بزرگترین تظاهرات تا کنونی مصر

پنج‌شنبه ۷ بهمن ۱٣٨۹ – ۲۷ ژانويه ۲۰۱۱

گزارش ناهید جعفرپور

قاهره: آیا مصر ار تونس تبعیت می کند؟
در روز سه شنبه هزاران نفر در تمامی مصر بر علیه دولت مبارک به خیابانها گسیل شدند و با وجود نزدیک به 30000 نیروی امنیتی و پلیس که از روز دوشنبه در تمامی مناطق شهر قاهره مستقر بودند، به اعتراض پرداختند.
تنها در شهر قاهره طبق آمار رسمی نزدیک به 15000 نفر در تظاهرات شرکت داشتند. تظاهرکنندگان شعار هائی مبنی بر ” مبارک برو کنار” یا ” تونس راه حل است” با خود حمل می نمودند.

در طول روز پلیس با گازاشک آور و ماشین های آب پاش به تظاهر کنندگان حمله نموده و تلاش می کرد صف آنها را از هم جدا سازد و زمانی که مردم تلاش می کردند از سد پلیس ها بگذرند با باطوم شوک آور به آنها حمله می شد و مورد ضرب قرار می گرفتند.

این خود بزرگترین تظاهرات مصر در سال های اخیر می باشد. تظاهراتی که در آغاز پلیس اعلام نموده بود که دخالت نخواهد نمود و تظاهر کنندگان اجازه خواهند داشت به مسیر خود ادامه دهند.

همچنین در شهر های الکساندریا، منصوره و اسماعیلیه و چندین شهر دیگر تظاهرات های بزرگ برقرار بود.
از خواست های تظاهرکنندگان می توان از خواست کناررفتن وزیر کشور حبیب العدلی که پلیس و ماموران امنیتی اش حقوق بشر در مصر را بشدت خدشه دار نموده اند و همچنین برداشتن موقعیت اضطراری که ده ها سال است در این کشور اجرا می شود و بالا رفتن حداقل دستمزد ها نام برد.

بسیاری از گروه های سیاسی مصر در فراخوان خود این روز را بنام روز قیام بر علیه شکنجه، فقر، رشوه خواری و بیکاری نام نهاده اند.

روزنامه تاتس آلمان می نویسد:” این یک مبارزه میان آپارات امنیتی سنتی عربی با یک نسل جوان عرب است که دیگر نمی خواهد تحت ستم قرار بگیرد. اسلحه این نسل انترنت، وبلاگ، فیس بوک و… می باشد که در کشورهای عربی بیشتر از روزنامه ها و سرویس های خبری طرفدار دارد. آنچه که در تونس اتفاق افتاد فورا کلاس درسی شد برای جوانان مصر. در روز جهارشنبه مجددا هر دو جبهه پلیس و مردم در مقابل هم جبهه بندی نمودند. نیروهای پلیس تلاش می کنند تمامی خیابانهای شهر 18 میلیونی را محاصره و مسدود سازند. جوانان از صبح خیلی زود خود را مجهز نموده اند و برای اعتراضات بعدی آماده می شوند. امشب پلیس با گاز اشک آور و باطوم شوک آور و آبپاش تلاش می کند آنان را پراکنده سازد. مرکز شهر قاهره در دست جوانان است. تا بحال از سه شنبه تا چهارشنبه طبق خبر رسانه ها سه نفرتظاهرکننده و یک سرباز بقتل رسیده اند”.

در روزنامه ” لینکه سایتونگ” روزنامه چپ آلمان در گزارش از قاهره آمده است” جوان ماسک ضد گاز اشک آور خود را برداشت و گفت دیگر وقتش فرارسیده است.
هایده دمفان یک فعال حقوق بشر در حال که می خندد می گوید :” من هیچگاه فکر نمی کردم که یک چنین واقعه ای در کشور ما اتفاق بیافتد و اصولا ممکن باشد. من برای اولین بار در یک تظاهرات شرکت دارم و عالی است. خیلی استثنائی است که تو هم جزئی از این جنبش بزرگ بر علیه دولت باشی”.

تظاهر کنندگان فریاد می زنند” آزادی آزادی” ” مبارک دیگر بس است” ” مبارک باید برود”. جوانان تظاهرات ها را از طریق فیس بوک و توئیتر سازماندهی می کنند.
یکی از تظاهرکنندگان که بسختی چشمانش را باز می کند می گوید ” درست مثل یک جنگ است. آیا ما در فلسطینیم؟”. دیگری می گوید ” ما خیلی قوی هستیم ما درست می خواهیم مثل تونس عمل کنیم”. دیگری با خنده می گوید تازه اول کار است و در این حال باندی را روی صورتش می بندد و بسوی پلیس می دود”.
در حدود 400 نفر دیروز و امروز دستگیر شده اند و بیش از 150 نفر مجروح گشته اند.
در روزنامه ” هندلز بلات” آلمانی آمده است که مبارک نمی خواهد به سرنوشت بن علی دچار گردد. به این خاطر دولتش تلاش می کند با تمام ابزار موجود جلوی تظاهر کنندگان را بگیرد. از این روی طبق دستور وزیر کشورتمامی تجمع و تظاهرات ها ممنوع گشته اند. بخاطر تظاهرات ها دیروز و امروز اکثر توریست ها این کشور را ترک نمودند. جوانان با وجود تهدیدات بسیار دولت و نیروهای امنیتی مرتبا در حال سازماندهی تظاهرات های جدید برای روزهای آینده می باشند. در فراخوان تظاهرات در فیس بوک آمده است” به کار نروید به مدرسه نروید بگذارید که ما دست در دست همدیگر وطنمان مصر را نجات دهیم. ما میلیون ها هستیم”.

