جنگجویان طالبان در افغانستان ـ پاکستان حاضر به مذاکره نیستند

دوشنبه ۱ آذر ۱٣٨۹ – ۲۲ نوامبر ۲۰۱۰
سایت اشپیگل
برگردان ناهید جعفرپور
غربی ها می خواهند با طالیان مذاکره کنند اما اسلام آباد حاضر به مذاکره نیست. روزنامه اشپیگل با کارشناس ترور ریدل بروسه در باره وضعیت کنونی پاکستان مصاحبه زیر را انجام داده است در این مصاحبه در باره نقش اوساما بن لادن در وقایع کنونی پرسش هائی مهمی مطرح شده است.
سایت اشپیگل: آقای ریدل این فکر که با طالبان افغانستان به پای میز مذاکره نشست هر روز وزنه ای سنگین تر بخود می گیرد. رسیدن به این مسئله چگونه است؟

ریدل: ما همه از جنگ خسته شده ایم و همه بدنبال یک راه خروج هستیم. همه بدنبال یک راه حل سیاسی هستیم. پرسش اینجاست که آیا طالبان برای یک چنین روندی و توافقی اصولا حاضر است؟
ما چیزی برای از دست دادن نداریم اما باید واقعیت را بگویم: احتمال اینکه پاسخ نه باشد بالاست و اینکه رابطه بین القاعده و طالبان افغانستان تنگاتنگ باشد. چه به لحاظ ایدئولوژیکی و چه به لحاظ عملیاتی. در سال گذشته از سوی القاعده کمک هائی برای طرح حمله به متروی نیویورک شد. بمب گذاران طالبان را به القاعده وصل می کردند. بنابراین ما در این مورد با یک شرکت غیر مستقیم طالبان در بمب گذاری در آمریکا روبرو هستیم و این به آن معنی است که بسیار مشکل می توان این رابطه را قطع نمود.
اشپیگل: طالبان افغانستان رسما اعلام نمودند که آنها به تروریسم بین المللی علاقه ای ندارند و خواهان مناسبات خوب با همسایگانشان در منطقه می باشند. آیا آنها درونشان نظرات مختلف است؟

ریدل: طالبان افغانستان از شبکه های بیشماری تشکیل شده اند و معلوم نیست که تک تک این شبکه ها با یک دیگر هم نظر باشند. اما گرایشی برتر هم در میان تمامی گروه های مسلح که از پاکستان عمل می کنند وجود دارد: ایده گسترش جهاد مسلحانه جهانی.
طالبان های افغانستان و طالبان های پاکستان که سنتا برنامه محلی را دنبال می کنند به این منطق نزدیک و نزدیک تر می شوند.

اشپیگل: برای مذاکرات احتمالی با طالبان افغانستان ملا برادر یک کاندید بدیهی است. هر چه باشد وی آمادگی خویش را نشان داده است. اما وی از سوی ماموران پاکستان دستگیر شده است. آیا پاکستان می خواهد جلوی مذاکرات را بگیرد؟

ریدل: در این جا موضوع بر سر یک موضوع پیچیده است. پاکستان هیچ مذاکره ای میان طالبان افغانستان و دولت کارزای در کابل و یا میان طالبان و غربی ها را نمی خواهد. او می خواهد این روند را کنترل کند تا بتواند نتیجه دلخواهش را از آن بیرون بکشد: یعنی یک کشور زاتیلیتی ( کشور کوچک وابسته به پاکستان) کنار پاکستان باشد. زمانیکه ملا برادر شروع کرد در باره امکان مذاکره صحبت کردن، سرویس امنیتی پاکستان دستگیرش کرد. آنطور که من می دانم در حال حاضر در خانه اش محبوس است. اما از وی بعنوان زنگ خطری استفاده شد تا به طالبان بفهمانند که آنها خواهان یک آکسیون مستقل از سوی طالبان افغانستان نیستند.

اشپیگل: منافع پاکستان در افغانستان می تواند مشروع باشد اما این منافع مفهوم خویش را از دست خواهند داد اگر که پاکستان همواره با ثبات تر شود…………….

