حقوق‌ مدني‌ و سياسي‌

پروتكل‌ اختياري‌ مربوط‌ به‌ ميثاق‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ مدني‌ و سياسي‌

كشورهاي‌ طرف‌ اين‌ پروتكل‌ (11)

با توجه‌ به‌ اينكه‌ به‌ منظور حصول‌ هر چه‌ بيشتر مقاصد ميثاق‌ حقوق‌ مدني‌ و سياسي‌ (كه‌ از اين‌ پس‌ ميثاق‌ ناميده‌ مي‌شود) و اعمال‌ مقررات‌ آن‌ مقتضي‌ است‌ كه‌ به‌ كميتة‌ حقوق‌ بشر تشكيل‌ شده‌ طبق‌ مندرجات‌ بخش‌ چهارم‌ ميثاق‌ (كه‌ از پس‌ كميته‌ ناميده‌ مي‌شود) اختيار داده‌ شود اطلاعيه‌هاي‌ افرادي‌ را كه‌ مدعي‌ هستند قرباني‌ نقض‌ هر يك‌ از حقوق‌ مذكور در ميثاق‌ شده‌اند دريافت‌ و بنحو مذكور در اين‌ پروتكل‌ مورد رسيدگي‌ قرار دهد.

بقرار ذيل‌ توافق‌ كرده‌اند:

ماده‌ 1

هر كشور طرف‌ ميثاق‌ كه‌ طرف‌ معاهده‌ اين‌ پروتكل‌ مي‌شود صلاحيت‌ كميته‌ را براي‌ دريافت‌ رسيدگي‌ به‌ اطلاعيه‌هاي‌ افراد تابع‌ صلاحيت‌ خود كه‌ مدعي‌ هستند قرباني‌ نقض‌ هر يك‌ از حقوق‌ مذكور در ميثاق‌ از طرف‌ آن‌ كشور شده‌اند به‌ رسميت‌ مي‌شناسد. كميته‌ هيچ‌ اطلاعية‌ مربوط‌ به‌ يك‌ كشور طرف‌ ميثاق‌ را كه‌ طرف‌ معاهده‌ اين‌ پروتكل‌ نيست‌ نمي‌پذيرد.

ماده‌ 2

با رعايت‌ مقررات‌ ماده‌ يك‌ افرادي‌ كه‌ مدعي‌ هستند هر يك‌ از حقوق‌ آنان‌ كه‌ در اين‌ ميثاق‌ احصاء شده‌ است‌ نقض‌ گرديده‌ و كليه‌ طرق‌ شكايت‌ موجود طبق‌ قوانين‌ داخلي‌ را طي‌ كرده‌اند مي‌توانند يك‌ اطلاعية‌ كتبي‌ براي‌ رسيدگي‌ به‌ كميته‌ تقديم‌ بدارند.

ماده‌ 3

كميته‌ هر اطلاعيه‌ تقديم‌ شده‌ به‌ موجب‌ اين‌ پروتكل‌ را كه‌ بي‌ نام‌ (بدون‌ امضاء) بوده‌ يا اينكه‌ تقديم‌ آن‌ را وسيله‌ سوءاستفاده‌ از حق‌ تقديم‌ چنين‌ اطلاعيه‌هايي‌ تشخيص‌ دهد يا منافي‌ مقررات‌ ميثاق‌ باشد غيرقابل‌ قبول‌ (مردود) اعلام‌ مي‌كند.

ماده‌ 4

1. با رعايت‌ مقررات‌ ماده‌ 3 كميته‌ هر اطلاعيه‌ تقديم‌ شده‌ به‌ موجب‌ اين‌ پروتكل‌ را به‌ اطلاع‌ كشور طرف‌ معاهده‌ اين‌ پروتكل‌ كه‌ به‌ ادعاء مدعي‌ ناقض‌ هر يك‌ از مقررات‌ ميثاق‌ باشد مي‌رساند.

2. در ظرف‌ شش ماه‌ كشور دريافت‌ كنندة‌ اطلاعيه‌ توضيحات‌ يا اظهارات‌ روشن‌ كنندة‌ مسئله‌ و تدابيري‌ را كه‌ براي‌ علاج‌ وضعيت‌ (2) ممكن‌ است‌ اتخاذ شده‌ باشد در صورت‌ اتخاذ چنين‌ تدابيري‌ كتباً به‌ كميته‌ تقديم‌ مي‌دارد.

ماده‌ 5

1. كميته‌ به‌ اطلاعيه‌هاي‌ واصل‌ به‌ موجب‌ اين‌ پروتكل‌ با توجه‌ به‌ كليه‌ اطلاعات‌ كتبي‌ كه‌ از طرف‌ شاكي‌ و از طرف‌ كشور ذينفع‌ طرف‌ معاهده‌ آن‌ تقديم‌ شده‌ است‌ رسيدگي‌ مي‌كند.

2. كميته‌ به‌ هيچ‌ اطلاعيه‌ واصل‌ از يك‌ فرد رسيدگي‌ نخواهد كرد مگر اينكه‌ اطمينان‌ حاصل‌ كند كه‌:

الف‌ ـ همان‌ موضوع‌ به‌ موجب‌ آئين‌ دادرسي‌ تحقيق‌ يا تصفية‌ بين‌المللي‌ ديگري‌ تحت‌ رسيدگي‌ نيست‌.

ب‌ ـ شاكي‌ كليه‌ طرق‌ شكايت‌ موجود داخلي‌ را طي‌ كرده‌ است‌. اين‌ قاعده‌ در مواردي‌ كه‌ طي‌ طرق‌ شكايت‌ به‌ نحو غيرمعقول‌ طولاني‌ باشد مجري‌ نخواهد بود.

3. كميته‌ در موقع‌ رسيدگي‌ به‌ اطلاعيه‌هاي‌ واصل‌ به‌ موجب‌ اين‌ پروتكل‌ جلسات‌ سري‌ تشكيل‌ مي‌دهد.

4. كميته‌ نظريات‌ (تشخيص‌هاي‌) خود را به‌ كشور ذينفع‌ طرف‌ معاهده‌ پروتكل‌ و فرد شاكي‌ اطلاع‌ مي‌دهد.

ماده‌ 6

كميته‌ در گزارش‌ سالانه‌ خود كه‌ طبق‌ ماده‌ 45 ميثاق‌ تنظيم‌ مي‌كند خلاصه‌ فعاليتهايي‌ را كه‌ به‌ موجب‌ اين‌ پروتكل‌ انجام‌ داده‌ است‌ مي‌گنجاند.

ماده‌ 7

تا زماني‌ كه‌ هدفهاي‌ قطعنامه‌ 1514 (دوره‌ اجلاسيه‌ پانزدهم‌) مصوب‌ مجمع‌ عمومي‌ سازمان‌ ملل‌ متحد در تاريخ‌ 15 دسامبر 1960 راجع‌ به‌ اعلامية‌ اعطاي‌ استقلال‌ به‌ سرزمينها و مردم‌ مستعمرات‌ تحقق‌ يابد مقررات‌ اين‌ پروتكل‌ حق‌ شكايتي‌ را كه‌ به‌ موجب‌ منشور ملل‌متحد و ساير مقاوله‌ نامه‌ها و اسناد بين‌المللي‌ منعقد در تحت‌ لواي‌ سازمان‌ ملل‌متحد يا مؤسسات‌ تخصصي‌ آن‌ باين‌ مردم‌ اعطاء شده‌ به‌ هيچ‌ وجه‌ محدود نمي‌كند.

ماده‌ 8

1. اين‌ پروتكل‌ براي‌ امضاي‌ هر كشوري‌ كه‌ ميثاق‌ را امضاء كرده‌ است‌ مفتوح‌ است‌.

2. اين‌ پروتكل‌ موكول‌ به‌ تصويب‌ هر كشوري‌ است‌ كه‌ ميثاق‌ را تصويب‌ كرده‌ يا به‌ آن‌ ملحق‌ شده‌ است‌. اسناد تصويب‌ نزد دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌متحد توديع‌ خواهد شد.

3. اين‌ پروتكل‌ براي‌ الحاق‌ هر كشوري‌ كه‌ ميثاق‌ را تصويب‌ كرده‌ يا به‌ آن‌ ملحق‌ شده‌ مفتوح‌ است‌.

4. الحاق‌ به‌ وسيله‌ توديع‌ سند الحاق‌ نزد دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ متحد به‌ عمل‌ مي‌آيد.

5. دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌متحد كلية‌ كشورهايي‌ را كه‌ اين‌ پروتكل‌ را امضاء كرده‌اند يا به‌ آن‌ ملحق‌ شده‌اند از توديع‌ هر سند تصويب‌ يا الحاق‌ مطلع‌ مي‌كند.

ماده‌ 9كنوانسيون‌ بين‌المللي‌ رفع‌ هر نوع‌ تبعيض‌ نژادي‌

مصوب‌ 21 دسامبر 1965 ميلادي‌ (مطابق‌ با30/8/1344 شمسي‌)

مجمع‌ عمومي‌ سازمان‌ ملل‌متحد(21)

دول‌ عاقد اين‌ قرارداد:

نظر به‌ اينكه‌ منشور ملل‌ متحد مبتني‌ بر اصول‌ حيثيت‌ ذاتي‌ و تساوي‌ كليه‌ افراد انساني‌ و كليه‌ دول‌ عضو ملل‌ متحد متعهد شده‌اند كه‌ منفرداً و مشتركاً با همكاري‌ سازمان‌ براي‌ نيل‌ به‌ يكي‌ از هدفهاي‌ ملل‌ متحد يعني‌ توسعه‌ و تشويق‌ احترام‌ جهاني‌ و واقعي‌ به‌ حقوق‌ بشر و آزاديهاي‌ اساسي‌ براي‌ همگان‌ بدون‌ تمايز نژاد يا جنس‌ يا زبان‌ و يا مذهب‌ اقدام‌ نمايند.

نظر به‌ اينكه‌ اعلاميه‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر اعلام‌ مي‌دارد كه‌ كليه‌ افراد انساني‌ به‌ طور آزاد و يكسان‌ از لحاظ‌ حيثيت‌ و حقوق‌ متولد مي‌شوند و بايد بتوانند از كليه‌ حقوق‌ و آزاديهاي‌ مندرج‌ در آن‌ اعلاميه‌ بدون‌ تمايز به‌ خصوص‌ از حيثيت‌ نژاد و رنگ‌ و يا مليت‌ برخوردار شوند.

نظر به‌ اينكه‌ كليه‌ افراد بشر در پيشگاه‌ قانون‌ برابر بوده‌ و حق‌ دارند عليه‌ هر نوع‌ تبعيض‌ و هر نوع‌ تحريك‌ به‌ تبعيض‌ از حمايت‌ يكسان‌ قانون‌ برخوردار شوند.

نظر به‌ اينكه‌ ملل‌ متحد استعمار و كليه‌ روش‌هاي‌ تفكيك‌ و تبعيضي‌ را كه‌ به‌ همراه‌ دارد به‌ هر شكل‌ و در هر محلي‌ كه‌ موجود باشد محكوم‌ نموده‌ و اعلاميه‌ مورخ‌ چهاردهم‌ دسامبر 1960 راجع‌ به‌ اعطاي‌ استقلال‌ به‌ كشورها و ملل‌ مستعمره‌ (قطعنامه‌ 1514 دوره‌ پانزدهم‌ مجمع‌ عمومي‌) لزوم‌ ختم‌ سريع‌ و بي‌قيد و شرط‌ استعمار را تأييد و رسماً اعلام‌ نموده‌.

نظر به‌ اينكه‌ اعلاميه‌ مورخ‌ بيستم‌ نوامبر 1963 ملل‌ متحد (قطعنامه‌ 1904 ـ دوره‌ هيجدهم‌ مجمع‌ عمومي‌) راجع‌ به‌ رفع‌ هر نوع‌ تبعيض‌ نژادي‌ رسماً لزوم‌ رفع‌ سريع‌ كليه‌ اشكال‌ و همه‌ مظاهر تبعيضات‌ نژادي‌ را در سراسر گيتي‌ و همچنين‌ لزوم‌ تأمين‌ تفاهم‌ و احترام‌ به‌ حيثيت‌ شخص‌ انساني‌ را مورد تأييد قرار داده‌.

با اطمينان‌ به‌ اينكه‌ فرضيه‌ سيادت‌ و تفوق‌ مبتني‌ بر اختلاف‌ بين‌ نژادها عملاً مردود و اخلاقاً محكوم‌ و از نظر اجتماعي‌ غيرعادلانه‌ و خطرناك‌ بوده‌ و تبعيض‌ نژادي‌ نه‌ از لحاظ‌ نظري‌ و نه‌ از لحاظ‌ عملي‌ قابل‌ توجيه‌ نمي‌باشد با تأييد مجدد اينكه‌ تبعيض‌ بين‌ افراد بشر به‌ جهات‌ مبتني‌ بر نژاد و رنگ‌ و يا ريشه‌ قومي‌ سدي‌ در برابر وجود روابط‌ دوستانه‌ و مسالمت‌آميز در ميان‌ ملل‌ بوده‌ و امكان‌ دارد صلح‌ و امنيت‌ بين‌ ملل‌ و همچنين‌ همزيستي‌ هم‌ آهنگ‌ اشخاص‌ را در داخل‌ يك‌ دولت‌ مختل‌ سازد.

با اطمينان‌ به‌ اينكه‌ وجود موانع‌ نژادي‌ با آرمان‌هاي‌ جامعه‌ بشري‌ قابل‌ جمع‌ نيست‌.

با احساس‌ خطر از مظاهر تبعيض‌ نژادي‌ كه‌ هنوز در برخي‌ از نواحي‌ جهان‌ مشهود است‌ و نيز از سياست‌هاي‌ حكومتي‌ مبتني‌ بر برتري‌ يا تنفرنژادي‌ از قبيل‌ آپارتايد ـ وتفكيك‌ وجداني‌ مصمم‌ به‌ اتخاذ كليه‌ تدابير لازم‌ براي‌ امحاء سريع‌ كليه‌ اشكال‌ و تمامي‌ مظاهر تبعيض‌ نژادي‌ و مصمم‌ به‌ پيش‌گيري‌ و مبارزه‌ با فرضيه‌ها و رويه‌هاي‌ نژادي‌ ـ به‌ منظور تسهيل‌ حسن‌ تفاهم‌ بين‌ نژادها بر مبناي‌ يك‌ جامعه‌ بين‌المللي‌ كه‌ از قيد كليه‌ اشكال‌ تبعيض‌ و تفكيك‌ نژادي‌ آزاد باشد.

با تذكر مفاد قرارداد مربوط‌ به‌ رفع‌ تبعيض‌ در مورد شغل‌ و حرفه‌ مصوب‌ سازمان‌ بين‌المللي‌ كار در سال‌ 1958 و با توجه‌ به‌ قرارداد مربوط‌ به‌ مبارزه‌ با تبعيض‌ نژادي‌ در زمينه‌ تعليم‌ كه‌ از طرف‌ سازمان‌ فرهنگي‌ و علمي‌ و تربيتي‌ ملل‌ متحد (يونسكو) در سال‌ 1960 به‌ تصويب‌ رسيده‌.

با تمايل‌ به‌ اجراي‌ اصول‌ مقرر در اعلاميه‌ ملل‌ متحد راجع‌ به‌ رفع‌ كليه‌ انواع‌ تبعيضات‌ نژادي‌ و حصول‌ اطمينان‌ از اتخاذ سريع‌ تدابير عملي‌ در اين‌ راه‌ به‌ شرح‌ زير موافقت‌ نمودند.

********** *** **********
بخش‌ 1

ماده‌ 1

1. در قرارداد حاضر اصطلاح‌ “تبعيض‌ نژادي‌” اطلاق‌ مي‌شود به‌ هر نوع‌ تمايز و ممنوعيت‌ يا محدوديت‌ و يا رجحاني‌ كه‌ براساس‌ نژاد و رنگ‌ يا نسب‌ و يا منشأ ملي‌ و يا قومي‌ مبتني‌ بوده‌ و هدف‌ يا اثر آن‌ از بين‌ بردن‌ و يا در معرض‌ تهديد و مخاطره‌ قراردادن‌ شناسايي‌ يا تمتع‌ و يا استيفاء در شرايط‌ متساوي‌ از حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ در زمينه‌ سياسي‌ و اجتماعي‌ و فرهنگي‌ و يا در هر زمينه‌ ديگري‌ از حيات‌ عمومي‌ باشد.

2. قرارداد حاضر ناظر به‌ تمايزات‌ و ممنوعيت‌ها و محدوديت‌ها و يا رجحاناتي‌ كه‌ هر يك‌ از دول‌ عاقد قرارداد بين‌ اتباع‌ خود و اتباع‌ ساير دول‌ قائل‌ مي‌شوند نخواهد بود.

3. مقررات‌ قرارداد حاضر را نبايد طوري‌ تفسير نمود كه‌ در مقررات‌ قانوني‌ دول‌ عاقد راجع‌ به‌ تابعيت‌ و مليت‌ و قبول‌ تابعيت‌ به‌ نحوي‌ از انحاء مؤثر واقع‌ شود. مشروط‌ بر اينكه‌ مقررات‌ مزبور عليه‌ مليت‌ خاصي‌ قائل‌ به‌ تبعيض‌ نباشد.

4. تدابير خاصي‌ كه‌ صرفاً به‌ منظور تأمين‌ ترقي‌ شايسته‌ برخي‌ از گروههاي‌ نژادي‌ يا قومي‌ يا افرادي‌ كه‌ براي‌ تمتع‌ و استيفاء از حقوق‌ بشر و آزاديهاي‌ اساسي‌ در شرايط‌ متساوي‌ محتاج‌ حمايت‌اند اتخاذ شده‌ باشد ـ به‌ منزله‌ تدابيري‌ كه‌ جنبه‌ تبعيض‌ نژادي‌ دارند تلقي‌ نخواهد گرديد مشروط‌ بر اينكه‌ اين‌ اقدامات‌ منجر به‌ برقراري‌ حقوق‌ متمايز براي‌ گروههاي‌ نژادي‌ مختلف‌ نشود و پس‌ از حصول‌ هدف‌هائي‌ كه‌ موجب‌ اتخاذ تدابير مذكور گرديده‌ بود ادامه‌ نيابد.

ماده‌ 2

1. دول‌ عاقد تبعيض‌ نژادي‌ را محكوم‌ مي‌نمايند و متعهد مي‌شوند كه‌ با توسل‌ به‌ كليه‌ وسائل‌ مقتضي‌ و بدون‌ درنگ‌ سياستي‌ را دنبال‌ كنند كه‌ هدف‌ آن‌ از بين‌ بردن‌ هر نوع‌ تبعيض‌ نژادي‌ و تسهيل‌ توافق‌ و تفاهم‌ در بين‌ كليه‌ نژادها باشد و براي‌ نيل‌ به‌ اين‌ مقصود:

الف‌ ـ هر يك‌ از دول‌ عاقد متعهد مي‌شود كه‌ به‌ هيچ‌ نوع‌ اقدام‌ و يا رفتار تبعيض‌ نژادي‌ عليه‌ اشخاص‌ و گروه‌هاي‌ افراد و يا مؤسسات‌ مبادرت‌ نورزد و ترتيبي‌ فراهم‌ آورد كه‌ كليه‌ مقامات‌ و مؤسسات‌ دولتي‌ اعم‌ از مملكتي‌ يا محلي‌ اين‌ تعهد را رعايت‌ نمايند.

ب‌ ـ هر يك‌ از دول‌ عاقد متعهد مي‌شود كه‌ هيچ‌ روش‌ تبعيض‌ نژادي‌ را كه‌ از طرف‌ فرد يا سازماني‌ اتخاذ گرديده‌ مورد تشويق‌ و دفاع‌ و يا تأييد قرار ندهد.

ج‌ ـ هر يك‌ از دول‌ عاقد موظف‌ است‌ تدابير مؤثري‌ اتخاذ نمايد كه‌ سياست‌هاي‌ مملكتي‌ و محلي‌ تجديدنظر و مقرراتي‌ را كه‌ موجب‌ ايجاد و يا تثبيت‌ و استمرار تبعيضات‌ نژادي‌ گردد در هر كجا كه‌ باشد اصلاح‌ يا ابطال‌ و يا فسخ‌ كند.

د ـ هر يك‌ از دول‌ عاقد مكلف‌ است‌ به‌ كليه‌ وسائل‌ مقتضي‌ و منجمله‌ در صورت‌ اقتضاء از طريق‌ تدابير تقنينيه‌ اعمال‌ هر نوع‌ تبعيض‌ نژادي‌ را از ناحيه‌ افراد يا دسته‌ها يا سازمان‌ها ممنوع‌ سازد و بدان‌ پايان‌ دهد.

ه‌ ـ هر يك‌ از دول‌ عاقد متعهد مي‌شود عنداللزوم‌ تشكيلات‌ و نهضت‌هاي‌ طرفدار يگانگي‌ نژادها و ساير وسايل‌ از ميان‌ بردن‌ موانع‌ بين‌ نژادها را مورد تشويق‌ قرار دهد و موجبات‌ عدم‌ ترغيب‌ هر عملي‌ را كه‌ باعث‌ تقويت‌ تفرقه‌ نژادي‌ مي‌شود فراهم‌ آورد.

2. دول‌ عاقد در صورت‌ اقتضاء در زمينه‌هاي‌ اجتماعي‌ و اقتصادي‌ و فرهنگي‌ و غيره‌ تدابير خاص‌ و معيني‌ براي‌ تأمين‌ رشد و توسعه‌ مطلوب‌ برخي‌ گروه‌هاي‌ نژادي‌ يا افراد وابسته‌ به‌ آنها و حمايت‌ از اين‌ گروه‌ها و افراد اتخاذ مي‌نمايند. اين‌ تدابير بدين‌ منظور اتخاذ مي‌گردد كه‌ استيفاي‌ كامل‌ حقوق‌ بشري‌ و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ در شرايط‌ متساوي‌ براي‌ ايشان‌ تضمين‌ شود ولي‌ نبايد پس‌ از نيل‌ به‌ هدف‌ موجب‌ و منشأ حفظ‌ حقوق‌ غيرمتساوي‌ و متمايز براي‌ گروه‌هاي‌ نژادي‌ گردد.

ماده‌ 3

دول‌ عاقد به‌ خصوص‌ تفكيك‌ نژادي‌ و اعمال‌ روش‌هاي‌ آپارتايد را تقبيح‌ و محكوم‌ مي‌كنند و متعهد مي‌شوند كه‌ در كليه‌ اراضي‌ كه‌ در قلمرو صلاحيت‌ قضائي‌ آنهاست‌ انجام‌ اين‌ قبيل‌ اعمال‌ و روش‌ها را قدغن‌ و ممنوع‌ ساخته‌ و آن‌ را ريشه‌كن‌ سازند.

ماده‌ 4

دول‌ عاقد هر نوع‌ تبليغات‌ و تشكيلاتي‌ را كه‌ از افكار و نظريه‌هاي‌ مبتني‌ بر تفوق‌ يك‌ نژاد و يا گروهي‌ از اشخاصي‌ كه‌ رنگ‌ و يا منشأ قومي‌ معين‌ دارند الهام‌ بگيرد و يا هر نوع‌ تنفر و تبعيض‌ نژادي‌ را توصيه‌ يا تشويق‌ كند ـ تقبيح‌ مي‌نمايد و متعهد مي‌شوند كه‌ به‌ منظور ريشه‌كن‌ ساختن‌ اين‌ چنين‌ تحريكات‌ يا تبعيضات‌ و به‌ طور كلي‌ براي‌ محو هر قسم‌ تبعيض‌ نژادي‌ سريعاً تدابير لازم‌ را اتخاذ نمايند ـ و در اين‌ راه‌ اصول‌ اعلاميه‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر و نيز حقوقي‌ را كه‌ در مادة‌ پنجم‌ اين‌ قرارداد تصريح‌ گرديده‌ است‌ مورد توجه‌ قرار دهند.

دول‌ عاقد مخصوصاً متعهد مي‌شوند كه‌:

الف‌ ـ نشر هر نوع‌ افكار مبتني‌ بر تفوق‌ يا نفرت‌ نژادي‌ و تحريك‌ به‌ تبعيض‌ نژادي‌ و همچنين‌ اعمال‌ زور يا تحريك‌ به‌ زور عليه‌ هر نژاد و يا هر گروه‌ كه‌ از حيث‌ رنگ‌ و قوميت‌ متفاوت‌ باشند و نيز بذل‌ هر نوع‌ مساعدت‌ منجمله‌ كمك‌ مالي‌ به‌ فعاليت‌هاي‌ تبعيضي‌ نژادي‌ را قانوناً از جرائم‌ قابل‌ مجازات‌ اعلام‌ نمايد.

ب‌ ـ سازمان‌ها و فعاليت‌هاي‌ تبليغاتي‌ متشكل‌ و هر قسم‌ فعاليت‌ تبليغاتي‌ ديگر را كه‌ محرك‌ تبليغات‌ نژادي‌ بوده‌ و يا آن‌ را تشويق‌ نمايد و عضويت‌ در اين‌ چنين‌ سازمان‌ها را قانوناً از جرائم‌ قابل‌ مجازات‌ اعلام‌ نمايد.

ج‌ ـ به‌ مقامات‌ مسئول‌ يا مؤسسات‌ عمومي‌ از مملكتي‌ و يا محلي‌ اجازه‌ ندهند تبعيضات‌ نژادي‌ را ترغيب‌ يا تشويق‌ نمايند.

ماده‌ 5

دول‌ عضو طبق‌ تعهدات‌ اساسي‌ مندرج‌ در مادة‌ 2 متعهد مي‌شوند كه‌ تبعيضات‌ نژادي‌ را به‌ هر شكل‌ و صورتيكه‌ باشد ممنوع‌ و ريشه‌ كن‌ سازند و حق‌ هر فرد را به‌ مساوات‌ در برابر قانون‌ و به‌ ويژه‌ در تمتع‌ از حقوق‌ زير بدون‌ تمايز از لحاظ‌ نژاد يا رنگ‌ يا مليت‌ يا قوميت‌ تضمين‌ نمايند.

الف‌ ـ حق‌ برخورداري‌ از رفتار مساوي‌ در برابر محاكم‌ و ساير مراجعي‌ كه‌ اجراي‌ عدالت‌ را به‌ عهده‌ دارند.

ب‌ ـ حق‌ برخورداري‌ از امنيت‌ شخصي‌ و حمايت‌ دولت‌ در برابر تجاوز و صدمه‌ جسمي‌ از ناحيه‌ مأمورين‌ دولت‌ و يا هر فرد يا دسته‌ يا تشكيلات‌.

ج‌ ـ حقوق‌ سياسي‌ و به‌ خصوص‌ حق‌ شركت‌ در انتخابات‌ و رأي‌ دادن‌ و نامزد شدن‌ براساس‌ سيستم‌ اخذ رأي‌ همگاني‌ و يكسان‌ و حق‌ مشاركت‌ در حكومت‌ و ادارة‌ امور عمومي‌ و حق‌ نيل‌ به‌ مشاغل‌ عمومي‌ دولتي‌ به‌ هر رتبه‌ و مقام‌ در شرايط‌ مساوي‌.

د ـ ساير حقوق‌ مدني‌ ـ خصوصاً:

1. حق‌ رفت‌ و آمد و انتخاب‌ اقامتگاه‌ در داخل‌ يك‌ كشور

2. حق‌ ترك‌ هر كشور و منجمله‌ ترك‌ ميهن‌ خود و بازگشت‌ به‌ آن‌

3. حق‌ داشتن‌ يك‌ تابعيت‌

4. حق‌ ازدواج‌ و انتخاب‌ همسر خود

5. حق‌ تملك‌ چه‌ به‌ صورت‌ فردي‌ و چه‌ به‌ شكل‌ مشاركت‌

6. حق‌ توارث‌

7. حق‌ آزادي‌ فكر و وجدان‌ و مذهب‌

8. آزادي‌ عقيده‌ و بيان‌

9. حق‌ آزادي‌ اجتماع‌ و تشكيل‌ جمعيت‌هاي‌ مسالمت‌آميز

ه‌ ـ حقوق‌ اقتصادي‌ و اجتماعي‌ و فرهنگي‌ خصوصاً:

1. حق‌ كار كردن‌ و انتخاب‌ آزاد شغل‌ و استفاده‌ از شرايط‌ عادلانه‌ و رضايتبخش‌ كار و برخورداري‌ از حمايت‌ در برابر بيكاري‌ و دريافت‌ دستمزد مساوي‌ براي‌ كار مساوي‌ و دريافت‌ پاداش‌ منصفانه‌ و رضايت‌بخش‌

2. حق‌ تشكيل‌ اتحاديه‌هاي‌ صنفي‌ و عضويت‌ در آنها

3. حق‌ مسكن‌

4. حق‌ استفاده‌ از بهداشت‌ عمومي‌ و مراقبت‌هاي‌ پزشكي‌ و بيمه‌هاي‌ اجتماعي‌ و خدمات‌ اجتماعي‌

5. حق‌ تحصيل‌ و كارآموزي‌ حرفه‌اي‌

6. حق‌ مشاركت‌ در فعاليت‌هاي‌ فرهنگي‌ با شرايط‌ يكسان‌

و ـ حق‌ دسترسي‌ به‌ كليه‌ امكانات‌ خدماتي‌ كه‌ به‌ عموم‌ عرضه‌ مي‌شود از قبيل‌ وسايط‌ نقليه‌ و هتل‌ها و رستوران‌ها و كافه‌ها و تماشاخانه‌ها و پارك‌ها.

ماده‌ 6

دول‌ عاقد براي‌ كليه‌ افراد مشمول‌ صلاحيت‌ قضايي‌ خود در برابر هر نوع‌ تبعيض‌ نژادي‌ كه‌ حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ افراد را برخلاف‌ مقررات‌ اين‌ قرارداد مورد تجاوز قرار دهد حمايت‌ و يك‌ طريقه‌ دادرسي‌ مؤثر در برابر محاكم‌ ذيصلاحيت‌ ملي‌ و ساير مراجع‌ صلاحيت‌دار مملكتي‌ تأمين‌ خواهند كرد و همچنين‌ حق‌ افراد را در مطالبة‌ غرامت‌ و جبران‌ عادلانه‌ و متناسب‌ خسارتي‌ كه‌ بر اثر اعمال‌ تبعيضات‌ نژادي‌ وارد مي‌گردد تضمين‌ خواهند نمود.

ماده‌ 7

دول‌ عاقد متعهد مي‌شوند به‌ منظور مبارزه‌ با تعصباتي‌ كه‌ منجر به‌ تبعيضات‌ نژادي‌ مي‌شود و نيز براي‌ تعميم‌ و بسط‌ تفاهم‌ و روح‌ گذشت‌ و سازش‌ و مودت‌ در ميان‌ ملل‌ و گروه‌ها و نژادها و اقوام‌ مختلف‌ و ترويج‌ نيات‌ و اصول‌ منشور ملل‌ متحد و مفاد اعلامية‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر و اعلامية‌ ملل‌ متحد دربارة‌ رفع‌ تبعيضات‌ نژادي‌ و مفاد اين‌ قرارداد اقدامات‌ مؤثر علي‌الخصوص‌ در زمينة‌ تعليم‌ و تربيت‌ فرهنگ‌ و نشر اخبار معمول‌ دارند.

********** *** **********
بخش‌ 2

ماده‌ 8

1. كميته‌اي‌ به‌ منظور رفع‌ تبعيضات‌ نژادي‌ (كه‌ از اين‌ پس‌ «كميته‌» ناميده‌ مي‌شود) مركب‌ از هيجده‌ نفر كارشناس‌ واجد صفات‌ عالي‌ اخلاقي‌ و بيطرفي‌ كه‌ من‌ باب‌ اهليت‌ و مقام‌ شخصي‌ انجام‌ وظيفه‌ خواهند نمود و از طرف‌ دول‌ عاقد با توجه‌ به‌ لزوم‌ توزيع‌ جغرافيايي‌ عادلانه‌ و در برگرفتن‌ اشكال‌ مختلفه‌ تمدن‌ و سيستم‌هاي‌ عمده‌ قضائي‌ انتخاب‌ مي‌شوند تشكيل‌ خواهد شد.

2. اعضاي‌ كميته‌ با رأي‌ مخفي‌ از بين‌ كسانيكه‌ دول‌ عاقد براي‌ عضويت‌ كميته‌ نامزد كرده‌اند انتخاب‌ مي‌شوند. هر دولت‌ عضو مي‌تواند يك‌ نفر را از ميان‌ اتباع‌ خود نامزد كند.

3. نخستين‌ انتخابات‌ شش‌ ماه‌ پس‌ از تاريخ‌ اجراي‌ اين‌ قرارداد انجام‌ مي‌گيرد. حداقل‌ سه‌ ماه‌ قبل‌ از تاريخ‌ هر دوره‌ انتخاباتي‌ دبيركل‌ ملل‌ متحد كتباً از دول‌ عضو دعوت‌ خواهد كرد تا نامزدهاي‌ انتخاباتي‌ خود را ظرف‌ دو ماه‌ معرفي‌ نمايند.

دبيركل‌ ملل‌متحد فهرست‌ اسامي‌ كليه‌ كساني‌ را كه‌ بدين‌ ترتيب‌ نامزد شده‌اند به‌ ترتيب‌ حروف‌ الفباء و با ذكر نام‌ دول‌ عضوي‌ كه‌ آنها را نامزد كرده‌اند تهيه‌ و به‌ دول‌ عاقد اين‌ قرارداد تسليم‌ مي‌كند.

4. انتخاب‌ اعضاي‌ كميته‌ در جلسه‌اي‌ متشكل‌ از كليه‌ دول‌ عضو كه‌ از طرف‌ دبيركل‌ ملل‌متحد در مقر سازمان‌ ملل‌متحد دعوت‌ مي‌شوند انجام‌ خواهد گرفت‌.

در اين‌ جلسه‌ كه‌ با حضور دو سوم‌ دول‌ عضو حائز اكثريت‌ مي‌شود كساني‌ به‌ عضويت‌ كميته‌ انتخاب‌ مي‌شوند كه‌ تعداد بيشتر و اكثريت‌ مطلق‌ آراء نمايندگان‌ حاضر و رأي‌ دهنده‌ دول‌ عضو را به‌ دست‌ آورند.

5. الف‌ ـ اعضاي‌ كميته‌ براي‌ مدت‌ چهار سال‌ انتخاب‌ مي‌شوند. معذلك‌ دوره‌ عضويت‌ نه‌ نفر از كساني‌ كه‌ در نخستين‌ انتخابات‌ به‌ عضويت‌ برگزيده‌ مي‌شوند پس‌ از دو سال‌ منقضي‌ مي‌گردد و رئيس‌ كميته‌ بلافاصله‌ پس‌ از انجام‌ نخستين‌ انتخابات‌ اسامي‌ اين‌ نه‌ عضو را به‌ حكم‌ قرعه‌ تعيين‌ مي‌نمايد.

ب‌ ـ براي‌ جانشيني‌ كارشناسي‌ كه‌ به‌ علل‌ غيرمنتظره‌ از ادامه‌ و وظايف‌ خود در كميته‌ دست‌ كشيده‌، دولت‌ متبوع‌ او كارشناس‌ ديگري‌ را از ميان‌ اتباع‌ خود مشروط‌ به‌ تصويب‌ كميته‌ منصوب‌ مي‌كند.