در روزنامه آلمانی زبان ” دویچلند ووخه” آمده است:” هر کسی که اکنون عکس ها و خبر های فیس بوک را می خواند و می بیند، فورا مقایسه با تونس می کند که مردم قیام برای دمکراسی بیشتر و بر علیه رشوه خواری و فقر و بیکاری می کنند. اما اگر مبارک برود اخوان المسلمین که تا کنون منتظر بوده اند اوضاع را در دست می گیرند. در پارلمان اطاق پشتی وجود ندارد که که در آن سیاست دمکراتیک از شانسی برخوردار باشد. اگر که به نقشه مصر نگاهی بیاندازیم می بینیم اول اسرائیل که حالا از طریق رادیکال اسلامیست های لبنان ” حزب الله” در شمال در منگنه قرار دارد همچنین حماس هم گریبانش را چسبیده است. بعد ترکیه که اسلامی هایش تلاش برای قدرت می کنند و ایران که همواره تهدیدی برای دمکراسی است. هم اکنون در خاورمیانه و کشورهای عربی هم مرز مصر، یک منوپل بلوک اسلامی تشکیل می شود”.




دولت جدید در لبنان

چهارشنبه ۶ بهمن ۱٣٨۹ – ۲۶ ژانويه ۲۰۱۱

Karin Leukefeld
دمشق
برگردان ناهید جعفرپور
پارلمان لبنان روز سه شنبه نجيب ميقاتی را بعنوان نخست وزیر جدید لبنان انتخاب نمود.
68 نماینده مجلس برای این سیاستمدار که از سوی حزب الله و احزاب دیگر اپوزیسیون جنبش 8 مارس کاندید شده بود رای دادند و 60 نماینده دیگر بنفع سعد حریری نخست وزیر تا کنونی لبنان رای دادند.
آراء تعین کننده به نفع میفاتی از سوی 11 نماینده حزب سوسیالیستی والید جمبلات رهبر دروزی ها داده شد. وی روز جمعه گذشته اظهار نمود که برای حفظ ثبات لبنان حزب او طرف سوریه و حزب الله را بخاطر مبارزه اش بر علیه اسرائیل اشغالگر در شهر سدر خواهد گرفت. در آخرین انتخابات سال 2009 حزب جمبلات که سیاست زیگ زاگی اش معروف است از سعد حریری پشتیبانی نمود.
این انتخابات با اعتراضات قدرتمند جوانان طرفدار نخست وزیر تا کنونی روبرو بود. نمایندگان حزب وی ” حزب اینده” فراخوان یک روز اعتراضی صلح آمیز بنام “روز خشم” را دادند تا بدین وسیله نشان بدهند که آنان نمی خواهند تحت کنترل ایران قرار بگیرند.
در این فراخوان برکناری دولت کنونی سعد حریری را این نمایندگان بعنوان ” خشم غیر قابل قبول بر علیه اعتقادات سنی و همچنین بر علیه ملت لبنان” خواندند. نظرات دیگر اعتقاد دارند که این انتخابات کودتای حزب الله لبنان است. در شهر تریپولی روز سه شنبه خشم تظاهر کنندگان بیش از همه متوجه ژورنالیست هائی بود که در محل حاضر بودند. یک اتومبیل تلویزیون الجزیره به آتش کشانده شد و به خبرنگاران این تلویزیون با سنگ حمله شد و آنها به درون ساختمانی متواری شدند که بعدا از سوی ارتش از خشم مردم آزاد گردیدند.
در بیروت طرفداران حریری به دفتر نمایندگان مجلسی که به میقاتی رای داده بودند حمله ور شدند. در شهر های بیروت، تریپولی، سیدا و غرب بکا در خیابان ها لاستیک های شعله ور راه ها را سد نموده بودند.
نجیب میقاتی یکی از تاجران ثروتمند کشورهای عربی است و بعنوان یک سنی شرط مهمی را که برای مقام نخست وزیری در قانون اساسی قید شده است را دارا می باشد. در قانون اساسی آمده است که رئیس مجلس باید شیعه و نخست وزیر سنی و رئیس جمهور مسیحی باشد. روزنامه هارتس در باره میقاتی می نویسد که وی شخصی میانه رو است و طرفدار سوریه است و نه حزب الله.