ریدل: پاکستان همین امروز هم درون شعله های جنگ داخلی قرار گرفته است. سال گذشته در این کشور در حدود 25000 نفر در نتیجه خشونت های تروریستی کشته و زخمی شدند. همه اینها غیر نظامی بودند. در واقع در مقایسه با افغانستان در همان مدت زمان تعداد کشته و زخمی شدگان غیر نظامی سه برابر بوده است. پاکستان در حال حاضر بسیار شکننده، غیر قابل تصور و در موقعیت انفجاری است. هر آنچه که در افغانستان می گذرد تاثیرات زیاد بر پاکستان دارد. پیروزی مجاهدین در افغانستان خطرات بسیاری را برای آنان به همراه داشت. در واقع این زنگ خطری بود برای این که جهادیون قدرت سیاسی را در پاکستان هم بدست آورند.

اشپیگل: برخی از کارشناسان اعتقاد دارند که گرفتن قدرت سیاسی از سوی جهادیون دراسلام آباد امروز امکانش بیشتر از کابل است.

ریدل: من فکر نمی کنم که در حال حاضر گرفتن قدرت سیاسی از سوی جهادیون در پاکستان صورت بگیرد. اما احتمالش را هم نمی توان ندیده گرفت. احتمالا حتی این محتمل ترین پیشرفت هم در پاکستان نخواهد بود. اما برای اولین بار این یک احتمال حقیقی است. این احتمال می تواند از دو راه انجام پذیرد: یا اینکه شورشی درون طالبان پاکستان می شود تا جائی که به یک نقطه تعیین کننده می انجامد و یا ( که این احتمالش بیشتر است) هواداران جهادیون در ارتش سر بلند کنند. همین حالا هم ناآرامی های زیادی درون ارتش پاکستان بخاطر عملیات بر علیه جنگجویان مسلح غیر نظامی وجود دارد. ما می توانیم یک روز از خواب بیدار شویم و با یک زیا الحق دیگر بر قدرت پاکستان روبرو شویم. یک جهادیونی واقعی. تنها فرقش این است که اینبار بعنوان دشمن شوروی در مقابل آنها قرار ندارد.

بخش دوم ـ درسی که القاعده از جنگ عراق آموخته است

اشپیگل: این کاملا مشخص است که القاعده نه تنها با طالبان افغانستان بلکه با طالبان پاکستان هم مناسبات دارد. همین اواخر طالبان پاکستان مثل دست های دراز القاعده عمل می نمود.

ریدل: دلیل این مسئله یک درس است که القاعده از جنگ عراق آموخته است: اگر که جنگجویان خارجی را به جبهه بفرستی در آخر مردم بومی بر علیه آنها بر می خیزند. از این روی در حال حاضر در پاکستان طالبان پاکستان و لشکر طیبه در جبهه می باشند. برای مثال می توان از خیزش جهادیونی پاکستانی الیاس کشمیری که مدت های طولانی در افغانستان و کشمیر مبارزه نموده است نام برد. وی هم اکنون چهره نظامی جهاد در پاکستان است. در افغانستان هم همینطور است: القاعده در آنجا هم مبارزه را به پیش نمی برد. بلکه این کار را طالبان افغانستان انجام می دهند. اما القاعده پشت پرده از آنها پشتیبانی می نماید.

اشپیگل: با توجه به مشکلات، حال جامعه بین الملل چه اقدامی باید انجام دهد؟

ریدل: ما باید مطمئن شویم که روند سیاسی از سوی افغانها تعیین شود و سپس باید برای پاکستان پیامی روشن را بفرستیم که با وجود اینکه پاکستان می تواند بخشی از این روند باشد اما بر این روند نمی تواند نفوذ داشته باشد. افغانستان نباید کشور وابسته به پاکستان بشود.

اشپیگل: در این وضعیت تا چه اندازه رهبریت القاعده مهم است؟ برای مثال این چه معنی دارد اگرکه اوساما بن لادن از سوی یک عملیات هوائی سازمان سیا به قتل برسد؟

ریدل: خوب این مفهوم سمبولیک زیادی دارد. اگر وی کشته بشود فورا بعنوان شهید جهاد نظامی شناخته می شود. اما به لحاظ عملیاتی هم خطراتی خواهد داشت. ما نباید فکر کنیم که وی دیگر ساکن جهنم شد زیرا که وی یک سازمان جهانی تروریستی را فعالانه کنترل می کند. مسلما وی جزء جزء مسائل را تعیین نمی کند اما وی دستورات استراتژیک را معین می سازد و ما هیچ اطلاعی نداریم که وی فعلا کجاست. ما از سال 2002 هیچ نشانه روشنی از محل اقامت وی در دست نداریم. ما فکر می کنیم که وی در پاکستان است. این احتمالش زیاد است اما تا حالا بزرگترین شکار انسانی در تاریخ بشری که در این رابطه انجام پذیرفته است حتی ذره ای هم اطلاعات درباره محل اقامت وی بدست نیاورده است.