6. پرداخت‌ هزينه‌ و مخارج‌ اعضاي‌ كميته‌ مادامي‌ كه‌ در كميته‌ انجام‌ وظيفه‌ مي‌كنند به‌ عهدة‌ دول‌ عضو خواهد بود.

ماده‌ 9

1. دول‌ عاقد متعهد مي‌شوند گزارشي‌ دربارة‌ اقدامات‌ قانوني‌ و قضائي‌ و اداري‌ و غيره‌ كه‌ به‌ منظور اجراي‌ مقررات‌ و مفاد اين‌ قرارداد معمول‌ داشته‌اند در مواعد زير به‌ دبيركل‌ تسليم‌ نمايند كه‌ مورد مطالعه‌ و بررسي‌ كميته‌ قرار گيرد.

الف‌ ـ ظرف‌ يك‌ سال‌ از تاريخ‌ لازم‌الاجراء شدن‌ قرارداد در مورد هر يك‌ از دول‌

ب‌ ـ متعاقباً هر دو سال‌ يك‌ بار و بعلاوه‌ هر وقت‌ كه‌ كميته‌ چنين‌ تقاضايي‌ بنمايد. كميته‌ مي‌تواند از دول‌ عاقد تقاضاي‌ اطلاعات‌ تكميلي‌ بنمايد.

2. كميته‌ هر سال‌ گزارش‌ اقدامات‌ و فعاليت‌هاي‌ خود را توسط‌ دبيركل‌ به‌ مجمع‌ عمومي‌ تسليم‌ مي‌دارد و مي‌تواند براساس‌ مطالعه‌ و بررسي‌ گزارش‌ها و اطلاعات‌ واصله‌ از دول‌ عضو پيشنهادها و توصيه‌هايي‌ كه‌ داراي‌ جنبة‌ عمومي‌ است‌ بنمايد. اين‌ پيشنهادها و توصيه‌هاي‌ عمومي‌ در صورت‌ لزوم‌ همراه‌ با ملاحظات‌ دول‌ عضو به‌ مجمع‌ عمومي‌ گزارش‌ خواهد شد.

ماده‌ 10

1. كميته‌ آئين‌ نامه‌ و مقررات‌ داخلي‌ خود را تعيين‌ و تصويب‌ خواهد كرد.

2. كميته‌ هيئت‌ رئيسه‌ خود را براي‌ مدت‌ دو سال‌ انتخاب‌ خواهد نمود.

3. دبيرخانه‌ كميته‌ به‌ عهده‌ دبيركل‌ ملل‌ متحد خواهد بود.

4. جلسات‌ كميته‌ عادتاً در مقر سازمان‌ ملل‌ متحد منعقد خواهد گرديد.

ماده‌ 11

1. هر گاه‌ يكي‌ از دول‌ عضو، چنين‌ تشخيص‌ دهد كه‌ يكي‌ از دول‌ عضو مقررات‌ قرارداد حاضر را مرعي‌ و مجري‌ نمي‌دارد، مي‌تواند توجه‌ كميته‌ را به‌ موضوع‌ جلب‌ كند كميته‌ مراتب‌ را به‌ اطلاع‌ دولت‌ مربوطه‌ مي‌رساند. دولت‌ مربوطه‌ ظرف‌ سه‌ ماه‌ توضيحات‌ كتبي‌ براي‌ روشن‌ شدن‌ قضيه‌ و عنداللزوم‌ اقداماتي‌ كه‌ ممكن‌ بود به‌ عمل‌ آيد تسليم‌ كميته‌ مي‌كند.

2. هر گاه‌ ظرف‌ شش‌ ماه‌ پس‌ از اطلاع‌ اوليه‌ به‌ دولت‌ دريافت‌ كننده‌ موضوع‌ از طريق‌ مذاكرات‌ دو جانبه‌ يا از هر طريق‌ ديگري‌ كه‌ براي‌ دو دولت‌ مقدور باشد به‌ صورت‌ مرضي‌الطرفين‌ حل‌ و فصل‌ نشود هر يك‌ از دو دولت‌ مزبور حق‌ خواهد داشت‌ كه‌ موضوع‌ را مجدداً به‌ وسيلة‌ يادداشتي‌ به‌ كميتة‌ مرجوع‌ دارد و مراتب‌ را به‌ دولت‌ ديگر نيز اطلاع‌ دهد.

3. كميته‌ فقط‌ در صورتي‌ مي‌تواند در مورد يك‌ اختلاف‌ طبق‌ بند 2 اين‌ ماده‌ رسيدگي‌ نمايد كه‌ قبلاً اطمينان‌ حاصل‌ كرده‌ باشد كه‌ كليه‌ طرق‌ دادخواهي‌ در حقوق‌ داخلي‌ كه‌ براساس‌ اصول‌ كلي‌ مورد قبول‌ حقوق‌ بين‌المللي‌ استوار باشد، مورد استفاده‌ و توسل‌ قرار گرفته‌ است‌ اين‌ قاعده‌ در مواردي‌ كه‌ آئين‌ دادخواهي‌ متضمن‌ مواعد طولاني‌ غيرمعقولي‌ باشد اعمال‌ نمي‌گردد.

4. كميته‌ مي‌تواند در مورد هر موضوعي‌ كه‌ به‌ آن‌ ارجاع‌ مي‌شود اطلاعات‌ تكميلي‌ ديگري‌ كه‌ لازم‌ بداند از دول‌ مربوطه‌ بخواهد.

5. در مواقعيكه‌ كميته‌ به‌ موجب‌ ماده‌ حاضر مشغول‌ بررسي‌ موضوعي‌ مي‌باشد هر يك‌ از دول‌ ذينفع‌ مي‌توانند نماينده‌اي‌ تعيين‌ كند كه‌ بدون‌ داشتن‌ حق‌ رأي‌ در تمام‌ مدت‌ رسيدگي‌ در جلسات‌ كميته‌ شركت‌ نمايد.

ماده‌ 12

1. الف‌ ـ پس‌ از آنكه‌ كميته‌ كليه‌ اطلاعاتي‌ را كه‌ لازم‌ تشخيص‌ مي‌دهد تحصيل‌ نمود و مورد بررسي‌ و مداقه‌ قرارداد، رئيس‌ كميته‌ كميسيون‌ سازش‌ ويژه‌اي‌ (كه‌ منبعد «كميسيون‌» ناميده‌ مي‌شود) مركب‌ از پنج‌ تن‌ كه‌ ممكن‌ است‌ عضو كميته‌ باشد و يا نباشند تعيين‌ خواهد كرد، اعضاي‌ كميسيون‌ با رضايت‌ كامل‌ طرفين‌ اختلاف‌ انتخاب‌ مي‌شوند و كميسيون‌ مساعي‌ جميله‌ خود را به‌ منظور يافتن‌ راه‌ حل‌ دوستانه‌ موضوع‌، كه‌ مبتني‌ بر احترام‌ و مراعات‌ مفاد قرارداد حاضر باشد، براي‌ دول‌ ذينفع‌ به‌ كار خواهد برد.

ب‌ ـ هر گاه‌ طرفين‌ اختلاف‌ ظرف‌ سه‌ ماه‌ در خصوص‌ تركيب‌ كميسيون‌ جزئاً يا كلاً به‌ توافق‌ نرسند آن‌ عده‌ از اعضاء كميسيون‌ كه‌ مورد توافق‌ طرفين‌ اختلاف‌ قرار نگرفته‌اند با رأي‌ مخفي‌ و به‌ اكثريت‌ دو سوم‌ آراء اعضاي‌ كميته‌ از بين‌ اعضاي‌ خود كميته‌ انتخاب‌ خواهند شد.

2. اعضاي‌ كميسيون‌ من‌ باب‌ اهليت‌ و مقام‌ شخصي‌ خود خدمت‌ مي‌كنند و نبايد از اتباع‌ دول‌ طرف‌ اختلاف‌ و يا از اتباع‌ دول‌ غير عضو قرارداد حاضر باشند.

3. كميسيون‌ رئيس‌ خود را انتخاب‌ و روش‌ كار و آئين‌ نامه‌ داخلي‌ خود را تعيين‌ و تصويب‌ خواهد نمود.

4. جلسات‌ كميسيون‌ عادتاً در مقر سازمان‌ ملل‌ متحد يا محل‌ مناسب‌ ديگري‌ كه‌ كميسيون‌ تعيين‌ كند منعقد خواهد گرديد.

5. دبيرخانه‌ مذكور در بند 3 مادة‌ 10 قرارداد حاضر در صورتي‌ كه‌ اختلاف‌ بين‌ دول‌ موجب‌ تشكيل‌ كميسيون‌ شود خدمات‌ خود را در اختيار كميسيون‌ مي‌گذارد.

6. دول‌ طرف‌ اختلاف‌ هزينه‌ اعضاي‌ كميسيون‌ را بر اساس‌ صورت‌ برآوردي‌ كه‌ به‌ وسيلة‌ دبيركل‌ تسليم‌ مي‌شود بالسويه‌ پرداخت‌ خواهند نمود.

7. دبيركل‌ اختيار دارد در صورت‌ لزوم‌ پيش‌ از آنكه‌ دول‌ طرف‌ اختلاف‌ هزينه‌هاي‌ متعلقه‌ را طبق‌ بند 6 اين‌ ماده‌ تأديه‌ نمايند ـ هزينه‌ اعضاي‌ كميسيون‌ را پرداخت‌ نمايد.

8. اطلاعاتي‌ كه‌ كميته‌ تحصيل‌ و بررسي‌ نموده‌ است‌ در اختيار كميسيون‌ قرار خواهد گرفت‌ و كميسيون‌ مي‌تواند از دول‌ ذيربط‌ تقاضاي‌ ارسال‌ اطلاعات‌ مربوطه‌ ديگري‌ را بنمايد.

ماده‌ 13

1. كميسيون‌ پس‌ از بررسي‌ همه‌ جوانب‌ موضوع‌ گزارشي‌ تهيه‌ و به‌ رئيس‌ كميته‌ تسليم‌ مي‌كند اين‌ گزارش‌ مشتمل‌ بر استنتاجات‌ كميسيون‌ در مورد واقعيات‌ مربوطه‌ به‌ اختلاف‌ بين‌ طرفين‌ بوده‌ و متضمن‌ توصيه‌هايي‌ كه‌ براي‌ حل‌ دوستانه‌ اختلاف‌ مناسب‌ تشخيص‌ مي‌شود خواهد بود.

2. رئيس‌ كميته‌ گزارش‌ كميسيون‌ را به‌ هر يك‌ از دول‌ طرف‌ اختلاف‌ ارسال‌ خواهد داشت‌. دول‌ مذكور ظرف‌ سه‌ ماه‌ موافقت‌ يا مخالفت‌ خود را با توصيه‌هاي‌ مندرج‌ در گزارش‌ كميسيون‌ به‌ رئيس‌ كميته‌ اطلاع‌ خواهند داد.

3. پس‌ از انقضاي‌ مهلت‌ مقرر در بند 2 اين‌ ماده‌ رئيس‌ كميته‌ گزارش‌ كميسيون‌ را به‌ انضمام‌ اظهاريه‌هاي‌ دول‌ ذينفع‌ براي‌ ساير دول‌ عاقد قرارداد ارسال‌ خواهد داشت‌.

ماده‌ 14

1. هر يك‌ از دول‌ عاقد قرارداد مي‌توانند در هر موقع‌ اعلام‌ نمايد كه‌ صلاحيت‌ كميته‌ را براي‌ دريافت‌ و رسيدگي‌ به‌ شكايات‌ و عرايض‌ افراد با دسته‌هائي‌ از اشخاصي‌ كه‌ تابع‌ آن‌ دولت‌ بوده‌ و مدعي‌ باشند كه‌ با نقض‌ يكي‌ از حقوق‌ مصرحه‌ در قرارداد حاضر از طرف‌ آن‌ دولت‌ در معرض‌ تعدي‌ قرار گرفته‌اند به‌ رسميت‌ مي‌شناسد. كميته‌ هيچ‌ عريضه‌ يا شكايت‌ راجع‌ به‌ دولتي‌ را كه‌ مبادرت‌ به‌ اعلام‌ چنين‌ اعلاميه‌اي‌ ننموده‌ باشد، دريافت‌ نخواهد داشت‌.

2. هر يك‌ از دول‌ عاقد اين‌ قرارداد كه‌ شناسايي‌ صلاحيت‌ كميته‌ را طبق‌ بند 1 اين‌ ماده‌ اعلام‌ دارد مي‌تواند در داخل‌ نظام‌ قضائي‌ مملكتي‌ خود، براي‌ دريافت‌ و رسيدگي‌ به‌ شكايات‌ افراد يا دسته‌هايي‌ از اشخاص‌ كه‌ تابع‌ آن‌ دولت‌ مي‌باشند و مدعي‌ هستند كه‌ با نقض‌ يكي‌ از حقوق‌ مصرحه‌ در قرارداد حاضر از طرف‌ دولت‌ مذكور در معرض‌ تعدي‌ قرار گرفته‌اند و ساير طرق‌ دادخواهي‌ كه‌ در دسترسشان‌ بوده‌ مراجعه‌ نموده‌اند، مرجعي‌ را ايجاد يا تعيين‌ نمايد.

3. اعلام‌ شناسايي‌ كه‌ طبق‌ بند 1 اين‌ ماده‌ صورت‌ مي‌گيرد و نام‌ مرجعي‌ كه‌ به‌ موجب‌ بند 2 اين‌ ماده‌ ايجاد و يا تعيين‌ مي‌شود توسط‌ دولت‌ مربوط‌ به‌ دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌متحد تسليم‌ مي‌شود و مشاراليه‌ رونوشت‌ آنرا براي‌ ساير دول‌ عاقد قرارداد مي‌فرستد. اعلام‌ شناسايي‌ را مي‌توان‌ هر موقع‌ از طريق‌ ارسال‌ يادداشت‌ به‌ دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ متحد مسترد داشت‌ ليكن‌ اين‌ استرداد در مورد عرايضي‌ كه‌ كميته‌ تا آن‌ تاريخ‌ دريافت‌ داشته‌ مؤثر نخواهد بود.

4. مرجعي‌ كه‌ طبق‌ بند 2 اين‌ ماده‌ ايجاد و يا تعيين‌ مي‌شود موظف‌ است‌ شكايات‌ واصله‌ را در دفتري‌ به‌ نام‌ دفتر عرايض‌ ثبت‌ كند و نسخه‌هاي‌ مصدق‌ و متحدالشكل‌ اين‌ دفتر همه‌ ساله‌ از طريق‌ مناسب‌ در اختيار دبيركل‌ قرار دهد محتويات‌ دفتر مزبور افشاء نخواهد شد.

5. هرگاه‌ مرجعي‌ كه‌ طبق‌ بند 2 اين‌ ماده‌ ايجاد و يا تعيين‌ مي‌شود نتواند موجبات‌ رضايت‌ عارض‌ يا شاكي‌ را فراهم‌ سازد عارض‌ حق‌ دارد ظرف‌ شش‌ ماه‌ مراتب‌ را به‌ استحضار كميته‌ برساند.

6. الف‌ ـ كميته‌ هر عريضه‌اي‌ را كه‌ به‌ آن‌ ارجاع‌ گردد محرمانه‌ به‌ نظر دولت‌ عاقدي‌ كه‌ شاكي‌ مدعي‌ است‌ مقررات‌ اين‌ قرارداد را نقض‌ كرده‌ است‌ مي‌رساند ليكن‌ هويت‌ شخص‌ و يا گروه‌ افراد شاكي‌ را بدون‌ رضايت‌ صريح‌ شخص‌ و يا گروه‌ مذكور نمي‌توان‌ فاش‌ ساخت‌.

كميته‌ شكاياتي‌ را كه‌ فاقد امضاء صريح‌ باشد نخواهد پذيرفت‌.

ب‌ ـ دولت‌ مربوطه‌ ظرف‌ سه‌ ماه‌ پس‌ از اطلاع‌ از مفاد شكايت‌ توضيحات‌ و اظهارات‌ لازم‌ را كه‌ براي‌ روشن‌ شدن‌ موضوع‌ و عنداللزوم‌ اقداماتي‌ كه‌ ممكن‌ بود به‌ عمل‌ آيد كتباً به‌ اطلاع‌ كميته‌ مي‌رساند.

7. الف‌ ـ كميته‌ با توجه‌ به‌ اطلاعاتي‌ كه‌ دولت‌ مربوطه‌ و شخص‌ شاكي‌ در اختيار گذارده‌اند عرايض‌ و شكايات‌ را مورد بررسي‌ قرار مي‌دهد كميته‌ در صورتي‌ شكايتي‌ را مورد بررسي‌ قرار خواهد داد كه‌ قبلاً اطمينان‌ حاصل‌ كرده‌ باشد كه‌ شخص‌ شاكي‌ كليه‌ طرق‌ دادخواهي‌ داخل‌ ممكن‌ را مورد استفاده‌ و توسل‌ قرارداده‌ است‌ اين‌ قاعده‌ در مواردي‌ كه‌ آئين‌ دادخواهي‌ متضمن‌ مواعد طولاني‌ غيرمعقول‌ باشد، اعمال‌ نمي‌گردد.

ب‌ ـ كميته‌ پيشنهادها و توصيه‌هاي‌ احتمالي‌ خود را به‌ اطلاع‌ دولت‌ مربوطه‌ و شخص‌ عارض‌ خواهد رسانيد.

8. كميته‌ خلاصه‌ عرايض‌ واصله‌ و در صورت‌ اقتضاء خلاصه‌ توضيحات‌ و اظهارات‌ دول‌ مربوطه‌ و نيز پيشنهادها و توصيه‌هاي‌ خود را در گزارش‌ سالانه‌ منتشر خواهد كرد.

9. كميته‌ فقط‌ در صورتي‌ صلاحيت‌ خواهد داشت‌ وظايف‌ مقرره‌ در اين‌ ماده‌ را انجام‌ دهد كه‌ حداقل‌ ده‌ دولت‌ عاقد اين‌ قرارداد صلاحيت‌ آن‌ را طبق‌ مفاد بند 1 اين‌ ماده‌ به‌ رسميت‌ شناخته‌ باشند.

ماده‌ 15

1. تا نيل‌ به‌ هدف‌هاي‌ اعلاميه‌ اعطاي‌ استقلال‌ به‌ كشورها و ملل‌ تحت‌ استعمار مندرج‌ در قطعنامه‌ 1514 (دوره‌ 15) مجمع‌ عمومي‌ مورخ‌ 14 دسامبر 1960 مقررات‌ قرارداد حاضر به‌ هيچ‌ وجه‌ در برخورداري‌ ملل‌ مذكور از حق‌ دادخواهي‌ و شكايت‌ كه‌ به‌ موجب‌ ساير اسناد بين‌المللي‌ يا از طرف‌ سازمان‌ ملل‌ متحد و سازمانهاي‌ تخصصي‌ به‌ آنان‌ اعطاء گرديده‌ است‌ محدوديتي‌ ايجاد نخواهد كرد.

2. الف‌ ـ كميته‌ متشكل‌ طبق‌ بند 1 مادة‌ 8 قرارداد حاضر رونوشت‌ شكايات‌ واصل‌ از ارگان‌هاي‌ سازمان‌ ملل‌ متحد را كه‌ مشغول‌ به‌ مسائلي‌ مي‌باشد كه‌ با اصول‌ و هدفهاي‌ قرارداد ارتباط‌ مستقيم‌ دارد دريافت‌ خواهد داشت‌ و دربارة‌ شكايات‌ رسيده‌ از سكنه‌ اراضي‌ تحت‌ قيمومت‌ و يا غير خودمختار و يا به‌ طور كلي‌ از ساير سرزمين‌هاي‌ مشمول‌ قطعنامه‌ شمارة‌ 1514 (دورة‌ پانزدهم‌) مجمع‌ عمومي‌ كه‌ با مسائل‌ منظور در قرارداد حاضر ارتباط‌ دارد و ارگان‌هاي‌ مذكور راجع‌ به‌ آن‌ اقدام‌ و رسيدگي‌ مي‌نمايند اظهار عقيده‌ كرده‌ و راجع‌ به‌ موضوع‌ آن‌ شكايات‌ توصيه‌هايي‌ به‌ عمل‌ خواهد آورد.

ب‌ ـ كميته‌ رونوشت‌ گزارش‌هاي‌ ارگان‌هاي‌ صالحه‌ سازمان‌ ملل‌ متحد را در زمينه‌ اقدامات‌ قانون‌گذاري‌ و قضائي‌ و اداري‌ يا هر اقدام‌ ديگري‌ كه‌ مستقيماً به‌ اصول‌ و هدف‌هاي‌ اين‌ قرارداد مربوط‌ مي‌شود و توسط‌ قواي‌ اجرائي‌ سرزمين‌هاي‌ مذكوره‌ در جزء (الف‌) اين‌ بند معمول‌ گرديده‌ است‌ دريافت‌ خواهد داشت‌ و عقايد و پيشنهادهاي‌ خود را به‌ اطلاع‌ ارگان‌هاي‌ مزبور خواهد رسانيد.

3. گزارش‌ كميته‌ به‌ مجمع‌ عمومي‌ حاوي‌ خلاصه‌ عرايض‌ و گزارش‌هاي‌ رسيده‌ از ارگان‌هاي‌ ملل‌ متحد بوده‌ و همچنين‌ عقايد و توصيه‌هاي‌ كميته‌ در خصوص‌ عرايض‌ و گزارش‌هاي‌ مذكور خواهد بود.

4. كميته‌ از دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ تقاضا مي‌كند كه‌ كليه‌ اطلاعات‌ مربوطه‌ به‌ هدف‌هاي‌ اين‌ قرارداد و همچنين‌ هر گونه‌ اطلاعاتي‌ كه‌ راجع‌ به‌ سرزمين‌هاي‌ مذكوره‌ در بند 2 (الف‌) اين‌ ماده‌ در اختيار دارد به‌ كميته‌ ارسال‌ دارد.

ماده‌ 16

مقررات‌ قرارداد حاضر در مورد تدابيري‌ كه‌ بايستي‌ براي‌ حل‌ اختلافات‌ و رسيدگي‌ به‌ شكايات‌ اتخاذ شود بدون‌ خلل‌ به‌ ساير طرق‌ حل‌ اختلاف‌ و رسيدگي‌ به‌ شكايات‌ راجع‌ به‌ موضوع‌ تبعيضات‌ كه‌ در اسناد اساسي‌ سازمان‌ ملل‌ و يا ا سناد مربوط‌ به‌ تأسيس‌ مؤسسات‌ تخصصي‌ آن‌ و يا در قراردادهاي‌ مصوبه‌ سازمان‌ ملل‌ متحد در نظر گرفته‌ شد، اجرا مي‌شود و مقررات‌ مذكور مانع‌ از آن‌ نخواهد بود كه‌ دول‌ عاقد به‌ ساير طرق‌ حل‌ اختلاف‌ طبق‌ موافقت‌نامه‌هاي‌ بين‌المللي‌ عمومي‌ و يا خصوصي‌ كه‌ بين‌ آنان‌ منعقد و مجري‌ است‌ توسل‌ جويند.

********** *** **********
بخش‌ 3

ماده‌ 17

1. قرارداد حاضر براي‌ امضاي‌ هر دولتي‌ كه‌ عضو سازمان‌ ملل‌ متحد يا يكي‌ از مؤسسات‌ تخصصي‌ آن‌ بوده‌ يا هر دولتي‌ كه‌ اساسنامه‌ دادگاه‌ بين‌المللي‌ دادگستري‌ را امضاء كرده‌ باشد و همچنين‌ هر دولتي‌ كه‌ از طرف‌ مجمع‌ عمومي‌ سازمان‌ ملل‌ متحد براي‌ عضويت‌ در قرارداد حاضر دعوت‌ شود. مفتوح‌ خواهد بود.

2. قرارداد حاضر به‌ تصويب‌ خواهد رسيد و اسناد تصويب‌ آن‌ به‌ دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ متحد تسليم‌ خواهد شد.

ماده‌ 18

1. قرارداد حاضر براي‌ الحاق‌ هر يك‌ از دول‌ مذكور در بند 1 مادة‌ 17 مفتوح‌ خواهد بود.

2. الحاق‌ با تسليم‌ سند الحاق‌ به‌ دبيركل‌ ملل‌ متحد انجام‌ مي‌گيرد.

ماده‌ 19

1. قرارداد حاضر سي‌ روز پس‌ از تاريخ‌ بيست‌ و هفتمين‌ سند تصويب‌ و يا الحاق‌ به‌ دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ متحد لازم‌الاجراء خواهد شد.

2. قرارداد حاضر براي‌ دولي‌ كه‌ آن‌ را تصويب‌ كنند و يا پس‌ از تسليم‌ بيست‌ و هفتمين‌ سند تصويب‌ يا الحاق‌ بدان‌ ملحق‌ شوند سي‌ روز پس‌ از تاريخي‌ كه‌ سند تصويب‌ يا سند الحاق‌ خود را به‌ دبيركل‌ ملل‌ متحد تسليم‌ نمايند لازم‌الاجرا خواهد بود.

ماده‌ 20

1. دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ متحد متن‌ قيود و شروطي‌ را كه‌ احتمالاً دول‌ در موقع‌ تصويب‌ اين‌ قرارداد يا الحاق‌ به‌ آن‌ قائل‌ شوند دريافت‌ داشته‌ و به‌ كليه‌ دول‌ عاقد يا دولي‌ كه‌ ممكن‌ است‌ به‌ قرارداد ملحق‌ شوند كتباً اطلاع‌ خواهد داد. هر دولتي‌ كه‌ به‌ شرايط‌ مذكور معترض‌ باشد ظرف‌ نود روز پس‌ از تاريخ‌ اطلاعيه‌ مذكور به‌ دبيركل‌ اطلاع‌ خواهد داد شرط‌ مورد بحث‌ را نمي‌پذيرد.

2. به‌ قيد و شروطي‌ كه‌ با موضوع‌ و هدف‌ قرارداد حاضر غيرقابل‌ جمع‌ است‌ و همچنين‌ شروطي‌ كه‌ اثر آن‌ فلج‌ ساختن‌ فعاليت‌ يكي‌ از ارگان‌هاي‌ مخلوق‌ قرارداد حاضر باشد مجاز نخواهد بود و شروطي‌ داراي‌ وصف‌ فوق‌ تلقي‌ مي‌گردد كه‌ مورد اعتراض‌ حداقل‌ دو سوم‌ دول‌ عاقد قرارداد واقع‌ شود.

3. قيود و شروط‌ قائله‌ را مي‌توان‌ هر موقع‌ به‌ اطلاع‌ كتبي‌ به‌ دبيركل‌ مسترد داشت‌ اطلاعيه‌ مذكور از تاريخ‌ وصول‌ نافذ و معتبر خواهد بود.

ماده‌ 21

هر يك‌ از دول‌ عاقد مي‌تواند اين‌ قرارداد را با اطلاع‌ كتبي‌ به‌ دبيركل‌ ملل‌ متحد فسخ‌ كند.

فسخ‌ قرارداد يك‌ سال‌ پس‌ از تاريخ‌ وصول‌ اعلاميه‌ مذكور به‌ دبيركل‌ نافذ خواهد بود.

ماده‌ 22

اختلافات‌ بين‌ دو يا چند دولت‌ عاقد راجع‌ به‌ تفسير و يا اجراي‌ قرارداد حاضر كه‌ از طريق‌ مذاكره‌ يا از طريق‌ ديگر مصرح‌ در اين‌ قرارداد حل‌ و فصل‌ نشود بنا به‌ درخواست‌ هر يك‌ از طرفين‌ اختلاف‌ به‌ دادگاه‌ بين‌المللي‌ دادگستري‌ ارجاع‌ خواهد شد تا راجع‌ به‌ آن‌ رأي‌ دهد مشروط‌ بر اينكه‌ طرفين‌ اختلاف‌ در مورد راه‌ حل‌ ديگري‌ توافق‌ نكرده‌ باشند.

ماده‌ 23

1. هر يك‌ از دول‌ عاقد مي‌تواند هر موقع‌ كتباً از دبيركل‌ ملل‌ متحد تقاضاي‌ تجديدنظر در قرارداد حاضر را بنمايد.

2. مجمع‌ عمومي‌ سازمان‌ ملل‌ متحد دربارة‌ اقداماتي‌ كه‌ بايد عنداللزوم‌ در مورد چنين‌ تقاضائي‌ اتخاذ گردد، تصميم‌ خواهد گرفت‌.

ماده‌ 24

دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ متحد جزئيات‌ ذيل‌ را به‌ اطلاع‌ كليه‌ دول‌ مذكوره‌ در بند 1 مادة‌ 17 قرارداد حاضر خواهد رسانيد:

الف‌ ـ امضاء و تصويب‌ و يا الحاق‌ به‌ قرارداد طبق‌ مواد 17 و 18.

ب‌ ـ تاريخ‌ اجراي‌ قرارداد حاضر طبق‌ مادة‌ 19.

ج‌ ـ اطلاعيه‌ها و اعلاميه‌ها و مكاتبات‌ واصله‌ طبق‌ مواد 14 و 20 و 23.

د ـ موارد فسخ‌ طبق‌ مادة‌ 21.

ماده‌ 25

1. قرارداد حاضر كه‌ متون‌ انگليسي‌ و چيني‌ و اسپانيايي‌ و فرانسه‌ و روسي‌ آن‌ داراي‌ اعتبار يكسان‌ مي‌باشد در بايگاني‌ سازمان‌ ملل‌ متحد ضبط‌ خواهد شد.

2. دبيركل‌ ملل‌ متحد نسخه‌هاي‌ مصدق‌ اين‌ قرارداد را براي‌ كليه‌ دولي‌ كه‌ به‌ يكي‌ از طبقات‌ مذكوره‌ در بند 1 مادة‌ 17 تعلق‌ داشته‌ باشد ارسال‌ خواهد داشت‌.

قرارداد فوق‌ مشتمل‌ بر يك‌ مقدمه‌ و بيست‌ و پنج‌ ماده‌ منضم‌ به‌ قانون‌ مربوط‌ به‌ قرارداد بين‌المللي‌ رفع‌ هر نوع‌ تبعيض‌ نژادي‌ است‌.

1. به‌ شرط‌ لازم‌الاجراء شدن‌ ميثاق‌ اين‌ پروتكل‌ سه‌ ماه‌ پس‌ از تاريخ‌ توديع‌ دهمين‌ سند تصويب‌ يا الحاق‌ نزد دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌متحد لازم‌الاجراء خواهد شد.

2. براي‌ هر يك‌ از كشورهائي‌ كه‌ بعد از توديع‌ دهمين‌ سند تصويب‌ يا الحاق‌ اين‌ پروتكل‌ را تصويب‌ خواهند كرد يا به‌ آن‌ ملحق‌ خواهند شد اين‌ پروتكل‌ سه‌ ماه‌ پس‌ از تاريخ‌ توديع‌ سند تصويب‌ يا الحاق‌ آن‌ كشور لازم‌الاجراء خواهد شد.

ماده‌ 10

مقررات‌ اين‌ پروتكل‌ بدون‌ هيچگونه‌ محدوديت‌ يا استثناء به‌ كليه‌ واحدهاي‌ تشكيل‌ دهندة‌ كشورهاي‌ متحده‌ (فدرال‌) شمول‌ خواهد داشت‌.

ماده‌ 11

1. هر كشور طرف‌ معاهد اين‌ پروتكل‌ مي‌تواند يك‌ اصلاحيه‌ پيشنهاد و متن‌ آنرا نزد دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌متحد توديع‌ كند. دبيركل‌ طرح‌ اصلاحيه‌هاي‌ پيشنهادي‌ را به‌ كشورهاي‌ طرف‌ معاهد اين‌ پروتكل‌ ارسال‌ مي‌دارد و از آنها درخواست‌ مي‌نمايد به‌ او اطلاع‌ دهند كه‌ آيا مايل‌ هستند كنفرانسي‌ از كشورهاي‌ طرف‌ معاهد براي‌ بررسي‌ اين‌ طرحها و اخذ رأي‌ درباره‌ آنها تشكيل‌ شود. هرگاه‌ اقلاً يك‌ ثلث‌ كشورهاي‌ طرف‌ معاهد موافق‌ تشكيل‌ چنين‌ كنفرانسي‌ باشند دبيركل‌ كنفرانس‌ را زير لواي‌ سازمان‌ ملل‌متحد تشكيل‌ خواهد داد. هر اصلاحيه‌ كه‌ باكثريت‌ آراء كشورهاي‌ حاضر و رأي‌ دهنده‌ در كنفرانس‌ پذيرفته‌ شود براي‌ تصويب‌ به‌ مجمع‌ عمومي‌ ملل‌ متحد تقديم‌ مي‌شود.

2. اصلاحيه‌ها وقتيكه‌ به‌ تصويب‌ مجمع‌ عمومي‌ ملل‌متحد رسيد و با اكثريت‌ دو ثلث‌ از كشورهاي‌ طرف‌ معاهد اين‌ پروتكل‌ طبق‌ قواعد قانون‌ اساسي‌ هر يك‌ پذيرفته‌ شد لازم‌الاجراء مي‌شود.

3. وقتيكه‌ اين‌ اصلاحيه‌ها لازم‌الاجراء مي‌شود براي‌ كشورهائي‌ كه‌ آنها را پذيرفته‌اند الزام‌آور خواهد بود. ساير كشورهاي‌ طرف‌ معاهد كماكان‌ به‌ مقررات‌ اين‌ پروتكل‌ و هر اصلاحيه‌ قبلي‌ كه‌ پذيرفته‌اند ملزم‌ خواهند بود.

ماده‌ 12

1. هر كشور طرف‌ معاهد مي‌تواند هر موقع‌ اين‌ پروتكل‌ را از طريق‌ اخطاريه‌ كتبي‌ خطاب‌ به‌ دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌متحد فسخ‌ بكند. اين‌ فسخ‌ سه‌ ماه‌ پس‌ از تاريخ‌ وصول‌ اخطاريه‌ به‌ دبيركل‌ نافذ خواهد شد.

2. فسخ‌ به‌ اجراي‌ مقررات‌ اين‌ پروتكل‌ در مورد هر اطلاعيه‌ كه‌ به‌ موجب‌ ماده‌ 2 قبل‌ از تاريخ‌ نافذ شدن‌ فسخ‌ تقديم‌ شده‌ باشد خللي‌ وارد نمي‌كند.

ماده‌ 13

قطع‌ نظر از اطلاعيه‌هاي‌ پيش‌بيني‌ شده‌ در بند 5 ماده‌ 8 اين‌ پروتكل‌ دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌متحد كليه‌ كشورهاي‌ مذكور در بند 1 ماده‌ 48 ميثاق‌ را از امور ذيل‌ مطلع‌ خواهد كرد:

الف‌ ـ امضاهاي‌ اين‌ پروتكل‌ و اسناد تصويب‌ و الحاق‌ توديع‌ شده‌ طبق‌ ماده‌ 8.

ب‌ ـ تاريخي‌ كه‌ اين‌ پروتكل‌ طبق‌ ماده‌ 9 لازم‌الاجراء خواهد شد و تاريخي‌ كه‌ اصلاحيه‌ها طبق‌ ماده‌ 11 لازم‌الاجراء خواهد شد.

ج‌ ـ فسخ‌هايي‌ كه‌ طبق‌ ماده‌ 12 بشود.

