رهبران عربی در تنگنا قرار گرفته اند

جوانان سنگربندی می کنند
يکشنبه ۲۶ دی ۱٣٨۹ – ۱۶ ژانويه ۲۰۱۱
تهیه گزارش ناهید جعفرپور
برای بسیاری از رهبران عربی سال 2011 بسیار بد آغاز گردیده است. در مصر مسیحیان به خیابانها گسیل شده اند. در الجزیره و اردن جوانان بر علیه قیمت های بالا و بیکاری به اعتراض پرداخته اند. و در تونس رئیس جمهور بن علی کشور را به جائی نامعلوم ترک می کند. ده ها هزار نفر در تونس به خیابان ها ریخته اند.

قدرتمندان در تونس، الجزیره، قاهره وعمان با وجود اینکه بر علیه اسلامی های رادیکال نسخه ای همسان را پیدا نموده اند اما در برابر جوان های خشمگینی که اکنون بر علیه آنها به خیابان ها گسیل شده اند هیچ راه چاره ای ندارند. امروز جمعه تظاهرکنندگان خشمگین در برابر وزارت کشور تونس که سمبل دولت پلیسی است به مارش پرداختند.
در اردن با وجود اینکه دولت در این هفته بعد از موج اعتراضات شدید اعلام نمود که قیمت ها تحت کنترل قرار خواهد گرفت اما امروز هزاران نفر بر علیه دولت سمیر الرفاعی به تظاهرات پرداختند و خواهان برکناری دولت وی گشتند.
رئیس دولت در روز 5 شنبه در سخنرانی اش گفت” ما به حقوق شهروندان احترام می گذاریم که عقیده خود را در چارچوب قانون طرح نمایند. ما می فهمیم که آنها در زیر فشار های اقتصادی رنج می کشند”. اما وی همزمان ملت را تهدید نمود و گفت ما ازمنافع کشور و مردم پاسداری می کنیم و از این منافع در مقابل هر کسی دفاع می کنیم که بخواهد از شرایط سوء استفاده کند و به دارائی های شخصی و عمومی لطمه بزند”.
تظاهرکنندگان که عمدتا از اقشار تهیدست جامعه می باشند به اپوزیسیون اخوان المسلمین تعلق ندارند و متحدا به همراه اتحادیه های کارگری برای این یکشنبه فراخوان تظاهرات بزرگی را برای رفرم های سیاسی اعلام نموده اند.
در تونس پریزیدنت بن علی از سوی مردم آنچنان تحت فشار قرار گرفته است که کشور را به جائی نامعلوم ترک نموده است. مردم خواهان انتخابات جدید گشته اند.
ناآرامی های اجتماعی هفته گذشته در تونس نه تنها رهبران این کشور و رهبران کشور های عربی را به واهمه انداخته است بلکه اروپائی ها را هم دست پاچه و بیمناک نموده است. زیرا که بیکاری و رشوه خواری در کشورهای جنوب دریای مدیترانه باعث می شود که همواره تعداد بیشتری از جوانهای عرب بی چشم انداز و ناامید شانس خویش را بعنوان مهاجرغیر قانونی در اسپانیا، ایتالیا، آلمان، بلژیک و کشورهای دیگر اروپائی جستجو کنند.
نمونه نارضایتی منطقه هم اکنون کشوری چون تونس شده است که مردمش در 20 سال گذشته در امور سیاسی بر خلاف بسیاری از ملت های عربی دخالتی ننموده است. کمی بعد از اولین اعتراضات قدرتمند در تونس این موج به الجزیره هم کشیده می شود و در آنجا هم جوانان خشمگین به خیابان ها می ریزند.
در روزنامه مصری مستقل الشروک روز جمعه آمده است” مثال تونس به شهروندان سایر کشورهای عربی و سایر کشورهای جهان نشان می دهد که اگر آنها خود را بهتر سازماندهی نمایند و فعال تر بشوند می توانند به خواست های خویش دست یابند البته شرطش این است که آماده باشند قیمت این مبارزه را بپردازند”.
در مصر و اردن هم مشکلات درست بمانند تونس و الجزیره است. بیکاری جوانان بسیار بالاست. قیمت انرژی و مواد غذائی روز بروز افزایش می یابند. رشوه خواری و اقتصاد مریض و باندبازی و فساد و تبهکاری رهبران عاملی است که نمی گذارد تا تهیدستان از رشد اقتصادی بهره برند. آنچه که تونس و کشور پادشاهی اردن را از مصر متفاوت می سازد این حقیقت است که نسل جوان در کشور تونس و اردن بهتر می تواند خود را بیان کنند تا جوانان کنار نیل که افزون بر همه تحت وضعیت فاجعه بار آموزشی در این کشور رنج می برند.
اسلامیست ها اما اینبار دیگر نیروی محرکه اعتراضات نیستند. بلکه برعکس چه احزاب اسلامی و چه گروه های شبه نظامی از این ناآرامی های اجتماعی درست بمانند رهبران غافلگیر گشته اند. برخی از آنها تلاش می کنند که بطوری یاس آور خود را سوار بر اعتراضات کنند اما تا کنون از هیچ شانس و موفقیتی برخوردار نشده اند.
در سایت مسلمانان مغرب در این هفته از سوی القاعده فراخوانی منتشر شده است که در آن القاعده گفته است:” شما چیزی برای از دست دادن ندارید. پسران خود را نزد ما بفرستید تا ما به آنها آموزش بدهیم که چگونه با اسلحه کار کنند. در این صورت شما می توانید بر علیه صیهونیست ها و مسیحی ها مبارزه کنید. زیرا که آنها رهبران رشوه خوار و متقلب شما را پوشش می دهند”.
رئیس دولت تونس زین العابدین بن علی در هفته گذشته در مصاحبه ای تلویزیونی گفت که وی از نیروهای امنیتی خود خواسته است که عقب نشینی کنند و به وزیر کشور دستور داده است تا از تیراندازی به تظاهرکنندگان خودداری شود. همزمان وی گفت که اقدامات کافی برای پائین آمدن قیمت مواد ضروری زندگی و همچنین برداشتن سانسور سایت های انترنتی انجام داده است ودرست بعد از سخنرانی وی برخی از سایت ها چون یوتوپ مجددا قابل دسترسی شدند. وی که 75 ساله است در این مصاحبه اعلام نمود که در انتخابات بعدی که سال 2014 است شرکت نخواهد نمود.
اعتراضات که در آغاز بر علیه بیکاری و گرانی جهت گیری داشت از هفته اخیر بر روی بر کناری رژیم بن علی که از 23 سال پیش مستبدانه بر این کشور حکومت می کند، متمرکز شده است.