بعد از اینکه میقاتی از سوی رئیس جمهور میشل سلیمان برای تشکیل دولت مامور گشت، وی که 55 ساله است اعلام نمود که می خواهد با تمامی جناح ها همکاری مشترک نماید. همچنین حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان وعده ” دولت شراکت ملی” را داد. دولتی که در آن تمامی احزاب سهیم خواهند بود و این اتهام که طرح های حزب الله طرح های شیعه یا طرح های دولت ایران در لبنان خواهد بود در اساس نادرست است”.

انتخابات جدید بعد از شکاف در دولت وحدت ملی حریری که در پائیز 2009 تشکیل گردید. لازم بود. دولتی که در آن اپوزیسیون با ده وزیر حضور داشت. این وزرا به اضافه یک وزیر مستقل دیگر در اواسط ژانویه بعد از اینکه حریری حاضر نشد موضعش را در برابر تریبونال ویژه سازمان ملل تغییر دهد، از کارکناره گیری نمودند. این تریبونال ویژه اختصاص داشت به تحقیق در باره قتل پدر وی رفیق حریری. اپوزیسیون به این تریبونال اتهام زد که با ارائه مدارک یک جانبه ابزار دست آمریکا و اسرائیل می باشند.




مصاحبه با حمة الهمامي دبیرکل حزب کمونیست کارگری تونس

دیکتاتور سرنگون شده است اما دیکتاتوری هنوز نه

مردم تونس در محاصره پروآمریکائی ها و اسلامیست ها

شنبه ۲ بهمن ۱٣٨۹ – ۲۲ ژانويه ۲۰۱۱
تهیه گزارش ناهید جعفرپور
اعتراض بر علیه حزب رئیس جمهور سرنگون شده تونس ” حزب ار س د” در روز چهارشنبه همچنان از وقایع مهم تونس بود. این تظاهرات بزرگ که تحت رهبری اتحادیه کارگری ” او گ ت ت ” برگزار گردید انحلال فوری حزب بن علی راخواستار شد. در بیانیه تظاهرت بیان شده که “هیچکس از وابستگان این حزب اجازه شرکت در دولت موقت را ندارد. در غیر این صورت دولت جدید توهینی به انقلاب تونس و تمامی قربانیان آن می باشد”.
نماینده اپوزیسیون “فوروم دمکراتیک برای کار و آزادی” گفته است که زمانی در کابینه وحدت ملی شرکت خواهد نمود که حزب بن علی منحل شده باشد. مصطفی بن جعفر دبیر این حزب تنها یک روز بعد از اینکه بعنوان وزیر بهداشت انتخاب گردیده بود در روز سه شنبه به همراه سه وزیر دیگر از کار کناره گیری نمودند تا بدینوسیله بر علیه حضور بزرگ اعضای حزب بن علی در کابینه اعتراض نمایند. سلیم آمامو که بعد از فرار بن علی از زندان آزاد شد و به عنوان وزیر جوانان و ورزش انتخاب گردیددر این باره به رادیو بی بی سی گفت:” البته این دولت در هر حال مدت دار است و وظیفه اش تنها سازماندهی انتخابات است”. وی همچنین افزود که برای وی روشن است که انتخاب نخواهد شد. اما وی می خواهد در کابینه بماند و ببیند که یک چنین دولتی چگونه عمل می کند”.
روز سه شنبه سیاستمدار تبعیدی مشهور المنصف المرزوقی از فرانسه به تونس باز گشت. وی که پزشک است سال های طولانی دبیر لیگای حقوق بشر تونس بود و در سال 2001 در تبعید حزب ” کنگره برای جمهوری” را تاسیس نمود. وی قصد دارد از سوی این حزب خود را کاندید ریاست جمهوری نماید. وی بعد از ورودش به تونس گفت که حزب بن علی پارازیت است و باید منحل گردد. وی ازعربستان سعودی خواسته است که رئیس جمهور فراری را به تونس تحویل دهد تا وی بخاطر جنایاتی که کرده است در جلوی دادگاه قرار گیرد.
محمد الغنوشی نخست وزیر و رئیس جمهور موقت فواد مبازا بعنوان عکس العمل به اعتراضات به حزب ” ار س د” از این حزب بیرون آمدند.
حزب کمونیست کارگری تونس و حزب اسلامی النهضه همچنان در دولت موقت شرکت ندارند. سخنگوی حزب کمونیست کارگری که بعد از سرنگونی بن علی از زندان آزاد گشت به دولت موقف اتهام زد که می خواهد رژیم قدیمی را زنده کند. وی گفت که تمامی ساختار های استبدادی هنوز به قدرت خود باقی مانده اند. وی همزمان در مقابل احزاب اسلامیستی که تلاش می کنند ازقیام سکولاریستی تونس استفاده ابزاری کنند، موضع گرفت. وی گفت مردم باید اتحاد خویش را حفظ نمایند و هیچکسی حق انشعاب در این اتحاد مردم را ندارد.
در این میان وزیر امور خارجه تونس کمال مرجانه بطوری غیرمنتظره مصر را ترک نمود. طبق اطلاعات ماموران فرودگاه وی روز چهارشنبه قبل از بازگشائی کنفرانس لیگای عربی مصر را ترک کرده است. امر موسی دبیر اعظم لیگای عربی در سخنرانی خویش در این ملاقات قیام مردم تونس را اخطاری برای سایر کشورهای عربی دانست. وی گفت که میان وقایعی که در تونس گذشت و وضعیت بد اقتصادی عمومی کشورهای عربی رابطه وجود دارد و روح عربی به خاطر فقر و بیکاری و فشار لطمه دیده است”.
اینکه آیا قیام مردم تونس باعث تغییر قدرت خواهد شد به هیچ وجه هنوز مشخص نیست. زیرا قیامی که محصول در تنگنا قرار گرفتن و استثمار و بیکاری و فقر مردم تونس است فاقد رهبری است و این خود خطر اوضاعی درهم بر هم و یا راه حلی خشونت آمیزبا دخالت ارتش را در دل خود حمل می کند.
