تجزیه طلبان در ایران توده ای و کمونیستی انگلیسی هستند

چرا سایت شما به کارگر و کمونیسم علاقه نشان داده است و حتی یک پست را برای تشریح کامل کمونیسم اختصاص داده اید؟ این نمایان می سازد که جمهوری خواهی شما پوششی برای فعالیتهای توده ای و کمونیستی شما باشد که البته! جنس تجزیه طلبان در مناطقه آذربایجان,کردستان,خوزستان و سیستان و بلوچستان از توده ای های کمونیستی و انگلیسی میباشد و مردم ایران با یگانگی خود وقعی به این دشمنی ها نمی دهند و تو دهنی محکمی به تجزیه طلبان می زنند.




سخن درست ولی وجود مشکل مالی در اپوزسیون

بسیار سخن معقول و پیشنهاد درستی است ولی مشکل اساسی اپوزسیون پس از سالها تلاش و دیدن زحمات نداشتن بودجه و امکانات در سطح معقول بوده است . برای مثال عرض می کنم. همین مقاله که بسیار درست و دقیق نوشته شده است اگر بودجه ای مناسب وجود داشت میتوانستید به فیس بوک پیشهاد پرموت کردنش را بدهید که به صورت اتوماتیک روی صفحه همه فارسی زبانان برود .یا حتی میتوانستید به صورت چاپی در داخل کشور توزیع کنید. پس تا راه حل مالی حل نشود همه تئوری ها بی نتیجه خواهد ماند تا زمانی که : 1-یا یک فرد پیدا شود و این مشکل مالی را حل کند 2-یک دولت این کار را انجام دهد که دیگر حرکت ملی نیست




برنامه پرگار و گرم کردن تنور انتخابات

از : علی اردلان عنوان : برنامه پرگاروگرم کردن تنورانتخابات سردبیرمحترم اخبارروزباسلام. اکنون که درست نگاه میکنم متوجه میشوم این برنامه نیزدرراستای گرم کردن تنورانتخابات ساخته شده وبنابراین هدف بی بی سی روشنگری نبوده بلکه کاملاهدفی سیاسی رادنبال می کرده وظاهرااین روندتاانتخابات همچنان ادامه خواهدیافت.معتقدم اگرسرکوب شدیدمخالفین درداخل هماهنگ بااین رسانه هاوگروه های به ظاهراپوزیسیون عمل نمی کرد،تاکنون حمهوری اسلامی چندین کفن پوسانده بود.به زورتبلیغات می خواهندبه مردم به قبولانندکه رقابتی بین جناح های حکومت وجودداردکه پشتیبانی شماراازیک طرف منازعه می طلبدوهمزمان که این فریب راتبلیغ میکنندبه شدت مخالفین رادرداخل سرکوب یاازبین میبرند(درگیری جناحی وجودداردولی این درگیری ربطی به منافع مردم ندارد).طوری اینکاررامیکنندکه این تصورشکل بگیردکه فقط درفضای سیاسی داخل کشوراصلاح طلبان فعالندوصدائی ازهیچ کس به گوش نمیرسد.اگرتوجه بکنیدکلیه فعالین مدنی وسیاسی مستقل،اعتقادی به این نمایشات انتخاباتی نداردوبه صراحت اعلام میکنندکه تاروزی که انتخابات دموکراتیک برگزارنگردددراین نمایشات مسخره شرکت نخواهندکرد(همین خانم شیرین عبادی وشخصیت های مهم مدنی وسیاسی دیگر)دراصل این صدای واقعی جامعه است که توسط این رسانه هاوگروه های طرفدارحکومت(نظیرهمین گروه های به اصطلاح رفرمیست خودمان)گم شده وبه جائی نمیرسدزیرااین هاواردچرخه قدرت شده اندوازرانت های پنهانی زیادی بهره میبرند(ازپول های مافیای رفسنجانی بهره مندمیشوند)حتی این ها کمک های اطلاعاتی ازحکومت میگیرند.شبکه گسترده ای برای مسخ جامعه ساخته اندکه باوجودناکارآمدی شدیداین رژیم همچنان بخوبی داردکارمیکند.آمریکائی هاوانگلیس هاچه می خواهندآیادنبال اسلام میانه روئی نظیردولت اردوغانندکه بیشک دربرآمدن وتسلط اردوغان برترکیه همین کشورهانقش اول رابازی کردنند.خوب ماهیت واقعی اسلام میانه رو راهم درترکیه دیدیم وهم درمصر.باچنین رویکردی ازطرف این قدرت ها، آینده قشنگی برای ایران قابل تصورنیست.(این حضرات تنهاچندسال ژست لیبرالی به خودمیگیرندودوباره به ماهیت ارتجاعی خودبازمیگردند).به هرحال مسئله به قدری لوس شده که دیگررهبران این تفکرمنحط مثل روزهائیکه درسال۸۸ (دراوج سرکوب ها)مردم رادعوت به شرکت درانتخابات مجلس درسال ۹۰میکردند نمی تواننداززیربارگناهانشان فراربکنند.اکثرمردم آگاه ایران دراثرغارت هاوبی مبالاتی این رژیم جنایتکاردیگرتمایلی به شرکت دراین نمایشات غیردموکراتیک وبیفایده راندارند.حال این هائیکه ازیکعده آدم زرنگ رانت بگیر، دنباله روی میکنندبه یادداشته باشندکه مردم دیگراشتباهات مکررآنهارانخواهندپذیرفت.مردم روزبه روزدرمسیرآگاهی قدم برمی دارندومطمئناروزی این شبکه مافیائی قدرت راکه درصددفریب مردم است کاملاخواهندشناخت وآنروز روزمرگ اندیشه های ارتجاعی طرفدارماندگاری جمهوری جهل وجنایت خواهدبود. ۷۰۹۲۶ – تاریخ انتشار : ۱۷ آبان ۱٣۹۴