شورش در الجزیره بخاطر بیکاری، فقر، بی مسکنی و افزایش قیمت ها

تهیه و ترجمه گزارش ناهید جعفرپور

پنج‌شنبه ۲٣ دی ۱٣٨۹ – ۱٣ ژانويه ۲۰۱۱

خشم در باره بیکاری و فقر و افزایش قیمت ها در الجزیره هم دامنه اعتراضات قدرتمندی را در بیشماری از شهرهای این کشور گسترده نموده است. دراین اعتراضات میان جوانان و نیروهای پلیس جنگ در گرفته است.

از دوماه پیش در مجموعه شمال شرقی الجزیره اعتراضات و زدوخوردهای خیابانی ادامه داشته است. بعد از اینکه این ناآرامی ها در ابتدا در منطقه بربر آغاز گشت اما بسرعت به سایر نقاط هم کشیده شد. طبق گزارش خبرگزاری ها تظاهرکنندگان در سایر کشورهای عربی فریاد می زدند ” :
“Nous sommes tous des Kabyles”
به معنی ما همه اهل کابیلا هستیم. خبرگزاری های مستقل اعلام نموده اند که تا کنون صدها انسان در این اعتراضات کشته و هزاران نفر زخمی شده اند.
از سال 1962 که الجزیره استقلال خویش را بدست آورد، بربرها اقلیتی بودند که یک سوم جمعیت الجزیره را تشکیل می دهند. آنها برای حق استفاده از زبان مادری اعتراضات بسیاری تا کنون نموده اند. اما این اعتراضات اجتماعی اخیر کاراکتر اجتماعی گسترده تر از اعتراضات تا کنونی داشته است. خشم در باره بیکاری ” رسما 30%” و غیر رسمی در حدود 80% جوانان بیکار و فقرروبرشد و افزایش قیمت ها ، بی مسکنی غمناک و.. تم هائی هستند که باعث اعتراضات اخیر گشته اند.
از ماه آپریل که دانشجوئی در یک ایستگاه پلیس به قتل رسید، جوانان اعتراضات خیابانی خویش را آغاز نمودند. در یک تظاهرات که از سوی سازمان های بربر در ماه مه 2010 سازماندهی شده بود در حدود 20000 نفر شرکت نموده بودند. سپس زمانی که تظاهرات به سایر نقاط کشیده شد در تظاهرات بعدی در پایتخت که 31 ماه مه انجام شد 200000 انسان بطور صلح آمیز به اعتراض پرداختند. تظاهرات بزرگ بعدی در 14 جون 2010 اعلام گردیدکه در آن بیش از نیم میلیون مردم الجزیره شرکت نمودند. این تظاهرات بزرگترین اعتراض عمومی الجزیره از زمان استقلال این کشور بود.
در تظاهرات های قبلی تظاهرکنندگان تلاش نمودند خواسته های خویش را به قصر ریاست جمهوری برسانند اما نیروهای پلیس راه را بسته و با گاز اشک آور به آنان حمله نموده و صدها نفر را دستگیر نمود. در میان دستگیر شدگان بسیاری تیر خورده بودند و زخمی بودند و طبق گزارش بیمارستانها می بایست 400 زخمی مورد مداوا قرار گیرند. دو روز بعد دولت با نام ” نیت خوب” 350 نفر را که دستگیر شده بود آزاد نمود. اما طبق گزارش لوموند دیپلماتیک 110 نفر که نه در بیمارستانها و نه در زندان بسر می بردند هنوز هم مفقود می باشند.
در ادامه تظاهرات های گذشته اکنون در بخش فقیر نشین پایتخت الجزیره گروه های جوانان تا روز دوشنبه با سنگ و بطری به پلیس حمله می کردند. پلیس بر علیه تظاهزکنندگان گاز اشک آور و ماشین فشار آب استفاده نمود. همچنین در غرب کشور زد و خورد میان پلیس و جوانان در جلوی ساختمانهای دولتی تا دیروز ادامه داشت.