انقلاب نرم ” مخملی” تنها واژه ای نیست که افکار عمومی غربی برای حوادث در تونس استفاده می کنند بلکه طرفداران این نظر تلاش دارند روند آتی تونس را در مسیری که دلخواهشان است بکشانند. مسلما انقلابی چند رنگه که هیچگونه تصرف واقعی بر دارائی ها و مناسبات قدرتی نداشته باشد، کارتل های هژمونی طلب غربی را خوشحال می کند. اما خیزش مردم تونس نه رنگی است و نه در کل روح نئولیبرالی را در خود حمل می کند بلکه بر عکس خیزش مردمی است که مصمم هستند که دیگر چون تا کنون زندگی نکنند. این خیزش محصول نابرابری های اجتماعی و فشار های سیاسی در تونس است. تلاش های دمکراتیک در کشور های عربی همواره تلاش های ضد امپریالیستی هم بوده اند. زیرا که با وجود اینکه زندگی مردم این کشور ها روز بروز بدتر شده است اما تجارت های تسلیحاتی رژیم های عربی و ثروت خانواده های در قدرت روز بروز بیشتر گشته است. دلائل شکاف طبقاتی میان تهیدستان و ثروتمندان در کشورهای عربی متفاوت می باشند و در هر کشوری به نوعی دیگر خود را نشان می دهد. در غالب این کشورها خانواده های رهبری کننده تعیین کننده تمامی مسائل می باشند و رابطه مستقیم با سیاست این کشورها دارند. انتخابات مجلس مصر همین اخیرا نمونه این ادعاست. رشوه خواری در این کشور ها بیداد می کند ( برای تهیه مسکن، بکار مشغول شدن، کاغذ بازی، بستری شدن در بیمارستان و…). خصوصی سازی در بخش بهداشت، نیازهای پزشکی را به مسئله ای لوکس تبدیل نموده است که مخارج آن از عهده تهیدستان جامعه خارج است. بیمارستان های دولتی فاقد هر گونه امکان پزشکی می باشند و پزشکان و پرستاران از حقوق مکفی برخوردار نیستند. تنها در قاهره نیست که انسانها در فضای باز بیمارستان دولتی شب را تا صبح سپری می کنند تا شاید روز بعد تختی برای مداوا نصیبشان شود.
اقتصاد این کشورها از سال 1980 زیر نفوذ و دیکته صندوق بین المللی پول و بانک جهانی قرار دارد. برنامه های این دو سازمان دولت های کشورهای عربی را مجبور می کنند تا سرمایه گذاری هائی کنند که اقشارتهیدست این کشور ها را تهیدست تر می نماید و آنان را در فقری مطلق فرو برد. اقشاری که در گذشته جزء اقشار میانی بودند. خصوصی سازی و تبدیل بازار های داخلی به سطح بازار های جهانی باعث نابودی تولید محلی و منطقه ای شده است. چیزی که در بخش زراعی این کشور ها اتفاق افتاده است. شرکت های بین المللی برای استفاده از دستمزد های ارزان و فرار ازمالیات و استفاده از مزایای این دولت ها از سوریه تا مراکش مراکز تولیدی خویش را در این کشور ها برقرار نموده اند.
تولیدات خارجی بازار های محلی این کشور ها را اشباح نموده اند و این مسئله باعث شده است که تولیدات داخلی ارزش خویش را از دست بدهند. برای مثال موز از آمریکا جنوبی و مرغ از برزیل و کرم بادام زمینی از انگلستان وارد می گردد و این مسئله باعث می شود که تولید کنندگان سبزیجات و میوه داخلی قیمت های خویش را آنچنان ارزان کنند که بعد از مدتی ورشکست شوند.
در مقابل آب میوه و محصولات شیری در این منطقه برای کنسرن ها بین المللی تولید می شود. برای مثال تهیه این محصولات از سوی عربستان سعودی برای شرکت های بین المللی چون نستله و کوکا کولا.
بالا بودن مالیات روی بنزین و گازوئیل قیمت ترانسپورت را بسیار گران کرده است. بطوری که برای دهقانان اصلا ارزش ندارد محصولات خویش را به بازار های شهر ها حمل کنند. نه تنها در مصر دهقانان فقیر به حاشیه شهرها رانده شده و در فقر مطلق بسر می برند بلکه در تمامی شهرهای بزرگ کشورهای منطقه این مسئله به روشنی مشهود است. زیر ساختار های اجتماعی، مدارس، بیمارستانها، حمل و نقل، برق و آب در مناطق روستائی بندرت وجود دارد و کار بسختی یافت می شود. مردم این مناطق شدیدا خود را از سوی دولت ها مورد تبعیض می بینند.
غالب رژیم های مستبد عربی از زمان پایان شوروی از سوی آمریکا و اروپا پشتیبانی می شوند. اردن و مصر بعنوان شرکای اسرائیل کمک های گسترده اقتصادی و نظامی دریافت می کنند و برای اینکه اروپا را در مقابل آوارگان محافظت کنند و مبارزه بر علیه ترور اسلامی و بین المللی را پیش برند، نیروهای پلیس و سربازانشان تا دندان مسلح شده و دوره های آموزشی برای آنان در غرب تدارک دیده می شود. سرنگونی شریک سال های سال آمریکا در تونس برای آمریکا شوک بزرگی است. درس بزرگ از قیام مردم تونس حال در آینده هر اتفاق و تغییر و تحولی هم که اتفاق بیافتد این است که به مردم کشورهای عربی تا ابد نمی شود دروغ گفت و آنها را استثمار نمود. دومین درس این است که نیروی جوانی در این کشورها به مبارزه برخواسته است که سکولار است و نمی خواهد با اسلامیست ها علارقم تلاش های آنان کار داشته باشد و این مسئله در تاریخ مبارزاتی این کشور ها مسئله ای نوین است. اکنون مردم تونس از دو سو محاصره شده اند. اول از سوی اسلامیست ها که می خواهند بر مبارزات آنان سوار شوند و دوم از سوی نیروهای رژیم سابق تونس و طرفداران آمریکا و اروپا. آینده چه خواهد شد بستگی به قدرت نیروهای سکولار درون تونس و تلاش اتحادیه های کارگری و مسلما انتخابات بعدی و رای مردم تونس دارد.




