ای کاش!

منهم طبق جملهء پایانی این متن شریف، کاش از زندانیان زمان شاه بودم تا حداقل می توانستم نام خود را به این لیست محترم، برای این حادثهء مهم تاریخ در “گذشته”ی ایران، اضافه کنم. خواهشمندم در صورت امکان نام این دوستدار کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در خارج از کشور؛ در تمامیّت آن؛ را نیز به لیست اضافه فرمائید. با تشکر پیشاپیش از زحمات شما عزیزان، جیج غانی.




آش با جاش، تقدیم به مبارزان بی نام یا فقط..

باید خوشحال بود که در عرصه ی بین المللی آندسته از مبارزان وطن مان بدلیل فعالیت های بشردوستانه شان مطرح می شوند تا عاملی شوند به رژیم استبدادی. دادن جایزه ساخاروف به نسرین ستوده و جعفر پناهی نیز از آن اتفاقات خوشایند است. اما در سپاسگزاری ایشان، من نتوانستم درک کنم که جنگ بمثابه یک زشتی چرا در اینجا آمده است. اگر اصغر فرهادی در صحن اسکار آن سخنرانی کوتاه را کرد که « ملت من، ملتی صلح دوست است»، دلیلش فرمایشات آقای احمدی نژاد بود در سازمان ملل برای حذف این وآن از روی کره ارض. برای همین خیل خوب گرفت و تیتر بسیاری از رسانه شد. آقای پناهی برای تصویر زشتی ها، بمثابه یک فیلم ساز کم سوژه نداشت که از رفتار و کردار این رژیم نشان دهد. در ضمن این تقدیم کردن ها، همه ی جایزه را شامل می شود؟ جایزه یک لوح یا لوحه است و مبلغ… به امید روزی که منشور حقوق بشر در کلیتش در ایران عملی شود و پناهی ها فیلم بسازند و مجبور نشوند که « فیلمی » بسازند که وافعاً فیلم نیست. استبداد کاری می کند که ما گاهی « آواز» را بشنویم و گاهی « آوازه خوان» را ببینیم. در حالیکه همواره و همیشه هم آواز را باید دریابیم و هم آواز خوان را.




نسرین ستوده، سمبل نسل سرافراز مدافع حقوق بشر است

بانوی بزرگواری که شایسته احترام است و باعث سرافرازی هم نسالانش. شهامت و جسارت این بانوی مبارز، راهگشای تنگناها و بن بست های نا امیدانه است. با تکیه به مبارزه و جسارت او می توان بر نومیدی غلبه کرد و من ها را به ما تبدیل کرد باشد که ستوده ستودنی، نهالی باشد که درختان آزادی را نوید دهد




sattar beheshti

porsesh in ast keh aya mitavan kari kard dar texte pishin aya mitavan kard amad puzesh keh eshtebahi rokh dad




sattar beheshti

berasti cheh mitavan goft chehguneh mitavan in jenayat ra taarif nemud ,maa tanha shodehim porsesh in ast keh mitavan kard ,pasokh besyar asan ast agar baz benshinim va dar entezare an bashim keh komaki az asman barayeman ferestadeh khahad shod sakht dar eshtebah mibashim bayad zamini fekr konim va tanha yek rahe nejat vojud darad va an ghiyami hameh janebeh va barchidane in markaze jenayat mibashad ,ghiyami mardomi ghiyami bozorg , shoma van bayad taklifeman ra ba tarikh moshakhas konim shoma va man maa mardomane iranzamin hastim keh vazifeh darim be doshman neshan dahim keh maa vojud darim va dar barabaretan khahim istad ,hammihanan yeganeh rah bepaa khastan ast hamehgi ba ham ba yek ghiyame melli va bozorg agar chenin konim piroozi azane maa khahad bud dar ghire insurat nango khefato khari bishtar nasibeman khahad shod ,haal khod danid ba shoar va zekre mosibat nemudan hich moshkeli bartaraf nakhahad shod hammihan bepaa khiz maa besyarim .




تکرار خواسته ها و دانسته های تمام اقشار جامعه ایران

جناب آقای دادور ، از میزان گرفتاری مردم در نابسامانی های اجتماعی و صرف اکثر وقت و فکر مردم امروز ایران برای امرار معاش و تلاش برای آن کم آگاه و غافل هستند و از سیاستزدگی آنها نیز بی اطلاع میباشند و گمان میبرند که دارای نفوذ وامکانات وهماهنگی لازم برای تربیت و ذهنیت دادن به توده ها !! (( مردم )) هستیم و زمان هم به اندازه کافی داریم !! که باید بگویم اینطور نیست و هنوز در افکار چپ دوره ۵۰ سیر میکنید .// و مغلطه بسیار بزرگ و عجیب ایشان این است که : [[تنها بخش‌های سازمان یافته بسیار کوچک در میان جریانات “اصلاح طلب” و مرتبط با گروه‌هایی در حکومت، ملی گرایان لیبرال اعم از مذهبی و سکولار و گروه های بسیار پراکندۀ چپ برنامه‌های مشخص سیاسی/ اقتصادی ارائه نموده‌اند.]] اگر تکرار خواسته ها و دانسته های تمام اقشار جامعه ایران در این سی سال که حتی نوجوانان هم کاملا بدان واقف هستند و از من شما به آن نزدیکترند و با گوشت و پوست خود آنرا لمس میکنند ، بیان آن را [[[برنامه های مشخص سیاسی اقتصادی ارائه شده]]] بدانید ، با مردم عادی و عوام جامعه امروز ایران به یک سطح و یک برداشت رسیدید که جای تبریک گفتن و خوشوقتی دارد !!.//