صحنه های مشابه طبق مشاهده ژورنالیست ها در بخش سواحل غربی اوران میان جوانان و پلیس در جریان بوده است.
هاشمی وزیر جوانان در باره این ناآرامی ها می گوید:” خشونت هیچگاه نتیجه ای نداشته است”. وزیر بازرگانی مصطفی بن بادا روز شنبه شورای مجلس را برای اقدامات لازم فراخواند.
خشم اعتراض کنندگان با افزایش بیحد قیمت ها از آغاز سال نو مسیحی شعله ور گردید. بالا رفتن قیمت مواد اولیه زندگی و مواد اولیه غذائی در این کشور نوک تیز حمله اش زندگی بیکاران و تهیدستان این کشور است. طبق گزارش صندوق بین المللی پول 75 درصد مردم الجزیره زیر 30 سال قرار دارند و 20 درصد بیکاری وجود دارد.
طبق گزارش اتحادیه های کارگری الجزیره تجار و سازندگان کالا ها در ابتدا قیمت مواد اولیه غذائی را 20 تا 30 درصد افزایش داده اند و از همه مهمتر قیمت شکر و روغن افزایش داده شده است.
در این رابطه سازمان زراعت و تغذیه سازمان ملل متحد در روز جمعه گذشته نگرانی خویش را از بالا رفتن قیمت ها در شش ماهه گذشته در سرتاسر جهان اعلام نمود.
عبدل رضا عباسیان کارشناس این سازمان در پاریس گفت :”قیمت مواد غذایه اولیه در بالاتریت درجه خود از سال 1990 قرار دارد. این افزایش قیمت ها واز همه مهمتر بالا رفتن قیمت گندم میلیون ها انسان در جهان را مورد خطر جدی قرار داده است.
از آغاز این اعتراضات اخیر قدرتمند در الجزیره بسیاری زخمی و تعدادی به قتل رسیده اند. وزیر کشور الجزیره در روز شنبه 8 ژانویه در تلویزیون این کشور گفت او کشته شدن سه جوان را تائید می نماید. طبق گزارش های دولتی تا کنون 400 نفر زخمی کشته اند که در میان آنها تعدادی پلیس قرار دارد. اما آمار غیر رسمی تعداد کشته شدگان را بیشتر و تعداد زخمی ها را بیش از هزار نفر اعلام نموده اند.
در اولین عکس العمل رسمی دولت نسبت به این اعتراضات دولت اعلام نمود که موقتا قیمت روغن و شکر پائین خواهد آمد. همچنین دولت اعلام نمود که افزایش قیمت ها در رابطه با مالیات واردات و مالیات بر کالا ها قرار دارد.
طبق گزارش وزیر کشور در تظاهرات های روزهای گذشته 763 پلیس زخمی شده اند. بیش از 1000 نفر تا کنون دستگیر شده اند. دولت گفته است که عاملین ناآرامی محاکمه خواهند شد. طبق گزارش خبرگزاری های دولتی الجزیره تا کنون تاسیسات دولتی چون بانک ها و تاسیسات پست و تلگراف مخروبه شده اند.
اطلاعات مستقل از الجزیره به سختی خارج می شود. در این کشور سانسور رسانه ها با قدرت در جریان است و رسانه مستقل وجود ندارد و اگر داشته باشد مورد فشار و دستگیری و… قرار دارند. سازمان گزارشگران بدون مرز تونس در لیست کشورهای برای آزادی مطبوعات از میان 178 کشور تونس را در ردیف 164و الجزیره را در ردیف 133 قرار داده است.




تظاهرات های گسترده در تونس و الجزیره

جمع آوری گزارش و ترجمه ناهید جعفرپور
چهارشنبه ۲۲ دی ۱٣٨۹ – ۱۲ ژانويه ۲۰۱۱

در اعتراضات روزهای اخیر تونس که بر علیه شرایط زندگی و بیکاری در جریان است تا کنون 70 نفر انسان جان خویش را از دست داده اند. مبارزات خیابانی دامنه خویش را تا الجزیره کشورهمسایه تونس کشانده است.