ماده‌ 14

1. اين‌ پروتكل‌ متن‌هاي‌ چيني‌ ـ انگليسي‌ ـ فرانسه‌ ـ روسي‌ و اسپانيائي‌ آن‌ داراي‌ اعتبار مساوي‌ است‌ در بايگاني‌ سازمان‌ ملل‌متحد توديع‌ خواهد شد.

2. دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌متحد رونوشت‌ مصدق‌ اين‌ پروتكل‌ را به‌ كليه‌ كشورهاي‌ مذكور در ماده‌ 48 ميثاق‌ ارسال‌ خواهد داشت‌.




حقوق‌ كودك‌

كنوانسيون‌ حقوق‌ كودك‌

مصوب‌ نوامبر 1989(23)

مقدمه‌

كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ حاضر:

با توجه‌ به‌ اين‌ كه‌ طبق‌ اصول‌ اعلام‌ شده‌ در منشور سازمان‌ ملل‌ به‌ رسميت‌ شناختن‌ حقوق‌ لاينفك‌، مساوي‌ و منزلت‌ تمام‌ اعضاي‌ خانواده‌ بشري‌ زيربناي‌ آزادي‌، عدالت‌ و صلح‌ در جهان‌ است‌،

با در نظر داشتن‌ اين‌ كه‌ اعضاي‌ سازمان‌ ملل‌ در منشور سازمان‌، اعتقاد خود را به‌ حقوق‌ اساسي‌ و مقام‌ و ارزش‌ انسان‌ و عزم‌ خود را براي‌ افزايش‌ پيشرفتهاي‌ اجتماعي‌ و معيارهاي‌ زندگي‌ بهتر توأم‌ با آزادي‌هاي‌ بيشتر، در آزاديها پيش‌تر اعلام‌ كرده‌اند،

با تشخيص‌ اين‌ كه‌ سازمان‌ ملل‌ در اعلاميه‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر و در كنوانسيونهاي‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر اعلام‌ و موافقت‌ نموده‌ كه‌ هر يك‌ از افراد بدون‌ هر گونه‌ تبعيض‌ از نظر نژاد، رنگ‌، جنس‌، زبان‌، مذهب‌، عقايد سياسي‌، جايگاه‌ اجتماعي‌ يا ملي‌، تولد و يا ساير خصوصيات‌، در تمام‌ حقوق‌ و آزاديهايي‌ كه‌ در آن‌ كنوانسيونها و اعلاميه‌ها اعلام‌ شده‌، ذيحق‌ مي‌باشند،

و نظر به‌ اين‌ كه‌ سازمان‌ ملل‌ در اعلاميه‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر اعلام‌ نموده‌ است‌ كه‌ دوران‌ كودكي‌ مستلزم‌ مراقبتها و مساعدتهاي‌ ويژه‌ مي‌باشد،

با اعتقاد به‌ اين‌ كه‌ خانواده‌ به‌ عنوان‌ جزء اصلي‌ جامعه‌ و محيط‌ طبيعي‌ براي‌ رشد و رفاه‌ تمام‌ اعضاي‌ خود خصوصاً كودكان‌ مي‌بايستي‌ از حمايتها و مساعدتهاي‌ لازمه‌ به‌ نحوي‌ برخوردار شود كه‌ بتواند مسئوليتهاي‌ خود را در جامعه‌ ايفا كند،

با تشخيص‌ اين‌ كه‌ كودك‌ براي‌ رشد كامل‌ و متعادل‌ شخصيتي‌ خود مي‌بايستي‌ در محيط‌ خانواده‌ و در فضايي‌ (مملو) از خوشبختي‌، محبت‌ و تفاهم‌ بزرگ‌ شود،

با توجه‌ به‌ اين‌ كه‌ كودك‌ مي‌بايست‌ آمادگي‌ كامل‌ براي‌ زندگي‌ فردي‌ در جامعه‌ داشته‌ باشد و در سايه‌ ايده‌آلهايي‌ كه‌ درمنشور سازمان‌ ملل‌ اعلام‌ شده‌، خصوصاً صلح‌، احترام‌، بردباري‌، آزادي‌، برابري‌ و اتحاد بزرگ‌ شود،

با در نظر داشتن‌ اين‌ كه‌ لزوم‌ انجام‌ مراقبتهاي‌ ويژه‌ از كودك‌ در اعلاميه‌ حقوق‌ كودك‌ ژنو 1924 بيان‌ شده‌، در 20 نوامبر 1959 در اعلاميه‌ حقوق‌ كودك‌ مجمع‌ عمومي‌ به‌ تصويب‌ رسيده‌، در اعلاميه‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر و در ميثاق‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ مدني‌ و سياسي‌ (خصوصاً در موارد 23 و 24)، در كنوانسيون‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ اجتماعي‌، اقتصادي‌ و فرهنگي‌ (خصوصاً در ماده‌ 10) و در اسناد و احكام‌ سازمانهاي‌ تخصصي‌ و سازمانهاي‌ بين‌المللي‌ مربوط‌ به‌ رفاه‌ كودكان‌ به‌ رسميت‌ شناخته‌ شده‌ است‌،

با توجه‌ به‌ اين‌ كه‌ در اعلاميه‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر تصريح‌ شده‌ است‌، «كودك‌ به‌ خاطر نداشتن‌ رشد كامل‌ فيزيكي‌ و ذهني‌ محتاج‌ مراقبت‌ و حمايت‌هايي‌ از جمله‌ حمايتهاي‌ مناسب‌ حقوقي‌ قبل‌ و بعد از تولد مي‌باشد»،

با در نظر گرفتن‌ مفاد اعلاميه‌ اصول‌ حقوقي‌ و اجتماعي‌ مربوط‌ به‌ حمايت‌ و رفاه‌ كودكان‌ با اشاره‌ ويژه‌ به‌ موضوع‌ فرزند رضاعي‌ و فرزندخواندگي‌ ملي‌ و بين‌المللي‌، قانون‌ حداقل‌ استاندارد سازمان‌ ملل‌ در مورد اجراي‌ عدالت‌ براي‌ افراد صغير (قوانين‌ پكن‌) و اعلاميه‌ حمايت‌ از زنان‌ و كودكان‌ در مواقع‌ اضطراري‌ و جنگ‌ها، با تشخيص‌ اين‌ كه‌ در تمام‌ كشورهاي‌ جهان‌ كودكاني‌ وجود دارند كه‌ تحت‌ شرايط‌ دشوار زندگي‌ مي‌كنند و اين‌ گونه‌ كودكان‌ محتاج‌ توجهات‌ ويژه‌اي‌ هستند، با توجه‌ به‌ ارزشهاي‌ سنتي‌ و فرهنگي‌ هر ملت‌ در حمايت‌ و تعليم‌ و تربيت‌ يكنواخت‌ كودك‌،

و با عنايت‌ به‌ اهميت‌ همكاريهاي‌ بين‌المللي‌ براي‌ بهبود شرايط‌ زندگي‌ كودكان‌ در تمام‌ كشورها خصوصاً كشورهاي‌ در حال‌ توسعه‌، به‌ توافقات‌ ذيل‌ نايل‌ شدند:

بخش‌ 1

ماده‌ 1

از نظر اين‌ كنوانسيون‌ منظور از كودك‌ افراد انساني‌ زير سن‌ 18 سال‌ است‌ مگر اين‌ كه‌ طبق‌ قانون‌ قابل‌ اجرا در مورد كودك‌، سن‌ بلوغ‌ كمتر تشخيص‌ داده‌ شود.

ماده‌ 2

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌، حقوقي‌ را كه‌ در اين‌ كنوانسيون‌ در نظر گرفته‌ شده‌، براي‌ تمام‌ كودكاني‌ كه‌ در حوزه‌ قضائي‌ آنها زندگي‌ مي‌كنند بدون‌ هيچگونه‌ تبعيضي‌ از جهت‌ نژاد، رنگ‌، مذهب‌، زبان‌، عقايد سياسي‌، مليت‌، جايگاه‌ قومي‌و اجتماعي‌، مال‌، عدم‌ توانايي‌، تولد و يا ساير احوال‌ شخصيه‌ والدين‌ و يا قيم‌ قانوني‌ محترم‌ شمرده‌ و تضمين‌ خواهند نمود.

2. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ تمام‌ اقدامات‌ لازم‌ را جهت‌ تضمين‌ حمايت‌ از كودك‌ در مقابل‌ تمام‌ اشكال‌ تبعيض‌، مجازات‌ بر اساس‌ موقعيت‌، فعاليتها، ابراز عقيده‌ و يا عقايد والدين‌، قيم‌ قانوني‌ و يا اعضاي‌ خانواده‌ كودك‌ به‌ عمل‌ خواهند آورد.

ماده‌ 3

1. در تمام‌ اقدامات‌ مربوط‌ به‌ كودكان‌ كه‌ توسط‌ مؤسسات‌ رفاه‌ اجتماعي‌ عمومي‌ و يا خصوصي‌، دادگاهها، مقامات‌ اجرائي‌، يا ارگانهاي‌ حقوقي‌ انجام‌ مي‌شود، منافع‌ كودك‌ از اهّم‌ ملاحظات‌ مي‌باشد.

2. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ متقبل‌ مي‌شوند كه‌ حمايتها و مراقبتهاي‌ لازمه‌ را براي‌ رفاه‌ كودكان‌، با توجه‌ به‌ حقوق‌ و وظايف‌ والدين‌ آنها، قيم‌ و يا ساير افرادي‌ كه‌ قانوناً مسئول‌ آنان‌ هستند، تضمين‌ كنند و در اين‌ راستا اقدامات‌ اجرائي‌ و قانوني‌ مناسب‌ معمول‌ خواهد گرديد.

3. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ تضمين‌ خواهند نمود كه‌ مؤسسات‌، خدمات‌ و وسائلي‌ كه‌ مسئول‌ مراقبت‌ و حمايت‌ كودكان‌ هستند مطابق‌ با معيارهائي‌ باشند كه‌ توسط‌ مقامات‌ ذيصلاحيت‌ خصوصاً در زمينه‌هاي‌ ايمني‌، بهداشت‌، تعداد كاركنان‌ آن‌ مؤسسات‌ و نحوه‌ نظارت‌ و بازرسي‌، تعيين‌ شده‌ است‌.

ماده‌ 4

كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ اقدامات‌ اجرائي‌ و قانوني‌ لازم‌ را جهت‌ تحقق‌ حقوق‌ شناخته‌ شده‌ در اين‌ كنوانسيون‌ معمول‌ خواهند داشت‌. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ با توجه‌ به‌ حقوق‌ اقتصادي‌، اجتماعي‌، فرهنگي‌ اقداماتي‌ را در جهت‌ به‌ كارگيري‌ حداكثر منابع‌ موجود خود و در صورت‌ لزوم‌ در چارچوب‌ همكاريهاي‌ بين‌المللي‌ به‌ عمل‌ خواهند آورد.

ماده‌ 5

كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ احترام‌ به‌ مسئوليتها، حقوق‌ و وظايف‌ والدين‌ و يا در صورت‌ قابليت‌ اطلاق‌، اعضاي‌ خانواده‌ بزرگي‌ كه‌ از طريق‌ آداب‌ محلي‌ به‌ وجود مي‌آيد، قيم‌ و يا ساير اشخاصي‌ كه‌ قانوناً مسئول‌ كودك‌ هستند را متقبل‌ مي‌شوند و به‌ طريقي‌ كه‌ موجب‌ تكامل‌ تواناييهاي‌ كودك‌ شود، راهنمايي‌ و ارشاد لازم‌ را جهت‌ اعمال‌ حقوق‌ شناخته‌ شده‌ كودك‌ در اين‌ كنوانسيون‌، به‌ عمل‌ خواهند آورد.

ماده‌ 6

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ حق‌ ذاتي‌ هر كودك‌ را براي‌ زندگي‌ به‌ رسميت‌ خواهند شناخت‌.

2. كشورهاي‌ طرف‌ كنواسيون‌ ايجاد حداكثر امكانات‌ را براي‌ بقا و پيشرفت‌ كودك‌ تضمين‌ خواهند نمود.

ماده‌ 7

1. تولد كودك‌ بلافاصله‌ پس‌ از به‌ دنيا آمدن‌ ثبت‌ مي‌شود و از حقوقي‌ مانند حق‌ داشتن‌ نام‌، كسب‌ تابعيت‌ و در صورت‌ امكان‌، شناسايي‌ والدين‌ و قرار گرفتن‌ تحت‌ سرپرستي‌ آنها برخوردار مي‌باشد.

2. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ اين‌ حقوق‌ را مطابق‌ با قوانين‌ ملي‌ و تعهدات‌ خود طبق‌ اسناد بين‌المللي‌ مربوطه‌ در اين‌ زمينه‌، خصوصاً در مواردي‌ كه‌ كودك‌ در صورت‌ عدم‌ اجراي‌ آنها آواره‌ محسوب‌ گردد، لازم‌الاجرا تلقي‌ خواهند كرد.

ماده‌ 8

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ حق‌ كودك‌ براي‌ حفظ‌ هويت‌ خود، من‌ جمله‌ مليت‌، نام‌ و روابط‌ خانوادگي‌ را طبق‌ قانون‌ و بدون‌ مداخله‌ تضمين‌ خواهند كرد.

2. در مواردي‌ كه‌ كودك‌ به‌ طور غيرقانوني‌ از تمام‌ يا برخي‌ از حقوق‌ مربوط‌ به‌ هويت‌ خود محروم‌ شود، كشورهاي‌ عضو حمايت‌ و مساعدتهاي‌ لازم‌ را براي‌ استيفاي‌ سريع‌ حقوق‌ فوق‌ به‌ عمل‌ خواهند آورد.

ماده‌ 9

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ تضمين‌ مي‌نمايند كه‌ كودكان‌ عليرغم‌ خواسته‌شان‌ از والدين‌ خود جدا نشوند، مگر در مواردي‌ كه‌ مقامات‌ ذيصلاح‌ مطابق‌ قوانين‌ و مقررات‌ و پس‌ از بررسيهاي‌ قضايي‌ مصمم‌ شوند كه‌ اين‌ جدايي‌ به‌ نفع‌ كودك‌ است‌. اين‌ گونه‌ تصميمات‌ ممكن‌ است‌ در موارد به‌ خصوصي‌ از قبيل‌ سوءاستفاده‌ و يا بي‌توجهي‌ والدين‌ كودك‌ و يا هنگام‌ جدا شدن‌ والدين‌ از يكديگر ضرورت‌ يابد و در اين‌ صورت‌ بايد در مورد محل‌ اقامت‌ كودك‌ تصميمي‌ اتخاذ شود.

2. در هر يك‌ از مراحل‌ دادرسي‌ مربوط‌ به‌ پاراگراف‌ اول‌ ماده‌ 9 بايد به‌ تمام‌ طرفهاي‌ ذينفع‌ فرصت‌ داده‌ شود در مراحل‌ دادرسي‌ شركت‌ كرده‌ و نظرات‌ خود را ابراز كنند.

3. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌، حق‌ كودكي‌ را كه‌ از يك‌ يا هر دو والدين‌ جدا شده‌، مبني‌ بر حفظ‌ روابط‌ شخصي‌ و تماس‌ مستقيم‌ با والدين‌ به‌ طور منظم‌ رعايت‌ خواهند نمود، مگر در مواردي‌ كه‌ اين‌ امر مغاير منافع‌ كودك‌ باشد.

4. هنگامي‌كه‌ جدايي‌ ناشي‌ از اقدامات‌ دولت‌ از قبيل‌ بازداشت‌، زنداني‌ كردن‌، تبعيد، اخراج‌ يا مرگ‌ (منجمله‌ مرگي‌ كه‌ در حين‌ توقيف‌ بودن‌ شخص‌ واقع‌ شود) يكي‌ يا هر دو والدين‌ و يا كودك‌ باشد، كشور طرف‌ كنوانسيون‌ بنا به‌ درخواست‌، والدين‌ يا كودك‌ يا در صورت‌ اقتضا يكي‌ از اعضاي‌ خانواده‌ را در جريان‌ اطلاعات‌ ضروري‌ در مورد اموال‌ فرد غايب‌ خانواده‌ قرار خواهد داد، مگر در مواردي‌ كه‌ دادن‌ اين‌ گونه‌ اطلاعات‌ مضر به‌ حال‌ كودك‌ باشد. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ هم‌ چنين‌ تضمين‌ خواهند نمود كه‌ تسليم‌ اين‌ درخواست‌ في‌ نفسه‌ عواقبي‌ براي‌ افراد مربوطه‌ در پي‌ نداشته‌ باشد.

ماده‌ 10

1. مطابق‌ با تعهدات‌ كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ در پاراگراف‌ 1 ماده‌ 9، در خواست‌ كودك‌ يا والدين‌ وي‌ براي‌ ورود يا ترك‌ كشور براي‌ به‌ هم‌ پيوستن‌ مجدد خانواده‌، از سوي‌ كشور طرف‌ كنوانسيون‌ با نظر مثبت‌ و به‌ روشي‌ انساني‌ و سريع‌ برسي‌ خواهند شد. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ با نظر مثبت‌ و به‌ روشي‌ انساني‌ و سريع‌ بررسي‌ خواهد شد. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ هم‌ چنين‌ تضمين‌ خواهند نمود كه‌ تسليم‌ اين‌ گونه‌ در خواستها عواقبي‌ براي‌ درخواست‌ كننده‌ و اعضاي‌ آنها در پي‌ نخواهد داشت‌.

2. كودكي‌ كه‌ والدينش‌ در كشورهاي‌ جداگانه‌ زندگي‌ مي‌كنند حق‌ دارد گذشته‌ از شرايط‌ استثنايي‌ به‌ طور منظم‌ روابط‌ شخصي‌ و تماس‌ مستقيم‌ با والدين‌ خود داشته‌ باشد. بدين‌ منظور و مطابق‌ با تعهدات‌ مندرج‌ در پاراگراف‌ 2 ماده‌ 9، كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ حق‌ والدين‌ و كودك‌ براي‌ ترك‌ هر كشور من‌ جمله‌ كشور ملي‌ خود و ورود به‌ هر كشور ديگري‌ را محترم‌ خواهند شمرد. حق‌ ترك‌ هر كشوري‌ فقط‌ مشمول‌ محدوديتهايي‌ است‌ كه‌ در قانون‌ تصريح‌ شده‌ و براي‌ حفظ‌ امنيت‌ ملي‌، نظم‌ عمومي‌، سلامت‌ عمومي‌ يا اخلاقيات‌ يا حقوق‌ يا آزاديهاي‌ ديگران‌ يا ساير حقوقي‌ كه‌ در اين‌ كنوانسيون‌ به‌ رسميت‌ شناخته‌ شده‌اند، ضروري‌ است‌.

ماده‌ 11

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ اقداماتي‌ را در جهت‌ مبارزه‌ با انتقال‌ قاچاق‌ و عدم‌ بازگشت‌ كودكان‌ (مقيم‌) خارج‌ معمول‌ خواهند داشت‌.

2. در اين‌ راستا، كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ انعقاد توافقنامه‌هاي‌ دو جانبه‌ و يا چند جانبه‌ يا پذيرش‌ توافقنامه‌هاي‌ موجود را تشويق‌ خواهند نمود.

ماده‌ 12

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ تضمين‌ خواهند كرد كودكي‌ كه‌ قادر به‌ شكل‌ دادن‌ به‌ عقايد خود مي‌باشد، بتواند اين‌ عقايد را آزادانه‌ درباره‌ تمام‌ موضوعاتي‌ كه‌ مربوط‌ به‌ وي‌ مي‌شود ابراز كند. به‌ نظرات‌ كودك‌ مطابق‌ با سن‌ و بلوغ‌ وي‌ بها داده‌ شود.

2. بدين‌ منظور، خصوصاً براي‌ كودك‌ فرصتهايي‌ فراهم‌ آورده‌ شود تا بتواند در هر يك‌ از مراحل‌ دادرسي‌ اجرائي‌ و قضايي‌ مربوط‌ به‌ وي‌ به‌ طور مستقيم‌ يا از طريق‌ يك‌ نماينده‌ يا شخصي‌ مناسب‌ به‌ طريقي‌ كه‌ مطابق‌ با مقررات‌ اجرائي‌ قوانين‌ ملي‌ باشد، ابراز عقيده‌ نمايد.

ماده‌ 13

1. كودك‌ داراي‌ حق‌ آزادي‌ ابراز عقيده‌ مي‌باشد. اين‌ حق‌ شامل‌ آزادي‌ جستجو، دريافت‌ و رساندن‌ اطلاعات‌ و عقايد از هر نوع‌، بدون‌ توجه‌ به‌ مرزها، كتبي‌ يا شفاهي‌ يا چاپ‌ شده‌، به‌ شكل‌ آثار هنري‌ يا از طريق‌ هر رسانه‌ ديگري‌ به‌ انتخاب‌ كودك‌ مي‌باشد.

2. اعمال‌ اين‌ حق‌ ممكن‌ است‌ منوط‌ به‌ محدوديتهاي‌ خاصي‌ باشد، ولي‌ اين‌ محدوديتها فقط‌ منحصر به‌ مواردي‌ است‌ كه‌ در قانون‌ تصريح‌ شده‌ و ضرورت‌ دارند.

الف‌ ـ براي‌ احترام‌ به‌ حقوق‌ يا آبروي‌ ديگران‌

ب‌ ـ براي‌ حفاظت‌ از امنيت‌ ملي‌ يا نظم‌ عمومي‌ يا به‌ خاطر سلامت‌ عمومي‌ و يا مسائل‌ اخلاقي‌.

ماده‌ 14

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ حق‌ آزادي‌ فكر، عقيده‌ و مذهب‌ را براي‌ كودك‌ محترم‌ خواهند شمرد.

2. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ حقوق‌ و وظايف‌ والدين‌ و ساير سرپرستان‌ قانوني‌ كودك‌ را درباره‌ هدايت‌ كودك‌ در جهت‌ اعمال‌ حقوق‌ وي‌ به‌ طريقي‌ كه‌ باعث‌ اعتلاي‌ استعدادها و تواناييهاي‌ كودك‌ شود، محترم‌ خواهند شمرد.

3. آزادي‌ ابراز عقيده‌ و مذهب‌ فقط‌ طبق‌ محدوديتهايي‌ كه‌ در قانون‌ تصريح‌ شده‌ و براي‌ حفظ‌ امنيت‌، نظم‌، سلامت‌ و اخلاقيات‌ عمومي‌ و يا حقوق‌ و آزاديهاي‌ اساسي‌ ديگران‌ لازم‌ است‌، محدود مي‌شود.

ماده‌ 15

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌، حقوق‌ كودك‌ را در مورد آزادي‌ تشكيل‌ اجتماعات‌ و مجامع‌ مسالمت‌آميز به‌ رسميت‌ مي‌شناسند.

2. به‌ غير از محدوديتهايي‌ كه‌ در قانون‌ تصريح‌ شده‌ و يا براي‌ حفظ‌ منافع‌ امنيت‌ ملي‌ يا امنيت‌ عمومي‌، نظم‌ عمومي‌، سلامت‌ عمومي‌ و اخلاقيات‌ و يا حقوق‌ و آزاديهاي‌ ديگران‌ ضروري‌ است‌، هيچ‌ محدوديتي‌ در اعمال‌ اين‌ حقوق‌ وجود ندارد.

ماده‌ 16

1. در امور خصوصي‌، خانوادگي‌، يا مكاتبات‌ هيچ‌ كودكي‌ نمي‌توان‌ خودسرانه‌ يا غيرقانوني‌ دخالت‌ كرد يا هتك‌ حرمت‌ نمود.

2. كودك‌ در برابر اين‌ گونه‌ دخالتها و يا هتك‌ حرمتها مورد حمايت‌ قانون‌ قرار دارد.

ماده‌ 17

كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ به‌ عملكرد مهم‌ رسانه‌هاي‌ گروهي‌ واقف‌ بوده‌ و دسترسي‌ كودك‌ به‌ اطلاعات‌ و مطالب‌ از منابع‌ گوناگون‌ و بين‌المللي‌، خصوصاً مواردي‌ كه‌ مربوط‌ به‌ اعتلاي‌ رفاه‌ اجتماعي‌، معنوي‌ يا اخلاقي‌ و بهداشت‌ جسمي‌ و روحي‌ وي‌ مي‌شود را تضمين‌ مي‌كنند. در اين‌ راستا، كشورها اقدامات‌ ذيل‌ را به‌ عمل‌ خواهند آورد:

الف‌) تشويق‌ رسانه‌هاي‌ گروهي‌ به‌ انتشار اطلاعات‌ و مطالبي‌ كه‌ براي‌ كودك‌ استفاده‌هاي‌ اجتماعي‌ و فرهنگي‌ داشته‌ و با روح‌ ماده‌ 29 نيز مطابق‌ باشد.

ب‌) تشويق‌ همكاريهاي‌ بين‌المللي‌ در جهت‌ توليد، مبادله‌ و انتشار اين‌ گونه‌ اطلاعات‌ و مطالب‌ از منابع‌ گوناگون‌ فرهنگي‌، ملي‌ و بين‌المللي‌

ج‌) تشويق‌ توليد و انتشار كتابهاي‌ كودكان‌

د) تشويق‌ رسانه‌هاي‌ گروهي‌ جهت‌ توجه‌ خاص‌ به‌ احتياجات‌ مربوط‌ به‌ آموزش‌ زبان‌ كودكاني‌ كه‌ به‌ گروههاي‌ اقليت‌ تعلق‌ دارند يا بومي‌ هستند.

ه‌) تشويق‌ توسعه‌ خط‌ مشي‌هاي‌ مناسب‌ در جهت‌ حمايت‌ از كودك‌ در برابر اطلاعات‌ و مطالبي‌ كه‌ به‌ سعادت‌ وي‌ آسيب‌ مي‌رساند با توجه‌ به‌ مفاد مواد 13 و 18.

ماده‌ 18

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ بيشترين‌ تلاش‌ خود را براي‌ تضمين‌ به‌ رسميت‌ شناختن‌ اين‌ اصل‌ كه‌ پدر و مادر كودك‌ مسئوليت‌هاي‌ مشتركي‌ در مورد رشد و پيشرفت‌ كودك‌ دارند، به‌ عمل‌ خواهند آورد. والدين‌ و يا قيم‌ قانوني‌ مسئوليت‌ عمده‌ را در مورد رشد و پيشرفت‌ كودك‌ به‌ عهده‌ دارند. اساسي‌ترين‌ مسئله‌ آنان‌ (حفظ‌) منافع‌ عالية‌ كودك‌ است‌.

2. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ به‌ منظور تضمين‌ و اعتلاي‌ حقوقي‌ كه‌ در اين‌ كنوانسيون‌ بيان‌ شده‌ همكاري‌هاي‌ لازم‌ را با والدين‌ و قيم‌ قانوني‌ در جهت‌ اجراي‌ مسئوليت‌هايشان‌ براي‌ تربيت‌ كودك‌ به‌ عمل‌ خواهند آورد و ايجاد مؤسسات‌، تسهيلات‌ و خدماتي‌ را براي‌ نگهداري‌ كودكان‌ تضمين‌ خواهند كرد.

3. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ تمام‌ اقدامات‌ لازم‌ را در جهت‌ تضمين‌ حق‌ استفاده‌ كودكاني‌ كه‌ داراي‌ والدين‌ شاغل‌ مي‌باشند، از خدمات‌ و تسهيلات‌ مربوط‌ به‌ نگهداري‌ كودكان‌ به‌ عمل‌ خواهند آورد.

ماده‌ 19

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ تمام‌ اقدامات‌ قانوني‌، اجرايي‌، اجتماعي‌ و آموزشي‌ را در جهت‌ حمايت‌ از كودك‌ در برابر تمام‌ اشكال‌ خشونت‌هاي‌ جسمي‌ و روحي‌، آسيب‌رساني‌ يا سوءاستفاده‌، بي‌توجهي‌ يا سهل‌انگاري‌، بدرفتاري‌ يا استثمار منجمله‌ سوءاستفاده‌ جنسي‌ در حيني‌ كه‌ كودك‌ تحت‌ مراقبت‌ والدين‌ يا قيم‌ قانوني‌ يا هر شخص‌ ديگري‌ قرار دارد، به‌ عمل‌ خواهند آورد.

2. اين‌ گونه‌ اقدامات‌ حمايتي‌ در موارد مقتضي‌ بايد شامل‌ اقدامات‌ مؤثر براي‌ ايجاد برنامه‌هاي‌ اجتماعي‌ در جهت‌ فراهم‌ آوردن‌ حمايتهاي‌ لازمه‌ از كودك‌ و كساني‌ كه‌ مسئول‌ مراقبت‌ از وي‌ مي‌باشند و نيز حمايت‌ در برابر ساير اشكال‌ محدوديتها و نيز براي‌ پيشگيري‌، شناسايي‌، گزارش‌دهي‌، ارجاع‌، تحقيق‌، درمان‌ و پي‌گيري‌ موارد بدرفتاريهايي‌ كه‌ قبلاً ذكر شد و نيز بر حسب‌ مورد پشتيباني‌ از پيگرد قضائي‌ باشد.

ماده‌ 20

1. كودك‌ نبايد به‌ طور موقت‌ يا دائم‌ از محيط‌ خانواده‌ و از منافع‌ خويش‌ محروم‌ باشد و بايد از طرف‌ دولت‌ تحت‌ مراقبت‌ و مورد مساعدت‌ قرار گيرد.

2. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ مي‌بايست‌ طبق‌ قوانين‌ ملي‌ خود مراقبتهاي‌ جايگزين‌ ديگري‌ را براي‌ اين‌ گونه‌ كودكان‌ تضمين‌ نمايند.

3. اين‌ گونه‌ مراقبتها شامل‌ موارد زيادي‌ مي‌شود، از جمله‌ تعيين‌ سرپرست‌ و كفيل‌ در قوانين‌ اسلامي‌، فرزندخواندگي‌ و يا در صورت‌ لزوم‌ اعزام‌ كودك‌ به‌ مؤسسات‌ مناسب‌ مراقبت‌ از كودكان‌ باشد. به‌ هنگام‌ بررسي‌ راه‌حلها بايد به‌ استمرار مطلوب‌ در تربيت‌ كودك‌، قوميت‌، مذهب‌، فرهنگ‌ و زبان‌ كودك‌ توجه‌ خاص‌ شود.

ماده‌ 21

كشورهايي‌ كه‌ سيستم‌ فرزندخواندگي‌ را به‌ رسميت‌ شناخته‌ و مجاز مي‌دانند، بايد منافع‌ عاليه‌ كودك‌ را در اولويت‌ قرار داده‌ و نكات‌ زير را مراعات‌ كنند.

الف‌) تضمين‌ اين‌ كه‌ فرزندخواندگي‌ فقط‌ از سوي‌ مقامات‌ ذيصلاحي‌ انجام‌ مي‌شود كه‌ مطابق‌ با قوانين‌ و مقررات‌ لازم‌الاجرا و براساس‌ اطلاعات‌ موثق‌ و قابل‌ اطمينان‌ تعيين‌ مي‌كنند كه‌ فرزندخواندگي‌ با توجه‌ به‌ وضعيت‌ وي‌ در ارتباط‌ با والدين‌، خويشاوندان‌ و قيم‌ قانوني‌ مجاز است‌ و در صورت‌ مقتضي‌ رضايت‌ اشخاص‌ فوق‌ را براي‌ فرزندخواندگي‌ براساس‌ مقررات‌ لازمه‌ كسب‌ مي‌كنند.

ب‌) تضمين‌ اين‌ كه‌ در صورتي‌ كه‌ كودك‌ را نتوان‌ به‌ روشي‌ مناسب‌ در كشور خود تحت‌ سرپرستي‌ يك‌ خانواده‌ درآورد، فرزندخواندگي‌ در ساير كشورها به‌ عنوان‌ راه‌حلي‌ ديگر مورد بررسي‌ قرار خواهد گرفت‌.

ج‌) تضمين‌ برخورداري‌ كودكاني‌ كه‌ در ساير كشورها پذيرفته‌ مي‌شوند از مراقبتها و حقوقي‌ كه‌ به‌ هنگام‌ فرزندخواندگي‌ در كشور خود، شامل‌ حال‌ آنان‌ مي‌شود.

د) اتخاذ تمام‌ اقدامات‌ لازم‌ جهت‌ تضمين‌ اين‌ كه‌ قبول‌ كودك‌ در ساير كشورها براي‌ افراد مربوطه‌ متضمن‌ منافع‌ مالي‌ نباشد.

ه‌) در صورت‌ لزوم‌، پيشبرد اهداف‌ ماده‌ حاضر از طريق‌ انعقاد قراردادها يا اتخاذ ترتيبات‌ دو يا چند جانبه‌ و تلاش‌ در اين‌ چارچوب‌ براي‌ تضمين‌ اين‌ كه‌ پذيرش‌ كودك‌ در يك‌ كشور ديگر از طريق‌ ارگانها يا مقامات‌ ذيصلاح‌ انجام‌ شود.

ماده‌ 22

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ اقدام‌ لازم‌ را جهت‌ تضمين‌ برخورداري‌ كودكي‌ كه‌ خواهان‌ پناهندگي‌ است‌ و يا پناهنده‌ تلقي‌ مي‌شود، چه‌ همراه‌ والدين‌ خود باشد يا شخص‌ ديگري‌، مطابق‌ با قوانين‌ و مقررات‌ محلي‌ و بين‌المللي‌، از حمايتها و مساعدتهاي‌ بشردوستانه‌ لازم‌ و از حقوق‌ مربوطه‌ كه‌ در اين‌ كنوانسيون‌ يا ساير اسناد بشردوستانه‌ يا حقوق‌ بشر مقرر شده‌ و كشورهاي‌ فوق‌الذكر نسبت‌ به‌ آنها متعهد مي‌باشند، به‌ عمل‌ خواهند آورد.

2. بدين‌ منظور، كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ بنا به‌ صلاحديد خود با سازمان‌ ملل‌ و ساير سازمانهاي‌ بين‌المللي‌ يا غيردولتي‌ ذيصلاح‌ كه‌ با سازمان‌ ملل‌ كار مي‌كنند در جهت‌ حمايت‌ و مساعدت‌ از اين‌ گونه‌ كودكان‌ و رديابي‌ والدين‌ يا ساير اعضاي‌ خانواده‌ كودكان‌ پناهنده‌ و براي‌ كسب‌ اطلاعات‌ لازم‌ براي‌ به‌ هم‌ پيوستن‌ مجدد اعضاي‌ خانواده‌ همكاري‌ خواهند كرد. در صورتي‌ كه‌ موفق‌ به‌ يافتن‌ والدين‌ يا ساير اعضاي‌ خانواده‌ نشوند، با كودك‌ همان‌ گونه‌ كه‌ در اين‌ كنوانسيون‌ اظهار شده‌، درست‌ مانند كودكي‌ كه‌ به‌ طور موقت‌ يا دائم‌ از محيط‌ خانوادگي‌ به‌ هر دليل‌ محروم‌ شده‌، رفتار خواهد شد.

ماده‌ 23

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ اذعان‌ دارند كودكي‌ كه‌ ذهناً يا جسماً دچار نقص‌ مي‌باشد بايد در شرايطي‌ كه‌ متضمن‌ منزلت‌ و افزايش‌ اتكاء به‌ نفس‌ باشد و شركت‌ فعال‌ كودك‌ در جامعه‌ را تسهيل‌ نمايد، رشد يافته‌ و از يك‌ زندگي‌ آبرومند و كامل‌ برخوردار گردد.

2. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ حق‌ كودكان‌ معلول‌ را براي‌ برخورداري‌ از مراقبت هاي‌ ويژه‌ به‌ رسميت‌ مي‌شناسد و ارائه‌ اين‌ مراقبتها را بر حسب‌ شرايط‌ والدين‌ و يا مسئولين‌ كودك‌ و منوط‌ به‌ وجود منابع‌، به‌ اين‌ گونه‌ كودكان‌ و كساني‌ كه‌ مسئول‌ مراقبت‌ از وي‌ هستند، تشويق‌ و تضمين‌ خواهند كرد.

3. با تشخيص‌ نيازهاي‌ ويژه‌ كودك‌ معلول‌، كمكهاي‌ مقرر شده‌ در پاراگراف‌ 2 اين‌ ماده‌ در صورت‌ امكان‌ مي‌بايست‌ به‌ طور رايگان‌ و با در نظر گرفتن‌ منابع‌ مالي‌ والدين‌ و يا مسئولين‌ كودك‌ انجام‌ گيرد و مي‌بايست‌ به‌ نحوي‌ برنامه‌ريزي‌ شود كه‌ كودك‌ معلول‌ بتواند دسترسي‌ مؤثر به‌ آموزش‌، تعليم‌ و تربيت‌ و خدمات‌ مراقبتي‌ بهداشتي‌، خدمات‌ توانبخشي‌، آمادگي‌ براي‌ اشتغال‌ و ايجاد فرصت‌ به‌ روشي‌ كه‌ موجب‌ دستيابي‌ كودك‌ به‌ حداكثر كمال‌ اجتماعي‌ و پيشرفت‌ شخصي‌ از جمله‌ پيشرفت‌ فرهنگي‌ و معنوي‌ وي‌ مي‌شود، داشته‌ باشد.

4. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ در سايه‌ همكاريهاي‌ بين‌المللي‌، مبادله‌ اطلاعات‌ لازم‌ را در زمينه‌ مراقبتهاي‌ بهداشتي‌ جهت‌ پيشگيري‌ و معالجات‌ پزشكي‌، روانشناسي‌ و توانبخشي‌ كودكان‌ معلول‌ من‌ جمله‌ انتشار و در دسترس‌ قرار دادن‌ اطلاعات‌ مربوط‌ به‌ روشهاي‌ توانبخشي‌، آموزش‌ و خدمات‌ حرفه‌اي‌ با هدف‌ قادر ساختن‌ كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ به‌ پيشبرد توانائيها و مهارتهاي‌ خود و گسترش‌ تجربيات‌ آنان‌ در اين‌ زمينه‌ها، افزايش‌ خواهند داد. در اين‌ ارتباط‌، به‌ نيازهاي‌ كشورهاي‌ در حال‌ توسعه‌ توجه‌ خاصي‌ مبذول‌ خواهد شد.

ماده‌ 24

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ حق‌ كودك‌ را جهت‌ برخورداري‌ از بالاترين‌ استاندارد بهداشت‌ و از تسهيلات‌ لازم‌ براي‌ درمان‌ بيماري‌ و توانبخشي‌ به‌ رسميت‌ مي‌شناسند. آنان‌ براي‌ تضمين‌ اين‌ كه‌ هيچ‌ كودكي‌ از رسيدن‌ به‌ اين‌ حق‌ و دسترسي‌ به‌ خدمات‌ بهداشتي‌ محروم‌ نخواهد شد، تلاش‌ خواهند نمود.

2. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ موضوع‌ را تا اجراي‌ كامل‌ اين‌ حق‌ دنبال‌ خواهند كرد و خصوصاً در زمينه‌هاي‌ ذيل‌ روشهاي‌ مناسب‌ را اتخاذ خواهند كرد.

الف‌) كاهش‌ ميزان‌ مرگ‌ و مير نوزادان‌ و كودكان‌

ب‌) تضمين‌ فراهم‌ نمودن‌ مشورتهاي‌ پزشكي‌ و مراقبتهاي‌ بهداشتي‌ اوليه‌

ج‌) مبارزه‌ با بيماريها و سوء تغذيه‌، از جمله‌ در چارچوب‌ مراقبتهاي‌ بهداشتي‌ اوليه‌ از طريق‌ به‌ كار بستن‌ تكنولوژيهاي‌ در دسترس‌ و از طريق‌ فراهم‌ نمودن‌ مواد غذايي‌ مقوي‌ و آب‌ آشاميدني‌ سالم‌ و در نظر گرفتن‌ خطرات‌ آلودگي‌ محيط‌ زيست‌.

د) تضمين‌ مراقبتهاي‌ قبل‌ و پس‌ از زايمان‌ مادران‌

ه‌) تضمين‌ اين‌ كه‌ تمام‌ اقشار جامعه‌ خصوصاً والدين‌ و كودكان‌ از مزاياي‌ تغذيه‌ شير مادر، بهداشت‌ و بهداشت‌ محيط‌ زيست‌ و پيشگيري‌ از حوادث‌ اطلاع‌ داشته‌ و به‌ آموزش‌ دسترسي‌ داشته‌ و در زمينه‌ استفاده‌ از اطلاعات‌ اوليه‌ بهداشت‌ كودك‌ و تغذيه‌ مورد حمايت‌ قرار دارند.

و) توسعه‌ مراقبت هاي‌ بهداشتي‌ پيشگيرانه‌، ارائه‌ راهنمائيهاي‌ لازم‌ به‌ والدين‌ و آموزش‌ تنظيم‌ خانواده‌ و خدمات‌.

3. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ تمام‌ اقدامات‌ لازم‌ و مناسب‌ را براي‌ زدودن‌ روش‌ معالجاتي‌ سنتي‌ و خرافي‌ در مورد بهداشت‌ كودكان‌ به‌ عمل‌ خواهندآورد.

4. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ پيشبرد و تشويق‌ همكاريهاي‌ بين‌المللي‌ براي‌ دستيابي‌ تدريجي‌ به‌ تحقق‌ كامل‌ حقوق‌ شناخته‌ شده‌ در كنوانسيون‌ حاضر را متقبل‌ مي‌شوند. در اين‌ ارتباط‌، به‌ نيازهاي‌ كشورهاي‌ در حال‌ توسعه‌ توجه‌ خاصي‌ خواهد شد.

ماده‌ 25

كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ حق‌ كودكي‌ كه‌ توسط‌ مقامات‌ ذيصلاح‌ به‌ منظور مراقبت‌، حفاظت‌ و يا بهداشت‌ جسمي‌ و روحي‌ به‌ خانواده‌ يا مؤسسه‌اي‌ داده‌ شده‌ است‌ را جهت‌ انجام‌ بررسي‌ دوره‌اي‌ نحوه‌ رفتار با كودك‌ و بررسي‌ دوره‌ درمان‌ ارائه‌ شده‌ براي‌ كودك‌ و تمام‌ وضعيتهاي‌ مربوط‌ به‌ نگهداري‌ وي‌ را به‌ رسميت‌ مي‌شناسد.

ماده‌ 26

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ حق‌ برخورداري‌ از امنيت‌ اجتماعي‌ من‌جمله‌ بيمه‌ اجتماعي‌ را براي‌ تمام‌ كودكان‌ به‌ رسميت‌ مي‌شناسند و اقدام‌ لازم‌ را جهت‌ دستيابي‌ به‌ تحقق‌ كامل‌ اين‌ حق‌، مطابق‌ با قوانين‌ ملي‌، به‌ عمل‌ خواهند آورد.

2. اين‌ مزايا در صورت‌ مقتضي‌ مي‌بايست‌ با توجه‌ به‌ منافع‌ و شرايط‌ كودك‌ و اشخاصي‌ كه‌ مسئوليت‌ نگهداري‌ وي‌ را به‌ عهده‌ دارند و نيز هر گونه‌ ملاحظه‌ ديگري‌ مربوط‌ به‌ كاربرد اين‌ مزايا در جهت‌ منافع‌ كودك‌ در اختيارشان‌ قرار گيرد.

ماده‌ 27

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ حق‌ تمام‌ كودكان‌ را نسبت‌ به‌ برخورداري‌ از استاندارد مناسب‌ زندگي‌ براي‌ توسعه‌ جسمي‌، ذهني‌، روحي‌، اخلاقي‌ و اجتماعي‌ به‌ رسميت‌ مي‌شناسند.

2. والدين‌ يا ساير سرپرستان‌ كودك‌، مسئوليت‌ عمده‌اي‌ در جهت‌ تضمين‌ شرايط‌ زندگي‌ مناسب‌ براي‌ پيشرفت‌ كودك‌ در چارچوب‌ توانائيها و امكانات‌ عالي‌ خود به‌ عهده‌ دارند.

3. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌، مطابق‌ با شرايط‌ ملي‌ و در چارچوب‌ امكانات‌ خود، اقدام‌ ضروري‌ را براي‌ ياري‌ والدين‌ و ساير اشخاص‌ مسئول‌ كودك‌ در جهت‌ اعمال‌ اين‌ حق‌ به‌ عمل‌ خواهند آورد و در صورت‌ لزوم‌ كمكهاي‌ مالي‌ و برنامه‌هاي‌ حمايتي‌ را خصوصاً در مورد تغذيه‌، پوشاك‌ و مسكن‌ فراهم‌ خواهند كرد.

4. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ اقدام‌ لازم‌ جهت‌ تضمين‌ پرداخت‌ مخارج‌ كودك‌ از سوي‌ والدين‌ و يا ساير اشخاصي‌ كه‌ مسئوليت‌ مالي‌ كودك‌ را به‌ عهده‌ دارند چه‌ در داخل‌ و چه‌ در خارج‌ از كشور به‌ عمل‌ خواهند آورد. در مواردي‌ كه‌ شخص‌ مسئول‌ امور مالي‌ كودك‌ در كشوري‌ متفاوت‌ از كشور كودك‌ زندگي‌ مي‌كند، كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ پذيرش‌ موافقتنامه‌هاي‌ بين‌المللي‌ يا انعقاد اين‌ گونه‌ موافقت‌نامه‌ها و نيز اتخاذ ساير ترتيبات‌ لازم‌ را تسريع‌ خواهند نمود.

ماده‌ 28

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ حق‌ كودك‌ را نسبت‌ به‌ آموزش‌ و پرورش‌ به‌ رسميت‌ مي‌شناسند و براي‌ دستيابي‌ تدريجي‌ به‌ اين‌ حق‌ و براساس‌ ايجاد فرصتهاي‌ مساوي‌، اقدامات‌ ذيل‌ را معمول‌ خواهند داشت‌:

الف‌) اجباري‌ و رايگان‌ نمودن‌ تحصيل‌ ابتدائي‌ براي‌ همگان‌

ب‌) تشويق‌ توسعه‌ اشكال‌ مختلف‌ آموزش‌ متوسطه‌ منجمله‌ آموزش‌ حرفه‌اي‌ و كلي‌، در دسترس‌ قرار دادن‌ اين‌ گونه‌ آموزشها براي‌ تمام‌ كودكان‌ و اتخاذ اقدامات‌ لازم‌ از قبيل‌ ارائه‌ آموزش‌ و پرورش‌ رايگان‌ و دادن‌ كمكهاي‌ مالي‌ در صورت‌ لزوم‌.

ج‌) در دسترس‌ قرار دادن‌ آموزش‌ عالي‌ براي‌ همگان‌ براساس‌ توانائي ها و از هر طريق‌ مناسب‌.

د) در دسترس‌ قرار دادن‌ اطلاعات‌ و راهنمايي‌هاي‌ آموزشي‌ و حرفه‌اي‌ براي‌ تمام‌ كودكان‌.

ه‌) اتخاذ اقداماتي‌ جهت‌ تشويق‌ حضور مرتب‌ كودكان‌ در مدارس‌ و كاهش‌ غيبت‌ها.

2. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ تمام‌ اقدامات‌ لازم‌ را جهت‌ تضمين‌ اين‌ كه‌ نظم‌ و انضباط‌ در مدارس‌ مطابق‌ با حفظ‌ شئون‌ انساني‌ كودكان‌ بوده‌ و مطابق‌ با كنوانسيون‌ حاضر باشد، به‌ عمل‌ خواهند آورد.

3. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ همكاريهاي‌ بين‌المللي‌ را در موضوعات‌ مربوط‌ به‌ آموزش‌ و پرورش‌، خصوصاً در زمينه‌ زدودن‌ جهل‌ و بيسوادي‌ در سراسر جهان‌ و تسهيل‌ دسترسي‌ به‌ اطلاعات‌ فني‌ و علمي‌ و روشهاي‌ مدرن‌ آموزشي‌، تشويق‌ و افزايش‌ خواهند داد. در اين‌ ارتباط‌، به‌ نيازهاي‌ كشورهاي‌ در حال‌ توسعه‌ توجه‌ خاصي‌ خواهد شد.

ماده‌ 29

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ موافقت‌ مي‌نمايند كه‌ موارد ذيل‌ بايد جزء آموزش‌ و پرورش‌ كودكان‌ باشد.

الف‌) پيشرفت‌ كامل‌ شخصيت‌، استعدادها و توانائيهاي‌ ذهني‌ و جسمي‌ كودكان‌.

ب‌) توسعه‌ احترام‌ به‌ حقوق‌ بشر و آزاديهاي‌ اساسي‌ و اصول‌ مذكور در منشور سازمان‌ ملل‌.

ج‌) توسعه‌ احترام‌ به‌ والدين‌ كودك‌، هويت‌ فرهنگي‌، زبان‌ و ارزشهاي‌ ادبي‌ و ملي‌ كشوري‌ كه‌ در آن‌ زندگي‌ مي‌كند، و به‌ موطن‌ اصلي‌ كودك‌ و به‌ تمدنهاي‌ متفاوت‌ با تمدن‌ وي‌.

د) آماده‌ نمودن‌ كودك‌ براي‌ داشتن‌ زندگي‌ مسئولانه‌ در جامعه‌اي‌ آزاد و با روحيه‌اي‌ (مملو) از تفاهم‌، صلح‌، صبر، تساوي‌ زن‌ و مرد و دوستي‌ بين‌ تمام‌ مردم‌، گروههاي‌ قومي‌، مذهبي‌ و ملي‌ و اشخاص‌ ديگر.

ه‌) توسعه‌ احترام‌ نسبت‌ به‌ محيط‌ طبيعي‌.

2. از هيچ‌ يك‌ از بخشهاي‌ اين‌ ماده‌ و ماده‌ 28 نبايد چنان‌ تعبير شود كه‌ مخلّ آزادي‌ افراد و ارگانها براي‌ تأسيس‌ و اداره‌ مؤسسات‌ آموزشي‌ كه‌ همواره‌ طبق‌ اصول‌ ذكر شده‌ در پاراگراف‌ 1 اين‌ ماده‌ و با شرايط‌ ارائه‌ آموزش‌ مطابق‌ با حداقل‌ استاندارد ذكر شده‌ توسط‌ دولت‌ ايجاد مي‌شود، تلقي‌ شود.

ماده‌ 30

در كشورهايي‌ كه‌ اقليتهاي‌ قومي‌ و مذهبي‌ و يا اشخاص‌ بومي‌ زندگي‌ مي‌كنند، كودكي‌ كه‌ متعلق‌ به‌ اين‌ اقليتها است‌ بايد به‌ همراه‌ ساير اعضاي‌ گروهش‌ از حق‌ برخورداري‌ از فرهنگ‌ و تعليم‌ و انجام‌ اعمال‌ مذهبي‌ خود و يا زبان‌ خويش‌ برخوردار باشد.

ماده‌ 31

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ حق‌ كودك‌ را براي‌ تفريح‌ و آرامش‌ و بازي‌ و فعاليتهاي‌ خلاق‌ مناسب‌ سن‌ خود و شركت‌ آزادانه‌ در حيات‌ فرهنگي‌ و هنري‌ به‌ رسميت‌ مي‌شناسند.

2. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ حق‌ كودك‌ را براي‌ شركت‌ كامل‌ در حيات‌ فرهنگي‌ و هنري‌ محترم‌ شمرده‌ و توسعه‌ مي‌دهند و فراهم‌ نمودن‌ فرصتهاي‌ مناسب‌ جهت‌ شركت‌ در فعاليتهاي‌ فرهنگي‌، هنري‌ خلاق‌ و تفريحي‌ را تشويق‌ خواهند نمود.

ماده‌ 32

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ حق‌ كودك‌ جهت‌ مورد حمايت‌ قرار گرفتن‌ در برابر استثمار اقتصادي‌ و انجام‌ هر گونه‌ كاري‌ كه‌ زيان‌بار بوده‌ و يا توقفي‌ در آموزش‌ وي‌ ايجاد كند و يا براي‌ بهداشت‌ جسمي‌، روحي‌، معنوي‌، اخلاقي‌ و پيشرفت‌ اجتماعي‌ كودك‌ مضر باشد را به‌ رسميت‌ مي‌شناسند.

2. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ اقدامات‌ لازم‌ قانوني‌، اجرائي‌، اجتماعي‌ و آموزشي‌ را در جهت‌ تضمين‌ اجراي‌ اين‌ ماده‌ به‌ عمل‌ خواهند آورد. در اين‌ راستا، و با توجه‌ به‌ مواد مربوطه‌ در ساير اسناد بين‌المللي‌، كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ خصوصاً موارد ذيل‌ را مورد توجه‌ قرار خواهند داد:

الف‌) تعيين‌ حداقل‌ سن‌ يا حداقل‌ سنين‌ براي‌ انجام‌ كار.

ب‌) تعيين‌ مقررات‌ مناسب‌ از نظر ساعات‌ و شرايط‌ كار.

ج‌) تعيين‌ مجازاتها و يا اعمال‌ ساير ضمانت‌هاي‌ اجراي‌ مناسب‌ جهت‌ تضمين‌ اجراي‌ مؤثر اين‌ ماده‌.

ماده‌ 33

كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ تمام‌ اقدامات‌ لازم‌ از جمله‌ اقدامات‌ قانوني‌، اجرائي‌، اجتماعي‌، آموزشي‌ را جهت‌ حمايت‌ از كودكان‌ در برابر استفاده‌ غيرقانوني‌ از مواد مخدر و يا مواد محرك‌، همان‌گونه‌ كه‌ در معاهدات‌ بين‌المللي‌ مربوطه‌ تعريف‌ شده‌ و جلوگيري‌ از استفاده‌ از كودكان‌ در توليد غيرقانوني‌ و قاچاق‌ اين‌ گونه‌ مواد به‌ عمل‌ خواهند آورد.

ماده‌ 34

كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ متقبل‌ مي‌شوند كه‌ از كودكان‌ در برابر تمام‌ اشكال‌ سوءاستفاده‌ها و استثمارهاي‌ جنسي‌ حمايت‌ كنند. بدين‌منظور، كشورهاي‌ فوق‌ خصوصاً اقدامات‌ ملي‌، دو و چند جانبه‌ را در جهت‌ جلوگيري‌ از موارد زير به‌ عمل‌ مي‌آورند.

الف‌) تشويق‌ يا وادار نمودن‌ كودكان‌ براي‌ درگيري‌ در هر گونه‌ فعاليتهاي‌ جنسي‌.

ب‌) استفاده‌ استثماري‌ از كودكان‌ در فاحشه‌گري‌ و ساير اعمال‌ غيرقانوني‌ جنسي‌.

ج‌) استفاده‌ استثماري‌ از كودكان‌ در اعمال‌ و مطالب‌ پُرنوگرافيك‌.

ماده‌ 35

كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ تمام‌ اقدامات‌ ضروري‌ ملي‌، دو و چند جانبه‌ را براي‌ جلوگيري‌ از ربوده‌ شدن‌، فروش‌ و يا قاچاق‌ كودكان‌ به‌ هر شكل‌ و به‌ هر منظور به‌ عمل‌ خواهند آورد.

ماده‌ 36

كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ از كودكان‌ در برابر تمام‌ اشكال‌ استثمار كه‌ هر يك‌ از جنبه‌هاي‌ رفاه‌ كودك‌ را به‌ مخاطره‌ اندازد، حمايت‌ خواهند كرد.

ماده‌ 37

كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ اجراي‌ اقدامات‌ ذيل‌ را متقبل‌ مي‌شوند.

الف‌) هيچ‌ كودكي‌ نبايد تحت‌ شكنجه‌ يا ساير رفتارهاي‌ بيرحمانه‌ و غيرانساني‌ يا مغاير شئون‌ انساني‌ قرار گيرد. مجازات‌ اعدام‌ و يا حبس‌ ابد بدون‌ امكان‌ بخشودگي‌ را نمي‌توان‌ در مورد كودكان‌ زير 18 سال‌ اعمال‌ كرد.

ب‌) هيچ‌ كودكي‌ نبايد به‌ طور غيرقانوني‌ و خودسرانه‌ زنداني‌ شود. دستگيري‌، بازداشت‌ و يا زنداني‌ كردن‌ يك‌ كودك‌ مي‌بايست‌ مطابق‌ با قانون‌ باشد و به‌ عنوان‌ آخرين‌ راه‌ چاره‌ و براي‌ كوتاهترين‌ مدت‌ ممكن‌ بايد بدان‌ متوسل‌ شد.

ج‌) با كودك‌ زنداني‌ بايد به‌ خاطر مقام‌ ذاتي‌ انسان‌، رفتاري‌ انساني‌ و توأم‌ با احترام‌ داشت‌، به‌ نحوي‌ كه‌ نيازهاي‌ به‌ خصوص‌ سني‌ وي‌ در نظر گرفته‌ شود. كودكان‌ زنداني‌ خصوصاً بايد از افراد بزرگسال‌ جدا شوند مگر اين‌ كه‌ اين‌ امر مغاير مصالح‌ كودك‌ باشد. كودك‌ جز در شرايط‌ استثنايي‌ حق‌ دارد با خانواده‌ خود از طرق‌ نامه‌ و ملاقات‌ تماس‌ گيرد.

د) هر كودك‌ زنداني‌ مي‌بايست‌ از حق‌ دسترسي‌ سريع‌ به‌ مشاوره‌ حقوقي‌ و يا ساير مساعدت‌هاي‌ ضروري‌ و نيز حق‌ اعتراض‌ نسبت‌ به‌ مشروعيت‌ زنداني‌ شدن‌ خود در برابر دادگاه‌ يا ساير مقامات‌ ذيصلاح‌، مستقل‌ و بيطرف‌ و تصميم‌گيري‌ سريع‌ در اين‌ گونه‌ موارد برخوردار باشد.

ماده‌ 38

1. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ متقبل‌ مي‌شوند به‌ مقررات‌ قانون‌ بين‌المللي‌ بشر دوستي‌ در زمان‌ جنگ‌هاي‌ مسلحانه‌ كه‌ مربوط‌ به‌ كودكان‌ مي‌شود احترام‌ بگذارند.

2. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ هر گونه‌ اقدام‌ عملي‌ را جهت‌ تضمين‌ اين‌ كه‌ افراد كمتر از 15 سال‌ در مخاصمات‌ مستقيماً شركت‌ نكنند، معمول‌ خواهند داشت‌.

3. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ از استخدام‌ افراد كمتر از 15 سال‌ در نيروهاي‌ مسلح‌ خود خودداري‌ خواهندكرد. اين‌ كشورها براي‌ استخدام‌ افرادي‌ كه‌ بالاي‌ 15 سال‌ و زير 18 سال‌ سن‌ دارند، اولويت‌ را به‌ بزرگترها خواهند داد.

4. كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌، مطابق‌ با تعهدات‌ خود نسبت‌ به‌ قانون‌ بين‌المللي‌ بشر دوستي‌ در جهت‌ حمايت‌ از افراد غيرنظامي‌ به‌ هنگام‌ جنگهاي‌ مسلحانه‌، تمام‌ اقدامات‌ عملي‌ را براي‌ تضمين‌ حمايت‌ و مراقبت‌ از كودكاني‌ كه‌ تحت‌ تأثير (عواقب‌) جنگ‌ قرار گرفته‌اند به‌ عمل‌ خواهند آورد.

ماده‌ 39

كشورهاي‌ طرف‌ كنوانسيون‌ تمام‌ اقدامات‌ لازم‌ را براي‌ تسريع‌ بهبودي‌ جسمي‌ و روحي‌ و سازش‌ اجتماعي‌ كودكي‌ كه‌ قرباني‌ بي‌توجهي‌، استثمار، سوءاستفاده‌، شكنجه‌ يا ساير اعمال‌ خشونت‌آميز، غيرانساني‌ و تحقير كننده‌ يا جنگ‌ بوده‌ است‌، به‌ عمل‌ خواهند آورد. اين‌ روند بهبودي‌ و پيوستن‌ مجدد به‌ جامعه‌ مي‌بايست‌ در محيطي‌ كه‌ موجب‌ سلامت‌، اتكاي‌ نفس‌ و احترام‌ كودك‌ شود، انجام‌ گيرد.

ماده‌ 40

1. كشورهاي‌ عضو در مورد كودكان‌ مجرم‌ يا متهم‌ به‌ نقض‌ قانون‌ كيفري‌ اين‌ حق‌ را به‌ رسميت‌ مي‌شناسند كه‌ با آنان‌ مطابق‌ با شئونات‌ و ارزش‌ كودك‌ رفتار گردد. اين‌ امر موجب‌ افزايش‌ احترام‌ كودك‌ نسبت‌ به‌ حقوق‌ بشر و آزاديهاي‌ اساسي‌ ديگران‌ شده‌، سن‌ كودك‌ را در نظر گرفته‌ و با در نظر گرفتن‌ سن‌ كودك‌، باعث‌ افزايش‌ خواست‌ وي‌ براي‌ سازش‌ با جامعه‌ و به‌ عهده‌ گرفتن‌ نقشي‌ سازنده‌ مي‌گردد.

2. بدين‌ منظور و با توجه‌ به‌ مفاد مربوطه‌ اسناد بين‌المللي‌، كشورهاي‌ عضو خصوصاً موارد ذيل‌ را تضمين‌ مي‌نمايند:

الف‌) هيچ‌ كودكي‌ نبايد به‌ خاطر اعمالي‌ كه‌ در زمان‌ ارتكاب‌ توسط‌ قانون‌ ملي‌ يا بين‌المللي‌ منع‌ نشده‌، متهم‌ يا گناهكار شناخته‌ شود.

ب‌) هر كودكي‌ كه‌ متهم‌ يا محكوم‌ به‌ نقض‌ قانون‌ كيفري‌ شود، حداقل‌ داراي‌ تأمينهاي‌ زير خواهد بود:

1) بي‌گناه‌ شناخته‌ شدن‌ تا زماني‌ كه‌ جرم‌ طبق‌ قانون‌ ثابت‌ بشود.

2) اطلاع‌ مستقيم‌ و سريع‌ از اتهامات‌ وارده‌ بر عليه‌ وي‌، در صورت‌ لزوم‌ از طريق‌ والدين‌ و يا قيم‌ قانوني‌، و (حق‌) داشتن‌ مشاوره‌ حقوقي‌ و يا ساير كمكها در تهيه‌ و ارائه‌ لايحه‌ دفاعيه‌.

3) روشن‌ شدن‌ موضوع‌ در اسرع‌ وقت‌ توسط‌ مقام‌ يا ارگان‌ قضائي‌ بي‌طرف‌ و مستقل‌ و طي‌ يك‌ دادرسي‌ عادلانه‌ در حضور وكيل‌ يا ساير كمكهاي‌ حقوقي‌، مگر اين‌ كه‌ اين‌ امر در جهت‌ منافع‌ كودك‌ تشخيص‌ داده‌ نشود، خصوصاً با در نظر گرفتن‌ سن‌، موقعيت‌ و يا والدين‌ و يا قيم‌ قانوني‌ كودك‌.

4) مجبور نبودن‌ به‌ دادن‌ شهادت‌ و يا اظهار تقصير و امكان‌ بررسي‌ اظهارات‌ شهود مخالف‌ و كسب‌ اجازه‌ براي‌ شركت‌ و بررسي‌ اظهارات‌ شاهدان‌ وي‌ در شرايط‌ مساوي‌.

5) دسترسي‌ به‌ مقام‌ يا ارگان‌ قضائي‌ ذيصلاح‌، بي‌طرف‌ و مستقل‌ بالاتر بر طبق‌ قانون‌ در صورت‌ مجرم‌شناخته‌شدن‌

6) حق‌ استفاده‌ رايگان‌ از مترجم‌ در صورتي‌ كه‌ كودك‌ قادر به‌ درك‌ زبان‌ مورد استفاده‌ (در دادگاه‌) نباشد.

7) محرمانه‌ بودن‌ كامل‌ موضوع‌ در طول‌ تمام‌ مراحل‌ دادرسي‌.

3. كشورهاي‌ عضو در جهت‌ افزايش‌ وضع‌ قوانين‌ و مقررات‌ و تأسيس‌ مقامات‌ و مؤسساتي‌ كه‌ خصوصاً مربوط‌ به‌ كودكان‌ متهم‌، يا مجرم‌ به‌ نقض‌ قانون‌ كيفري‌ باشند، تلاش‌ خواهند كرد و خصوصاً اقدامات‌ ذيل‌ را معمول‌ خواهند داشت‌:

الف‌) قائل‌ شدن‌ حداقل‌ سن‌ براي‌ نقض‌ قانون‌ كيفري‌ به‌ نحوي‌ كه‌ زير اين‌ سن‌، كودك‌ فاقد مسئوليت‌ كيفري‌ باشد.

ب‌) در صورت‌ تناسب‌ و تمايل‌، وضع‌ مقرراتي‌ در جهت‌ رفتار با اين‌ گونه‌ كودكان‌ بدون‌ توسل‌ به‌ دادرسي‌هاي‌ قضائي‌، به‌ شرطي‌ كه‌ حقوق‌ بشر و ضمانتهاي‌ حقوقي‌ كاملاً رعايت‌ شود.

4. تأمين‌ مسائلي‌ از قبيل‌ مقررات‌ نگهداري‌، راهنمايي‌، نظارت‌، مشاوره‌، تعليق‌ مجازات‌، فرزندخواندگي‌، تعليم‌ و تربيت‌ و برنامه‌هاي‌ آموزشي‌ حرفه‌اي‌ و ساير اقدامات‌ ديگر در جهت‌ تضمين‌ اين‌ كه‌ با كودكان‌ رفتاري‌ متناسب‌ با رفاه‌ و شرايط‌ و جرم‌ ارتكابي‌ آنها خواهد شد.

ماده‌ 41

هيچ‌ يك‌ از (مواد) كنوانسيون‌ حاضر، قوانيني‌ كه‌ در جهت‌ تحقق‌ حقوق‌ كودك‌ مؤثرتر بوده‌ و جزء موارد زير مي‌باشد را تحت‌ تأثير قرار نمي‌دهد:

الف‌) قانون‌ كشور عضو، يا

ب‌) قانون‌ بين‌المللي‌ لازم‌الاجرا در آن‌ كشور.

بخش‌ 2

ماده‌ 42

كشورهاي‌ عضو موظف‌ هستند اصول‌ و مقررات‌ كنوانسيون‌ را به‌ طرقي‌ مناسب‌ و فعال‌ و به‌ نحوي‌ يكسان‌ به‌ اطلاع‌ بزرگسالان‌ و كودكان‌ برسانند.

ماده‌ 43

1. به‌ منظور بررسي‌ پيشرفت‌ كشورهاي‌ عضو در جهت‌ تحقق‌ تعهداتشان‌ در قبال‌ كنوانسيون‌ حاضر، مي‌بايست‌ كميته‌اي‌ در مورد حقوق‌ كودك‌ براي‌ انجام‌ وظايفش‌ كه‌ ذكر خواهد شد، تشكيل‌ گردد.

2. كميته‌ شامل‌ ده‌ كارشناس‌ با موقعيت‌ عالي‌ از نظر اخلاقي‌ و با صلاحيت‌ در زمينه‌هايي‌ كه‌ در اين‌ كنوانسيون‌ ذكر شده‌، خواهد بود. اعضاي‌ كميته‌ توسط‌ كشورهاي‌ عضو از ميان‌ اتباع‌ خود انتخاب‌ مي‌شوند و با مسئوليت‌ شخصي‌ خودشان‌ خدمت‌ خواهند كرد. در اين‌ زمينه‌ به‌ پراكندگي‌ جغرافيايي‌ برابر و نيز سيستمهاي‌ حقوقي‌ عمده‌ توجه‌ خاص‌ خواهد شد.

3. اعضاي‌ كميته‌ توسط‌ كشورهاي‌ عضو با رأي‌گيري‌ مخفي‌ از ميان‌ ليست‌ نامزدها انتخاب‌ مي‌شوند. هر يك‌ از كشورهاي‌ عضو مي‌توانند يك‌ نفر از اتباع‌ خود را نامزد كنند.

4. انتخابات‌ اوليه‌ كميته‌ ظرف‌ كمتر از 6 ماه‌ پس‌ از تاريخ‌ به‌ اجرا در آمدن‌ كنوانسيون‌ و پس‌ از آن‌ هر 2 سال‌ يكبار انجام‌ خواهد شد. حداقل‌ 4 ماه‌ قبل‌ از هر انتخابات‌، دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ طي‌ نامه‌اي‌ از كشورهاي‌ عضو خواستار تعيين‌ نامزدهاي‌ خود طي‌ 2 ماه‌ مي‌شود. دبيركل‌ متعاقباً بر حسب‌ الفبا ليستي‌ از اشخاص‌ نامزد شده‌ و كشورهايي‌ كه‌ آنان‌ را نامزد كرده‌، تهيه‌ كرده‌ و آن‌ را به‌ كشورهاي‌ عضو كنوانسيون‌ تسليم‌ خواهد نمود.

5. انتخابات‌ در اجلاسهاي‌ كشورهاي‌ عضو كه‌ توسط‌ دبيركل‌ در مقرهاي‌ سازمان‌ ملل‌ افتتاح‌ مي‌شود، انجام‌ مي‌گيرد. در آن‌ اجلاسها كه‌ با حضور دو سوم‌ از كشورهاي‌ عضو رسميت‌ خواهد يافت‌، اعضاي‌ كميته‌ از ميان‌ كساني‌ كه‌ بيشترين‌ آراء و اكثريت‌ مطلق‌ آراي‌ نمايندگان‌ حاضر و رأي‌ دهنده‌ كشورهاي‌ عضو را كسب‌ كرده‌اند، برگزيده‌ مي‌شوند.

6. اعضاي‌ كميته‌ براي‌ مدت‌ 2 سال‌ انتخاب‌ مي‌شوند. اين‌ افراد در صورت‌ نامزدي‌ مجدد حق‌ انتخاب‌ شدن‌ مجدد را دارا مي‌باشند. مدت‌ خدمت‌ 5 تن‌ از اعضاي‌ منتخب‌ در اولين‌ انتخابات‌ در پايان‌ 2 سال‌ خاتمه‌ مي‌يابد؛ بلافاصله‌ پس‌ از اولين‌ انتخابات‌ اسامي‌ اين‌ پنج‌ تن‌ توسط‌ رئيس‌ جلسه‌ و از طريق‌ قرعه‌كشي‌ مشخص‌ خواهد شد.

7. در صورت‌ فوت‌، استعفا و يا اعلام‌ عدم‌ توانائي‌ انجام‌ وظيفه‌ اعضاي‌ كميته‌ به‌ هر دليل‌، كشوري‌ كه‌ اين‌ عضو را نامزد كرده‌ به‌ شرط‌ تأييد كميته‌ كارشناس‌ ديگري‌ را از ميان‌ اتباع‌ خود براي‌ خدمت‌ در مدت‌ باقي‌ مانده‌ انتخاب‌ خواهد كرد.