اشپیگل: ما توجه شما را به گزارشی که یکی ازماموران ناتو داده است جلب می کنیم: وی گفته است که بن لادن در شمال وزیرستان زندگی می کند اما کسی نمی داند دقیقا کجا؟

ریدل: من این گفته را تنها یک احتمال و نه بیشتر تخمین میزنم.

اشپیگل: شایعه شده که القاعده اول ماه قدر در یمن بسر خواهد برد زیرا که شبکه از این حرکت می کند که بخاطر کنترل ازهوا توسط سازمان سیا و یک حمله احتمالی پاکستان به شمال وزیرستان در آنجا برای همیشه نماند.

ریدل: اگر که آدم گذشته القاعده را بعنوان مقیاس بررسی کند در این صورت من ازاین حرکت خواهم نمود که آنها به واقع اقداماتی امنیتی را اتخاذ خواهند نمود. من کاملا مطمئنم که آنها افراد کلیدی را به یمن و یا سومالی خواهند برد و یا آنها را در پاکستان مرتب جابجا می کنند. در آنجا میشود خیلی خوب پنهان شد. برای مثال در مناطق فقیر نشین حاشیه شهرهای بزرگ بخصوص در حاشیه کراچی.

اشپیگل: القاعده تا کنون خود را کاملا توانا به مقاومت ثابت کرده است. اینطور نیست؟

ریدل: بله القاعده خودش را با کمال تعجب توانا به مقاومت نشان داده است. وی سازمانی است که می تواند یاد بگیرد خودش را با شرایط وقف دهد. آنها همچنین بسیار صبورند. القاعده در محاسبه حملاتش سال ها وقت سرمایه گذاری می کند. آنها خوب می توانند در انتظار بنشینند. از این روی من اعتقاد دارم که این مشکل هنوز مدتی طولانی به همین حال باقی خواهد ماند. القاعده امروزسازمان بسیار خطرناکی است که نباید دست کمش گرفت.
مصاحبه کننده:
Yassin Musharbash




نامه طرفداران محیط زیست روسی بر علیه ترانسپورت مواد اتمی از آهایوس آلمان به روسیه