آیا تونس شانس شروعی جدید را دارد؟

تهیه گزارش ناهید جعفرپور
پنج‌شنبه ٣۰ دی ۱٣٨۹ – ۲۰ ژانويه ۲۰۱۱
در تونس امیدها از نو برای شرایطی بهتر جوانه می زنند. بعد از 23 سال تحت استبداد رهبریت زین العابدین بن علی این کشور آفریقا شمالی شانس جدیدی را برای دست یابی به دمکراسی بدست آورده است. دولت موقتی که در روز دوشنبه معرفی گردیده است از سوی سیاستمداران سه اپوزیسیون مهم تونس نمایندگی می شوند. درست دوهفته پیش هیچکس امکان این رویداد را نمی داد.

تشکیل دولت با نیروهائی از رژیمی که روز جمعه سرنگون گشت را مردم باید با فروخوردن بغض خویش بپذیرند. هیچکدام از افراد اپوزیسیون تجربه ای در دولت داری ندارند. شهروندان به توافقات اعتمادی ندارند و از این موضوع ناراحتند. یکی از شهروندان در حال ناسزا می گوید” ما دیگرهیچکسی را از حزب ” ار س د” نمی خواهیم. این همان سیستم خشن قدیمی است”. شهروند دیگری در بازار تونس می گوید” ما باید مواظب باشیم، که کسی انقلاب ما را سرقت نکند.
نخست وزیر محمد الغنوشی با قیافه ای بشاش تلاش می کند مردم را قانع سازد و می گوید: عفو برای زندانیان سیاسی، احزاب ممنوع باید آزاد گردند، سازمان های غیر دولتی باید مجددا به فعالیت بپردازند ـ همچنین لیگای حقوق بشر.
هم اکنون بسیاری از خود سئوال می کنند: آیا انتخابات به واقع همانطوری که در قانون اساسی قید شده است در فاصله 60 روز قابل سازماندهی است؟ اپوزیسیون اوضاعش خوب نیست. غالب رهبران پیر و ناشناخته اند به این لحاظ اولین راه عاقلانه به عقب انداختن انتخابات به 6 ماه آینده است تا کاندیدا ها از شانس بیشتری برای شناساندن خود و تدارک و ارائه برنامه هایشان داشته باشند.
بسیاری از تونسی ها با وجود خشونت حملات اخیر اما نگاهشان به آینده است. زنی در بازار می گوید” ما مردمی توانا و تحصیلکرده هستیم. ما انسانهای بسیار پر تجربه ای را داریم. ما از اینکه اکنون می توانیم رهبرانمان را خود انتخاب کنیم بسیار خوشحالیم”.
بسیاری از مجسمه ها و تصویر های بن علی در مجامع عمومی به زیر کشیده شده اند و به زباله دان تاریخ سپرده شده اند. حتی مغازه داران هم تصویر های بن علی را از روی دیوار ها برداشته اند. در خیابان ها مردم علنا در باره سیاست با هم بحث و گفتگو می کنند. یکی از کارکنان سازمان توسعه تونس می گوید” من هیچگاه فکر نمی کردم همه چیز به این سرعت تغییر کند”.
آنچه که هنوز مشخص نیست نقش اسلامیست ها در کشور است. جنبش النهضه که تا کنون ممنوع بوده، اعجالتا در دولت موقت سهیم نیست. رئیس این جنبش که تا کنون در تبعید بسر می برده است، تصمیم دارد این هفته وارد تونس شود. انتظار این نمیرود که وی از جانب بخش مهمی از مردم مورد استقبال قرار گیرد. اسلامیست ها در روزهای اخیر این جمله را مرتبا از مردمی که در خیابان ها سرنگونی بن علی را جشن می گرفتند شنیدند” دهانت را ببند، این انقلاب شما نیست انقلاب ماست”.
سرنگونی رئیس جمهور تونس بن علی نمونه ای است در تاریخ دنیای عرب برای نشان دادن خشم ملتی که می تواند دیوار بتونی رژیم های خودکامه را از پایه بلرزاند.
هنوز رئیس جمهورتونس برای فرار در هواپیما ننشسته بود، که مردم قاهره جلوی سفارت تونس در قاهره از شنیدن این خبر خوش شروع به رقصیدن نمودند. مصری ها فریاد می زدند ” مبارک هواپیمائی هم برای تو رزرو کرده ایم”. البته تظاهرکنندگان با وجود اینکه تعدادشان زیاد نبود اما از ته قلب پیام مردم مصر را فریاد می زدند. رئیس جمهور حسنی مبارک از 30 سال پیش بر این کشور حکومت می کند و درست بمانند تونس رشوه خواری و اقتصاد مریض و خدشه دار کردن حقوق بشر و فقر و گرسنگی و بیکاری و گرانی در مصر غوقا می کند.
مصر تنها یکی از کشور های منطقه است که مردمش می بایست مثال مردم تونس را آویزه گوش خود کنند و به خیابانها ریخته و رژیم مبارک را سرنگون نمایند. همچنین در یمن، اردن و الجزیره هم مردم با تظاهرات های گسترده باعث نگرانی روئسای کشورشان شده اند.
بررسی های متفاوت نشان می دهند که رهبران منطقه فکر می کنند که رژیمشان برای مردم غیر قابل دست یابی است و کسی نمی تواند بر علیه آن ها کاری کند. از این روی سرنگونی رژیم تونس نمونه خوبی در تاریخ جهان عرب است.