8. كميته‌ مقررات‌ مربوط‌ به‌ خود را وضع‌ خواهد كرد.

9. كميته‌ مأموران‌ خود را براي‌ يك‌ دوره‌ 2 ساله‌ انتخاب‌ خواهد كرد.

10. جلسات‌ كميته‌ به‌ طور عادي‌ در يكي‌ از مقرهاي‌ سازمان‌ ملل‌ يا هر محل‌ مناسب‌ ديگري‌ كه‌ توسط‌ كميته‌ تعيين‌ مي‌شود، تشكيل‌ مي‌گردد. كميته‌ به‌ طور عادي‌ سالانه‌ تشكيل‌ جلسه‌ مي‌دهد. مدت‌ جلسات‌ كميته‌ در جلسه‌اي‌ با شركت‌ كشورهاي‌ عضو كنوانسيون‌ حاضر و با تأييد مجمع‌ عمومي‌ تعيين‌ شده‌ و در صورت‌ لزوم‌ قابل‌ تغيير خواهد بود.

11. دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ تجهيزات‌ و پرسنل‌ لازم‌ را براي‌ مفيد واقع‌ شدن‌ عمل‌كردهاي‌ كميته‌، طبق‌ كنوانسيون‌ حاضر فراهم‌ خواهد نمود.

12. با تأييد مجمع‌ عمومي‌، اعضاي‌ كميته‌اي‌ كه‌ طبق‌ كنوانسيون‌ حاضر تشكيل‌ مي‌شود، در طي‌ مدت‌ خدمت‌ از محل‌ بودجه‌ سازمان‌ ملل‌ و طبق‌ شرايطي‌ كه‌ مجمع‌ عمومي‌ تعيين‌ مي‌كند، حقوق‌ دريافت‌ خواهند كرد.

ماده‌ 44

1. كشورهاي‌ عضو متقبل‌ مي‌شوند كه‌ از طريق‌ دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ گزارشاتي‌ را در مورد اقداماتي‌ كه‌ براي‌ تحقق‌ حقوق‌ شناخته‌ شده‌ در اين‌ كنوانسيون‌ به‌ عمل‌ آورده‌اند و پيشرفتهاي‌ حاصله‌ را به‌ كميته‌ تسليم‌ كنند:

الف‌) ظرف‌ 2 سال‌ پس‌ از به‌ اجرا درآمدن‌ كنوانسيون‌ در مورد كشور مربوطه‌

ب‌) و پس‌ از آن‌ هر 5 سال‌ يك‌بار

2. گزارشاتي‌ كه‌ طبق‌ ماده‌ حاضر تهيه‌ مي‌شوند مي‌بايست‌ عوامل‌ و مشكلاتي‌ را كه‌ احتمالاً در سر راه‌ انجام‌ تعهدات‌ وجود دارد، نشان‌ دهند. اين‌ گزارشات‌ هم‌ چنين‌ بايد شامل‌ اطلاعات‌ كافي‌ در جهت‌ دادن‌ تصويري‌ جامع‌ از اجراي‌ كنوانسيون‌ در كشور مربوطه‌ باشد.

3. كشوري‌ كه‌ يك‌ گزارش‌ اوليه‌ جامع‌ به‌ كميته‌ ارائه‌ كرده‌ است‌، مي‌تواند از ارائه‌ اطلاعات‌ سياسي‌ كه‌ قبلاً طبق‌ پاراگراف‌ 1 (الف‌) ماده‌ حاضر فراهم‌ كرده‌، خودداري‌ كند.

4. كميته‌ مي‌تواند از كشورهاي‌ عضو خواهان‌ اطلاعات‌ بيشتري‌ در مورد نحوه‌ اجراي‌ كنوانسيون‌ شود.

5. كميته‌ هر دو سال‌ يك‌بار از طريق‌ شوراي‌ اجتماعي‌ و اقتصادي‌ گزارشاتي‌ را در مورد فعاليتهاي‌ خود به‌ مجمع‌ عمومي‌ ارائه‌ خواهد كرد.

6. كشورهاي‌ عضو مي‌بايست‌ گزارشات‌ خود را در كشورهايشان‌ به‌ طور گسترده‌ در اختيار عموم‌ بگذارند.

ماده‌ 45

به‌ منظور تسريع‌ در اجراي‌ مؤثر كنوانسيون‌ و تشويق‌ همكاريهاي‌ بين‌المللي‌ در زمينه‌هاي‌ مندرج‌ در آن‌:

الف‌) سازمانهاي‌ تخصصي‌، صندوق‌ كودكان‌ سازمان‌ ملل‌ و ساير ارگانهاي‌ آن‌ سازمان‌ مي‌توانند در حوزه‌ اختياراتشان‌ بر اجراي‌ مواد اين‌ كنوانسيون‌ نظارت‌ كنند. كميته‌ مي‌تواند بر حسب‌ مورد از سازمانهاي‌ تخصصي‌، صندوق‌ كودكان‌ سازمان‌ ملل‌ و ساير ارگانهاي‌ ذيصلاح‌ در زمينه‌هايي‌ كه‌ به‌ اختيارات‌ مربوط‌ مي‌شود، جهت‌ ارائه‌ نظرات‌ تخصصي‌ در مورد اجراي‌ كنوانسيون‌، دعوت‌ به‌ همكاري‌ كند. كميته‌ هم‌ چنين‌ مي‌تواند از سازمانهاي‌ تخصصي‌، صندوق‌ كودكان‌ سازمان‌ ملل‌ و ساير ارگانهاي‌ سازمان‌ ملل‌ بخواهد در مورد اجراي‌ كنوانسيون‌ در زمينه‌هايي‌ كه‌ به‌ اختيارات‌ آنان‌ مربوط‌ مي‌شود، گزارشاتي‌ را ارائه‌ نمايند.

ب‌) كميته‌ مي‌تواند بر جسب‌ مورد گزارشات‌ كشورهاي‌ عضو را كه‌ حاوي‌ درخواست‌ و يا اعلام‌ نياز به‌ همكاري‌ و مساعدتهاي‌ فني‌ است‌ به‌ ضميمه‌ نظرات‌ و پيشنهادات‌ خود به‌ سازمانهاي‌ تخصصي‌، صندوق‌ كودكان‌ سازمان‌ ملل‌ و ساير ارگانهاي‌ ذيصلاح‌ ارسال‌ دارد.

ج‌) كميته‌ مي‌تواند به‌ مجمع‌ عمومي‌ توصيه‌ كند كه‌ از دبيركل‌ بخواهد از طرف‌ خود مطالعاتي‌ را در مورد موضوعات‌ ويژه‌ مربوط‌ به‌ حقوق‌ كودكان‌ تقبل‌ نمايد.

د) كميته‌ مي‌تواند براساس‌ اطلاعات‌ واصله‌، در اجراي‌ مواد 44 و 45 كنوانسيون‌، پيشنهادات‌ و نظرات‌ كلي‌ خود را اعلام‌ كند. اين‌ پيشنهادات‌ و نظرات‌ به‌ كشور عضو مربوط‌ ارسال‌ خواهد شد و به‌ همراه‌ نظرات‌ كشور عضو به‌ مجمع‌ عمومي‌ گزارش‌ خواهد گرديد.

بخش‌ 3

ماده‌ 46

اين‌ كنوانسيون‌ در اختيار تمام‌ كشورها جهت‌ امضا قرار خواهد گرفت‌.

ماده‌ 47

اين‌ كنوانسيون‌ منوط‌ به‌ تصويب‌ است‌. اسناد تصويب‌ نزد دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ باقي‌ خواهد ماند.

ماده‌ 48

تمام‌ كشورها مي‌توانند به‌ عضويت‌ اين‌ كنوانسيون‌ درآيند، اسناد عضويت‌ نزد دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ به‌ وديعه‌ خواهد ماند.

ماده‌ 49

1. اين‌ كنوانسيون‌ 30 روز پس‌ از تاريخ‌ به‌ وديعه‌ گذاشتن‌ بيستمين‌ سند تصويب‌ يا عضويت‌، نزد دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ قابل‌ اجرا خواهد بود.

2. براي‌ هر كشوري‌ كه‌ پس‌ از به‌ وديعه‌ گذاشته‌ شدن‌ بيستمين‌ سند تصويب‌ يا عضويت‌، كنوانسيون‌ حاضر را تصويب‌ كند يا به‌ عضويت‌ آن‌ درآيد، اين‌ كنوانسيون‌ 30 روز پس‌ از زمان‌ به‌ وديعه‌ گذاردن‌ اسناد عضويت‌ يا تصويب‌ كشور مربوطه‌ قابل‌ اجرا خواهد بود.

ماده‌ 50

1. هر يك‌ از كشورهاي‌ عضو مي‌توانند اصلاحيه‌اي‌ را پيشنهاد كرده‌ و آن‌ را براي‌ دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ نيز ارسال‌ كنند. دبيركل‌، اصلاحيه‌ پيشنهادي‌ آن‌ را با ساير كشورهاي‌ عضو در ميان‌ مي‌گذارد و از آنان‌ در مورد تشكيل‌ كنفرانس‌ كشورهاي‌ عضو به‌ منظور بررسي‌ و رأي‌گيري‌ در مورد پيشنهادات‌ واصله‌ نظرخواهي‌ مي‌كند. در صورتي‌ كه‌ ظرف‌ 4 ماه‌ پس‌ از اعلام‌ دبيركل‌، حداقل‌ يك‌ سوم‌ كشورهاي‌ عضو، موافق‌ با تشكيل‌ چنين‌ كنفرانسي‌ باشند، دبيركل‌ كنفرانس‌ را به‌ كمك‌ سازمان‌ ملل‌ افتتاح‌ خواهد كرد. اصلاحيه‌اي‌ كه‌ مورد تصويب‌ اكثريت‌ كشورهاي‌ عضو حاضر در كنفرانس‌ قرار گيرد، جهت‌ تصويب‌ به‌ مجمع‌ عمومي‌ فرستاده‌ خواهد شد.

2. هر اصلاحيه‌اي‌ كه‌ مطابق‌ پاراگراف‌ اول‌ اين‌ ماده‌ تصويب‌ شود، پس‌ از تصويب‌ مجمع‌ عمومي‌ سازمان‌ ملل‌ و پذيرش‌ دو سوم‌ اكثريت‌ كشورهاي‌ عضو قابل‌ اجرا خواهد بود.

3. پس‌ از به‌ اجرا درآمدن‌ يك‌ اصلاحيه‌ فقط‌ كشورهايي‌ كه‌ آن‌ را پذيرفته‌اند، موظف‌ به‌ اجراي‌ آن‌ مي‌باشند. ساير كشورهاي‌ عضو همچنان‌ موظف‌ به‌ رعايت‌ اين‌ كنوانسيون‌ و ساير اصلاحيه‌هاي‌ قبلي‌ كه‌ آنها را پذيرفته‌اند خواهند بود.

ماده‌ 51

1. دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ متن‌ نظرات‌ كشورها را در هنگام‌ تصويب‌ يا عضويت‌ دريافت‌ كرده‌ و در اختيار ساير كشورها خواهد گذاشت‌.

2. نظرات‌ مغاير با اهداف‌ و مقاصد اين‌ كنوانسيون‌ ممنوع‌ بوده‌ و دريافت‌ نخواهد شد.

3. نظرات‌ را مي‌توان‌ در هر زمان‌ از طريق‌ اعلام‌ به‌ دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ پس‌ گرفت‌. دبيركل‌ تمام‌ كشورها را نيز در جريان‌ خواهد گذاشت‌. اين‌ اعلام‌ از تاريخي‌ كه‌ به‌ دست‌ دبيركل‌ مي‌رسد، قابل‌ اجرا خواهد بود.

ماده‌ 52

كشورهاي‌ عضو مي‌توانند از طريق‌ ارسال‌ يك‌ اعلان‌ كتبي‌ به‌ دبيركل‌ از عضويت‌ كنوانسيون‌ خارج‌ شوند. اين‌ امر يك‌ سال‌ پس‌ از تاريخ‌ دريافت‌ اعلان‌ توسط‌ دبيركل‌ قابل‌ اجرا خواهد بود.

ماده‌ 53

دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ به‌ عنوان‌ امانتدار اين‌ كنوانسيون‌ انتخاب‌ شده‌ است‌.

ماده‌ 54

نسخه‌ اصلي‌ كنوانسيون‌ حاضر به‌ همراه‌ ترجمه‌ عربي‌، چيني‌، انگليسي‌، فرانسه‌، روسي‌ و اسپانيايي‌ آن‌ كه‌ همگي‌ از اعتبار يكسان‌ برخوردار است‌، نزد دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ به‌ وديعه‌ گذاشته‌ خواهد شد.

با حضور نمايندگان‌ تام‌الاختيار كه‌ از طرف‌ دولتهاي‌ متبوع‌ خود داراي‌ اختيار هستند، اين‌ كنوانسيون‌ امضا گرديد.




اعلامية‌ چهارمین كنفرانس‌ جهاني‌ زن‌

پكن‌، سپتامبر 1995 (33)

1. ما دولتهاي‌ شركت‌كننده‌ در چهارمين‌ كنفرانس‌ جهاني‌ دربارة‌ زنان‌،

2. كه‌ در اينجا، در پكن‌، در پنجاهمين‌ سال‌ تأسيس‌ سازمان‌ ملل‌ متحد گرد آمده‌ايم‌،

3. عزم‌ جزم‌ كرده‌ايم‌ تا اهداف‌ برابري‌، توسعه‌ و صلح‌ براي‌ عموم‌ زنان‌ را در سراسر جهان‌ به‌ سود كل‌ بشريت‌ پيش‌ بريم‌،

4. اعلام‌ مي‌كنيم‌ آراء عموم‌ زنان‌ را از سراسر جهان‌ دريافت‌ كرده‌ايم‌ و به‌ چندگوني‌ زنان‌ و نقش‌ها و شرايط‌ آنان‌ توجه‌ داريم‌، ياد زناني‌ كه‌ در گذشته‌ اين‌ راه‌ را هموار كرده‌اند گرامي‌ مي‌داريم‌ و از اميدي‌ كه‌ قلوب‌ جوانان‌ را آكنده‌ است‌ الهام‌ مي‌گيريم‌،

5. تصديق‌ مي‌كنيم‌ كه‌ در دهة‌ گذشته‌ منزلت‌ زنان‌ از پاره‌اي‌ جهات‌ مهم‌ پيشرفت‌ كرده‌ ولي‌ اين‌ پيشرفت‌ در همه‌ جا يكسان‌ نبوده‌ و نابرابري‌ زنان‌ و مردان‌ همچنان‌ دوام‌ آورده‌ است‌ و از اينرو موانع‌ اصلي‌ كه‌ پي‌آيندهايي‌ جدي‌ براي‌ بهزيست‌ عموم‌ مردمان‌ خواهند داشت‌ همچنان‌ برجاست‌،

6. نيز تصديق‌ مي‌كنيم‌ كه‌ اين‌ موقعيت‌ با فقر روبه‌ رشدي‌ كه‌ حيات‌ اكثريت‌ مردم‌ جهان‌، به‌ ويژه‌ زنان‌ و كودكان‌، را متأثر مي‌سازد و ريشه‌هاي‌ آن‌ در حيطه‌هاي‌ ملي‌ و بين‌المللي‌ هر دو قرار دارد تشديد مي‌يابد،

7. خود را بيدريغ‌ وقف‌ مقابله‌ با اين‌ محدوديت‌ها و موانع‌ مي‌كنيم‌ تا از اين‌ طريق‌ پيشرفت‌ زنان‌ و توانمندسازي‌ آنان‌ را در سراسر جهان‌ فراتر بريم‌ و برآنيم‌ كه‌ اين‌ امر هم‌ اينك‌ نيازمند اقدام‌ فوري‌ در ساية‌ اميد، همكاري‌ و همبستگي‌ است‌ تا ما را به‌ پيش‌ ببرد و به‌ قرن‌ آينده‌ رهنمون‌ شود.

بر تعهد خود به‌ موارد ذيل‌ مجدداً تأكيد مي‌ورزيم‌:

8. به‌ حقوق‌ برابر و حيثيت‌ ذاتي‌ انساني‌ زنان‌ و مردان‌ و ساير مقاصد و اصولي‌ كه‌ در منشور ملل‌ متحد ثبت‌ گرديده‌، به‌ اعلامية‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر و ساير اسناد بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر، بويژه‌ كنوانسيون‌ امحاي‌ جميع‌ صور تبعيض‌ عليه‌ زنان‌ و كنوانسيون‌ حقوق‌ كودك‌ و همچنين‌ كنوانسيون‌ امحاي‌ خشونت‌ عليه‌ زنان‌ و اعلامية‌ حق‌ توسعه‌؛

9. به‌ تضمين‌ اجراي‌ كامل‌ حقوق‌ بشر مربوط‌ به‌ زنان‌ و كودكان‌ دختر به‌ عنوان‌ بخش‌ جدايي‌ناپذير و پيوسته‌ و تقسيم‌ناپذير جميع‌ حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ بنيادين‌؛

10. به‌ مبنا قراردادن‌ وفاق‌ و پيشرفتي‌ كه‌ در گردهمايي‌هاي‌ سران‌ و كنفرانس‌هاي‌ پيشين‌ ملل‌ متحد در جهت‌ هدف‌ حصول‌ برابري‌، توسعه‌ و صلح‌ حاصل‌ آمده‌ است‌: دربارة‌ زنان‌ در نايروبي‌ به‌ سال‌ 1995، دربارة‌ كودكان‌ در نيويورك‌ به‌ سال‌ 1990، دربارة‌ محيط‌ زيست‌ و توسعه‌ در ريو دوژانيرو به‌ سال‌ 1992، درباره‌ حقوق‌ بشر در وين‌ به‌ سال‌ 1993، دربارة‌ جمعيت‌ و توسعه‌ در قاهره‌ به‌ سال‌ 1994، دربارة‌ توسعه‌ اجتماعي‌ در كپنهاك‌ به‌ سال‌ 1995؛

11. به‌ حصول‌ كامل‌ و اجراي‌ مؤثر راهبردهاي‌ آينده‌نگر نايروبي‌ براي‌ پيشرفت‌ زنان‌؛

12. به‌ توانمندسازي‌ و پيشرفت‌ زنان‌، از جمله‌ حصول‌ حق‌ آزادي‌ انديشه‌، وجدان‌، دين‌ و عقيده‌ و از اين‌ طريق‌ كمك‌ به‌ رفع‌ نيازهاي‌ علم‌الاخلاقي‌، اخلاقي‌، رواني‌ و فكري‌ زنان‌ و مردان‌، به‌ انفراد يا همراه‌ با ديگران‌، و از اين‌ طريق‌ تضمين‌ تحقق‌ توان‌ بالقوه‌ كامل‌ آنان‌ در جامعه‌ و شكل‌ بخشيدن‌ به‌ زندگي‌شان‌ برابر آمالي‌ كه‌ خود دارند.

ما پذيرفته‌ايم‌ كه‌:

13. توانمندسازي‌ زنان‌ و مشاركت‌ كامل‌ آنان‌ بر پاية‌ برابري‌ در همة‌ زمينه‌هاي‌ جامعه‌، از جمله‌ مشاركت‌ در فرآيند تصميم‌گيري‌ و دسترسي‌ به‌ قدرت‌، براي‌ حصول‌ برابري‌، توسعه‌ و صلح‌، لزوم‌ بنيادين‌ دارد؛

1. حقوق‌ زنان‌، حقوق‌ بشر است‌؛

15. حقوق‌، فرصت‌ها و دسترسي‌ برابر به‌ منابع‌، تسهيم‌ برابر مسئوليت‌هاي‌ خانواده‌ ميان‌ مردان‌ و زنان‌ و شراكتي‌ هماهنگ‌ ميان‌ آنان‌ در تحقق‌ بهزيست‌ خود و خانواده‌هايشان‌ و نيز در تحكيم‌ دموكراسي‌، امور خطيراند؛

16. امحاي‌ فقر بر اساس‌ رشد اقتصادي‌ پيگير(34) ، توسعة‌ اجتماعي‌، حفظ‌ محيط‌ زيست‌ و عدالت‌ اجتماعي‌ مستلزم‌ مداخلة‌ زنان‌ در توسعة‌ اقتصادي‌ و اجتماعي‌، فرصت‌هاي‌ برابر ومشاركت‌ كامل‌ و برابر زنان‌ و مردان‌ به‌ عنوان‌ كارگزاران‌ و بهره‌برداران‌ توسعة‌ پاينده‌ و مردم‌مدار است‌؛

17. تصديق‌ و تأكيد مجدد و صريح‌ بر اينكه‌ حق‌ عموم‌ زنان‌ در كنترل‌ جميع‌ جنبه‌هاي‌ سلامت‌ خود، به‌ ويژه‌ زادخيزي‌شان‌ براي‌ توانمندسازي‌ آنان‌ لزوم‌ بينادين‌ دارد؛

18. صلح‌ در سطوح‌ محلي‌، ملي‌، منطقه‌اي‌ و جهاني‌ قابل‌ دسترس‌ است‌ و با پيشرفت‌ زنان‌ كه‌ يك‌ نيروي‌ بنيادين‌ براي‌ رهبري‌، حل‌ و فصل‌ مناقشات‌ و پيشبرد صلحي‌ پايدار دركلية‌ سطوح‌ هستند پيوندهاي‌ جدايي‌ناپذير دارد.

19. ضرورت‌ اقتضا مي‌كند كه‌ با مشاركت‌ كامل‌ زنان‌، برنامه‌ها و خط‌ مشي‌هاي‌ حساس‌ به‌ جنسيت‌، مؤثر و كارآمد كه‌ متقابلاً يكديگر را تقويت‌ كنند، منجمله‌ برنامه‌ها و خط‌ مشي‌هاي‌ توسعه‌، در كليه‌ سطوحي‌ كه‌ توانمندسازي‌ و پيشرفت‌ زنان‌ را بپرورد، طراحي‌، اجرا و نظارت‌ گردند.

20. مشاركت‌ و كمك‌ همه‌ بخش‌هاي‌ جامعة‌ مدني‌، به‌ ويژه‌ گروه‌ها و شبكه‌هاي‌ زنان‌ و ساير سازمان‌ها ي‌ غيردولتي‌ و سازمان‌هاي‌ مبتني‌ بر اجتماع‌، ضمن‌ احترام‌ كامل‌ به‌ خودمختاري‌ آنها، با همكاري‌ دولت‌ها، در اجرا و پيگيري‌ مؤثر اين‌ كار پاية‌ عمل‌ حائز اهميت‌ است‌.

21. اجراي‌ اين‌ كار پاية‌ عمل‌ مستلزم‌ تعهد دولت‌ها واجتماع‌ جهاني‌ است‌. دولت‌ها و اجتماع‌ بين‌المللي‌ با تقبل‌ تعهدات‌ ملي‌ و بين‌المللي‌ جهت‌ عمل‌، منجمله‌ تعهداتي‌ كه‌ در اين‌ كنفرانس‌ پذيرفته‌اند، ضرورت‌ اتخاذ عمل‌ حائز اولويت‌ جهت‌ توانمندسازي‌ و پيشرفت‌ زنان‌ را تصديق‌ مي‌كنند.

مصمم‌ هستيم‌:

22. تلاش‌ها و اقدامات‌ را تشديد نماييم‌ تا اهداف‌ و رهبردهاي‌ آينده‌نگر نايروبي‌ براي‌ پيشرفت‌ زنان‌ تا پايان‌ اين‌ قرن‌ حاصل‌ گردند.

23. برخورداري‌ كامل‌ زنان‌ و كودكان‌ دختر را از جميع‌ حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ بنيادين‌ تضمين‌ كنيم‌ و اقدامات‌ مؤثري‌ عليه‌ موارد نقض‌ اين‌ حقوق‌ و آزادي‌ها اتخاذ نماييم‌؛

24. كلية‌ اقدامات‌ لازم‌ را جهت‌ امحاي‌ جميع‌ صور تبعيض‌ عليه‌ زنان‌ و كودكان‌ دختر معمول‌ داريم‌ و كلية‌ موانع‌ فراروي‌ برابري‌ جنسيتي‌، پيشرفت‌ و توانمندسازي‌ زنان‌ را از ميان‌ برداريم‌؛

25. به‌ ترغيب‌ مردان‌ بپردازيم‌ تا در كلية‌ اقداماتي‌ كه‌ در جهت‌ برابري‌ زن‌ و مرد بعمل‌ مي‌آيد مشاركت‌ كامل‌ داشته‌ باشند؛

26. استقلال‌ اقتصادي‌ زنان‌ را از طريق‌ مختلف‌، منجمله‌ اشتغال‌، ارتقاء ببخشيم‌ و بار فقر پابرجا و روبه‌ تزايد زنان‌ را با مقابله‌ با علل‌ ساختاري‌ فقر از طريق‌ تغيير ساختار اقتصادي‌، تضمين‌ دسترسي‌ برابر همة‌ زنان‌، منجمله‌ زنان‌ روستايي‌، به‌ عنوان‌ كارگزاران‌ مهم‌ توسعه‌، به‌ منابع‌ توليد، فرصتها و خدمات‌ عمومي‌، از ميان‌ برداريم‌؛

27. توسعة‌ پايندة‌ مردم‌ مدار، منجمله‌ رشد اقتصادي‌ پيگير، را از طريق‌ تأمين‌ آموزش‌ پايه‌، آموزش‌ مادم‌العمر، سواد آموزش‌ و پرورش‌ و مراقبت‌ بهداشتي‌ اوليه‌ براي‌ دختران‌ و زنان‌ ارتقاء بخشيم‌؛

28. گامهاي‌ مثبت‌ جهت‌ تضمين‌ صلح‌ براي‌ پيشرفت‌ زنان‌ برداريم‌ و نقش‌ پيشرو زنان‌ را در جنبش‌ صلح‌ تصديق‌ كنيم‌ و به‌ گونه‌اي‌ فعال‌ در جهت‌ خلع‌ سلاح‌ عمومي‌ و كامل‌ تحت‌ بازرسي‌ قاطع‌ و مؤثر بين‌المللي‌ بكوشيم‌ و از مذاكرات‌ بيدرنگ‌ جهت‌ انعقاد پيمان‌ جامع‌ و عام‌ منع‌ آزمايش‌ سلاح‌هاي‌ اتمي‌ كه‌ به‌ نحوي‌ چندجانبه‌ و مؤثر قابل‌ رسيدگي‌ باشد و به‌ خلع‌ سلاح‌ هسته‌اي‌ و جلوگيري‌ از تكثير سلاحهاي‌ هسته‌اي‌ در كلية‌ وجوه‌ آن‌ كمك‌ كند حمايت‌ به‌ عمل‌ آوريم‌؛

29. از جميع‌ صور خشونت‌ عليه‌ زنان‌ جلوگيري‌ كنيم‌ و به‌ امحاي‌ آنها بپردازيم‌؛

30. دسترسي‌ برابر زنان‌ و مردان‌ را به‌ آموزش‌ و مراقبت‌ بهداشتي‌ و رفتار برابر با آنان‌ را در اين‌ موارد تضمين‌ كنيم‌ و آموزش‌ و همچنين‌ بهداشت‌ جنسي‌ و زادآوري(35)‌ زنان‌ را بهبود بخشيم‌؛

31. جميع‌ حقوق‌ بشر مربوط‌ به‌ زنان‌ و دختران‌ را ارتقاء بخشيم‌ و از آنها حمايت‌ نماييم‌؛

32. بر تلاشهايي‌ كه‌ جهت‌ تضمين‌ برخورداري‌ برابر عموم‌ زنان‌ و دختران‌ از جميع‌ حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ بنيادين‌ و حذف‌ موانع‌ چندگانه‌اي‌ كه‌ در راه‌ توانمندسازي‌ و پيشرفت‌ آنان‌ به‌ دليل‌ عواملي‌ چون‌ نژاد، سن‌، زبان‌، قوميت‌، فرهنگ‌، دين‌ يا معلوليت‌ يا بومي‌بودن‌ وجود دارد، بيافزائيم‌؛

33. احترام‌ به‌ حقوق‌ بين‌الملل‌، منجمله‌ حقوق‌ بشر دوستانه‌، را، بويژه‌ به‌ منظور حمايت‌ از زنان‌ و دختران‌، تضمين‌ كنيم‌؛

34. توان‌ بالقوة‌ دختران‌ و زنان‌ همة‌ سنين‌ را به‌ كمال‌ توسعه‌ بخشيم‌، مشاركت‌ كامل‌ و برابر آنان‌ را در ساختن‌ جهاني‌ بهتر براي‌ همگان‌ تضمين‌ كنيم‌ و بر نقش‌ آنان‌ در فرآيند توسعه‌ بيافزائيم‌.

ما مصمم‌ هستيم‌ تا:

35. دسترسي‌ برابر زنان‌ به‌ منابع‌ اقتصادي‌، از جمله‌ زمين‌، اعتبارات‌، علوم‌ و تكنولوژي‌، پرورش‌ حرفه‌اي‌، اطلاعات‌، ارتباطات‌ و بازار را به‌ عنوان‌ وسيله‌اي‌ براي‌ پيشبرد بيشتر توانمندسازي‌ و پيشرفت‌ زنان‌ و دختران‌ كه‌ باعث‌ افزايش‌ توانايي‌ آنان‌ در برخورداري‌ از مزاياي‌ دسترسي‌ كامل‌ به‌ اين‌ منابع‌، منجمله‌، از طريق‌ همكاريهاي‌ بين‌المللي‌ مي‌گردد تضمين‌ كنيم‌؛

36. موفقيت‌ كار پاية‌ عمل‌ را كه‌ مستلزم‌ تعهدي‌ پرتوان‌ از سوي‌ دولت‌ها، سازمان‌ها و نهادهاي‌ بين‌المللي‌ در همة‌ سطوح‌ است‌ تضمين‌ كنيم‌. ما عميقاً پذيرفته‌ايم‌ كه‌ توسعة‌ اقتصادي‌، توسعة‌ اجتماعي‌ و حفظ‌ محيط‌ زيست‌ اجزاي‌ وابسته‌ به‌ هم‌ و متقابلاً تقويت‌ كنندة‌ توسعة‌ پاينده‌اند كه‌ چارچوب‌ تلاش‌هاي‌ ما براي‌ حصول‌ كيفيت‌ بالاتر زندگي‌ براي‌ همگي‌ مردم‌ است‌. توسعة‌ اجتماعي‌ عادلانه‌اي‌ كه‌ توانمندسازي‌ فقرا، بويژه‌ زنان‌ فقير را در بهره‌گيري‌ پاينده‌ از منابع‌ محيط‌ زيست‌ تصديق‌ مي‌كند بنياد ضرور توسعة‌ پاينده‌ است‌. همچنين‌، تصديق‌ مي‌كنيم‌ كه‌ رشد اقتصادي‌ پي‌ گسترده‌(36) و پيگير در متن‌ توسعة‌ پاينده‌ لازمة‌ پاينده‌سازي‌ توسعة‌ اجتماعي‌ و عدالت‌ اجتماعي‌ است‌. موفقيت‌ كارپاية‌ عمل‌ مستلزم‌ بسيج‌ منابع‌ كافي‌ در سطوح‌ ملي‌ و بين‌المللي‌ و همچنين‌ منابع‌ جديد و اضافي‌ براي‌ كشورهاي‌ در حال‌ توسعه‌ از جميع‌ مكانيسم‌هاي‌ قابل‌ حصول‌ تأمين‌ مالي‌ است‌ از جمله‌: منابع‌ چند جانبه‌، دو جانبه‌ و خصوصي‌ براي‌ پيشرفت‌ زنان‌، منابع‌ مالي‌ جهت‌ تقويت‌ توان‌ نهادهاي‌ ملي‌، فرومنطقه‌اي‌، منطقه‌اي‌ و بين‌المللي‌، تعهد به‌ حقوق‌ برابر، مسئوليت‌هاي‌ برابر و فرصت‌هاي‌ برابر و مشاركت‌ برابر زنان‌ و مردان‌ در جميع‌ هيأت‌ها و فرآيندهاي‌ سياستگذاري‌ ملي‌، منطقه‌اي‌ و بين‌المللي‌، و استقرار يا تقويت‌ مكانيسم‌هايي‌ در كلية‌ سطوح‌ جهت‌ پاسخگويي‌ به‌ زنان‌ جهان‌؛

37. همچنين‌، موفقيت‌ كارپاية‌ عمل‌ را در كشورهايي‌ كه‌ داراي‌ اقتصاد در حال‌ گذار هستند تضمين‌ كنيم‌. اين‌ كار مستلزم‌ همكاري‌ و مساعدت‌ مستمر بين‌المللي‌ است‌.

38. بدين‌ وسيله‌، ما به‌ عنوان‌ دولتهاي‌ شركت‌كننده‌ در كنفرانس‌، كار پايه‌اي‌ را كه‌ پس‌ از اين‌ خواهد آمد تصويب‌ مي‌كنيم‌ و خود را به‌ اجراي‌ آن‌ متعهد مي‌سازيم‌، و تضمين‌ مي‌كنيم‌ كه‌ ديدگاهي‌ جنسيتي‌ در جميع‌ سياست‌ها و خط‌ مشي‌هاي‌ ما منعكس‌ باشد.

ما مصراً از سازمان‌ ملل‌ متحد، نهادهاي‌ مالي‌ منطقه‌اي‌ و بين‌المللي‌، ديگر نهادهاي‌ منطقه‌اي‌ و بين‌المللي‌ ذيربط‌ و از عموم‌ زنان‌ و مردان‌، و نيز از سازمان‌هاي‌ غيردولتي‌، ضمن‌ احترام‌ كامل‌ به‌ خودمختاري‌ آنان‌، و از كلية‌ بخش‌هاي‌ جامعة‌ مدني‌، در خواست‌ مي‌كنيم‌ كه‌، با همكاري‌ دولت‌ها، خود را كاملاً به‌ كارپاية‌ عمل‌ متعهد سازند و به‌ اجراي‌ آن‌ كمك‌ كنند.