سه‌شنبه ۲۵ آبان ۱٣٨۹ – ۱۶ نوامبر ۲۰۱۰
برگردان ناهید جعفرپور
توضیح مترجم: لطفا این نامه را تکثیر نمائید و ایمیل پشتیبانی خویش را به زبان انگلیسی به خانم ناتالیا میرونووا از”جنبش برای امنیت اتمی” با ایمیل زیر بفرستید:
nmironova@gmail.com
همچنین خانم ناتالیا چند خط زیر را خطاب به شما نوشته است:
„Dear friend,
I endorse your APPEAL to the President of the Russian Federation Dmitry A. Medvedev, the German Chancellor Angela Merkel, to US President Baraсk Obama and to Secretary General of the IAEA Yukiya Amano.
نامه سرگشاده
به دیمیتری مدویدیف رئیس جمهور روسیه
به آنگلا مرکل صدراعظم آلمان
به باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا
به یوکیا آمانورئیس آژانس بین المللی انرژی اتمی
ما فعالان سازمان های اجتماعی به تصمیم شما برای ترانسپورت مواد سوختی اتمی از مرکز تحقیقات روسندورف به روسیه اعتراض می نمائیم.
ما بر این باوریم که این خواست شما امنیت ساکنین این منطقه و همچنین زندگی تمامی انسانهائی که در مسیر ترانسپورت این محموله اتمی قرار دارند را دچار مخاطره جدی می نماید. این محموله اتمی بخصوص برای انسانهائی که در اطراف محل انبار سوخت اتمی زندگی می کنند یعنی منطقه:
Tscheljabinsk
بشدت مخاطره آمیز است. این منطقه امروز بیشتر از هر منطقه ای دیگر در جهان مملو از اشعه رادیو اکتیو است. در کارخانه ” ماجاک” در فاصله 65 سال گذشته فجایع بسیاری رخ داده است. پیامد این مسئله این بوده است که هزاران کیلومتر مربع از زمین های روسیه آغشته به اشعه اتمی شده است. زباله اتمی در دریاها و رودخانه:
Karatschai, Staroje Boloto, Tatysch رودخانه و Tetscha
ریخته می شود و رودخانه ” تشا” این زباله ها را به دریای یخ شمالی روسیه می ریزد.
انسانها درآنجا در مناطق پر از اشعه اتمی زندگی می کنند و مواد غذائی را که از زمین های مملو از اشعه تولید شده اند را استفاده می نمایند. پیامد این وضعیت رشد بیحد درجه بیماری در این مناطق است و درمان این بیماری ها احتیاج به هزینه های بسیار بالا دارد که از عهده مردم خارج است و از آنجا که مردم این مناطق دائما مریض می باشند، لذا درآمدشان هم بسیار اندک است. کسی که در مناطق مسموم به اشعه اتمی زندگی می کند سطح زندگی اش هم بسیار نازل است.
در چهارنسل از انسانها که در این مناطق مسموم زندگی می کنند، بیماری سرطان بشدت رو به افزون است. آمار این انسانهای بیمار در سال 2008 نسبت به هر 100000نفر 378 نفر افزایش یافته است. در میان کودکان زیر 14 سال آمار بیماری سرطان از میان14،1 درصد از 100000 نفر بیمار سال 2008، 64 درصد بیمار جدید نسبت به سال قبلش رشد نموده است. همچنین ناهنجاری جسمی در نوزادان بشدت رشد یافته است یعنی 47،6 مورد از هر 1000 نوزاد متولد شده.
ترانسپورت ماتریال آغشته به اشعه رادیو آکتیوبه روسیه خطری است برای نسل های آینده. زیرا که زباله اتمی در ذخیره سازی و کار مجدد بر روی آن وارد محیط زیست روسیه شده و آسیب فراوان به آن وارد می نماید.
پیمان فوق که با توافق سازمان بین المللی انرژی اتمی میان دولت های روسیه و آمریکا و آلمان بسته شده است از دید ما پیمانی غیر اخلاقی است و منشور بین المللی امنیت برابر محیط زیستی را خدشه دار می سازد. این پیمان به منافع مالی کنونی بوروکراتهای روسی یاری می رساند.
ما به آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان و دیگر دولت های با ساختار های قدرتمند اخطار می کنیم که برای حفظ محیط زیست ( امنیت های زیست محیطی و امنیت در برابر تروریسم) از صادرات زباله های اتمی شان صرف نظر نمایند و مسئولیت این ماده خطرناک را به گردن کشورهای دیگر و ملت های دیگر نیاندازند.
ما خواهان این هستیم که آلمان را از لیست کشورهائی که با روسیه و آمریکا زیر قرار داد هستند خارج کنید. کشور هائی که از سوی آژانس بین المللی انرژی اتمی موظف گشته اند. این پیمان ها صادرات مواد سوختی اتمی را مشروع می سازد. اجرای این پیمان ها به پیامدهای اجتماعی و اقتصادی منفی برای انسانهای کشور های تعیین شده برای ترانسپورت اتمی و مکانی که قرار است این ترانسپورت انبار گردد و کار مجدد روی ذباله آن شود منجر خواهد شد.
از این روی ما بشما اخطار می کنیم که صادرات ذباله اتمی آغشته به اشعه اتمی را که از مرکز تحقیقاتی روسندورف به سوی روسیه یعنی به کارخانه ” ماجاک” در منطقه:
Tscheljabinsk
برده و انبار می شود را متوقف و ممنوع سازید.
امضا کنندگان:
1.Natalja Mironowa, Dr. جامعه شناسی, „جنبش برای امنیت اتمی“, Tscheljabinsk,
2.Alexej Jablokow, Dr. بیولوژی, Professor, عضو آکادمی دانشمندان, Moskau,
3.Andrej Talewlin, Dr. jur., بنیاد „برای طبیعت“, Tscheljabinsk,
4.Alexej Babin, گروه „آگاهی حقوقی“ (Tscheljabinsk),
5.Oleg Bodrow, NGO „جهان سبز“, Sosnowij Bor, منطقه Leningrad,
6.Alexander Nikitin مرکز زیست محیطی و حقوق بشر „Bellona“, St. Petersburg,
7.Tatjana Artemowa, Journnal „Posev“, „Assoziation von Umweltjournalisten St. Petersburgs“
8.Albert Garapow, جامعه ضد اتم Tatarstan, Kasan
9.Alexej Toropow, آژانس زیست محیطی سیبیری, Tomsk,