درتونس مردم به خیابان ها ریخته اند تا برعلیه بیکاری و بالا بودن قیمت ها به اعتراض بپردازند. همه جا سنگ، شیشه و کوکتل مولوتوف در حال پرتاب شدن بسوی نیروهای پلیس است.
درصحنه های این کشتارخیابانی که روزهاست در بسیاری از شهرهای تونس در جریان است، جوانان خشمناک فریادمی زنند:” به فشاروستم خاتمه دهید” و ” رفاه را در کشور تقسیم کنید”. پلیس با دست های آهنی رئیس دولت زین العابدین بن علی بسوی جوانان تیراندازی می نماید.

در این شورش اجتماعی آنطور که پیداست تعداد بسیاری انسان بیش از آنچه دولت اعلام نموده است بقتل رسیده اند. سازمان حقوق بشر بین المللی در روز سه شنبه در پاریس اعلام نمود که حداقل 35 نفر از آخر هفته به این سوی بقتل رسیده اند. این در حالی است که منابع داخلی تعداد کشته شدگان را 70 نفر اعلام نموده اند.

دولت تونس در آخر هفته گذشته در ابتدا از 14 کشته صحبت نمود. اما محمودی عضو اتحادیه کارگری طبق آراء کارکنان بیمارستانها اعلام نموده که تنها در غرب این کشور بیش از 50 نفر کشته شده اند.
وی می گوید:” در این منطقه همه چیز به هم ریخته است خانه ها و مغازه ها مخروبه شده اند. پلیس عقب نشینی کرده است و در روی پشت بام ها باریگاد درست شده است.

ماخذ دیگری که می خواهد ناشناخته بماند خبر می دهد که پرستاران بیمارستان غرب کشور از 68 کشته اطلاع داده اند. کشته شدگان توسط گارد ویژه و نیروهای پلیس به قتل رسیده اند. بیمارستانها بمدت یکساعت کار خود را در اعتراض به کمبود کنسرو خون تعطیل نمودند تا بدین وسیله توجه عموم را به شمار زخمیان جلب نمایند.

دولت در دوشنبه گذشته تمامی مدارس و دانشگاه ها را تعطیل نمود. وزیر فرهنگ تونس اعلام نمود که به لحاظ اتفاقاتی که در تاسیسات آموزشی رخ داده است این تاسیسات تا اطلاع ثانوی تعطیل می باشند. دولت اعلام نمود که قبل از بازگشائی تاسیسات آموزشی می بایست مسئولین آشوبگری دستگیر گردند.

تونس که بعنوان محیطی زیبا برای مسافران تعطیلات تابستانی و زمستانی معروف است حال با شکافی عمیق روبروست. بسیاری از اروپائی ها که بدنبال ماجراجوئی هستند با علاقه به این کشورآفریقا شمالی پرواز می کنند. تنها از آلمان که سومین شریک تجاری حکومت بن علی در جهان است در سال نیم میلیون نفربه تونس پرواز می کنند. اتحادیه اروپا که مهمترین شریک اقتصادی و متحد سیاسی تونس است تا کنون در باره فشار به مردم این کشور وهمچنین این اعتراضات قدرتمند سکوت نموده است. نایب از حزب اپوزیسیون تونس می گوید:” پلیس ها حتی به تشیح جنازه ها هم تیراندازی می کنند”. آنطور که پیداست صدها زخمی وجود دارد و همچنین دستگیری های جمعی در حال جریان است.
تهیه اطلاعات مشکل است. زیرا که تونس رسانه مستقل ندارد و ژورنالیست ها مورد تعقیب قانونی قرار می گیرند و دستگیر می شوند. همچنین جلوی رسانه های خارجی هم گرفته می شود و یا اجازه سفر به آنها داده نمی شود. دولت جلوی پخش عکس ها و گزارشات در باره این شورش خونین را می گیرد. در گزارشی از سفارت آمریکا در روزنامه لوموند دیپلماتیک آمده که رژیم تونس سازماندهی مافیائی دارد.

خودکشی در ملع عام
در شهر شمال تونس پسری جوان که انفورماتیک می خواند در میدان تره بار خود سوزی می کند. دلیل این خودسوزی نبودن چشم انداز در زندگی این جوان بوده است در ضمن وی از سوی کارگزاران رژیم تونس که از 23 سال پیش زندگی را بر نسل جوان این کشور تنگ و سخت نموده است، مورد اذیت و آزار قرار گرفته است.

مرگ این جوان باعث گسترش اعتراض در تمامی کشور می گردد. از این به بعد بیشماری از نسل جوان در ملع عام دست به خودکشی وخودسوزی زدند. درتونس در حدود دوسوم از 10،5 میلیون سکنه جوان تر از 30 سال می باشند. بیکاری رسما 13درصد اعلام شده است. در میان بیکاران تحصیلکرده ها از آمار بالائی برخوردارند. آمار غیر رسمی بیکاری دوبرابر آمار رسمی تخمین می شود. اپوزیسیون که از خارج از کشور عمل می کند خواهان برکناری بن علی می باشد.
شورش جوانان خشمگین به کشور همسایه تونس یعنی الجزیره هم کشیده شده است. کشوری که در آن شرایط اجتماعی و فقر و بیکاری بسیار وخیم تر از تونس است. تا کنون 5 کشته و 1000 زخمی در الجزیره اعلام گشته است.