كشتار جمعي‌ و مجازات‌ آن

كنوانسيون‌ جلوگيري‌ از كشتار جمعي‌ و مجازات‌ آن‌ مصوب‌ 9 دسامبر 1948

مجمع‌ عمومي‌ سازمان‌ ملل‌ متحد(19)

مجمع‌ عمومي‌ متن‌ قرارداد ضميمه‌ مربوط‌ به‌ جلوگيري‌ از كشتار جمعي‌ (ژنوسيد)(20) را تصويب‌ و به‌ موجب‌ ماده‌ 11 همان‌ قرارداد آنرا براي‌ امضاء و تصويب‌ و الحاق‌ در دسترس‌ دول‌ مي‌گذارد. قرارداد براي‌ جلوگيري‌ از كشتار جمعي‌ (ژنوسيد):

طرف هاي‌ متعاهد با در نظر گرفتن‌ اينكه‌ مجمع‌ سازمان‌ ملل‌ متحد بوسيله‌ قطعنامه‌ شماره‌ (1)86 مورخ‌ 11 دسامبر 1946 خود اعلام‌ داشته‌ كه‌ كشتار جمعي‌ (ژنوسيد) جنايتي‌ است‌ كه‌ نسبت‌ به‌ حقوق‌ بين‌الملل‌ ارتكاب‌ مي‌شود و برخلاف‌ روح‌ و مقصد سازمان‌ ملل‌ بوده‌ و دنياي‌ متمدن‌ چنين‌ عملي‌ را محكوم‌ مي‌كند و با اذعان‌ باينكه‌ در تمام‌ دوره‌هاي‌ تاريخ‌ اين‌ عمل‌ خسارات‌ بسياري‌ به‌ عالم‌ انسانيت‌ وارد ساخته‌ است‌ و با اطمينان‌ باينكه‌ براي‌ رهائي‌ عالم‌ انسانيت‌ از چنين‌ بليه‌ وحشتناك‌ همكاري‌ بين‌المللي‌ ضرورت‌ دارد در مراتب‌ ذيل‌ موافقت‌ حاصل‌ نمودند:

ماده‌ 1

طرف هاي‌ متعاهد تصديق‌ و تأييد مي‌كنند كه‌ (ژنوسيد) اعم‌ از اينكه‌ در موقع‌ صلح‌ صورت‌ گيرد يا جنگ‌ به‌ موجب‌ حقوق‌ بين‌المللي‌ جنايت‌ محسوب‌ مي‌شود و تعهد مي‌كنند از آن‌ جلوگيري‌ كرده‌ و مورد مجازات‌ قرار دهند.

ماده‌ 2

در قرارداد فعلي‌ مفهوم‌ كلمه‌ (ژنوسيد) يكي‌ از اعمال‌ مشروحه‌ ذيل‌ است‌ كه‌ به‌ نيت‌ نابودي‌ تمام‌ يا گروه‌ ملي‌ و قومي‌ و نژادي‌ و يا مذهبي‌ ارتكاب‌ گردد. از اينقرار:

1. قتل‌ اعضاء آن‌ گروه‌.

2. صدمه‌ شديد نسبت‌ به‌ سلامت‌ جسمي‌ و يا روحي‌ افراد آن‌ گروه‌.

3. قراردادن‌ عمدي‌ گروه‌ در معرض‌ وضعيات‌ زندگاني‌ نامناسبي‌ كه‌ منتهي‌ بزوال‌ قواي‌ جسمي‌ كلي‌ يا جزئي‌ آن‌ بشود.

4. اقداماتيكه‌ به‌ منظور جلوگيري‌ از توالد و تناسل‌ آن‌ گروه‌ صورت‌ گيرد.

5. انتقال‌ اجباري‌ اطفال‌ آن‌ گروه‌ به‌ گروه‌ ديگر.

ماده‌ 3

1. (ژنوسيد) كشتار جمعي‌.

2. تباني‌ بمنظور ارتكاب‌ ژنوسيد.

3. تحريك‌ مستقيم‌ وعلني‌ براي‌ ارتكاب‌ ژنوسيد.

4. شروع‌ به‌ ارتكاب‌ به‌ ژنوسيد.

5. شركت‌ در جرم‌ ژنوسيد.

ماده‌ 4

اشخاصيكه‌ مرتكب‌ ژنوسيد و يا اعمال‌ مشروحه‌ در ماده‌ سوم‌ شوند اعم‌ از اينكه‌ اعضاء حكومت‌ يا مستخدمين‌ دولت‌ و يا اشخاص‌ عادي‌ باشند مجازات‌ خواهند شد.

ماده‌ 5

طرفهاي‌ متعاهد ملتزم‌ مي‌شوند كه‌ بر طبق‌ قوانين‌ اساسي‌ مربوط‌ خود تدابير قانوني‌ لازم‌ براي‌ تأمين‌ اجراي‌ مقررات‌ اين‌ قرارداد اتخاذ نمايند و مخصوصاً كيفرهاي‌ مؤثر درباره‌ مرتكبين‌ ژنوسيد يا يكي‌ ديگر از اعمال‌ مشروحه‌ در ماده‌ سوم‌ را در نظر بگيرند.

ماده‌ 6

اشخاص‌ متهم‌ بارتكاب‌ ژنوسيد يا يكي‌ ديگر از اعمال‌ مشروحه‌ در ماده‌ سه‌ به‌ دادگاههاي‌ صالح‌ كشوري‌ كه‌ جرم‌ در آنجا ارتكاب‌ شده‌ و يا به‌ دادگاه‌ كيفري‌ بين‌المللي‌ كه‌ طرفهاي‌ متعاهد صلاحيت‌ آنرا شناخته‌ باشد جلب‌ خواهند شد.

ماده‌ 7

عمل‌ ژنوسيد و اعمال‌ ديگر مذكوره‌ در ماده‌ سه‌ از لحاظ‌ استرداد مجرمين‌، جرم‌ سياسي‌ محسوب‌ نمي‌شود. در اين‌ قبيل‌ موارد طرفهاي‌ متعاهد تعهد مي‌كنند طبق‌ قوانين‌ كشور خود و قراردادهاي‌ موجود استرداد موافقت‌ نمايند.

ماده‌ 8

هر يك‌ از متعاهدين‌ مي‌توانند از مراجع‌ صلاحيتدار سازمان‌ ملل‌ بخواهد كه‌ بر طبق‌ منشور ملل‌ متحد براي‌ جلوگيري‌ و مجازات‌ ژنوسيد يا اعمال‌ ديگر مذكور در ماده‌ 3 اقدامات‌ مقتضي‌ بعمل‌ آورد.

ماده‌ 9

اختلافات‌ حاصله‌ ميان‌ متعاهدين‌ در خصوص‌ تفسير و تطبيق‌ يا اجراي‌ اين‌ قرارداد منجمله‌ اختلافات‌ راجع‌ به‌ مسئوليت‌ يك‌ دولت‌ در مورد عمل‌ ژنوسيد يا اعمال‌ ديگر مذكور در ماده‌ 3 به‌ تقاضاي‌ يكي‌ از طرفين‌ اختلاف‌ به‌ ديوان‌ بين‌المللي‌ دادگستري‌ ارجاع‌ مي‌شود.

ماده‌ 10

اين‌ قرار داد كه‌ متن‌هاي‌ چيني‌ و انگليسي‌ و فرانسه‌ و روسي‌ و اسپانيولي‌ آن‌ متساوياً معتبر شناخته‌ مي‌شود تاريخ‌ 9 دسامبر 1948 را خواهد داشت‌.

ماده‌ 11

اين‌ قرارداد تا 31 دسامبر 1949 براي‌ امضاي‌ اعضاي‌ سازمان‌ ملل‌ متحد و هر دولت‌ غيرعضوي‌ كه‌ مجمع‌ عمومي‌ در اين‌ خصوص‌ از آن‌ دعوت‌ كرده‌ باشد آماده‌ خواهد بود. اين‌ قرارداد بتصويب‌ رسيده‌ و نسخ‌ مصوب‌ آن‌ به‌ دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ متحد تسليم‌ خواهد گرديد.

از تاريخ‌ اول‌ ژانويه‌ 1950 هر عضو سازمان‌ ملل‌ يا هر دولت‌ غير عضويكه‌ به‌ شرح‌ بالا از آن‌ دعوت‌ شده‌ باشد مي‌تواند به‌ اين‌ قرارداد ملحق‌ شود.

ماده‌ 12

هر دولت‌ متعاهدي‌ در هر موقع‌ مي‌تواند با اعلام‌ به‌ دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ متحد مقررات‌ اين‌ قرارداد را به‌ كشورها يا يك‌ كشوري‌ كه‌ امور خارجي‌ مربوط‌ به‌ آن‌ را عهده‌دار است‌ شامل‌ نمايد.

ماده‌ 13

همين‌ كه‌ بيست‌ سند تصويب‌ يا اسناد الحاق‌ به‌ دبيركل‌ سازمان‌ برسد صورت‌ مجلسي‌ در اين‌ باب‌ از طرف‌ او تنظيم‌ شده‌ و رونوشت‌ آن‌ صورت‌ مجلس‌ را براي‌ تمام‌ اعضاء ملل‌ متحد و دول‌ غير عضو مذكور در ماده‌ 11 خواهد فرستاد.

اين‌ قرارداد پس‌ از نود روز از تاريخ‌ تسليم‌ بيستمين‌ سند مصوب‌ يا اسناد الحاق‌ بموقع‌ اجرا گذاشته‌ خواهد شد.

هر تصويب‌ يا الحاقيكه‌ بعد از آن‌ تاريخ‌ صورت‌ گيرد نود روز پس‌ از تسليم‌ سند تصويب‌ يا الحاق‌ معتبر خواهد بود.

ماده‌ 14

مدت‌ قرارداد از تاريخ‌ اجراي‌ آن‌ ده‌ سال‌ خواهد بود پس‌ از پايان‌ مدت‌ مزبور نيز مادام‌ كه‌ طرفهاي‌ متعاهد لااقل‌ شش‌ ماه‌ قبل‌ از انقضاء آن‌ را فسخ‌ ننموده‌اند پنج‌ سال‌ خود بخود تمديد خواهد شد.

فسخ‌ قرارداد مزبور كتباً اعلام‌ و بعنوان‌ دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ متحد ارسال‌ خواهد گرديد.

ماده‌ 15

هرگاه‌ برابر فسخ‌ اين‌ قرارداد عده‌ متعاهدين‌ به‌ كمتر از شانزده‌ برسد قرارداد مزبور از تاريخ‌ اعلام‌ فسخ‌ و از درجه‌ اعتبار ساقط‌ مي‌گردد.

ماده‌ 16

هر يك‌ از متعاهدين‌ در هر موقع‌ حق‌ دارد به‌ وسيله‌ اعلام‌ كتبي‌ به‌ دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ تجديد نظر در اين‌ قرارداد را تقاضا نمايد.

مجمع‌ عمومي‌ درباره‌ اين‌ تقاضا به‌ نحو مقتضي‌ تدابير لازم‌ اتخاذ خواهد كرد.

ماده‌ 17

دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ متحد مراتب‌ ذيل‌ را به‌ كشورهاي‌ عضو سازمان‌ و دولتهاي‌ غيرعضو مذكوره‌ در ماده‌ 11 اعلام‌ خواهد كرد:

الف‌ ـ امضاءها و تصويب‌ها و الحاقهائي‌ كه‌ به‌ منظور اجراي‌ ماده‌ 11 به‌ دبيركل‌ واصل‌ گردد.

ب‌ ـ اعلام‌هائي‌ كه‌ در اجراي‌ ماده‌ 12 مي‌رسد.

پ‌ ـ تاريخي‌ كه‌ اين‌ قرارداد بموجب‌ ماده‌ 13 بموقع‌ اجرا گذارده‌ مي‌شود.

ت‌ ـ اعلام‌ فسخ‌ قرارداد به‌ موجب‌ ماده‌ 14

ث‌ ـ الغاء قرارداد بموجب‌ ماده‌ 15

ج‌ ـ اعلامهائي‌ كه‌ بموجب‌ ماده‌ 16 دريافت‌ گردد.

ماده‌ 18

نسخه‌ اصلي‌ اين‌ قرارداد در بايگاني‌ سازمان‌ ملل‌ متحد ضبط‌ خواهد گرديد. يك‌ نسخه‌ مصدق‌ براي‌ هر يك‌ از اعضاي‌ سازمان‌ ملل‌ متحد و دول‌ عضو مذكور در ماده‌ 11 فرستاده‌ خواهد شد.

ماده‌ 19

اين‌ قرارداد از طرف‌ دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌متحد در تاريخ‌ اجراء به‌ ثبت‌ خواهد رسيد.

********** *** **********




اعلاميه‌ كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر وين‌

مصوب‌ 1993(27)

قسمت‌ اول‌ (مقدماتي‌)

بند 1

با توجه‌ به‌ اينكه‌ ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ بشر براي‌ جامعه‌ بين‌المللي‌ داراي‌ اولويت‌ است‌ و اينكه‌ كنفرانس‌ فرصت‌ منحصر به‌ فردي‌ را براي‌ يك‌ بررسي‌ و تحليل‌ همه‌ جانبه‌ از سيستم‌ بين‌المللي‌ حقوق‌بشر و تشكيلات‌ حمايت‌ از حقوق‌ بشر جهت‌ افزايش‌ و ارتقاء بهتر رعايت‌ اين‌ حقوق‌ در يك‌ رويه‌ عادلانه‌ و متعادل‌ را فراهم‌ مي‌آورد،

بند2

با شناخت‌ و تأييد اينكه‌ همه‌ موارد حقوق‌ بشر از كرامت‌ و ارزش‌ ذاتي‌ بشر سرچشمه‌ مي‌گيرد و اينكه‌ بشر موضوع‌ اصلي‌ حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ است‌ و در نتيجه‌ بايستي‌ در درجه‌ اول‌ وي‌ از اين‌ حقوق‌ و آزاديها بهره‌مند گردد و در جهت‌ تحقق‌ آنها شركت‌ فعال‌ داشته‌ باشد،

بند 3

1. تعهد خود به‌ اهداف‌ و اصول‌ مندرج‌ در منشور سازمان‌ ملل‌ و اعلاميه‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر را مورد تأييد مجدد قرار مي‌دهد،

2. تعهد خود نسبت‌ به‌ ماده‌ 56 منشور سازمان‌ ملل‌ در انجام‌ اقدامات‌ جمعي‌ و فردي‌ جهت‌ تحقق‌ اهداف‌ مندرج‌ در ماده‌ 55 منشور از جمله‌ احترام‌ جهاني‌ به‌ حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ براي‌ همه‌ و رعايت‌ آن‌ با توجه‌ به‌ توسعه‌ همكاري‌ مؤثر بين‌المللي‌ در اين‌ زمينه‌ را مورد تأييد مجدد قرار مي‌دهد،

3. طبق‌ منشور سازمان‌ ملل‌ بر مسئوليت‌ همه‌ كشورها در توسعه‌ و ترغيب‌ احترام‌ به‌ حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ براي‌ همه‌ و بدون‌ تبعيض‌ از نظر نژاد، جنس‌، زبان‌ يا مذهب‌ تأكيد مي‌كند،

بند 4

با يادآوري‌ بخش‌ مقدماتي‌ منشور سازمان‌ ملل‌ بويژه‌ در قسمتي‌ كه‌ به‌ اعتقاد به‌ حقوق‌ اساسي‌ بشر، كرامت‌ و ارزش‌ بشر و حقوق‌ مساوي‌ زنان‌ و مردان‌ و ملت‌هاي‌ كوچك‌ و بزرگ‌ تأييد شده‌ است‌،

بند 5

علاوه‌ بر اين‌ با يادآوري‌ بخش‌ مقدماتي‌ منشور سازمان‌ ملل‌ در مورد حفظ‌ نسلهاي‌ بعدي‌ از خطر جنگ‌، ايجاد شرايط‌ لازم‌ براي‌ تأمين‌ عدالت‌ و احترام‌ به‌ تعهداتي‌ كه‌ نسبت‌ به‌ معاهدات‌ و ساير منابع‌ حقوق‌ بين‌الملل‌ است‌، ارتقاء هر چه‌ بيشتر پيشرفت‌ اجتماعي‌ و استانداردهاي‌ بهتر زندگي‌ در يك‌ محيط‌ آزادتر، رعايت‌ بردباري‌ و حسن‌ همجواري‌ و استفاده‌ از تشكيلات‌ بين‌المللي‌ براي‌ ارتقاء پيشرفتهاي‌ اقتصادي‌ و اجتماعي‌ براي‌ همه‌ ملتها،

بند 6

با تأكيد بر اعلاميه‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر كه‌ يك‌ استاندارد مشترك‌ از دست‌آورد همه‌ مردم‌ و ملتها است‌ و منبع‌ الهام‌ مي‌باشد و مبنايي‌ براي‌ سازمان‌ ملل‌ در پيشبرد استانداردهاي‌ مندرج‌ در اسناد بين‌المللي‌ موجود در زمينه‌ حقوق‌ بشر بويژه‌ ميثاق‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ مدني‌ و سياسي‌ و ميثاق‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ اقتصادي‌، اجتماعي‌ و فرهنگي‌ است‌،

بند 7

با توجه‌ به‌ تغييرات‌ عمده‌اي‌ كه‌ در صحنه‌ بين‌المللي‌ در حال‌ وقوع‌ است‌ و با توجه‌ به‌ آمال‌ همه‌ ملت‌ها براي‌ حصول‌ به‌ يك‌ نظم‌ بين‌المللي‌ بر اساس‌ اصول‌ مندرج‌ در منشور سازمان‌ ملل‌ از جمله‌ ارتقاء و پيشبرد احترام‌ به‌ حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ براي‌ همه‌ و احترام‌ به‌ اصل‌ حقوق‌ مساوي‌ و حق‌ تعيين‌ سرنوشت‌ ملت‌ها بدست‌ خودشان‌، صلح‌، دمكراسي‌، عدالت‌، تساوي‌، حاكميت‌ قانون‌، كثرت‌گرايي‌ سياسي‌ ( Pluralism )، توسعه‌، سطح‌ بهتر زندگي‌ و همبستگي‌،

بند 7 مكرر

عميقاً نسبت‌ به‌ اشكال‌ مختلف‌ تبعيض‌ و خشونت‌ كه‌ همچنان‌ در سرتاسر دنيا عليه‌ زنان‌ اعمال‌ مي‌شود نگران‌ است‌،

بند 8

با توجه‌ به‌ اينكه‌ فعاليتهاي‌ سازمان‌ در جهت‌ تقويت‌ تشكيلات‌ سازمان‌ ملل‌ بايستي‌ عقلائي‌ شود و گسترش‌ يابد و اهداف‌ مربوط‌ به‌ رعايت‌ و احترام‌ جهاني‌ به‌ استانداردهاي‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر بيشتر تعقيب‌ گردد،

بند 9

با توجه‌ به‌ اعلاميه‌هاي‌ منطقه‌اي‌ تونس‌، سان‌ خوزه‌ و بانكوك‌ و كمك‌ دولتها در اين‌ زمينه‌ و با امعان‌ نظر به‌ پيشنهادات‌ سازمانهاي‌ بين‌الدولي‌ و غيردولتي‌ و نيز مطالعاتي‌ كه‌ توسط‌ كارشناسان‌ مستقل‌ در جريان‌ پروسه‌ تداركاتي‌ قبل‌ از كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر صورت‌ گرفت‌،

بند 10

با استقبال‌ از سال‌ بين‌المللي‌ “مردم‌ بومي‌ دنيا در سال‌ 1993” كه‌ تأييد مجددي‌ بر تعهد جامعه‌ بين‌المللي‌ براي‌ تضمين‌ برخورداري‌ مردم‌ بومي‌ از همه‌ موارد حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ و احترام‌ به‌ ارزش‌ و تنوع‌ فرهنگها و هويت‌هاي‌ آنها بود،

بند 11

با توجه‌ به‌ روح‌ و واقعيت‌هاي‌ زمان‌ ما، از ملتهاي‌ دنيا و همه‌ كشورهاي‌ عضو سازمان‌ ملل‌ مي‌خواهد كه‌ به‌ وظيفه‌ جهاني‌ ارتقاء و حمايت‌ از كليه‌ موارد حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ متعهد باشند تا اينكه‌ برخورداري‌ كامل‌ و جهاني‌ اين‌ حقوق‌ تأمين‌ گردد،

بند 12

مصمم‌ است‌ به‌ اقدامات‌ جديدي‌ جهت‌ حصول‌ به‌ پيشرفت‌ اساسي‌ در زمينه‌ حقوق‌ بشر از طريق‌ افزايش‌ همكاري‌ و همبستگي‌ بين‌المللي‌ دست‌ يازد.

قسمت‌ دوم‌

پ‌ 1

كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر بر تعهد رسمي‌ ( SOLEMN COMMITMENT ) همه‌ كشورها در انجام‌ وظايفشان‌ در ارتقاء جهاني‌ احترام‌، رعايت‌ و حمايت‌ از همه‌ موارد حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ براي‌ همه‌ براساس‌ منشور سازمان‌ ملل‌، ساير اسناد بين‌المللي‌ در زمينه‌ حقوق‌ بشر و حقوق‌ بين‌الملل‌ را مورد تاييد مجدد قرار مي‌دهد. ماهيت‌ جهانشمول‌ اين‌ حقوق‌ و آزادي‌ها اصل‌ مسلم‌ و بلاانتزاع‌ مي‌باشد.

در اين‌ چارچوب‌ گسترش‌ همكاري‌ بين‌المللي‌ در زمينه‌ حقوق‌ بشر جهت‌ تحقق‌ كامل‌ اهداف‌ سازمان‌ ملل‌ اساسي‌ مي‌باشد.

پ‌ 1 مكرر

همه‌ ملتها حق‌ تعيين‌ سرنوشت‌ خود را دارند. با توجه‌ به‌ اين‌ مطلب‌ ملت‌ها حق‌ دارند آزادانه‌ وضعيت‌ سياسي‌ خود را تعيين‌ كنند و آزادانه‌ توسعه‌ اقتصادي‌، اجتماعي‌ و فرهنگي‌ خود را تعقيب‌ نمايند.

كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر با توجه‌ به‌ وضعيت‌ خاص‌ ملت‌هاي‌ تحت‌ استعمار و ساير اشكال‌ سلطه‌ بيگانه‌ يا اشغال‌ خارجي‌، حق‌ ملتها در مبادرت‌ به‌ هر عمل‌ مشروع‌ مطابق‌ منشور سازمان‌ ملل‌ در تحقق‌ حق‌ غيرقابل‌ انكار خويش‌ در تعيين‌ سرنوشت‌ خود را برسميت‌ مي‌شناسد. كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر محروميت‌ از حق‌ تعيين‌ سرنوشت‌ را بعنوان‌ نقض‌ حقوق‌ بشر تلقي‌ نموده‌ و بر اهميت‌ تحقق‌ مؤثر اين‌ حق‌ تاكيد مي‌كند.

طبق‌ “اعلاميه‌ 1970 اصول‌ حقوق‌ بين‌المللي‌ در مورد روابط‌ دوستانه‌ و همكاري‌ ميان‌ كشورها طبق‌ منشور سازمان‌ ملل‌” اين‌ حق‌ نبايستي‌ بعنوان‌ مجوز يا مشوقي‌ براي‌ هر عملي‌ كه‌ منجر به‌ تجزيه‌ يا تهديد كل‌ يا جزيي‌ از تماميت‌ ارضي‌ يا وحدت‌ سياسي‌ كشورهاي‌ داراي‌ حاكميت‌ و مستقل‌ كه‌ طبق‌ اصل‌ حقوق‌ مساوي‌ و حق‌ تعيين‌ سرنوشت‌ ملت‌ها امور خود را در دست‌ دارند و بدين‌ ترتيب‌ داراي‌ دولتي‌ هستند كه‌ نماينده‌ كل‌ مردم‌ متعلق‌ به‌ آن‌ سرزمين‌ و بدون‌ تبعيض‌ از هر نوع‌ مي‌باشد تلقي‌ گردد.

پ‌ 2

ارتقاء و حمايت‌ از كليه‌ موارد حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ بايستي‌ طبق‌ اصول‌ و اهداف‌ سازمان‌ ملل‌ و بويژه‌ با هدف‌ همكاري‌ بين‌المللي‌ بعنوان‌ اولويت‌ سازمان‌ ملل‌ و بويژه‌ با هدف‌ همكاري‌ بين‌المللي‌ بعنوان‌ اولويت‌ سازمان‌ ملل‌ در نظر گرفته‌ شود. در چارچوب‌ اين‌ اهداف‌ و اصول‌، ارتقاء و حمايت‌ از كليه‌ موارد حقوق‌ بشر نگراني‌ مشروع‌ جامعه‌ بين‌المللي‌ را تشكيل‌ مي‌دهد. بنابراين‌ ارگان‌ها و آژانس‌هاي‌ تخصصي‌ مربوط‌ به‌ حقوق‌ بشر بايستي‌ بر گسترش‌ و هماهنگي‌ فعاليتهايشان‌ براي‌ اجراي‌ مستمر و عيني‌ اسناد بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر كوشا باشند.

پ‌ 3

كليه‌ موارد و جنبه‌هاي‌ حقوق‌ بشر، جهانشمول‌، غيرقابل‌ تفكيك‌، مرتبط‌ بهم‌ و وابسته‌ بهم‌ هستند. جامعه‌ بين‌الملي‌ بايستي‌ به‌ حقوق‌ بشر بعنوان‌ يك‌ كليت‌ و با ديد منصفانه‌ و در يك‌ سطح‌، تأكيد و برابر رفتار نمايد. در حالي‌ كه‌ اهميت‌ ويژگي‌هاي‌ ملي‌ و منطقه‌اي‌ و سوابق‌ مختلف‌ تاريخي‌، فرهنگي‌ و مذهبي‌ بايستي‌ مدنظر قرار گيرد معهذا وظيفه‌ همه‌ دولت‌ها است‌ كه‌ بدون‌ توجه‌ به‌ نظام‌هاي‌ سياسي‌، اقتصادي‌ و فرهنگي‌ كليه‌ موارد حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ را ارتقاء دهند و از آنها حمايت‌ بعمل‌ آورند.

پ‌ 4

روند ( Process ) حمايت‌ از حقوق‌ بشر بايستي‌ طبق‌ اهداف‌ و اصول‌ مطروحه‌ در منشور سازمان‌ ملل‌ و حقوق‌ بين‌الملل‌ انجام‌ شود.

پ‌ 5

دمكراسي‌، توسعه‌ و رعايت‌ حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ وابسته‌ بهم‌ و متقابلاً همديگر را تقويت‌ مي‌كنند. دمكراسي‌ براساس‌ ابراز آزادانه‌ خواست‌ مردم‌ در تعيين‌ نظام‌ سياسي‌، اقتصادي‌، اجتماعي‌ و فرهنگي‌ خود و شركت‌ در كليه‌ جنبه‌هاي‌ زندگي‌ است‌. در اين‌ چارچوب‌، ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ بشر و آزاديهاي‌ اساسي‌ در سطوح‌ ملي‌ و بين‌المللي‌ بايستي‌ جهانشمول‌ و بدون‌ قيد و شرط‌ باشد. جامعه‌ بين‌المللي‌ بايستي‌ از تقويت‌ و ارتقاء دمكراسي‌، توسعه‌ و احترام‌ به‌ حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ در سرتاسر دنيا حمايت‌ بعمل‌ آورد.

پ‌ 5 مكرر

كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر تأكيد مي‌كند كه‌ كشورهاي‌ در حال‌ توسعه‌ متعهد به‌ پروسه‌ دمكراتيك‌ و اصلاحات‌ اقتصادي‌ هستند و اين‌ پروسه‌ كه‌ در تعدادي‌ از كشورهاي‌ آفريقائي‌ در جريان‌ است‌ بايستي‌ مورد حمايت‌ جامعه‌ بين‌المللي‌ قرار گيرد تا اين‌ كشورها در دوره‌ انتقالي‌ به‌ دمكراسي‌ و توسعه‌ اقتصادي‌ موفق‌ شوند.

پ‌ 6

1. كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر حق‌ توسعه‌ را به‌ همان‌ نحو كه‌ در اعلاميه‌ حق‌ توسعه‌ آمده‌ است‌ بعنوان‌ يك‌ حق‌ جهانشمولي‌ و غيرقابل‌ انكار و يك‌ بخش‌ لايتجزا از حقوق‌ اساسي‌ بشر مورد تأييد قرار مي‌دهد.

2. همانگونه‌ كه‌ در اعلاميه‌ حق‌ توسعه‌ آمده‌ است‌ انسان‌ ( Human Person ) موضوع‌ اصلي‌ توسعه‌ است‌.

3. در حاليكه‌ توسعه‌، برخورداري‌ از حقوق‌ بشر را تسهيل‌ مي‌نمايد عدم‌ توسعه‌ نبايستي‌ توجيه‌ براي‌ نقض‌ حقوق‌ شناخته‌ شده‌ بين‌المللي‌ بشر مورد استفاده‌ قرار گيرد.

4. كشورها بايستي‌ در تضمين‌ توسعه‌ و امحاء موانع‌ بر سر راه‌ توسعه‌ با يكديگر مساعي‌ نمايند. جامعه‌ بين‌المللي‌ بايستي‌ همكاري‌ بين‌المللي‌ مؤثر براي‌ تحقق‌ حق‌ توسعه‌ را تقويب‌ نموده‌ و موانع‌ بر سر راه‌ توسعه‌ را از ميان‌ بردارند.

5. پيشرفت‌ متداوم‌ جهت‌ اجراي‌ حق‌ توسعه‌ مستلزم‌ اتخاذ سياستهاي‌ مؤثر توسعه‌اي‌ در سطح‌ ملي‌ و نيز روابط‌ عادلانه‌ اقتصادي‌ و برخورداري‌ از يك‌ محيط‌ مطلوب‌ اقتصادي‌ در سطح‌ بين‌المللي‌ است‌.

پ‌ 6 مكرر

حق‌ توسعه‌ بايد به‌ نحوي‌ تحقق‌ يابد بطوريكه‌ نيازهاي‌ توسعه‌اي‌ و محيط‌ زيستي‌ نسلهاي‌ حاضر و آينده‌ را بطور مساوي‌ برآورده‌ سازد. كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر اين‌ مطلب‌ را تأييد مي‌كند كه‌ دفن‌ غيرقانوني‌ زباله‌ها و مواد سمي‌ و خطرناك‌ بالقوه‌ موجب‌ تهديد جدي‌ حقوق‌ بشر در زمينه‌ حيات‌ و بهداشت‌ مي‌شود.

بهمين‌ خاطر كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر از همه‌ كشورها مي‌خواهد كه‌ كنوانسيون‌هاي‌ موجود در زمينه‌ دفن‌ مواد و زباله‌هاي‌ سمي‌ و خطرناك‌ را تصويب‌ و قويا آنها را به‌ مورد اجرا بگذارند و براي‌ ممانعت‌ از دفن‌ غيرقانوني‌ اين‌ مواد همكاري‌ نمايند.

هر كس‌ حق‌ دارد كه‌ از فوايد پيشرفت‌ علمي‌ و كاربردهاي‌ آن‌ بهره‌مند گردد. كنفرانس‌ جهاني‌ توجه‌ مي‌كند كه‌ برخي‌ از پيشرفتها بويژه‌ در زمينه‌ علوم‌ بيوداروئي‌ و حياتي‌ و نيز اطلاعات‌ تكنولوژيكي‌ ممكن‌ است‌ بالقوه‌ عواقب‌ منفي‌ براي‌ يكپارچگي‌، كرامت‌ و حقوق‌ بشر افراد داشته‌ باشد. لذا كنفرانس‌ دعوت‌ به‌ همكاري‌ بين‌المللي‌ براي‌ حفظ‌ و رعايت‌ كامل‌ حقوق‌ بشر و كرامت‌ انساني‌ در اين‌ زمينه‌ كه‌ موجب‌ نگراني‌ جهاني‌ است‌ مي‌نمايد.

پ‌ 6 مكرر 2

كنفرانس‌ جهاني‌ از جامعه‌ بين‌المللي‌ مي‌خواهد كه‌ از هر گونه‌ تلاش‌ براي‌ رفع‌ مشكل‌ بدهي‌ خارجي‌ كشورهاي‌ در حال‌ توسعه‌ دريغ‌ نورزد تا اينكه‌ در سعي‌ اين‌ دولت‌ها براي‌ دستيابي‌ به‌ تحقق‌ كامل‌ حقوق‌ اقتصادي‌، اجتماعي‌ و فرهنگي‌ مردم‌ اين‌ كشورها مساعدت‌ شود.

پ‌ 7

بر كشورها و سازمانهاي‌ بين‌المللي‌ است‌ كه‌ با همكاري‌ با سازمان‌هاي‌ غيردولتي‌ شرايط‌ مطلوب‌ در سطح‌ ملي‌، منطقه‌اي‌ و بين‌المللي‌ براي‌ تضمين‌ برخورداري‌ كامل‌ و مؤثر از حقوق‌ بشر را فراهم‌ آورند.

كشورها بايستي‌ همه‌ موارد نقض‌ حقوق‌ بشر و عوامل‌ بوجود آورنده‌ آنها و نيز موانع‌ برخورداري‌ از اين‌ حقوق‌ را از ميان‌ بردارند.

پ‌ 7 مكرر

وجود گسترده‌ فقر شديد مانع‌ از برخورداري‌ كامل‌ و مؤثر از حقوق‌ بشر مي‌شود. رفع‌ عاجل‌ و امحاء نهايي‌ آن‌ بايستي‌ در اولويت‌ بالاي‌ برنامه‌هاي‌ جامعه‌ بين‌المللي‌ باقي‌ بماند.

پ‌ 8

احترام‌ به‌ حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ بدون‌ تبعيض‌ از هر نظر، يك‌ قاعده‌ اساسي‌ حقوق‌ بشر بين‌المللي‌ است‌. امحاء عاجل‌ و همه‌ جانبه‌ كليه‌ اشكال‌ نژادپرستي‌ و تبعيض‌نژادي‌، تنفر از بيگانه‌ و نابردباري‌هاي‌ مربوط‌ به‌ آن‌ از وظايف‌ داراي‌ اولويت‌ براي‌ جامعه‌ بين‌المللي‌ است‌. دولتها بايستي‌ اقدامات‌ مؤثر براي‌ جلوگيري‌ و مبارزه‌ با آنها بعمل‌ آورند. گروه‌ها، نهادها، سازمان‌هاي‌ بين‌الدولي‌ و غيردولتي‌ وافراد ترغيب‌ مي‌شوند كه‌ به‌ تلاشهاي‌ خود براي‌ همكاري‌ و هماهنگي‌ فعاليتها عليه‌ اين‌ شرارتها شدت‌ بخشند.

پ‌ 8 مكرر

كنفرانس‌ جهاني‌ از پيشرفت‌ بعمل‌ آمده‌ در زمينه‌ آپارتايد استقبال‌ مي‌كند و از جامعه‌ بين‌المللي‌ و سيستم‌ سازمان‌ ملل‌ مي‌خواهد كه‌ به‌ اين‌ روند مساعدت‌ نمايند.

علاوه‌ بر اين‌ كنفرانس‌ جهاني‌ تداوم‌ اعمال‌ خشونت‌ عليه‌ مبارزات‌ صلح‌آميز كه‌ جهت‌ در هم‌ پاشيدن‌ آپارتايد صورت‌ مي‌گيرد را تقبيح‌ مي‌كند.

پ‌ 8 مكرر 2

اعمال‌، روشها و شيوه‌هاي‌ تروريستي‌ در كليه‌ اشكال‌ و تبلورهايش‌ و نيز ارتباط‌ آن‌ در برخي‌ از كشورها با قاچاق‌ مواد مخدر فعاليتهايي‌ هستند كه‌ با هدف‌ نابودي‌ حقوق‌ بشر و آزاديهاي‌ اساسي‌ و دمكراسي‌، تهديد تماميت‌ ارضي‌، امنيت‌ كشورها و بي‌ثبات‌ نمودن‌ دولتهائي‌ كه‌ بطور قانوني‌ ايجاد شده‌اند صورت‌ مي‌گيرد. جامعه‌ بين‌المللي‌ بايستي‌ با انجام‌ اقدامات‌ لازم‌ همكاري‌ براي‌ مبارزه‌ و مقابله‌ با تروريسم‌ بيافزايد.