10.Michail Piskunow, مرکز نهاد های مدنی, Dimitrowgrad
11.Jurij Iwanow, مرکز زیست محیطی Kola, Murmansk,
12.Andrje Pintschuk, «مرکز پشتیبانی از نهاد های زیست محیطی», Saratow,
13.Olga Pizunowa, «همکاری برای توسعه», Saratow,
14.Tamara Dobrezowa, گروه زیست محیطی „بنام زندگی“, شهر Kostroma,
15.Alexej Kokorin, WWF – Russland, Moskau,
16.Katherina Tatarinowa, «جامعه حمایت از محیط زیست دانشکده بیولوژی MGU“, Moskau,
17.Olga Senowa, گروه زیست محیطی „دوستان Baltikums“, St. Petersburg,
18.Ljudmilla Schirina, گروه زیست محیطی „Biola“, Brjansk,
19.Olga Podosenowa, «Umweltunion am Ural», ‚Stadt Ekaterinburg,
20.Vitalij Servetnik, گروه زیست محیطی «طبیعت و جوانی », Murmansk,
21.Lars Haltbrekken, «Norges Naturvernforbund/Friends of the Earth Norway», Oslo Norway
22.Jean-Marie Matagne, Action des Citoyens pour le Désarmement Nucléaire (ACDN), France,
23.Alice Slater, Nuclear Age Peace Foundation, NY, USA,
24.Andre Bouny, International Committee for the Support of Victims of Agent Orange (France)
25.Raymond Shadis, Executive Director, Earth Day Commitment/Friends of the Coast, Post Office Box 98, Endecomb, Maine 0455,
26.Takao Takahara, Peace Research Institute PRIME-Yokohama, Japan,
27.Sergej Schapchajew, Burjatische regionale Organisation für den Baikalsee, Ulan-Ude,
28.Galina Morosowa, فدراسیون زیست محیطی مسکو, Moskau,
29.Marina Sergejewa, Bezirksvereinigung Krasnodar der Allrussischen جامعه حفاظت از محیط زیستKrasnodar,
30.Sergej Muchatschew, Tatarische Abteilung der Sozial-Ökologischen Union, Kasan,
31.Arkadij Iwanow, وه حفاظت از محیط زیست گر MGU, Moskau,
32.Vitalij Gorochow, Dr. der Chemie, انستیتوی محیط زیست- و مشکلات حقوقی „Ökojuris“, Moskau,
33.Dmitrij Kaphzow, Ökologische Wache im Nordkaukasus, Vereinigte Grüne Alternative (GROSA – Russland), Sotschi, Gebiet Krasnodar
34.Sergej Simak, Dr. der Biologie, Mitglied der Gesellschaftskammer des Gebietes Samara, Ko-Vorsitzender der Internationalen Sozial-Ökologischen Union, Samara,
35.Elena Kruglilkowa, Ko-Vorsitzende der russischen Sozial-Ökologischen Union, Moskau,
36.Andrej Margulew, “Union der gesellschaftlichen Umweltgruppen“, Moskau
37.Aschat Kajumow, ökologisches Zentrum „Dront“, Nischnij Nowgorod,
38.Tamara Belookaja, Dr. med., Belarussisches Komitee „Die Kinder von Tschernobyl“, Minsk, Belarus.,
39.Tatjana Seliwanowskaja, ,verdiente Kulturschaffende der Russischen Föderation, Mitglied der Redaktion der Zeitung der Grünen „Bereginja“, Stadt Nischnij Nowgorod,
40.Belugin Nikolaj, Regionale Umweltorganisation für Jugendliche „Etas“
41.Wasil Jakowenko, Schriftsteller, Leiter der Belarussischen Sozial-Ökologischen Union „Tschernobyl“, Minsk,
42.N.O. Terechowa,,Komitee der Soldatenmütter des Gebietes Kostroma, Kostroma
43.Irina Resnikowa, Initiativgruppe „für grüne Energie!“, Nerechta, Gebiet Kostroma
44.Andrej Rudomacha, “Ökologische Wache im Nordkaukasus ” (Majkop),
45.Anatolij Lebedew, Büro für regionale Gesellschaftskampagnen, BROK, Wladiwostok,
46.Nafisa Mingasowa,,Professorin an der KFU, Laborleiterin, Kasan,
47.Nelja Nigamatsjanova, Vorsitzende des Rates MOD “Bewegung gegen Krebs”, Tscheljabinsk,
48.Elena Karmanowa, Mitglied der Jugendkammer der städtischen Duma von Tscheljabinsk,
49.Milja Kabirowa, NGO „Techa“, Tscheljabinsk-Musljumowo,
50.Fatima Kobschasarowa, NGO „Faticha“ Tscheljabinsk
51.Andrej Warlamow, Union für Vogelschutz, Russland, Regionale Organisation von Saratow
52.Rauf Sabitow, “Bergclub Schably-Manas“, Stadt Taras, Kasachstan,
53.Tamara Sabitowa, NGO „Zentrum Miracle“, Stadt Taras, Kasachstan
54.Natalja Mansurowa, NGO „Planet der Hoffnung“, Stadt Osersk,
55.Walerij Bulatow, Professor, Doktor der geologischen Wissenschaften, Jugorsker Abteilung der geographischen Gesellschaft Russlands,
56.Andrej Solotkow, Regionale gesellschaftliche Umweltorganisation von Murmansk, „Bellona-Murmansk“
57.Gennadij Mingasow, „Grünes Kreuz“ im Bezirk Moskau,
58.Spiridonow S.N., Kostromer Bezirksorganisation „orthodoxe Gemeinschaft“, Kostroma
59.Leslie Staudinger, Trustee, New England Coalition on Nuclear Pollution
60.Anatolij Mamajew,, Gesellschaftliches Zentrum für die Nichtverbreitung von spaltbarem Material, Geschlossene Stadt Schelesnogorsk,
61.Wladimir Desjatow, regionale Abteilung der Union „für chemische Sicherheit“, Komsomolsk am Amur,
Natalja: nmironova@gmail.com.
esf-de-owner@lists.riseup
esf-de@lists.riseup.net