همچنین در رابطه با مشکلات اقتصادی اکثر کشورهای عربی شرایط مساوی دارند. رشد جمعیت در این کشورها بالاست و همه جا نیمی از جمعیت زیر 30 سال است. بیکاری و بی مسکنی مشکل عمده جوانان است. درجه بیکاری بخصوص میان تحصیل کرده ها بسیار بالاست. این کشورها یا کاملا به درآمدهای صادرات نفت وابسته اند و یا به محور های ضعیف دیگری چون تروریسم بندند. یک سیستم اقتصادی واقعا همه جانبه در این کشورها وجود ندارد. بحران های سیاسی، نیاز به مواد غذائی یا سپردن کارخانه جات دولتی بدست بخش خصوصی باعث فشار به مردم می شود و همانطور که در تونس دیدیم به طغیان جوانان ختم می شود و اساس و پایه های رژیم های مستبد در این مناطق را به لرزه در می آورد.
در میان این کشورها همچنین یک وجه مشترک وجود دارد و آنهم لوازم الکترونیکی ارتباط جمعی چون انترنت و توئیترو فیس بوک و موبایل است.
سئوال دوم اینجاست که آیا انقلاب در تونس به شرایط بی قانونی در تونس کشیده خواهد شد و یا ارتش و اپوزیسیون موفق خواهند شد بسرعت برای نظم در کشور اقداماتی را برنامه ریزی کنند؟ اگر که این هرج و مرج به زودی پایان پذیرد در این صورت تونس می تواند مثال خوبی برای ناراضیان از رباط تا دمشق گردد.
آنچه که مهم است در تونس نه کودتائی رخ داد و نه تانک های آمریکائی برای آزادی وارد تونس گردیدند بلکه به طور واقعی یک انقلاب عربی رخ داد. از این روی قیام مردم تونس برای میلیون ها عرب که ده ها سال است تحت رنج و ستم و رژیم های مستبد در رنجند نمونه بسیار آموزنده ای بود. اگر که این آزمایش به کج راه رود و یا شهروندان مسئول و ارتش در روزهای آینده موفق نشوند جلوی ویران کردن ها و محاکمات از روی خشم را بگیرند در این صورت وضعیتی که در تونس به وجود خواهد آمد درست بمانند شرایط بعد از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 خواهد شد.
آنزمان برخی از جنبش های اپوزیسیون عربی که در تبعید بسر می بردند نسیم صبگاهی به آنان دمید و ابراز وجود نمودند که همچنین آنان هم چون مردم عراق روزی با کمک غربی ها مستبد ها را در کشورهای خود سرنگون خواهند نمود. آمریکائی ها در آنزمان آگاهانه گذاشتند تا عراق در وضعیتی بی قانونی و ترورغرق شود. وضعیتی که بعدها در عراق به وجود آمد مثالی وحشتناک برای اثبات این امر است.
در روزنامه الحیات در باره تونس در مقاله حزب مصری الکرامه آورده شده:” یک رئیس جمهور سرنگون می شود بدون تانک و توپ و بدون توضیحات “رهبر” جدید…. این واقعه مسئله ای جدید در تاریخ جهان عرب است. مردم تونس قیمت آزادی خویش را پرداختند (….) و مستبدان را سرنگون نموند”.
همچنین مرکز القدس برای بررسی های اردن بر این عقیده است که عرب های دیگر باید از انقلاب تونس بیاموزند. اینکه برای تغییر نسخه ای نوشته شده وجود ندارد و تغییر می تواند از طریق فراخوان و بیانیه و نظریه دادن انجام پذیرد و هر تغییری در تاریخ بشریت قیمتی برای پرداختن دارد”.
نه تنها جنبش های اپوزیسیون و اکثریت جهان عرب از سرنگونی رژیم بن علی درس گرفتند بلکه همچنین غالب رهبران عرب هم دست پاچه شدند و به حرکت افتادند ـ البته بعد از اولین شوکی که به آنها وارد شد ـ موضع خود را مشخص نمودند. برخی از آنها با مردم تونس ابراز همبستگی نمودند ـ به احتمال قوی از این روی که از این طریق از حرکات انقلابی در کشور خود جلوگیری کنند ـ وزیر امور خارجه مصر گفت که وی به خواست مردم تونس احترام می گذارد. روزنامه الوطن که به دولت سوریه نزدیک است نوشت ” هیچ رژیم عربی نمی تواند نسبت به آن چه که تونسی ها انجام دادند بی توجه باشد”.
تنها کسانی که بدون چون و چرا بن علی و خانواده اش را پذیرفتند عربستان سعودی و رئیس دولت لیبی قزافی بود.
قزافی با وجود اینکه خودش 40 سال است بر قدرت سوار است اما هنوز تا به امروز هم خود را ” رهبرانقلاب ” می داند و انقلابیون دیگر را در کنار خویش تحمل نمی کند. در مصاحبه مطبوعاتی که قزافی در شنبه شب در تلویزیون لیبی برگزار نمود گفت:” من از صمیم قلب متاسفم برای آنچه که در تونس گذشت. تونس هم اکنون از سوی باند ها اداره می شود”.
البته تنها رهبران عرب از این مسئله غافلگیر نشدند بلکه اسلامیست های منطقه هم از این حوادث جا خوردند واز حزب الله لبنان گرفته تا واعض تلویزیونی مصر يوسف عبد الله القرضاوي تلاش نمودند از قیام مردم تونس ابراز خشنودی نمایند. اما همزمان می شد ناراحتی آنها را از این که اسلامی ها نبودند که یک رئیس دولت طرفدارآمریکا را سرنگون کردند، دریافت.
لیگای عربی به گروه های تونسی فراخوان داد که آرام باشند و تا حد امکان سریع به یک اتحاد برسند. البته بیشتراز این هم نمی توان از ائتلاف کشورهائی که روئسای کشورهایشان حتی سبز هم نیستند انتظار داشت.