نگاهی به شرایط ایران…

به نظر من تحلیلهای این نوشتار از جامعییتی برخوردار است. با نگاهی کارشناسانه خصلتهای غیر دموکاتیک و همسوی سرمایه داری جهانی رژیم تئوکراتیک بر ایران را توضیح میدهد. امیدوارم که تحلیلهائی از نوع این مقاله مورد نظر کنشگران سیاسی واپوزانهای ایرانی قرار گیرد. با آرزوی توفیق برای نویسنده




.Mr

سلمان رشدیها قابل ستایشند . اگر کالبد ادیان شکافته نشود ، عفونتش همه جهان را بتعفن خواهد کشید .




تصحیح

من امروز و به تصادف این نوشته رفیق دیرینه و عزیزم فریبرز سنجری را دیدم و خواندم. ازاو بسیار سپاسگزارم که به حافظه من یاری رسانده تا بتوانم چند نکته را در نوشته ام با عنوان ” من مرگ را دیدم” تصحیح و تدقیق کنم: ۱- من بسیار متاسف هستم که حضور رفیق علی رضا نابدل در آن اتاق به کلی از حافظه من پاک شده است ، تا به آن حد که فکر می کردم من اصلا او را ندیده ام. به رغم آن چه که فریبرز نوشته است و اشارات دیگری که از رفقای حاضر در آن جمع برای حضور و یا عدم حضور نابدل دنبال کرده ام، هنوز هم نمی توانم چهره و رفتار او را در آن اتاق عمومی اوین به خاطر بیاورم و جز شرمندگی پاسخی برای آن ندارم. ۲- آن چه را که درباره مقاومت ها و ضعف های رفقا نابدل و مناف فلکی نوشته ام، طبعا به میزان حافظه ضعیف من بر می گردد و تصیح می کنم که در آن اتاق عمومی و از رفقا شنیدم که رفیق مناف فلکی بنا به خواست خودش نمی خواسته که به جمع آورده شود و این امر درباره رفیق نابدل صدق نمی کند. ۳- متاسفم از این که حافظه ام یاری نداده است که اسامی دیگری از رفقای چریک فدائی را که در آن اتاق با هم بودیم را ذکر کنم؛ باید سپاسگزار رفیق سنجری بود که با حافظه خوبش اسامی آنها را در این نوشته خود ذکر کرده است. ۴- در نوشته من آمده است : ” در این اتاق بود که مطلع شدیم که گروه دیگری هم تشکیل شده که خط مشی چریکی را در دستور کار خود دارند ولی با دیدگاه اسلامی”؛ تصحیح می کنم که من و نه “ما”! این بی دقتی ناشی از آن است که چون من درسلول بودم و بی خبرازهمه حوادث، تنها با آمدن به اتاق عمومی بود که از این موضوع برای اولین بار مطلع شدم.