یادمان رزالوگزامبورگ و کارل لیبکنشت امسال با خواست های روز سیاسی آمیخته می شود

مصاحبه با: Jasper Oelze
و Paul Meißner
Claudia Wangerin
برگردان ناهید جعفرپور
پرسش: شما برای یادمان رزا لوگزامبورگ/لیبکنشت برای یکشنبه آینده تظاهراتی را فراخوانده اید. بنظر شما کدام یک از خواست های سیاسی امروز مهمترین می باشند؟
جاسپر اولسه: هدف اصلی گروه اشپارتاکوس این بود که جنگ را خاتمه دهد. این مسئله بزرگترین ارثیه رزالوگزامبورگ و لیبکنشت بود و این پرسش یعنی جنگ و صلح امروز در مرحله نخست قرار دارد. ارتش آلمان در افغانستان مستقر است و جنگی بر علیه ایران می تواند خیلی سریع اتفاق بیافتد.

پاول مایسنر: من هم بعنوان فعال ضد جنگ همین نظر را دارم زیرا که من بیکاری و سردی اجتماعی را در اطراف خودم تجربه کرده ام و انسانهائی را که به آن دچار هستند می شناسم.
پرسش: در ضمیر آگاه مردم آلمان انهدام خدمات اجتماعی و ترس از موجودیت اقتصادی نقش بزرگی را بازی می کند: برای مثال جنگ در افغانستان. چپ ها چگونه می توانند مردم بیشتری را در تظاهرات بسیج نمایند؟
پاول مایسنر: چپ ها پاسخ های روشن برای مشکلات اجتماعی دارند اما بخشا در این موقعیت قرار ندارند که این مشکلات را بطور روشن فرموله کنند. اگر کسی از من بپرسد که چرا باید به این تظاهرات بروم؟ من خواهم گفت که هر کسی از این حق پایه ای برخوردار است که برای مسئله ای که برایش مهم است اعتراض نماید. موضوعی را که ما مطرح می کنیم مسئله ای است که به هر کسی ربط پیدا می کند. غالبا آدمهائی در این تظاهرات شرکت نمی کنند که نه در انتخابات شرکت می کنند و نه معمولا در تظاهرات ها شرکت می کنند.
پرسش: عکس این مسئله هم وجود دارد یعنی انسانهائی که سیاسی فکر می کنند و در تظاهرات ها شرکت می کنند اما آگاهانه به انتخابات نمی روند زیرا که احساس می کنند هیچ حزبی نماینده آنها نیست. نظر شما چیست؟
پاول مایسنر: اینکه احزاب در این فاصله همه در یک مسیر حرکت می کنند را من رد نمی کنم. اما هنوز هم تفاوت های اساسی وجود دارد. در انتخابات شرکت نکردن تنها به حزبی کمک خواهد نمود که ما کمتر از همه طالب آن هستیم. برای من نتیجه یک انتخابات که همه کسانی که حق رای دارند در آن شرکت می کنند مهم است. اما طبیعتا انتخابات تنها کافی نیست. اگر انسان بخواهد تغییرات به وجود آورد فشار از خیابان هم بسیار مهم است. شاید بنظر عجیب بیاید اما بنظر من کسی که مبارزه می کند می تواند ببازد اما کسی که مبارزه نمی کند از همان اول باخته است و تم هائی که مطرح می کنیم تم هائی است که به عموم ربط دارد. این تظاهرات تنها یک تظاهرات ضد جنگ نیست بلکه همچنین تظاهراتی است بر علیه دشمنی با بیگانه و برای حق پناهندگی و برعلیه بیکاری و بر علیه به حاشیه پرتاب کردن انسانها.
مهم این است که انسان خود را تحت تاثیر آدمی مثل سارازین قرار ندهد وبی تفاوت که این انسانها از کجا می آیند تلاش کند با تمامی انسانها کنار بیاید. در واقع این خود اساس زندگی مشترک است. در غیر این صورت احتیاجی نیست که در باره جوامع موازی تعجب نمود.
جاسپر اولسر: برای مثال در این تظاهرات گروه های چپ ترک هم همراه ما هستند. بیش از 300 انسان و سازمان تا کنون فراخوان تظاهرات را امضا نموده اند. همه نسل ها در این تظاهرات وجود دارند. مثل گروه های انتفازه جوان تا نسل من. این تظاهرات محلی است برای اینکه چپ ها در باره پرسش های اساسی با هم تبادل نظر نمایند. روز قبل از تظاهرات کنفرانس رزالوگزامبورگ در اورانیا برگزار می گردد.
پاول مایسنر: کارل و رزا نشانه تغییرات در آلمان می باشند. برای آلمانی دیگر که عدالت اجتماعی و صلح در آن وجود دارد. از این روی کشتن این دو تن غیر منتظره نبود.
جاسپر اولسر: این مبارزات انقلابی چپ عکس العمل خار در چشم بودند. ” رهبرانشان را بکشید” شعار تهیج کننده بر علیه رزا و کارل بود و هردوی آنها در ژانویه 1919 بقتل رسیدند.
پرسش: رهبریت سوسیال دمکرات ها از این مسئله پشتیبانی نمودند.