تونس تحت کنترل نظامی

دوشنبه ۲۷ دی ۱٣٨۹ – ۱۷ ژانويه ۲۰۱۱
تونس: زین العابدین بن علی با کلیه افراد خانواده اش کشور را به قصد مکانی نامعلوم ترک نمود. در باره جانشینش تنها حدس هائی وجود دارد.
Karin Leukefeld
Jungewelt
برگردان ناهید جعفرپور

ورق در تونس برگشته است. بعد از چهار هفته اعتراضات عمومی بر علیه بیکاری جوانان و بالا رفتن قیمت مواد غذائی، رئیس جمهور بن علی که سال های سال تنها رهبر تونس بوده است در روز جمعه به همراه خانواده اش تونس را بقصد عربستان سعودی ترک نمود.

بن علی بعنوان آخرین تلاش برای نجات قدرتش یک روز قبل از ترک تونس به تظاهرکنندگان گفت که وی به ارتش دستور داده است تا از اسلحه گرم استفاده نکنند و زندانیان را آزاد نمایند. وی اعلام نمود که در سال 2014 از سیاست کناره گیری خواهد نمود. وی گفت که رسانه ها و اتحادیه ها و احزاب در آینده می توانند آزادانه فعالیت نمایند. بن علی در مصاحبه تلویزیونی بعدی گفت که من پیام شما را گرفتم. در آینده باید دمکراسی در تونس بطور گسترده برقرار گردد. سپس وی ابراز نمود که قیمت شیر و نان و شکر پائین آورده خواهد شد و 30000 محل جدید کار ایجاد خواهد شد. شرکت هائی که 10% محل کارشان را در اختیار جوانان بگذارند به لحاظ مالیاتی به آنها ارفاق خواهد شد.

