن، امکان‌پذیر نیست‌.

ما به مناسبت دومین سالروز مرگ دلخراش ژینا مهسا امینی و برآمدنِ بزرگ‌ترین، رادیکال‌ترین و طولانی‌ترین جنبش ضد رژیمی در طول حیات جمهوری اسلامی ایران تا کنون، کنشگران اجتماعی و سیاسی داخل و خارج کشور را به پیگیری راه جنبش زن زندگی آزادی برای سرنگونی نظام اسلامی و ضدبشری حاکم بر کشورمان فرا ‌می‌خوانیم. ما از همه‌ی باورمندان به جمهوری، دموکراسی و جدایی دولت و دین (لائیسیته/سکولاریسم) در ایران، دعوت می‌کنیم که این سالروز را در هر جا که هستند، در داخل یا خارج از کشور، تبدیل به روز جهانی همبستگی با مبارزات مردم و جنبش‌‌های اجتماعی در ایران علیه نظام جمهوری اسلامی کنند. ما، به نوبه‌ی خود، در همه‌ی فعالیت‌ها و کارزار هایی که بدین مناسبت و در راستای جمهوری، دموکراسی و جدایی دولت و دین در ایران انجام ‌گیرند، مشارکت و همکاری خواهیم کرد.

 

جنبش جمهوری‌خواهان دموکرات و لائیک ایران

حزب جمهوری‌خواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران (عضو جبهه ملی ایران)

 11 سپتامبر ۲۰۲۴ – 21 شهریور ۱۴۰۳

 




جایزه ساخاروف ۲۰۲۳ به مهسا امینی و جنبش زنان ایران اعطا گردید

نمایندگان پارلمان اروپا روز پنجشنبه ۱۹ اکتبر جایزه ساخاروف ۲۰۲۳ برای آزادی اندیشه را به مهسا امینی و جنبش زنان ایران اعطا کردند. این جایزه به خاطر مبارزه زنان ایرانی برای آزادی به آن‌ها تعلق گرفت.

اعلام این جایزه که در صحن پارلمان اروپا در شهر استراسبورگ فرانسه توسط روبرتا متسولا، رئیس این پارلمان صورت گرفت، با ارزش‌ترین جایزه اتحادیه اروپا در زمینه حقوق بشر به حساب می‌آید.

روبرتا متسولا در سخنرانی خود گفت: «قتل وحشیانه ژینا مهسا امینی» در ۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲، سه روز پس از دستگیری وی توسط گشت ارشاد «نقطه عطفی را رقم زد» و جنبشی به رهبری زنان برانگیخت که تاریخ ساز شد. او هم‌چنین افزود که شعار «زن، زندگی، آزادی» به فریادی برای همه کسانی تبدیل شده است که از برابری، کرامت و آزادی در ایران دفاع می کنند.

هفته گذشته سه نامزد نهایی این جایزه اعلام شده بودند. علاوه بر مهسا امینی، ویلما نونیز و اسقف کاتولیک رومی رولاندو آلوارز – دو چهره نمادین در مبارزه برای دفاع از حقوق بشر در نیکاراگوئه – و سه زن از لهستان، السالوادور و ایالات متحده که مبارزه برای رسیدن به «سقط جنین رایگان، ایمن و قانونی» را رهبری می‌کنند دیگر نامزدهای دریافت این جایزه بودند.

جایزه ساخاروف درحالی به مهسا امینی و جنبش زنان ایران تعلق می‌گیرد که ششم اکتبر جایزه نوبل صلح هم به نرگس محمدی، دیگر چهره مبارزه برای آزادی بیان و حقوق بشر اختصاص یافت که در حال حاضر در زندان اوین به سر می‌برد.

جایزه حقوق بشر و آزادی بیان اتحادیه اروپا، در سال ١٩٨٨ برای قدردانی از افراد یا گروه‌هایی که از حقوق بشر و آزادی‌های اساسی دفاع می‌کنند، به نام آندری ساخاروف، فیزیکدان اهل شوروی و مخالف حکومت این کشور که در زمینه خلع سلاح هسته‌ای فعالیت می‌کرد، ایجاد شد. ساخاروف، برنده جایزه نوبل صلح ، در سال ١٩٨٩ درگذشت.

 

متن بالا از سایت رادیو فرانسه RFI به تاریخ 19 اکتبر 2023 برگرفته شده است.




راه‌پیمایی ایرانیان در پاریس

 

به مناسبت سالروز مرگ مهسا و خیزش انقلابی 1401

 ۲۵ شهریور 1402 – ۱۶سپتامبر 2023

 

در روز شنبه ۲۵ شهریور 1402 – ۱۶سپتامبر 2023، هزاران نفر از ايرانيان آزادی‌خواه، فرانسويان و خارجی‌های مقیم پاریس، به مناسبت سالروز مرگ  مهسا – ژینا امينی توسط گشت ارشاد جمهوری اسلامی و تجدید اعلام  همبستگی خود با خيزش انقلابی “زن،زندگی، آزادی” در ايران در سال 1401، تجمعی در ميدان باستيل شهر پاريس برگزار كردند. آن‌ها سپس با سر دادن شعارهايی عليه جمهوری اسلامی ایران و در حمايت از مبارزات زنان و به طور کلی مردم ايران برای کسب ازادی، دموکراسی و ایرانی لائیک به سمت شهرداری پاريس (هتل دو ویل) راهپيمایی نمودند.

 ویدئوها و عکس‌های این تظاهرات را در زیر مشاهده می‌کنید

 

 

 

ویدئو دوم با کلیک روی تصویر زیر

 

 

عکس هایی از راه پیمایی پاریس