جاسپر اولسر: کارل و رزا توسط سوسیال دمکرات ها بقتل نرسیدند. بسیاری از اعضای آنها وقتی از این قتل آگاه شدند گریه کردند.
پرسش: شما خودتان چگونه به سوسیال دمکرات ها پیوستید؟
جاسپر اولسر: 1945 من هنوز 18 سالم نبود و از زندان آزاد شدم با این انگیزه که ” هرگز فاشیسم، هرگز جنگ” نباشد. من آنزمان طبق سنت عضو سوسیال دمکرات ها شدم. خانه پدریم همه سوسیال دمکرات بودند. مادرم بعد می خواست عضو حزب کمونیست بشود. اما در دفتر حزب کمونیست در وانس لبن به او گفته شد ” در حزب سوسیال دمکرات باقی بمان. ما می خواهیم از تاریخ درس بگیرم. ما می خواهیم متحد بشویم. این یک پیمان از بوخن والد است. کسانی که در زندانها بودند این پیمان را با هم بستند”.
پرسش: رهبران سوسیال دمکرات امروز از یک اتحاد اجباری صحبت می کنند. بنظر شما در آنزمان مقاومت ها تا چه اندازه شدت داشتند؟
جاسپر اولسر: روند اتحاد برای من که 18 سالم بود مسئله ای مشکل بود. اکثریت آماده بودند این قدم را بردارند. اما من بعنوان جوان ترین فرد گروه محل خودم تا نیمه شب با سوسیال دمکرات های 40 یا 50 و 60 ساله بحث می کردم. کسانی که غالبا در مقابل کمونیست ها محتاط بودند. یک کمونیست قدیمی که در نزدیکی ما زندگی می کرد و مدتی طولانی در مقر های آدم سوزی بسر برده بود با من رابطه برقرار نمود و طرح بحث هائی را برای من آماده نمود. سپس ما با مسئله ای روبرو شدیم که اصلا انتظار نداشتیم: صندوق دار اصلی سوسیال دمکرات ها کمی قبل از اتحاد با پسرش و صندوق پول به آلمان غربی فرار نمود.
پرسش: فرق این تظاهرات با تظاهرات های آنزمانی آلمان شرقی در کجاست؟
جاسپر اولسر: من در تمامی تظاهرات های آنزمانی آلمان شرقی شرکت نمودم. آنزمان من اصلا خوشم نمی آمد که در محل یادبود رزا و کارل می بایست از کنار اعضا و دفتر سیاسی و کمیته مرکزی حزب ” اس ای د ” بگذریم و اینکه آنها جلوی کسانی را سد کرده بودند که ما در واقع رفته بودیم تا از آنها قدردانی کنیم و به آنها احترام بگذاریم. مردم به آنها دست تکان می دادند در حالی که ما می خواستیم در مرحله نخست به کارل و رزا احترام بگذاریم و نه به کمیته مرکزی حزب.
در یکی از آن تظاهرات ها من نوه ام را در بغل داشتم او در آنزمان خیلی خردسال بود و می خواست که من اورا به توالت ببرم. از این روی من مجبور شدم برای کمی از تظاهرات بیرون بروم ـ اما دیگر بعد از بازگشت نگذاشتند وارد تظاهرات بشوم و گفته شد برای محافظت از کمیته مرکزی کسی که خارج شد حق ندارد دوباره وارد تظاهرات شود. این حفاظت که کاملا دگماتیک بود برای من دیگربا اساس تظاهرات رابطه ای نداشت و به این دلیل با نوه ام به خانه برگشتم و تظاهرات برای من دیگر تمام شده بود.
پاول مایسنر: البته نباید بیش از حد به این مسئله پرداخت. بله مسلما ناراحت کننده بود اما از سوئی هم نیاز به برقراری امنیت هم قابل قبول بود. ما نباید شرایط آنزمان را در جنگ سرد فراموش کنیم.
جاسپر اولسر: بله این بخشی از مسئله بود و مسلما این مسئله باعث نشد که من دیگر به تظاهرات ها نروم و همواره در تظاهرات های دیگر شرکت نمودم.
پرسش: در سال 1990 در حدود صدهزار انسان در تظاهرات شرکت نمودند و با وجود این که آلمان شرقی در حال انحلال بود و دیگر کسی وظیفه ای اجتماعی از بالا دستور گرفته شده را نداشت اما این تعداد انسان در تظاهرات شرکت نمودند آیا شما هم از شرکت این همه انسان متعجب بودید؟
جاسپر اولسر: این تظاهرات نشان داد که برخی از روی اعتقاد صادقانه شرکت نموده بودند و علاقه سیاسی آنزمان بسیار زیاد بود زیرا کسی دیگر نمی دانست که چگونه باید ادامه داد. من خودم آنزمان هم برای اهداف همیشگی ام و برای ایده های پایه ای کمونیستی ام و برای حفظ صلح تظاهرات نمودم. آلمان شرقی کوچک نقش بزرگی در حفظ صلح بازی نمود. برای من این مسئله تغییری ضد انقلابی بود البته این تنها بخاطر عملیات نظامی آلمان نبود زیرا که دیدیم که بعد ها این مسئله در آلمان امری کاملا عادی شد.