تنها عدالت می تواند نوری در منطقه تاریک خاورمیانه بگستراند

آکسیون بین المللی بر علیه کنفرانس ناتو در لیزابون

تظاهرات گسترده و موفق بر علیه سیاست اتمی آلمان

يکشنبه ۱۶ آبان ۱٣٨۹ – ۷ نوامبر ۲۰۱۰

تهیه و ترجمه گزارش ناهید جعفرپور
در روزشنبه یکی از بزرگترین تظاهرات های دهه اخیربا شرکت 50000 نفر بر علیه سیاست اتمی دولت آلمان با موفقیت برگزار گردید. صحنه های جنگ داخلی مانند در تظاهرات ضد اتم منظقه وندلند )wendland( صدراعضم آلمان مرکل و شرکایش را هر چه بیشتر دچار مشکلات بیشمار نمود. آنها باز هم تلاش نمودند از همان الگوی همیشگی استفاده کنند و مسئولیت این شکست خود را رادیکال های چپ وانسانهای خشن بخوانند ـ در حالی که طبق گزارش شاهدین عینی خشونت بروشنی از سوی نیروی پلیس آغاز گشت.

مخالفین تاسیسات اتمی موفق شدند جلوی ترانسپورت 11 واگن محموله رادیو آکتیوی را که از تاسیسات فرانسوی در:
La Hague
بسوی گورلبن در حرکت بود در حدود نصف روز بگیرند. همان در فرانسه و بعد در آلمان با وجود عملیات شدید نیروهای پلیس و خشونت های فراوان و استفاده از گاز اشک آور و اسپری فلفل و باتوم های شوک آور و….. تظاهرکنندگان موفق شدند جلوی حرکت محموله ها را بگیرند.

در بلندی های ایالت راین لندفالز در روز شنبه بیش از 1000 مخالف راآکتور اتمی ریل های قطار را اشغال نمودند بطوری که واگن های حاوی محموله رادیو اکتیو بالا برای اولین بار در تاریخ حمل و نقل مواد اتمی می بایست مسیر خویش را عوض کنند.