پ‌ 9

حقوق‌ بشر زنان‌ و دختران‌ غيرقابل‌ انكار است‌ و بخش‌ لايتجزا و غيرقابل‌ تفكيك‌ حقوق‌ جهاني‌ بشر را تشكيل‌ مي‌دهد. شركت‌ كامل‌ و مساعدت‌ زنان‌ در حيات‌ سياسي‌، مدني‌، اقتصادي‌، اجتماعي‌ و فرهنگي‌ در سطح‌ ملي‌، منطقه‌اي‌ و بين‌المللي‌ و امحاء كليه‌ اشكال‌ تبعيض‌ بر اساس‌ جنس‌ از اولويت‌ اهداف‌ جامعه‌ بين‌المللي‌ است‌.

خشونت‌ براساس‌ جنس‌ و كليه‌ اشكال‌ اذيت‌ و آزار و استثمار جنسي‌ از جمله‌ اعمالي‌ كه‌ ناشي‌ از تعصبات‌ فرهنگي‌ و قاچاق‌ بين‌المللي‌ كه‌ با كرامت‌ و ارزش‌ بشر مغاير است‌ بايستي‌ از بين‌ برود. اين‌ امر مي‌تواند از طريق‌ اقدامات‌ قانوني‌ و ملي‌ و همكاري‌ بين‌المللي‌ در زمينه‌ توسعه‌ اقتصادي‌ و اجتماعي‌، آموزش‌ و پرورش‌، بهداشت‌ و حمايت‌ اجتماعي‌ حاصل‌ شود.

حقوق‌ بشر زنان‌ بخش‌ لايتجزاي‌ فعاليتهاي‌ حقوق‌ بشر سازمان‌ ملل‌ براي‌ ارتقاء اسناد حقوق‌ بشر مربوط‌ به‌ زنان‌ را تشكيل‌ مي‌دهد. كنفرانس‌ جهاني‌ از دولتها، نهادها و سازمان‌هاي‌ بين‌الدولي‌ و غيردولتي‌ مي‌خواهد كه‌ به‌ تلاشهاي‌ خود در حمايت‌ و ارتقاء حقوق‌ بشر زنان‌ و دختران‌ وسعت‌ بخشند.

پ‌ 10

با توجه‌ به‌ اهميت‌ ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ افراد متعلق‌ به‌ اقليتها و مساعدتي‌ كه‌ اين‌ امر در ثبات‌ سياسي‌ و اجتماعي‌ كشورهائي‌ كه‌ اين‌ افراد در آنها بسر مي‌برند دارد، كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر بر وظيفه‌ دولتها براي‌ تضمين‌ حق‌ افراد متعلق‌ به‌ اقليت‌ها در برخورداري‌ كامل‌ و مؤثر از حقوق‌ بشر و آزاديهاي‌ اساسي‌ بدون‌ تبعيض‌ از هر نظر و تساوي‌ كامل‌ در برابر قانون‌ طبق‌ “اعلاميه‌ سازمان‌ ملل‌ در زمينه‌ حقوق‌ افراد متعلق‌ به‌ اقليتهاي‌ قومي‌ مذهبي‌ و زباني‌” تأكيد مي‌نمايد.

افراد متعلق‌ به‌ اقليت‌ها حق‌ دارند بطور آزادانه‌ و بدون‌ دخالت‌ يا هر گونه‌ تبعيض‌ از فرهنگ‌ خود برخوردار شوند و شعائر مذهبي‌ خود را به‌ عمل‌ آورند و در منزل‌ و محافل‌ عمومي‌ به‌ زبان‌ خود تكلم‌ كنند.

پ‌ 11

كنفرانس‌ جهاني‌ كرامت‌ ذاتي‌ و مساعدت‌ منحصر به‌ فرد مردم‌ بومي‌ در توسعه‌ و كثرت‌ ( Plurality ) جامعه‌ را تأييد مي‌كند و قويا بر تعهد جامعه‌ بين‌المللي‌ براي‌ بهبود وضعيت‌ اقتصادي‌، اجتماعي‌ و فرهنگي‌ و برخورداري‌ آنان‌ از فوائد توسعه‌ تصريح‌ مي‌نمايد. كشورها بايستي‌ شركت‌ كامل‌ و آزادانه‌ مردم‌ بومي‌ در كليه‌ جنبه‌هاي‌ جامعه‌ بويژه‌ موضوعاتي‌ كه‌ مبتلا به‌ آنان‌ مي‌باشد را تضمين‌ نمايند. با توجه‌ به‌ اهميت‌ ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ مردم‌ بومي‌ و مساعدتي‌ كه‌ چنين‌ ارتقاء و حمايتي‌ در ثبات‌ سياسي‌ و اجتماعي‌ كشورهائيكه‌ اين‌ مردم‌ در آنها زندگي‌ مي‌كنند دارد، كشورها بايستي‌ طبق‌ حقوق‌ بين‌الملل‌ اقدامات‌ مثبت‌ و مقتضي‌ را براي‌ تضمين‌ احترام‌ به‌ كليه‌ موارد حقوق‌ بشر و آزاديهاي‌ اساسي‌ مردم‌ بومي‌ براساس‌ تساوي‌ و عدم‌ تبعيض‌ بعمل‌ آورند و ارزش‌ و تنوع‌ هويت‌ها، فرهنگ‌ها و سازمان‌ اجتماعي‌ آنها را برسميت‌ بشناسند.

پ‌ 12

كنفرانس‌ جهاني‌ با استقبال‌ از الحاق‌ گروه‌ زيادي‌ از كشورها به‌ ميثاق‌ حقوق‌ كودك‌ و با توجه‌ به‌ برسميت‌ شناختن‌ حقوق‌ بشر كودكان‌ در اعلاميه‌ و برنامه‌ عملي‌ كه‌ در اجلاس‌ سران‌ بتصويب‌ رسيد خواستار الحاق‌ جهاني‌ به‌ ميثاق‌ مذكور تا سال‌ 1995 مي‌گردد و از كشورهاي‌ عضو مي‌خواهد از طريق‌ تصويب‌ لايحه‌هاي‌ قانوني‌ و اقدامات‌ اداري‌ و ساير تدابير لازم‌ و اختصاص‌ حداكثر ممكن‌ از منابع‌ موجود خود بطور مؤثر، ميثاق‌ مذكور را به‌ مورد اجرا گذارند. در كليه‌ اقدامات‌ مربوط‌ به‌ كودكان‌ بايستي‌ عدم‌ تبعيض‌ و رعايت‌ هر چه‌ بيشتر منافع‌ كودكان‌ مورد توجه‌ قرار گيرد و نظرات‌ آنان‌ ملحوظ‌ گردد. مكانيزم‌هاي‌ ملي‌ و بين‌المللي‌ و برنامه‌هائي‌ براي‌ تقويت‌ دفاع‌ و حمايت‌ از كودكان‌ بويژه‌ دختران‌، كودكان‌ بي‌سرپرست‌، كودكان‌ خياباني‌، كودكاني‌ كه‌ از نظر اقتصادي‌ و جنسي‌ تحت‌ استثمار قرار دارند، از جمله‌ كودكاني‌ كه‌ براي‌ مطامع‌ ديگران‌ در تهيه‌ مطالب‌ مستهجن‌، فحشاء يا فروش‌ اعضا و جوارح‌ مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرند، كودكان‌ بيمار از جمله‌ كودكان‌ مبتلاء به‌ بيماري‌هاي‌ ايدز، كودكان‌ آواره‌، كودكاني‌ كه‌ در بازداشت‌ بسر مي‌برند، استفاده‌ از كودكان‌ در درگيري‌هاي‌ مسلحانه‌ و نيز كودكاني‌ كه‌ قرباني‌ گرسنگي‌، اعتياد و ساير بلاياي‌ غيرمترقبه‌ مي‌باشند بايد تهيه‌ و به‌ مورد اجرا گذاشته‌ شود. همكاري‌ و اتحاديه‌ بين‌المللي‌ جهت‌ حمايت‌ از اجراي‌ اين‌ ميثاق‌ و حقوق‌ كودكان‌ بعنوان‌ اولويت‌ برنامه‌ حقوق‌ بشر سيستم‌ گسترده‌ سازمان‌ ملل‌ بايد تقويت‌ گردد.

كنفرانس‌ جهاني‌ همچنين‌ تأكيد مي‌كند كه‌ كودكان‌ براي‌ توسعه‌ كامل‌ و هماهنگ‌ شخصيت‌ خود نياز دارند كه‌ در يك‌ محيط‌ خانوادگي‌ كه‌ بايستي‌ بنوبه‌ خود مورد حمايت‌ گسترده‌تر قرار گيرد رشد و بزرگ‌ شوند.

پ‌ 12 مكرر

توجه‌ ويژه‌اي‌ بايد در حق‌ معلولين‌ از جمله‌ شركت‌ فعال‌ و بدون‌ تبعيض‌ آنان‌ در جامعه‌ و برخورداري‌ آنان‌ از كليه‌ حقوق‌ بشر و آزاديهاي‌ اساسي‌ بعمل‌ آيد.

پ‌ 13

كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر تأكيد مي‌كند كه‌ هر فرد كه‌ تحت‌ اذيت‌ و آزار قرار دارد بدون‌ تبعيض‌ از هر نظر حق‌ دارد در صدد جستجوي‌ پناهندگي‌ به‌ كشورهاي‌ ديگر و برخورداري‌ از حق‌ پناهندگي‌ باشد و حق‌ دارد به‌ كشور خودش‌ بازگردد. در همين‌ رابطه‌ كنفرانس‌ جهاني‌ بر اهميت‌ اعلاميه‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر، كنوانسيون‌ 1951 در مورد وضعيت‌ پناهندگان‌، پروتكل‌ 1967 و اسناد منطقه‌اي‌ در اين‌ زمينه‌ تأكيد مي‌نمايد. كنفرانس‌ از كشورهائي‌ كه‌ همچنان‌ تعداد زيادي‌ از پناهندگان‌ را در سرزمين‌ خود قبول‌ كرده‌ و ميزبان‌ آنها مي‌باشند و نيز دفتر كميسارياي‌ عالي‌ پناهندگان‌ بخاطر اهتمامي‌ كه‌ در انجام‌ مأموريت‌ محوله‌ دارد تشكر و سپاسگزاري‌ مي‌نمايد. علاوه‌ بر اين‌ كنفرانس‌ از دفتر آژانس‌ سازمان‌ ملل‌ براي‌ كار و رفاه‌ پناهندگان‌ فلسطيني‌ در خاور نزديك‌ سپاسگزاري‌ مي‌نمايد.

كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر اين‌ مطلب‌ را تأييد مي‌كند كه‌ نقض‌ فاحش‌ حقوق‌ بشر از جمله‌ در درگيري‌هاي‌ مسلحانه‌ از عوامل‌ پيچيده‌اي‌ است‌ كه‌ منجر به‌ آواره‌ شدن‌ مردم‌ مي‌شود.

كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر تأييد مي‌كند كه‌ با توجه‌ به‌ پيچيدگي‌ بحران‌ جهاني‌ پناهندگان‌ و طبق‌ منشور سازمان‌ ملل‌، اسناد بين‌المللي‌ ذيربط‌ و اتحاد بين‌المللي‌ و با روحيه‌ مشاركت‌ در قبول‌ بار پناهندگان‌، يك‌ رهيافت‌ همه‌ جانبه‌ از طرف‌ جامعه‌ بين‌المللي‌ براساس‌ هماهنگي‌ و همكاري‌ با كشورهاي‌ ذيربط‌ و سازمان‌هاي‌ مربوطه‌ با توجه‌ به‌ چارچوب‌ اختيارات‌ كميسارياي‌ عالي‌ پناهندگان‌ ضروري‌ است‌. اين‌ رهيافت‌ها بايستي‌ توسعه‌ استراتژي‌هايي‌ را براي‌ يافتن‌ عوامل‌ بوجود آورنده‌ اين‌ پديده‌ و تأثير آن‌ بر جابجايي‌ و انتقال‌ پناهندگان‌ و آوارگان‌، تقويت‌ آمادگي‌ در موارد اضطراري‌ و مكانيزم‌هاي‌ پاسخگويي‌ به‌ نيازها، مقررات‌ لازم‌ براي‌ حمايت‌ و كمك‌ مؤثر با توجه‌ به‌ نيازهاي‌ ويژه‌ زنان‌ و كودكان‌ و نيز حصول‌ به‌ راه‌حل‌هاي‌ پايدار كه‌ در درجه‌ اول‌ از طريق‌ بازگشت‌ شرافتمندانه‌ و امن‌ و داوطلبانه‌ پناهندگان‌ و راه‌حل‌هايي‌ كه‌ از طرف‌ كنفرانس‌هاي‌ بين‌المللي‌ مربوط‌ به‌ پناهندگان‌ تصويب‌ شده‌ است‌ را شامل‌ گردد.

كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر بر مسئوليت‌ دولتها بويژه‌ مسئوليت‌ كشورهاي‌ مبدأ تأكيد مي‌كند. با توجه‌ به‌ اين‌ رهيافت‌ همه‌ جانبه‌، كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر بر اهميت‌ قائل‌ شده‌ توجه‌ خاص‌ از جمله‌ از طريق‌ سازمان‌هاي‌ بشردوستانه‌ و بين‌الدولي‌ و يافتن‌ راه‌حلهاي‌ پايدار به‌ مشكلات‌ مربوط‌ به‌ افراد آواره‌ داخلي‌ از جمله‌ بازگشت‌ امن‌ و داوطلبانه‌ آنها و بازپرويشان‌ تأكيد مي‌كند. اين‌ كنفرانس‌ نيز طبق‌ منشور سازمان‌ ملل‌ متحد و اصول‌ بشردوستانه‌ بين‌المللي‌ بار ديگر بر اهميت‌ و ضرورت‌ كمكهاي‌ بشردوستانه‌ به‌ قربانيان‌ حوادث‌ طبيعي‌ و غيرطبيعي‌ تأكيد مي‌كند.

پ‌ 14

نسبت‌ به‌ ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ افراد متعلق‌ به‌ گروه‌هاي‌ آسيب‌پذير از جمله‌ كارگران‌ مهاجر، امحاء كليه‌ اشكال‌ تبعيض‌ عليه‌ آنان‌ و تقويت‌ و اجراي‌ هر چه‌ مؤثرتر اسناد موجود در زمينه‌ حقوق‌ بشر اهميت‌ زيادي‌ داده‌ شود. كشورها موظفند اقدامات‌ مقتضي‌ در سطح‌ ملي‌ بويژه‌ در زمينه‌هاي‌ آموزشي‌، بهداشتي‌ و حمايت‌ اجتماعي‌ براي‌ ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ اقشار آسيب‌پذير جامعه‌ بعمل‌ آورده‌ و شركت‌ آندسته‌ از افراد متعلق‌ به‌ اين‌ اقشار كه‌ مايل‌ به‌ يافتن‌ راه‌حل‌هايي‌ براي‌ مشكلاتشان‌ هستند را فراهم‌ آورد.

پ‌ 14 مكرر

كنفرانس‌ جهاني‌ تأييد مي‌كند كه‌ فقر شديد و محروميت‌ اجتماعي‌ بعنوان‌ نقض‌ كرامت‌ انساني‌ تلقي‌ مي‌شود و لازم‌ است‌ اقدامات‌ عاجلي‌ براي‌ حصول‌ به‌ دانش‌ و اطلاعات‌ بهتري‌ از فقر شديد و عوامل‌ بوجود آورنده‌ آن‌ از جمله‌ عواملي‌ كه‌ ناشي‌ از مشكلات‌ توسعه‌اي‌ مي‌شود بعمل‌ آيد تا حقوق‌ بشر افراديكه‌ از فقر شديد رنج‌ مي‌برند تأمين‌ شود و فقر شديد و محروميت‌ اجتماعي‌ از ميان‌ برداشته‌ شود و برخورداري‌ از فوائد پيشرفت‌ اجتماعي‌ ارتقاء يابد. لازم‌ است‌ كشورها شركت‌ مردم‌ فقير در مراحل‌ تصميم‌گيري‌ در جامعه‌اي‌ كه‌ در آن‌ زندگي‌ مي‌كنند را تسهيل‌ نموده‌ و حقوق‌ بشر اين‌ افراد را ارتقاء دهند و اقدامات‌ لازم‌ را براي‌ مبارزه‌ با فقر شديد بعمل‌ آورند.

پ‌ 15

كنفرانس‌ جهاني‌ از پيشرفت‌ بعمل‌ آمده‌ در تدوين‌ اسناد حقوق‌ بشر كه‌ روندي‌ پويا و در حال‌ تكامل‌ داشته‌ است‌ استقبال‌ نموده‌ و الحاق‌ جهاني‌ به‌ ميثاق‌هاي‌ حقوق‌ بشر را ترغيب‌ مي‌نمايد. كليه‌ كشورها تشويق‌ مي‌شوند كه‌ به‌ اين‌ اسناد بين‌المللي‌ ملحق‌ شوند و تا حد ممكن‌ از قائل‌ شدن‌ تحفظ‌ نسبت‌ به‌ مقررات‌ مندرج‌ در آنها اجتناب‌ ورزند.

پ‌ 16

هر كشوري‌ بايستي‌ چارچوب‌ مؤثر جهت‌ جبران‌ ناملايمات‌ و خسارات‌ ناشي‌ از نقض‌هاي‌ حقوق‌ بشر فراهم‌ آورد لازمه‌ تحقق‌ كامل‌ و بدون‌ تبعيض‌ حقوق‌ بشر روند دمكراسي‌ و توسعه‌ اقتصادي‌ مستمر وجود دستگاه‌ قضاييه‌ از جمله‌ ارگانهاي‌ مجري‌ قانون‌ و دادستاني‌ها علي‌الخصوص‌ وجود يك‌ نظام‌ قضائي‌ مستقل‌ و وكلاي‌ مستقل‌ براساس‌ استانداردهاي‌ مندرج‌ در اسناد بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر مي‌باشند.

پ‌ 17

كنفرانس‌ جهاني‌ ترس‌ و نگراني‌ ( dismay ) خود را از نقض‌ حقوق‌ بشر بويژه‌ نقض‌هايي‌ كه‌ در شكل‌ ژنوسيد، “پاكسازي‌ قومي‌” و تجاوز به‌ زنان‌ بطور مستمر و وضعيت‌هاي‌ جنگي‌، ايجاد وضعيتي‌ كه‌ منجر به‌ اخراج‌ دستجمعي‌ و آواره‌ شدن‌ و پناهنده‌ شدن‌ مردم‌ مي‌شود ابراز مي‌دارد. كنفرانس‌ در حاليكه‌ قويا اينگونه‌ اعمال‌ تكان‌ دهنده‌ را محكوم‌ مي‌نمايد مجددا تأكيد مي‌كند كه‌ مسببين‌ اينگونه‌ جرائم‌ بايستي‌ مجازات‌ شده‌ و اينگونه‌ اعمال‌ عاجلاً متوقف‌ شود.

پ‌ 18

كنفرانس‌ جهاني‌ نگراني‌ شديد خود را از تداوم‌ نقض‌ حقوق‌ بشر در كليه‌ نقاط‌ دنيا كه‌ در بي‌توجهي‌ نسبت‌ به‌ استانداردهاي‌ مندرج‌ در اسناد بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر و حقوق‌ بشردوستانه‌ بين‌المللي‌ صورت‌ مي‌گيرد و عدم‌ جبران‌ خسارت‌ بطور كافي‌ و مؤثر از قربانيان‌ اينگونه‌ اعمال‌ اعلام‌ مي‌دارد.

پ‌ 19

علاوه‌ بر آن‌ كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر نگراني‌ خو را از نقض‌ گسترده‌ و مستمر حقوق‌ بشر و وضعيت‌هايي‌ كه‌ در نقاط‌ مختلف‌ دنيا همچنان‌ موانع‌ جدي‌ در برخورداري‌ از حقوق‌ بشر را فراهم‌ مي‌كند اعلام‌ داشته‌ و آنرا محكوم‌ مي‌نمايد. از جمله‌ موارد اين‌ نقض‌ها و موانع‌ شكنجه‌ و رفتارها يا مجازات‌هاي‌ خشن‌، غيرانساني‌ و خفت‌آور، اعدام‌هاي‌ اختصاري‌ و خودسرانه‌، بازداشت‌هاي‌ خودسرانه‌، ناپديد شدن‌ افراد، كليه‌ اشكال‌ نژادپرستي‌، تبعيض‌ نژادي‌ و آپارتايد، اشغال‌ خاك‌ يك‌ كشور توسط‌ نيروهاي‌ خارجي‌ و سلطه‌بيگانه‌، تنفر از بيگانه‌، فقر، گرسنگي‌ و ساير محروميت‌هاي‌ اقتصادي‌، اجتماعي‌ و فرهنگي‌، نابردباري‌ مذهبي‌، تروريسم‌، تبعيض‌ عليه‌ زنان‌ و فقدان‌ حاكميت‌ قانون‌ مي‌باشد.

پ‌ 19 مكرر

كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر از كشورها مي‌خواهد تا از هر اقدام‌ يكجانبه‌اي‌ كه‌ مطابق‌ حقوق‌ بين‌الملل‌ و منشور سازمان‌ ملل‌ نمي‌باشد و مانع‌ روابط‌ تجاري‌ ميان‌ كشورها است‌ و تحقق‌ كامل‌ حقوق‌ بشر كه‌ در اعلاميه‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر بويژه‌ حق‌ هر كس‌ به‌ برخورداري‌ از يك‌ سطح‌ مناسب‌ زندگي‌ براي‌ تندرستي‌ و رفاه‌ لازم‌ مي‌باشد از جمله‌ تغذيه‌ و مراقبت‌ پزشكي‌، بهداشت‌ و خدمات‌ ضروري‌ اجتماعي‌ تصريح‌ شده‌ است‌ ممانعت‌ ورزد. كنفرانس‌ جهاني‌ تأكيد دارد كه‌ مواد غذائي‌ نبايد بعنوان‌ يك‌ ابزار براي‌ اعمال‌ فشار سياسي‌ مورد استفاده‌ قرار گيرد.

پ‌ 20

كنفرانس‌ جهاني‌ تأييد مي‌كند كه‌ كشورها موظفند طبق‌ اعلاميه‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر و ميثاق‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ اقتصادي‌، اجتماعي‌ و فرهنگي‌ و ساير اسناد بين‌المللي‌ در زمينه‌ حقوق‌ بشر تضمين‌ نمايند كه‌ تحصيلات‌ و آموزش‌ با هدف‌ تقويت‌ احترام‌ به‌ حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ باشد. كنفرانس‌ جهاني‌ بر ارجحيت‌ گنجانيده‌ موضوع‌ حقوق‌ بشر در برنامه‌هاي‌ آموزشي‌ تأكيد مي‌كند و از همه‌ دولت‌ها مي‌خواهد به‌ اين‌ امر توجه‌ نمايند. تحصيلات‌ و آموزش‌ بايستي‌ به‌ حصول‌ درك‌ بيشتر، بردباري‌، صلح‌ و روابط‌ دوستانه‌ ميان‌ ملت‌ها نژادها و فرق‌ مذهبي‌ كمك‌ نمايد و مشوقي‌ براي‌ فعاليت‌هاي‌ سازمان‌ ملل‌ در تعقيب‌ اين‌ اهداف‌ باشد.

پ‌ 21

بايد بر تلاش‌هايي‌ كه‌ جهت‌ ايجاد شرايطي‌ كه‌ بواسطه‌ آن‌ هر شخصي‌ بتواند از حقوق‌ جهاني‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ برخوردار باشد افزوده‌ شود و كشورهايي‌ كه‌ در اين‌ امر نياز به‌ مساعدت‌ دارند كمك‌ لازم‌ ارائه‌ گردد. دولت‌ها، سازمان‌ ملل‌ و ساير سازمان‌هاي‌ بين‌الدولي‌ ترغيب‌ مي‌شوند كه‌ بر حجم‌ منابعي‌ كه‌ جهت‌ برنامه‌ با اهداف‌ ذيل‌ تنظيم‌ مي‌نمايند بطور چشمگيري‌ بيفزايند، قانونگذاري‌ ملي‌، نهادهاي‌ ملي‌ و زيربناهاي‌ مربوط‌ به‌ حفظ‌ حاكميت‌ قانون‌ و دمكراسي‌، كمك‌ در زمينه‌ انتخابات‌، آگاهي‌ دادن‌ به‌ حقوق‌ بشر از طريق‌ آموزش‌، تعليم‌ و تحصيل‌ و شركت‌ عموم‌ مردم‌ و جامعه‌ مدني‌.

پ‌ 22

برنامه‌هاي‌ خدمات‌ مشورتي‌ و همكاري‌ فني‌ تحت‌ نظارت‌ مركز حقوق‌ بشر بايستي‌ بطور مؤثر تقويت‌ شود و از تنوع‌ بيشتري‌ برخوردار باشد و بدين‌ ترتيب‌ كمك‌ عمده‌اي‌ در رعايت‌ حقوق‌ بشر بنمايد. از كشورها خواسته‌ مي‌شود تا به‌ كمك‌هاي‌ خود تحت‌ اين‌ برنامه‌ هم‌ از طريق‌ بودجه‌ عادي‌ سازمان‌ ملل‌ و هم‌ از طريق‌ كمك‌هاي‌ داوطلبانه‌ بيافزايند.

اجراي‌ كامل‌ و مؤثر فعاليت‌هاي‌ سازمان‌ ملل‌ در ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ بشر بايستي‌ اهميت‌ زيادي‌ را كه‌ از طريق‌ منشور سازمان‌ ملل‌ به‌ حقوق‌ بشر داده‌ شده‌ است‌، نيازها و خواسته‌هاي‌ فعاليت‌هاي‌ حقوق‌ بشر سازمان‌ ملل‌ كه‌ از طرف‌ كشورهاي‌ عضو مأمويرت‌ داده‌ مي‌شود را منعكس‌ نمايد. بهمين‌ منظور فعاليتهاي‌ حقوق‌ بشر سازمان‌ ملل‌ بايستي‌ از طريق‌ افزايش‌ منابع‌ مالي‌ تأمين‌ گردد.

پ‌ 23

كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر نقش‌ مهم‌ و سازنده‌ نهادهاي‌ ملي‌ براي‌ ارتقاء حمايت‌ از حقوق‌ بشر، بويژه‌ در ظرفيت‌ مشورتي‌ خود نزد مقامات‌ ذيربط‌، نقش‌ آنان‌ و جبران‌ نقض‌ حقوق‌ بشر، نشر اطلاعات‌ مربوط‌ به‌ حقوق‌ بشر و آموزش‌ حقوق‌ بشر را مورد تأييد قرار مي‌دهد.

پ‌ 24

ترتيبات‌ منطقه‌اي‌ نقش‌ اساسي‌ در ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ بشر ايفاء مي‌نمايند. آنها بايد استانداردهاي‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر را كه‌ در اسناد بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر مندرج‌ است‌ تقويت‌ و حمايت‌ نمايند.

كنفرانس‌ جهاني‌ تلاش‌هايي‌ را كه‌ جهت‌ تقويت‌ اينگونه‌ ترتيبات‌ و افزايش‌ فعاليت‌هاي‌ حقوق‌ بشر سازمان‌ ملل‌ را مورد تأييد قرار مي‌دهد.

كنفرانس‌ جهاني‌ ضرورت‌ بررسي‌ امكان‌ ايجاد ترتيبات‌ منطقه‌اي‌ و منطقه‌هاي‌ فرعي‌ براي‌ ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ بشر در مناطقي‌ كه‌ اينگونه‌ ترتيبات‌ هنوز وجود ندارد را مورد تأكيد قرار مي‌دهد.

پ‌ 25

كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر اهميت‌ نقش‌ سازمان‌هاي‌ غيردولتي‌ در ارتقاء حقوق‌ بشر و فعاليت‌هاي‌ بشر دوستانه‌ در سطح‌ ملي‌، منطقه‌اي‌ و بين‌المللي‌ را به‌ رسميت‌ مي‌شناسد. كنفرانس‌ كمك‌ اينگونه‌ سازمانها در افزايش‌ آگاهي‌ عموم‌ از موضوعات‌ حقوق‌ بشر، در هدايت‌ آموزش‌ و تحقيقات‌ در اين‌ زمينه‌، ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ بشر و آزاديهاي‌ اساسي‌ را مورد توجه‌ قرار مي‌دهد. در حالي‌ كه‌ تأييد مي‌كند مسئوليت‌ اساسي‌ تدوين‌ اسناد مربوط‌ به‌ حقوق‌ بشر با دولت‌ها است‌، معهذا نقش‌ و كمك‌ سازمان‌هاي‌ غيردولتي‌ در اين‌ روند را مورد تأييد قرار مي‌دهند. به‌ همين‌ منظور كنفرانس‌ جهاين‌ اهميت‌ ادامه‌ بحث‌ و گفتگو و همكاري‌ ميان‌ دولت‌ها و سازمان‌هاي‌ غيردولتي‌ را مورد تأكيد قرار مي‌دهد. سازمان‌هاي‌ غيردولتي‌ و اعضاي‌ آنها كه‌ بطور اصيل‌ و واقعي‌ در زمينه‌ حقوق‌ بشر فعاليت‌ دارند بايستي‌ از حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ شناخته‌ شده‌ در اعلاميه‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر و از حمايت‌ قوانين‌ داخلي‌ برخوردار باشند. از اين‌ حقوق‌ و آزادي‌ها نبايستي‌ برخلاف‌ اهداف‌ و اصول‌ منشور سازمان‌ ملل‌ استفاده‌ شود. در انجام‌ فعاليت‌هاي‌ حقوق‌ بشري‌ سازمان‌هاي‌ غيردولتي‌ در چارچوب‌ قوانين‌ داخلي‌ و اعلاميه‌هاي‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر نبايد دخالت‌ نمود.

پ‌ 26

كنفرانس‌ جهاني‌ با تأكيد بر اهميت‌ اطلاعات‌ عيني‌، مسئولانه‌ و بيطرفانه‌ در زمينه‌ موضوعات‌ مربوط‌ به‌ حقوق‌ بشر و بشردوستانه‌ بر مشاركت‌ هر چه‌ بيشتر رسانه‌هاي‌ جمعي‌ تأكيد مي‌نمايد. اين‌ رسانه‌ها بايستي‌ در چارچوب‌ قوانين‌ داخلي‌ آزاد بوده‌ و مورد حمايت‌ قرار گيرند.

فصل‌ سوم‌

هماهنگي‌ بيشتر پيرامون‌ حقوق‌ بشر در سيستم‌ سازمان‌ ملل‌ متحد

1. “كنفرانس‌ جهاني‌”، هماهنگي‌ بيشتر براي‌ حمايت‌ از حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ در چارچوب‌ سيستم‌ سازمان‌ ملل‌ را توضيح‌ مي‌نمايد. بدين‌ منظور “كنفرانس‌ جهاني‌” از كليه‌ ارگان‌هاي‌ سازمان‌ ملل‌، اركان‌ و آژانس‌هاي‌ تخصصي‌ كه‌ فعاليت‌هاي‌ آنها در ارتباط‌ با حقوق‌ بشر است‌ مي‌خواهد كه‌ بمنظور تقويت‌، عقلايي‌ كردن‌ و در يك‌ جريان‌ قرار دادن‌ فعاليت‌هايشان‌، با در نظر گرفتن‌ نياز به‌ پرهيز از دوباره‌ كاري‌ نالازم‌، با يكديگر همكاري‌ نمايند. همچنين‌ كنفرانس‌ جهاني‌ به‌ دبيركل‌ توصيه‌ مي‌كند، كارشناسان‌ عاليرتبه‌ ارگان‌هاي‌ ذيربط‌ سازمان‌ ملل‌ و آژانس‌هاي‌ تخصصي‌، در جلسات‌ سالانه‌ خود، علاوه‌ بر هماهنگ‌ كردن‌ فعاليت‌هايشان‌ اثرات‌ استراتژي‌ها و سياست‌هاي‌ خود جهت‌ برخورداري‌ از همه‌ حقوق‌ بشر را ارزيابي‌ نمايند.

2. بعلاوه‌، “كنفرانس‌ جهاني‌” از سازمان‌هاي‌ منطقه‌اي‌ و نهادهاي‌ برجسته‌ مالي‌ و توسعه‌ بين‌المللي‌ و منطقه‌اي‌ نيز مي‌خواهد كه‌ اثرات‌ سياست‌ها، برنامه‌هاي‌ خود در ارتباط‌ با برخورداري‌ از حقوق‌ بشر را ارزيابي‌ نمايند.

2 مكرر. “كنفرانس‌ جهاني‌” تصديق‌ مي‌كند كه‌ آژانس‌هاي‌ تخصصي‌ و ارگان‌ها و نهادهاي‌ سيستم‌هاي‌ سازمان‌ ملل‌ و نيز ديگر سازمان‌هاي‌ بين‌الدولي‌ كه‌ فعاليت‌هاي‌ آنان‌ در ارتباط‌ با حقوق‌ بشر است‌، در تنظيم‌، ارتقاء و اجراي‌ استانداردهاي‌ حقوق‌ بشر، در محدوده‌ اختيارات‌ مربوط‌ به‌ خود نقش‌ حياتي‌ ايفا مي‌نمايند و مي‌بايست‌ نتايج‌ كنفرانس‌ جهاني‌ را در چارچوب‌ زمينه‌هاي‌ صلاحيت‌ خود مورد اهميت‌ قرار دهند.

3. “كنفرانس‌ جهاني‌” قوياً توصيه‌ مي‌كند كه‌ به‌ منظور تشويق‌ و تسهيل‌ در تصويب‌ الحاق‌ يا (ابقاء) معاهدات‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر و پروتكل‌هاي‌ تصويب‌ شده‌ آن‌ در چارچوب‌ سيستم‌ سازمان‌ ملل‌ و با هدف‌ پذيرفته‌ شدن‌ جهاني‌ شدن‌ آن‌ تلاش‌ همگاني‌ صورت‌ گيرد. دبيركل‌ مي‌بايست‌ با مشورت‌ با ارگان‌هاي‌ ناظر بر اجراي‌ معاهدات‌، برقراري‌ گفتگوها با كشورهايي‌ كه‌ به‌ معاهدات‌ حقوق‌ بشر ملحق‌ نشده‌اند را به‌ منظور شناسايي‌ موانع‌، و طرق‌ غلبه‌ بر آنها مورد توجه‌ قرار دهد.

4. “كنفرانس‌ جهاني‌” كشورها را تشويق‌ به‌ محدود كردن‌ ميزان‌ هر گونه‌ تحقيقاتي‌ كه‌ نسبت‌ به‌ ابزارهاي‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر دارند و تنظيم‌ حتي‌الامكان‌ دقيق‌ و محدود تحفظات‌ مي‌نمايد، و اينكه‌ اطمينان‌ حاصل‌ كنند هيچيك‌ از آنها با قصد و هدف‌ معاهده‌ ذيربط‌ ناسازگار نبوده‌ و بطور منظم‌ تحفظات‌ را به‌ اين‌ اميد كه‌ از ميان‌ برداشته‌ شوند مورد بررسي‌ قرار دهند.