در حالیکه احزاب اپوزیسیون و سازمانهای حقوق بشری در ابتدا نسبت به این صحبت ها مثبت عکس العمل نشان دادند اما پهنه جامعه از این سخنان آرام نگشت. هزاران نفر به سوی وزارت کشور روان شدند وخواهان کنار رفتن فوری بن علی گشتند و فریاد زدند بن علی متشکریم اما دیگر برای ما بس است!

نیروهای پلیس و سربازان ارتش بسیار متفاوت به این اعتراضات عکس العمل نشان دادند. در حالیکه برخی به سوی جمعیت گاز اشک آور پرتاب نمودند و مردم را کتک زدند و دستگیر کردند اما احساس همدردی میان تظاهرکنندگان و برخی از نیروهای امنیتی هم مشاهده گردید.

بن علی آنطور که پیداست نا مطمئن از اینکه آیا پلیس و ارتش هنوز پشت او قرار دارند مجموعه دولت و پارلمان را منحل نمود و اعلام وضعیت اضطراری کرد. سپس با کلیه افراد خانواده اش در هواپیما نشست و کشور را ترک نمود. از این تاریخ ارتش کنترل فرودگاه و راه های هوائی را بعهده گرفت.

بن علی در سال 1936 که هنوز تونس تحت کنترل فرانسه بود متولد شد. وی در مدرسه نظامی فرانسه و آمریکا آموزش دید و در سازمان امنیت ارتش تونس صاحب مقام گشت. سال 1958 وی وزیر امنیت ملی تونس گشت و سال 1986 وزیر کشور و سال 1987 نخست وزیر تونس. در همان سال وی بر علیه رئیس جمهور حبیب بورقبه که در سال 1956 تونس را به استقلال رسانده بود کودتا نمود و خود رئیس جمهور گشت.
بن علی به مردم وعده دمکراسی داد و در سال 1999 اولین انتخابات ریاست جمهوری را برگزار نمود که در آن 99،44 درصد خودش رای آورد. بجای رفرم ها آزادی بیان و آزادی فعالیت سیاسی همچنان محدود تر گشت و زندانها پر از زندانیان سیاسی گشت. سال 2001 بن علی از دولت آمریکا برای مبارزه بر علیه ترور پشتیبانی نمود و بطوری خونین بر علیه اپوزیسیون مسلمان حرکت نمود.

اینکه سیاست تونس در آینده چه خواهد شد در حال حاضر ناروشن است. نخست وزیر تونس محمد الغنوشی در روز جمعه بطور موقت ریاست جمهوری را بعهده گرفت و وعده داد که تمامی رفرم های اعلام شده را به اجرا درآورد. در روز شنبه نمایندگان اپوزیسیون هم دیگر را ملاقات نمودند تا دولت موقت وحدت ملی را شکل دهند. فواد مبازا سخنگوی تا کنونی پارلمان تونس مامور گشت برای 6 ماه آینده رفرم در حق انتخابات را انجام دهد و انتخابات جدید را سازماندهی کند.

آمریکا و آلمان و فرانسه و اتحادیه اروپا به تونس اطمینان دادند که در روند سیاسی اصلاحات به تونس یاری رسانند. البته این به آسانی قابل اجرا نیست. بن علی با زور اسلحه بمدت 23 سال تمام اپوزیسیون سیاسی را خفه نمود و از کشور فراری داد. بسیاری از جوانان تونس امروز سیاستمداران تبعیدی را که اکنون به کشور بر می گردند و تلاش می کنند گوش شنوائی پیدا کنند را نمی شناسند. یکی از چهره های معروف اپوزیسیون اسلامی رشید ال غنوشی است که رهبر النهضة اسلامی است که تا کنون ممنوع بوده است. الغنوشی از سال 1993 در لندن در تبعید بسر برده است و در دنیای اسلامی عرب یکی از سخت ترین دشمنان سیاست آمریکا به حساب می آید و خواهان رفرم در اسلام و برقراری دمکراسی و حقوق بشر است. روز یکشنبه الغنوشی اعلام نمود که به تونس بازخواهد گشت و برای گرفتن وظایف دولتی آماده است.

رسانه های عربی حدس می زنند که کمال مرجانه یا احمد نجیب الشابی بنیان گذارحزب دمکراتیک مترقی، می توانند جانشین بن علی گردند. مرجانه به حزب دولتی ” ار س د” تعلق دارد و در زمان بن علی وزیر دفاع و وزیر امور خارجه تونس و قبلا نماینده تونس در سازمان ملل بوده است. نجیب الشابی با وجود فشار اما تونس را ترک نکرده است. محمد الغنوشی اقتصاددان ونخست وزیر تا کنونی برعکس بقیه سابقه سیاسی چندانی ندارد. رسانه ها گزارش می دهند که در سال های گذشته وی قصد داشته است که وارد بخش اقتصادی تونس گردد.