در محله کل تاخیر بعدی رخ داد زیرا که متخصصین صلح سبز از پل روی ریل قطار بسوی کینزینگ خود را با طناب به هم بسته بودند. در حرکت بعدی این ترانسپورت قطار همواره مجبور به توقف شد زیرا که تظاهر کنندگان روی ریل نشسته بودند یا پل را بسته بودند و یا خود را به ریل بسته بودند. از این روی هیچکس ورود قطار به ایستگاه قطار داننبرگ را قبل از دوشنبه شب انتظار نداشت. در این ایستگاه قرار است که محموله های رادیو اکتیو تخلیه شوند و از آنجا به محل انبار ذباله های اتمی برده شوند.

آیا این تخلیه امکان پذیر است با اطلاعات در باره وقایع دیشب معلوم نیست: صدها تظاهر کننده مسیری را که از سوی پلیس خیلی بعد حفاظت شده بود( شرق نارنهوف) در حدود 150 متر سنگ های بین ریل را خالی نموده اند. پلیس در مقابل این تاکتیک ها و ابتکار های آنی و غیرمنتظره تظاهر کنندگان عاجز و درمانده عمل می نمود: تظاهرکنندگان عملیات سرعتی انجام می دادند و بطور آنی به ریل ها حمله می کردند . دهقانان مناطق اطراف به تظاهرکنندگان یاری می رسانند و با حقه های متفاوت راه ها را بلوکه می نمودند.

در حالیکه صدراعظم آلمان آنگلا مرکل از سوسیال مسیحی ها در آخر هفته از واگن های با مواد رادیواکتیو دفاع می کرد، سیاستمداران حزب چپ و سبزها از اعتراضات پشتیبانی نمودند. در روز شنبه کلایودیا روت نماینده سبزها و گیزی رئیس فراکسیون حزب چپ و هم چنین بسیاری از نمایندگان مجلس در تظاهرات شرکت نمودند و در اشغال ریل های قطار سهیم گشتند.




وضعیت بغرنج فوروم بین المللی اتحادیه های کارگری

قاره های متفاوت ـ مشکلات مشابه
Daniel Behruzi, Stuttgart
يکشنبه ۱۶ آبان ۱٣٨۹ – ۷ نوامبر ۲۰۱۰
برگردان ناهید جعفرپور
شرکت کنندگان فوروم بین المللی کارگران اتومبیل سازی که از سوی بنیاد رزا لوگزامبورک به همکاری شبکه اتحادیه ای ” ت ای ا” در روز جمعه گذشته در شهر اشتوتگارد آلمان سازماندهی شده بود، از اوضاع متفاوت اقتصادی و سیاسی گزارش دادند.