قتلهای دولتی در عراق

دوشنبه ۲۹ آذر ۱٣٨۹ – ۲۰ دسامبر ۲۰۱۰
Karin Leukefeld
برگردان ناهید جعفرپور
صدها اعدام در عراق. دولت وعده مدرنیزه شدن را می دهد و برای این میلیون ها یورو از آلمان دریافت می نماید

از اوت سال 2005 به این سو 257 نفر انسان در عراق اعدام شده اند که در میان آنها شش زن قرار دارد. این گزارش در روز 5 شنبه از سوی سایت میدل است ( خاورمیانه) در شکل یک مصاحبه که با بوشو ابراهیم معاون وزارت دادگستری عراق انجام شد درج گردید.
بعد از سرنگونی صدام حسین در سال 2003 در ابتدا قانون اعدام لغو گردید اما بعدا در قانون اساسی ای که سال 2005 تصویب شد قانون اعدام مجددا در دستور قرار گرفت. معاون وزیر برای سال 2009 تعداد اعدام شدگان را 124 نفر اعلام نموده است که در میان آنها 4 زن قرار دارند و همچنین گفته است که این اعدام ها در سال 2010 نسبت به سال 2009 افت داشته است. ( 107 نفر در سال 2010).
طبق گزارش وی مجازات اعدام در عراق برای جرائم زیر انجام می پذیرد: قتل، تروریسم، آدم ربائی، تجارت با مواد مخدر و جنایت بر علیه انسانیت…..
به گفته وزارت کشور عراق در حال حاضر در حدود 835 نفر زندانی در انتظار اعدام نشسته اند که در میان آنها وزیر خارجه اسبق طارق عزیز می باشد.
طبق قانون اساسی باید هر اعدامی از سوی دفتر رئیس دولت تائید گردد. در مورد 37 نفری که همین اخیرا کاندید اعدام هستند بگفته بوشو ابراهیم مجوز از سوی رئیس دولت صادر شده است و این 37 نفر هر لحظه می توانند اعدام شوند.
از آنجا که رئیس جمهور عراق جلال طالبانی بر علیه قانون اعدام است و به این خاطر هیچ حکم اعدامی را امضا نمی کند، به این لحاظ احکام اعدام تا کنون از سوی یکی از معاونانش امضا گردیده است.
نخست وزیر اسبق و کنونی عراق نوری المالکی بر خلاف رئیس جمهور طرفدار قانون اعدام است. شبه نظامیان تحت فرمان وی همانطوری که در ماه آپریل 2010 فاش گردید در یک زندان سری در فرودگاه اسبق عراق در بغداد بیش از 400 زندانی را حبس نموده و شکنجه داده اند. مالکی در آنزمان گفت که اطلاعی از این موضوع نداشته است.
در 33 زندان عراق که تحت نظارت وزارت دادگستری قرار دارند، طبق اطلاعات معاون وزیر تا سال 2015 باید طبق استاندارد های بین المللی تعمیرات انجام پذیرد.
در عراق زندان ها در گاتاگوری های مختلفی قرار دارند. به مفهوم اینکه زندانها در رده های متفاوت برخا زیر نظر وزارت کشور و برخی وزارت دادگستری و دیگری تحت نظارت وزارت دفاع می باشند.
همچنین دولت منطقه کرد نشین شمال عراق هم زندانهای خاص خود را دارد. زندانیان در ابتدا بعد از محکومیت نهائی تحت نظر وزارت دادگستری قرار می گیرند. در حال حاضر در زندانهای رسمی عراق 24783 نفر زندانی وجود دارند که در میان آنها 130 نوجوان و 341 زن بسر می برند. شکنجه و تحقیر انسانها در زندانها طبق گزارشات سازمانهای حقوق بشر و خانواده زندانیان از کارهای روزمره زندانهای عراق است.
با این وجود دولت آلمان از سیستم قضائی عراق در فضای کمسیون قضائی اتحادیه اروپا برای عراق دفاع نموده و آنرا نه تنها پشتیبانی مالی می نماید بلکه آموزش قاضی و نیروی پلیس و کارمندان مسئول اجرای جرائم را هم بعهده این کمسیون قرار می دهد.
در فاصله سال 2005 تا 2010 این کمک های اتحادیه اروپا تحت قانون حفظ حقوق بشر و پرنسیب های مدنی 40 میلیون یورو سرمایه در اختیار دولت عراق قرار داده است. این مبلغ هم اکنون آنچنان افزایش یافته است که تنها برای اولین دوازده ماهه طبق طرح ریخته شده در ماه جون 2010 این کمسیون برای مدت دو سال ، 17 میلیون دیگر اضافه خواهد شد.