اما همه مشکلات در یک نکته با هم تشابه داشتند: همه جا مناسبات اشتغالی بغرنجی چون کار اجاره ای، کار با مدت و دادن کار به شرکت های واسطه در تقدم قرار گرفته اند.
در این کنفرانس که اعضای اتحادیه های کارگری از مکزیک، آفریقا جنوبی، بریتانیا، سوئد، بلغارستان، هند، فرانسه، کانادا، چین، برزیل، ترکیه، باسک و آلمان شرکت نموده بودند، روشن گردید که چگونه متفاوت بحران ها در مناطق مختلف جهان تاثیر گذاشته اند.
والتر سانشز از اتحادیه کارگری برزیل که همچنین در شورای کارگری کنسرن دایملر هم عضو می باشد گزارش داد که ” پیش ما تاثیر بحران ها تنها مدت کوتاهی ظول کشید زیرا که اکنون مجددا برای کارخانه های جدید سرمایه گذاری می شود.
با توجه به پائین بودن درجه بیکاری و کمبود نیروی کار در پاره ای از بخش ها، شانس اشتغال تا کنون به این خوبی نبوده است. مبارزه برای دستمزدهای بالا همچنان ادامه دارد. در این کشور آمریکا جنوبی در 6 سال گذشته 27 درصد درآمدهای حقیقی افزایش داشته اند. همین اواخر اتحادیه کارگری ” س او ت ” توانست در صنایع آهن 11 درصد مزدها را افزایش دهد”.
هرمن روزن فلد از رهبران اسبق اتحادیه کارگران اتومبیل سازی کانادائی ” س آ و ” گزارش داد که در نیمه شمالی قاره آمریکا شرایط بسیار متفاوت است بطوری که در آمریکا و کانادا بحران ها در صنایع اتومبیل سازی هزاران محل اشتغال را از بین برد و ده ها کارخانه بسته شد و دستمزد ها به نحو غمناکی پائین کشیده شد. دولت در زمان ورشکستگی کریسلر و ژنرال موتور بشدت سرمایه گذاری نمود البته نه برای اینکه به دستمزد ها و محل اشتغال ها امنیت بخشد بلکه برای اینکه این شرکت ها را مجددا ” آماده برای بازار” نماید”. این فعال کارگری برای اتحادیه های کارگری بیلان فاجعه باری را ارائه نمود. درصنایع قطعات سازی درجه سازماندهی 80 درصدی سال های 70 به 15 درصد سقوط نموده است. در اقتصاد خصوصی آمریکا سهم شاغلان زیر پوشش اتحادیه ها در این فاصله کمتر از 7 درصد می باشند”.
وضعیت غمناک مشابه را این بحران ها در مکزیک بجای گذاشته اند. دلیل این مسئله وابستگی این کشور به همسایگان شمالی است. طبق گزارش بندیکتو مارتینز از اتحادیه کارگری ” اف آ ت ” 80 درصد کالاهای ساخته شده در مکزیک برای صادرات می باشند. که از این مقدار 90 درصد به آمریکا وارد می شوند. از آنجا که اقتصاد آمریکا کمی فضای تنفس پیدا نموده است، شرایط کارخانه جات مکزیکی هم کمی ثبات گرفته است. با این وجود وضعیت نا امن است. در این فاصله کارگران اضافه کاری زیاد می کنند و فشار کاری بسیار زیاد است. اما با این حال کارگران جدید استخدام نمی شوند. زیرا که شرکت ها نمی دانند که این وضعیت مانا است یا نه”.
آئو لونگ از سازمان ” مونیتور گلوبازیسیون ” هنگ کنگ گزارش می دهد که در حالیکه جنبش کارگری در آمریکای شمالی شکستی غمناک را پشت سر داشته است کارگران چینی در حال حاضر شروع نموده اند خود را مستقلا سازماندهی نمایند. در فاصله ماه مه و جولای در کارخانه جات چینی موج اعتصابات بسیارموفقیت آمیز در جریان بوده است بطوری که دولت و شرکت ها سریعا مجبور گشته اند به خواسته کارگران تن دهند. با توجه به بزرگی کشور اما جدال های کارگری بسیار محدودند. در حال حاضر یک جنبش کارگری جدید در حال شکل گیری است که در آن کارگران جوان مهاجر از مناطق روستائی نقش بسیار برجسته ای بازی می کنند. این کارگران بر خلاف نسل گذشته شان بهتر آموزش داده شده اند و سطح خواسته هایشان بالاست”.
گایوتام مودی از اتحادیه کارگری ” ان ت او ای” هندوستان می گوید:” هندوستان منطقه ای با رونق اقتصادی است. تولید اتومبیل در این شبه قاره در 20 سال گذشته 15 مرتبه افزایش داشته است ـ هر پنج سال دو برابر شده است. با این حال هندوستان مدل رشد دیگری را از چین دنبال می کند. برای اتحادیه های کارگری هندی این شرایط بسیار دشوار است. از همه مهمتر بخاطر فشار های دولت. از هر پنج شاغل صنایع جدید چهار نفر از سوی شرکت هائی که کارگر اجاره می دهند می باشند که قرار داد کاری ندارند و 12 ساعت در روز کار می کنند و برای این مدت کار حتی حداقل مزد هم دریافت نمی کنند”.
بسیاری از شرکت کنندگان کنفرانس از گسترش مناسبات اشتغالی بغرنج گزارش دادند برای مثال ایگور اوروتیکواتکسئا از کشور باسک اظهار نمود که سپردن کارها به شرکت های واسطه و بکار گرفتن کارگران اجاره ای و مدت دار بشدت در آن کشور رشد نموده است. در این باره همچنین اعضای اتحادیه های کارگری آلمان بسیار گزارش ها داشتند.