باز هم اعتصاب عمومی در یونان

شنبه ۲۷ آذر ۱٣٨۹ – ۱٨ دسامبر ۲۰۱۰
Heike Schrader, Athen
Jungewelt
برگردان ناهید جعفرپور
هفتمین اعتصاب عمومی در یونان چهارشنبه گذشته سرتاسر یونان را فلج نمود. تمامی هواپیما ها در باند پرواز باقی ماندند و کشتی ها از حرکت بازداشته شدند و رفت و آمد قطار ها متوقف گردید. رفت و آمد وسائل حمل و نقل عمومی در شهر آتن از کار افتاد و اگر حرکتی هم وجود داشت تنها برای حمل و نقل اعتصابیون بسوی تظاهرات های مرکز شهر انجام پذیرفت.

مدارس، ادارات، بانکها و دانشگاه ها بسته شدندو در بیمارستانها تنها موارد اضطراری پذیرفته شدند. همچنین کارگران شرکت های بزرگ تولیدی و شرکت های بزرگ ساختمانی کار خویش را متوقف ساختند.
دلیل این اعتصاب عمومی جدید و همچنین اعتصابی که در اوائل هفته در بخش های بیشماری آغاز گشت، دسته ای از اقداماتی است که روز سه شنبه در مجلس با آراء کسانی که دولت را در دست دارند تصویب گردید. با این اقدامات از نو مزدبگیران کشور به سوی خزانه دولت فراخوانده می شوند.
در حالیکه سرمایه داران با تقلیل پرداخت مالیات به سود روبرو می شوند و مالیات به سود آنها از 24 درصد به 20 درصد تقلیل می یابد، مالیات بر درآمد ها 13 درصد افزایش می یابد و تمامی کارمندان و مزدبگیران که بیش از 1800 یورو درآمد ناخالص ماهانه دریافت می کنند شامل این قانون می شوند. تمامی کارمندان بخش های نیمه دولتی چون شرکت های مهم آب و برق و تلفن و ارتباطات جمعی و اتوبوس های شرکت واحد و ارتباطات دور و نزدیک حمل و نقلی همه و همه می بایست اگر بیش از 1800 یورو در ماه درآمد ناخالص دارند 10 درصد درآمد خود را باید به خزانه دولت بعنوان مالیات بر درآمد برگردانند. قلب این قانون از بین بردن حقوق قانونی پرداخت دستمزدهاست. در آینده شرکت ها از این امکان برخوردارند که خود قوانین پرداخت حداقل دستمزد ها را درون بخش خود تعیین نمایند.
در سال گذشته بیکاری در یونان از 9،6 به 12،6 درصد افزایش یافته است و کاملا 20 درصد ساکنین یونان زیر خط فقر زندگی می کنند.
تنها در آتن ده ها هزار نفر اعتصابی در سه گردهمائی تجمع نمودند.
بزرگترین تظاهرات نسبت به سایر تظاهرات های اخیر را اتحادیه کارگری ی با جهت گیری کمونیستی ” پ آ ام ا” سازماندهی نموده بود. همچنین سازمانهای شرکت های کوچک و سازمانهای کسانی که مشاغل آزاد دارند تصمیم گرفتند که در مقابل اقدامات صرفه جویانه دولت ایستادگی نمایند.
بسیاری از همکاران آنها در روز چهارشنبه مغازه هایشان باز بود زیرا که اوضاع اقتصادی بسیار بعدی را برای ادامه بقا باید تحمل نمایند. با وجود اینکه فروشگاه بزرگ مرکز شهر آتن بسته شد اما برخی از مغازه های اطراف آن فروشگاه باز باقی ماندند. ازهر چهار نفری که در سال 2010 محل کار خود را از دست داده بودند وارد کار آزاد تجارت شدند. در حدود 27000 تاجر کوچک ( مغازه دار) می بایست اعلام ورشکستگی نمایند.
در تجمع بزرگ دو اتحادیه کارگری مهم یونان پرچم ها و شعار های شاغلین ” دکو” به چشم می خورد و با وجود اینکه اتحادیه دکو تحت نفوذ اتحادیه های نزدیک به دولت می باشند اما در میان کارگران تمایل به اعتصاب کنندگان همواره در حال رشد است. با این وجود تظاهرات اعضای این اتحادیه سوم با هزاران شرکت کننده کوچکترین در میان بقیه بود.
ده ها هزار نفر تظاهرکننده از اتحادیه های کارگری مستقل و سازمانهای چپ های غیر پارلمانی و آنارشیست ها و آتونوم ها صد متر آنطرف تر از تظاهرات اتحادیه های بزرگ به اعتراض مشغول بودند.
در آخر حرکت قطار تظاهرات در مقابل پارلمان زد و خورد ها با پلیس آغاز گردید و همچنین در نزدیکی های وزارت دارائی با پرتاب کوکتل مولوتوف به ساختمان و اطراف ساختمان وزارت دارائی زد و خورد با پلیس آغاز گردید.