5. “كنفرانس‌ جهاني‌” نياز به‌ حفظ‌ انسجام‌ استانداردهاي‌ موجود بين‌المللي‌ با كيفيت‌ بالا و پرهيز از گسترش‌ ابزارهاي‌ حقوق‌ بشر را تصديق‌ نموده‌، رهنمودهاي‌ مربوط‌ به‌ تنظيم‌ ابزارهاي‌ جديد بين‌المللي‌ مندرج‌ در قطعنامه‌ 12/41 مجمع‌ عمومي‌ را مورد تأكيد قرار داده‌ و از ارگانهاي‌ حقوق‌ بشر سازمان‌ ملل‌ مي‌خواهد، هنگام‌ بررسي‌ تنظيم‌ استانداردهاي‌ جديد بين‌المللي‌، رهنمودهاي‌ فوق‌ را مورد نظر قرار دهند، با ارگانهاي‌ ناظر بر حسن‌ اجراي‌ معاهدات‌ حقوق‌ بشر پيرامون‌ لزوم‌ تنظيم‌ استانداردهاي‌ جديد مشورت‌ كنند و از دبيرخانه‌ درخواست‌ انجام‌ بررسي‌هاي‌ فني‌ ابزارهاي‌ پيشنهاد شده‌ جديد را بنمايند.

6. “كنفرانس‌ جهاني‌” توصيه‌ مي‌كند در موارد و هنگام‌ لزوم‌ و بنا به‌ درخواست‌ كشورهاي‌ مورد نظر عضو، مأمورين‌ حقوق‌ بشر به‌ دفاتر منطقه‌اي‌ سازمان‌ ملل‌، بمنظور انتشار اطلاعات‌ و ارائه‌ آموزش‌ و كمك‌هاي‌ فني‌ ديگر در زمينه‌ حقوق‌ بشر اعزام‌ شوند. لازم‌ است‌ آموزش‌ حقوق‌ بشر به‌ كارشناسان‌ سازمان‌ ملل‌ كه‌ براي‌ خدمت‌ در امور مربوط‌ به‌ حقوق‌ بشر اعزام‌ مي‌شوند تشكيل‌ شود.

7. “كنفرانس‌ جهاني‌” از برپايي‌ اجلاس‌هاي‌ اضطراري‌ “كميسيون‌ حقوق‌ بشر” بعنوان‌ يك‌ ابتكار مثبت‌ و از اينكه‌ طرق‌ ديگر مقابله‌ با تجاوزات‌ حاد به‌ حقوق‌ بشر توسط‌ ارگان‌هاي‌ ذيربط‌ سيستم‌ سازمان‌ ملل‌ مورد توجه‌ قرار گيرد استقبال‌ مي‌نمايد.

منابع‌

1. “كنفرانس‌ جهاني‌” با نگراني‌ از نابرابري‌ فزاينده‌ بين‌ فعاليت‌هاي‌ “مركز حقوق‌ بشر” و منابع‌ انساني‌، مالي‌ و غيره‌ موجود براي‌ انجام‌ آن‌ «فعاليت‌ها و با در نظر گرفتن‌ اينكه‌ منابع‌، براي‌ ديگر برنامه‌هاي‌ مهم‌ سازمان‌ ملل‌ مورد نياز است‌، از دبيركل‌ و مجمع‌ عمومي‌ مي‌خواهد تا از درون‌ بودجه‌هاي‌ عادي‌ موجود و آتي‌ سازمان‌ ملل‌، براي‌ افزايش‌ قابل‌ ملاحظه‌ منابع‌ جهت‌ انجام‌ برنامه‌هاي‌ حقوق‌ بشر اقدامات‌ فوري‌ بعمل‌ آورده‌، و براي‌ فراهم‌ آوردن‌ منابع‌ فوق‌ سريعاً اقدام‌ نمايد.

2. در اين‌ چارچوب‌، بايد سهم‌ بيشتري‌ از بودجه‌ عادي‌ مستقيماً به‌ “مركز حقوق‌ بشر”، براي‌ پوشش‌ هزينه‌ها و كليه‌ هزينه‌هاي‌ ديگري‌ كه‌ به‌ عهده‌ “مركز حقوق‌ بشر” است‌ از جمله‌ آنهايي‌ كه‌ به‌ ارگان‌هاي‌ حقوق‌ بشر سازمان‌ ملل‌ مربوط‌ هستند اختصاص‌ يابد. تأمين‌ مالي‌ داوطلبانه‌ فعاليت‌هاي‌ همكاري‌هاي‌ فني‌ “مركز”، مي‌تواند به‌ تقويت‌ اين‌ بودجه‌ كمك‌ كند، “كنفرانس‌” خواستار كمك‌هاي‌ سخاوتمندانه‌ به‌ صندوق‌هاي‌ اماني‌ موجود است‌.

3. “كنفرانس‌ جهاني‌” از دبيركل‌ و مجمع‌ عمومي‌ درخواست‌ تأمين‌ منابع‌ كافي‌ انساني‌، مالي‌ و غيره‌ براي‌ “مركز حقوق‌ بشر” را دارد تا (اين‌ ارگان‌) بتواند فعاليت‌هاي‌ خود را بطور مؤثر، كارآمد و سريع‌ انجام‌ دهد.

4. “كنفرانس‌ جهاني‌” با توجه‌ به‌ نيازها به‌ تضمين‌ اينكه‌ منابع‌ انساني‌ و مالي‌ براي‌ انجام‌ فعاليت‌هاي‌ حقوق‌ بشر، همان‌گونه‌ كه‌ توسط‌ ارگان‌هاي‌ بين‌الدولي‌ توصيه‌ شده‌، موجود است‌، از دبيركل‌ مي‌خواهد، براساس‌ ماده‌ 101 “منشور سازمان‌ ملل‌”، و كشورهاي‌ عضو، بمنظور تأمين‌ آن‌ منابع‌، به‌ نحوي‌ كه‌ با اختيارات‌ فزاينده‌ تخصيص‌ داده‌ شده‌ به‌ “دبيرخانه‌” متناسب‌ باشد رهيافت‌ منسجمي‌ اتخاذ نمايد. “كنفرانس‌” از دبيركل‌ دعوت‌ مي‌نمايد كه‌ بررسي‌ كند آيا در برنامه‌ چرخش‌ بودجه‌، براي‌ تضمين‌ اجراي‌ بموقع‌ و مؤثر فعاليت‌هاي‌ حقوق‌ بشر به‌ همان‌گونه‌ كه‌ توسط‌ كشورهاي‌ عضو توصيه‌ شده‌، نياز به‌ اصلاح‌ روندها، لازم‌ يا مؤثر مي‌باشد يا خير.

مركز حقوق‌ بشر

1. كنفرانس‌ جهاني‌ بر اهميت‌ تقويت‌ مركز حقوق‌ بشر سازمان‌ ملل‌ تأكيد مي‌كند.

2. مركز حقوق‌ بشر مي‌بايست‌ نقش‌ مهمي‌ در هماهنگي‌ و جلب‌ توجهات‌ گسترده‌ براي‌ حقوق‌ بشر را ايفاء نمايد.

نقش‌ كانوني‌ مركز حقوق‌ بشر در شرايطي‌ بنحو عالي‌ تحقق‌ مي‌يابد كه‌ اين‌ مركز بتواند با ساير ارگان‌هاي‌ سازمان‌ ملل‌ هماهنگي‌ كامل‌ داشته‌ باشد. كنفرانس‌ جهاني‌، با تشخيص‌ اهميت‌ نقش‌ اجزاء تشكيل‌ دهنده‌ حقوق‌ بشر در ترتيبات‌ ويژه‌ مربوط‌ به‌ عمليات‌ حفظ‌ صلح‌ توسط‌ سازمان‌ ملل‌ توصيه‌ مي‌نمايد كه‌ دبيركل‌ تجربه‌ گزارش‌ دهي‌، و توانايي‌هاي‌ مركز حقوق‌ بشر و مكانيزم‌هاي‌ حقوق‌ بشر را در انطباق‌ با منشور سازمان‌ ملل‌ مورد ملاحظه‌ قرار دهد. نقش‌ هماهنگ‌كننده‌ مركز حقوق‌ بشر همچنين‌ براين‌ مطلب‌ دلالت‌ دارد كه‌ دفتر مركز حقوق‌ بشر در نيويورك‌ تقويت‌ شده‌ است‌.

3. امكانات‌ كافي‌ مركز حقوق‌ بشر براي‌ سيستم‌ گزارشگران‌ موضوعي‌ و كشوري‌، كارشناسان‌، گروههاي‌ كاري‌ و كميته‌هاي‌ بوجود آمده‌ از ابزارهاي‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر مي‌بايست‌ تضمين‌ گردد. پيگيري‌ توصيه‌ها بايستي‌ بعنوان‌ يك‌ موضوع‌ با اولويت‌ مورد ملاحظه‌ كميسيون‌ حقوق‌ بشر قرار گيرد.

4. مركز حقوق‌ بشر مي‌بايست‌ نقش‌ عمده‌تري‌ در ارتقاء حقوق‌ بشر ايفاء نمايد و اين‌ نقش‌ بايستي‌ از طريق‌ همكاري‌ با كشورها و توسط‌ يك‌ برنامه‌ خدمات‌ مشورتي‌ و مساعدت‌هاي‌ فني‌ توسعه‌ يافته‌ شكل‌ گيرد. بدين‌ منظور صندوق‌هاي‌ داوطلبانه‌ موجود مي‌بايست‌ بنحو اساسي‌ توسعه‌ يافته‌ و بنحو كارآراتر و هماهنگ‌تري‌ مديريت‌ شوند. كليه‌ فعاليتها مي‌بايست‌ از قواعد مربوط‌ به‌ پروژه‌ مديريت‌ آشكار، برنامه‌ منظور بر ارزيابي‌ پروژه‌ كه‌ بصورت‌ ادواري‌ صورت‌ مي‌گيرد تبعيت‌ نمايند. در اين‌ راستا نتيجه‌ اين‌ گونه‌ ارزيابي‌ها و ساير اطلاعات‌ مربوطه‌ بايستي‌ مرتباً در دسترس‌ باشد. مركز حقوق‌ بشر مي‌بايست‌ بويژه‌ همه‌ ساله‌ حداقل‌ يك‌ اجلاس‌ اطلاعاتي‌ برگزار كنند كه‌ كليه‌ كشورهاي‌ عضو و سازمان‌هايي‌ كه‌ مستقيماً در پروژه‌ها و برنامه‌هاي‌ آن‌ نقشي‌ دارند بتوانند در آن‌ شركت‌ نمايند.

متناسب‌ كردن‌ و تقويت‌ دستگاه‌ حقوق‌ بشر سازمان‌ ملل‌، از جمله‌ موضوع‌ ايجاد كميسارياي‌ عالي‌ سازمان‌ ملل‌ براي‌ حقوق‌ بشر

1. “كنفرانس‌ جهاني‌” ضرورت‌ ادامه‌ متناسب‌ كردن‌ دستگاه‌ حقوق‌ بشر سازمان‌ ملل‌ با نيازهاي‌ جاري‌ و آتي‌ جهت‌ ارتقاء و حمايت‌ حقوق‌ بشر، بنحوي‌ كه‌ در بيانيه‌ حاضر منعكس‌ شده‌ و در چارچوب‌ توسعه‌اي‌ متوازن‌ و پايا براي‌ همه‌ مردم‌ را مورد تصديق‌ قرار مي‌دهد. ارگان‌هاي‌ حقوق‌ بشر سازمان‌ ملل‌، بويژه‌ بايد هم‌ آهنگي‌، كارآئي‌ و تأثيرگذاري‌ خود را بهبود بخشند.

2. “كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر” به‌ مجمع‌ عمومي‌ توصيه‌ مي‌كند هنگام‌ بررسي‌ گزارش‌ “كنفرانس‌” در چهل‌ و هشتمين‌ اجلاس‌ خود، به‌ بررسي‌ موضوع‌ ايجاد “كميسارياي‌ عالي‌ حقوق‌ بشر” و حمايت‌ از همه‌ حقوق‌ بشر اولويت‌ قائل‌ شود.

تساوي‌، كرامت‌ و بردباري‌

الف‌. نژادپرستي‌، تبعيض‌ نژادي‌، تنفر از بيگانه‌ و ديگر اشكال‌ نابردبار

1. “كنفرانس‌ جهاني‌” محو نژاد پرستي‌، تبعيض‌ نژادي‌، بويژه‌ در اشكال‌ بنيادي‌ شده‌ آنها، نظير آپارتايد، يا منتج‌ از مكاتب‌ برتري‌ يا انحصاريت‌ نژادي‌ يا اشكال‌ معاصر و مظاهر نژادپرستي‌ را بعنوان‌ عمده‌ترين‌ هدف‌ جامعه‌ بين‌المللي‌ و برنامه‌ ارتقاء جهانشمول‌ حقوق‌ بشر مورد توجه‌ قرار مي‌دهد.

ارگان‌ها و آژانس‌هاي‌ سازمان‌ ملل‌ مي‌بايد تلاش‌هاي‌ خود را براي‌ اجراي‌ چنين‌ برنامه‌ كاري‌ كه‌ به‌ “سومين‌ دهه‌ مبارزه‌ با نژادپرستي‌ و تبعيض‌نژادي‌ ” مربوط‌ است‌ و نيز مأموريت‌هاي‌ بعدي‌ به‌ همين‌ منظور را تقويت‌ نمايند.

“كنفرانس‌ جهاني‌” قوياً از جامعه‌ بين‌المللي‌ تقاضاي‌ كمك‌ سخاوتمندانه‌ به‌ “صندوق‌ اماني‌ برنامه‌ دهه‌ مبارزه‌ با نژادپرستي‌ و تبعيض‌ نژادي‌” را دارد.

2. “كنفرانس‌ جهاني‌” از همه‌ دولت‌ها انجام‌ اقدامات‌ فوري‌ واتخاذ سياست‌هاي‌ قاطع‌ براي‌ جلوگيري‌ و مبارزه‌ با كليه‌ اشكال‌ و مظاهر نژادپرستي‌، تنفر از بيگانه‌ يا نابردباري‌ مربوط‌ به‌ آن‌ در هر كجا كه‌ لازم‌ باشد را با وضع‌ قوانين‌ مناسب‌، از جمله‌ اقدامات‌ كيفري‌، و با ايجاد نهادهاي‌ ملي‌ براي‌ مبارزه‌ با چنين‌ پديده‌هايي‌ خواستار است‌.

3. “كنفرانس‌ جهاني‌” از تصميم‌ “كميسيون‌ حقوق‌ بشر” مبني‌ بر تعيين‌ يك‌ گزارشگر ويژه‌ براي‌ اشكال‌ معاصر نژادپرستي‌، تبعيض‌ نژادي‌، تنفر از بيگانه‌ و نابردباري‌هاي‌ مربوط‌ به‌ آن‌ استقبال‌ مي‌كند. همچنين‌ “كنفرانس‌ جهاني‌ ” از همه‌ كشورهاي‌ عضو “كنوانسيون‌ بين‌المللي‌ محو كليه‌ اشكال‌ تبعيض‌ نژادي‌ تقاضا دارد تنظيم‌ اعلاميه‌اي‌ تحت‌ ماده‌ 4 كنوانسيون‌ را مورد توجه‌ قرار دهند.

4. “كنفرانس‌ جهاني‌” از كليه‌ دولتها مي‌خواهد تا طبق‌ تعهدات‌ بين‌المللي‌ جهت‌ مقابله‌ با نابردباري‌ و تجاوزات‌ مربوط‌ به‌ آن‌ در خصوص‌ مذهب‌ يا اعتقادات‌ از جمله‌ اعمال‌ تبعيض‌ عليه‌ زنان‌ و از جمله‌ بيحرمتي‌ به‌ اماكن‌ مذهبي‌ را بكار برده‌، حق‌ افراد به‌ داشتن‌ آزادي‌ افكار، عقايد، بيان‌ و مذهب‌ را به‌ رسميت‌ بشناسند.

همچنين‌ “كنفرانس‌” از كليه‌ كشورها دعوت‌ مي‌كند تا مفاد “اعلاميه‌ محو كليه‌ اشكال‌ نابردباري‌ و تبعيض‌ مبتني‌ بر مذهب‌ يا اعتقاد” را به‌ مورد اجرا بگذارند.

5. “كنفرانس‌ جهاني‌” تأكيد مي‌نمايد كه‌ كليه‌ افراديكه‌ دست‌ به‌ اقدامات‌ جنايي‌ در ارتباط‌ با پاكسازي‌ نژادي‌ مي‌زنند يا اجازه‌ آنرا مي‌دهند، شخصاً براي‌ اين‌ چنين‌ تجاوزات‌ به‌ حقوق‌ بشر مسئول‌ و پاسخگو بوده‌ و اينكه‌ جامعه‌ بين‌المللي‌ مي‌بايد همه‌ تلاش‌ خود را براي‌ اجراي‌ عدالت‌ در مورد آنانيكه‌ قانوناً مسئول‌ اين‌ چنين‌ تجاوزاتي‌ هستند بكار برد.

6. “كنفرانس‌ جهاني‌” از كليه‌ كشورها مي‌خواهد بطور انفرادي‌ يا دستجمعي‌ جهت‌ مقابله‌ با اعمال‌ پاكسازي‌ نژادي‌ و خاتمه‌ دادن‌ سريع‌ به‌ آن‌، اقدامات‌ فوري‌ بعمل‌ آورند. قربانيان‌ اين‌ عمل‌ شنبع‌ پاكسازي‌نژادي‌ محق‌ به‌ دريافت‌ درمانهاي‌ مناسب‌ و مؤثر هستند.

ب‌ ـ افراد متعلق‌ به‌ اقليتهاي‌ ملي‌ يا قومي‌، مذهبي‌ و زباني‌

1. “كنفرانس‌ جهاني‌” از كميسيون‌ حقوق‌ بشر مي‌خواهد، همانگونه‌ كه‌ در اعلاميه‌ سازمان‌ ملل‌ در خصوص‌ افراد متعلق‌ به‌ اقليت‌هاي‌ ملي‌ يا قومي‌ مذهبي‌ و زباني‌ درج‌ شده‌ است‌ به‌ منظور ارتقاء و حمايت‌ مؤثر حقوقشان‌، راه‌ها و امكاناتي‌ را مورد بررسي‌ قرار دهد و در اين‌ راستا كنفرانس‌ جهاني‌ از مركز حقوق‌ بشر مي‌خواهد براساس‌ درخواست‌ دولتهاي‌ ذيربط‌ و بعنوان‌ بخشي‌ از برنامه‌ خدمات‌ مشورتي‌ و كمكهاي‌ فني‌، مهارت‌ و تخصص‌هاي‌ شايسته‌ در زمينه‌ موضوعات‌ اقليت‌ها و حقوق‌ بشر و همچنين‌ جلوگيري‌ و حل‌ اختلافات‌ در وضعيت‌هاي‌ موجود يا بالقوه‌اي‌ كه‌ اقليت‌ها در آن‌ درگير هستند مساعدت‌ نمايد.

2. “كنفرانس‌ جهاني‌” كشورها و جامعه‌ بين‌المللي‌ را به‌ ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ افراد متعلق‌ به‌ اقليت‌هاي‌ ملي‌ يا قومي‌ مذهبي‌ و زباني‌ همان‌گونه‌ كه‌ در اعلاميه‌ سازمان‌ ملل‌ در خصوص‌ حقوق‌ افراد متعلق‌ به‌ اقليت‌هاي‌ ملي‌ يا قومي‌ مذهبي‌ و زباني‌ درج‌ گرديده‌ ترغيب‌ مي‌كند.

3. اقداماتي‌ كه‌ عندالاقتضاء مي‌بايست‌ انجام‌ شود، شامل‌ تسهيل‌ مشاركت‌ كامل‌ آنها (اقليتهاي‌ ياد شده‌) در تمامي‌ ابعاد سياسي‌، اقتصادي‌، اجتماعي‌، مذهبي‌ و فرهنگي‌ جامعه‌ و در پيشرفت‌ اقتصادي‌ و توسعه‌ در كشورشان‌ مي‌گردد.

ب‌ (مكرر): مردم‌ بومي‌

1. كنفرانس‌ جهاني‌ از گروه‌ كاري‌ مربوط‌ به‌ جمعيت‌هاي‌ بومي‌ كميسيون‌ فرعي‌ جلوگيري‌ از تبعيض‌ و حمايت‌ از اقليتها مي‌خواهد كه‌ كار تنظيم‌ پيش‌نويس‌ اعلاميه‌ حقوق‌ مردم‌ بومي‌ را در يازدهمين‌ اجلاس‌ خود تكميل‌ نمايد.

2. كنفرانس‌ جهاني‌ به‌ كميسيون‌ حقوق‌ بشر توصيه‌ مي‌نمايد كه‌ تجديد مأموريت‌ گروه‌ كاري‌ جمعيت‌هاي‌ بومي‌ را پس‌ از آنكه‌ گروه‌ مزبور پيش‌نويس‌ اعلاميه‌ جمعيت‌هاي‌ بومي‌ را تكميل‌ نمود مورد ملاحظه‌ قرار دهد.

3. كنفرانس‌ جهاني‌ همچنين‌ توصيه‌ مي‌كند كه‌ برنامه‌هاي‌ مربوط‌ به‌ خدمات‌ مشورتي‌ و كمكهاي‌ فني‌ سيستم‌ سازمان‌ ملل‌ به‌ درخواست‌ كمك‌ كشورها كه‌ منافع‌ مستقيمي‌ براي‌ جمعيتهاي‌ بومي‌ آنها در بردارد با نظر مثبت‌ پاسخ‌ دهند. كنفرانس‌ جهاني‌ همچنين‌ توصيه‌ مي‌كند بدين‌ منظور و در چارچوب‌ كلي‌ تقويت‌ فعاليتهاي‌ مركز حقوق‌ بشر همانگونه‌ كه‌ در اين‌ سند پيش‌بيني‌ شده‌ است‌ منابع‌ انساني‌ و مالي‌ كافي‌ براي‌ مركز فراهم‌ گردد.

4. كنفرانس‌ جهاني‌ كشورها را ترغيب‌ مي‌نمايد تا مشاركت‌ كامل‌ و آزادانه‌ مردم‌ بومي‌ در كليه‌ ابعاد جامعه‌ بويژه‌ در زمينه‌ موضوعاتي‌ كه‌ مربوط‌ به‌ آنها مي‌شود را تضمين‌ نمايد.

5. كنفرانس‌ جهاني‌ تصويب‌ مي‌نمايد كه‌ مجمع‌ عمومي‌ از ژانويه‌ 1994 يك‌ دهه‌ را بعنوان‌ دهه‌ بين‌المللي‌ مردم‌ بومي‌ جهان‌ اعلان‌ نمايد، اين‌ اعلان‌ شامل‌ برنامه‌هاي‌ عملگرايانه‌اي‌ است‌ كه‌ با مشاركت‌ مردم‌ بومي‌ در خصوص‌ آنها تصميم‌گيري‌ مي‌شود. بدين‌ منظور يك‌ صندوق‌ اعتباري‌ داوطلبانه‌، مناسب‌ مي‌بايست‌ تأسيس‌ شود.

در چارچوب‌ چنين‌ دهه‌اي‌، تأسيس‌ يك‌ مجمع‌ دائمي‌ براي‌ بومي‌ در سيستم‌ سازمان‌ ملل‌ مي‌بايست‌ مورد ملاحظه‌ قرار گيرد.

ب‌ (مكرر دوم‌) كارگران‌ مهاجر

ـ كنفرانس‌ جهاني‌ كليه‌ كشورها را ترغيب‌ مي‌نمايد تا حمايت‌ از حقوق‌ بشر تمامي‌ كارگران‌ مهاجر و خانواده‌هايشان‌ را تضمين‌ نمايد.

ـ كنفرانس‌ جهاني‌ ملاحظه‌ مي‌كند ايجاد شرايطي‌ كه‌ منجر به‌ پرورش‌ بيشتر توازن‌، هم‌ آهنگي‌ و بردباري‌ بين‌ كارگران‌ مهاجر و بقيه‌ جامعه‌ كشوريكه‌ آنها (كارگران‌ مهاجر) در آن‌ اقامت‌ دارند از اهميت‌ ويژه‌اي‌ برخوردار است‌.

ـ كنفرانس‌ جهاني‌ از كشورها دعوت‌ مي‌كند احتمال‌ امضاء و تصويب‌ كنوانسيون‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ تمامي‌ كارگران‌ مهاجر و خانواده‌هايشان‌ را در اولين‌ زمان‌ ممكن‌ مورد ملاحظه‌ قرار دهند.

ج‌ ـ موقعيت‌ مساوي‌ و حقوق‌ بشر زنان‌

1. كنفرانس‌ جهاني‌، برخورداري‌ كامل‌ و مساوي‌ زنان‌ از كليه‌ حقوق‌ بشر و اينكه‌ اين‌ امر نزد دولت‌ها، سازمان‌ ملل‌ يك‌ موضوع‌ با اولويت‌ تلقي‌ گردد را توصيه‌ مي‌كند.

كنفرانس‌ جهاني‌ همچنين‌ بر اهميت‌ يكپارچگي‌ و مشاركت‌ كامل‌ زنان‌ هم‌ بعنوان‌ عاملان‌ و هم‌ بعنوان‌ بهره‌مند شوندگان‌ مراحل‌ توسعه‌ تأكيد كرده‌ و نيز اهداف‌ تعيين‌ شده‌ در برنامه‌ اقدامات‌ جهاني‌ براي‌ زنان‌ در جهت‌ توسعه‌ پويا و متساوي‌ همانگونه‌ كه‌ در فصل‌ 24 دستوركار 21 اعلاميه‌ ريو درج‌ شده‌ است‌ تصريح‌ مي‌كند.

2. وضعيت‌ مساوي‌ و حقوق‌ بشر زنان‌ مي‌بايست‌ با جريان‌ اصلي‌ سيستم‌ فعاليتهاي‌ گسترده‌ سازمان‌ ملل‌ يكي‌ شود. اين‌ موضوعات‌ مي‌بايست‌ بطور مرتب‌ و سيستماتيك‌ در ارگان‌ها و مكانيزم‌هاي‌ مربوطه‌ سازمان‌ ملل‌ مورد توجه‌ و رسيدگي‌ قرار گيرند. بويژه‌ مي‌بايست‌ گام‌هايي‌ بمنظور افزايش‌ همكاري‌ و ارتقاء بيشتر ائتلاف‌ بين‌ مقاصد و اهداف‌ كميسيون‌ موقعيت‌ زنان‌، كميسيون‌ حقوق‌ بشر، كميته‌ امحاء كليه‌ اشكال‌ تبعيض‌ عليه‌ زنان‌ ( CEDAW )، ( UNIFEM )، برنامه‌ توسعه‌ سازمان‌ ملل‌ ( UNDP ) و ساير آژانس‌هاي‌ سازمان‌ ملل‌، برداشته‌ شود. در اين‌ زمينه‌، همكاري‌ و هماهنگي‌ بين‌ مركز حقوق‌ بشر و بخش‌ مربوط‌ به‌ پيشرفت‌ زنان‌ مي‌بايست‌ تقويت‌ شود.

3. كنفرانس‌ جهاني‌ به‌ ويژه‌ بر اهميت‌ تلاش‌ جهت‌ از بين‌ بردن‌ خشونت‌ عليه‌ زنان‌ در جامعه‌ و زندگي‌ خصوصي‌، امحاءكليه‌ اشكال‌ تهديدات‌ جنسي‌ و سوء استفاده‌هاي‌ جنسي‌، استثمار و قاچاق‌ زنان‌، امحاء تبعيض‌ ناشي‌ از جنسيت‌ در اجراي‌ عدالت‌، و از بين‌ بردن‌ هر گونه‌ اختلافي‌ كه‌ ممكن‌ است‌ بين‌ حقوق‌ زنان‌ و آثار مضر ناشي‌ از اعمال‌ بعضي‌ از روشها و عادات‌ سنتي‌، تبعيضات‌ فرهنگي‌ و افراط‌ گرائي‌ مذهبي‌ بوجود آيد تأكيد مي‌كند. كنفرانس‌ جهاني‌ از مجمع‌ عمومي‌ مي‌خواهد پيش‌نويس‌ اعلاميه‌ مربوط‌ به‌ خشونت‌ عليه‌ زنان‌ را تصويب‌ نموده‌ و كشورها را ترغيب‌ نمايد با خشونت‌ عليه‌ زنان‌ مطابق‌ مفاد اعلاميه‌ مزبور مبارزه‌ كنند.

نقض‌ حقوق‌ بشر در شرايط‌ درگيري‌ مسلحانه‌، نقض‌ اصول‌ اساسي‌ حقوق‌ بشر و قوانين‌ انساندوستانه‌ بين‌المللي‌ است‌. اينگونه‌ موارد نقض‌ حقوق‌ از جمله‌ قتل‌، تجاوز سيستماتيك‌، بهره‌برداري‌ جنسي‌، بارداري‌ اجباري‌، بويژه‌ يك‌ واكنش‌ مؤثر را مي‌طلبد.

4. كنفرانس‌ جهاني‌ امحاء كليه‌ اشكال‌ تبعيض‌ علني‌ و مخفيانه‌ عليه‌ زنان‌ را ترغيب‌ مي‌كند. سازمان‌ ملل‌ مي‌بايست‌ هدف‌ تصويب‌ جهاني‌ كنوانسيون‌ امحاء كليه‌ اشكال‌ تبعيض‌ عليه‌ زنان‌ از سوي‌ تمامي‌ كشورها تا سال‌ 2000 را تشويق‌ نمايد. راه‌ها و روش‌هاي‌ مخاطب‌ قرار دادن‌ تحفظات‌ بويژه‌ تعداد كثير تحفظات‌ كشورها در قبال‌ كنوانسيون‌ مذكور مي‌بايست‌ تقويت‌ گردد. از جمله‌ كميته‌ امحاء كليه‌ اشكال‌ تبعيض‌ عليه‌ زنان‌ ( CEDAW ) مي‌بايست‌ به‌ كار بررسي‌ تحفظات‌ كشورها در قبال‌ كنوانسيون‌ ادامه‌ دهد. كشورها مي‌بايست‌ ترغيب‌ شوند كه‌ تحفظات‌ خود را كه‌ در مغايرت‌ با مقصود و هدف‌ كنوانسيون‌ مزبور بوده‌ و يا قوانين‌ معاهدات‌ بين‌المللي‌ ناسارگار است‌ بازپس‌ گيرند.

5. ارگانهاي‌ نظارت‌ كننده‌ منبعث‌ از ابزارهاي‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر مي‌بايست‌ اطلاعات‌ ضروري‌ را منتشر كنند تا زنان‌ بتوانند بهره‌گيري‌ مؤثرتري‌ از روشهاي‌ اجرائي‌ موجود در پيگيري‌ بهره‌مند شدن‌ كامل‌ و مساوي‌ حقوق‌ بشر و بدون‌ تبعيض‌شان‌ داشته‌ باشند. همچنين‌ بمنظور تقويت‌ اجراء تعهد به‌ تساوي‌ و حقوق‌ بشر زنان‌ روش‌هاي‌ جديدي‌ مي‌بايست‌ اتخاذ گردد. كميسيون‌ وضعيت‌ زنان‌ ( CSW ) و كميته‌ امحاء كليه‌ اشكال‌ تبعيض‌ عليه‌ زنان‌ ( CEDAW ) مي‌بايست‌ سريعاً احتمال‌ معرفي‌ حق‌ ارائه‌ شكايت‌ از طريق‌ آماده‌ نمودن‌ يك‌ پروتكل‌ اختياري‌ به‌ كنوانسيون‌ امحاء كليه‌ اشكال‌ تبعيض‌ عليه‌ زنان‌ را مورد بررسي‌ قرار دهند.

كنفرانس‌ جهاني‌ از تصميم‌ كميسيون‌ حقوق‌ بشر براي‌ بررسي‌ انتصاب‌ يك‌ گزارشگر ويژه‌ در مورد خشونت‌ عليه‌ زنان‌ در جريان‌ پنجاهمين‌ اجلاسش‌ استقبال‌ مي‌كند.

6. كنفرانس‌ جهاني‌، اهميت‌ برخورداري‌ زنان‌ از بالاترين‌ استانداردهاي‌ سلامتي‌ جسمي‌ و رواني‌ در سراسر طول‌ عمرشان‌ را مورد شناسائي‌ قرار مي‌دهد كنفرانس‌ جهاني‌ در زمينه‌ كنفرانس‌ جهاني‌ زنان‌، و كنوانسيون‌ امحاء كليه‌ اشكال‌ تبعيض‌ عليه‌ زنان‌، همچنين‌ بيانيه‌ 1968 تهران‌، بارديگر براساس‌ تساوي‌ بين‌ زنان‌ و مردان‌ در حق‌ زنان‌ در برخورداري‌ از توجهات‌ بهداشتي‌ قابل‌ دسترسي‌ و كافي‌، خدمات‌ برنامه‌ تنظيم‌ خانواده‌ و همچنين‌ دسترسي‌ مساوي‌ به‌ آموزش‌ و پرورش‌ در كليه‌ سطوح‌ تأكيد مي‌كند.

7. ارگان‌هاي‌ نظارت‌ كننده‌ منبعث‌ از ابزارهاي‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر مي‌بايست‌ با استفاده‌ از آمار و ارقام‌ مبتني‌ بر جنسيت‌، وضعيت‌ زنان‌ و حقوق‌ بشر زنان‌ را در بررسي‌ها و يافته‌هايشان‌ منظور نمايند. كشورها مي‌بايست‌ تشويق‌ شوند تا در گزارشات‌ خود به‌ ارگان‌هاي‌ مذكور اطلاعاتي‌ را در خصوص‌ وضعيت‌ زنان‌ بصورت‌ موقت‌ و يا دائمي‌ ارائه‌ نمايند كنفرانس‌ جهاني‌ با رضايت‌ به‌ اين‌ مطلب‌ توجه‌ مي‌كند كه‌ كميسيون‌ حقوق‌ بشر در جريان‌ اجلاس‌ 49 خود قطعنامه‌ را به‌ تصويب‌ رساند كه‌ در آن‌ گفته‌ شده‌ است‌ گزارشگران‌ و گروه‌هاي‌ كاري‌ در زمينه‌ حقوق‌ بشر نيز مي‌بايست‌ به‌ انجام‌ چنين‌ كاري‌ تشويق‌ شوند.

(قطعنامه‌ 46/1993) گام‌هايي‌ نيز مي‌بايست‌ توسط‌ بخش‌ مربوط‌ به‌ پيشزفت‌ زنان‌ در همكاري‌ با ساير ارگان‌هاي‌ سازمان‌ ملل‌ بويژه‌ مركز حقوق‌ بشر سازمان‌ ملل‌ جهت‌ تضمين‌ اينكه‌ فعاليت‌هاي‌ حقوق‌ بشري‌ سازمان‌ ملل‌ مرتباً نقض‌ حقوق‌ بشر زنان‌ از جمله‌ سوءاستفاده‌هاي‌ مبتني‌ بر جنسيت‌ را مورد توجه‌ و رسيدگي‌ قرار دهند برداشته‌ شود. آموزش‌ و تعليم‌ پرسنل‌ حقوق‌ بشر و كمك‌هاي‌ انساندوستانه‌ سازمان‌ ملل‌ جهت‌ مساعدت‌ به‌ آنها در شناسايي‌ و مقابله‌ با نقض‌ حقوق‌ بشر ويژه‌ زنان‌ و انجام‌ فعاليت‌هايشان‌ بدون‌ تعصب‌ جنسيتي‌ مي‌بايست‌ تشويق‌ گردد.

8. كنفرانس‌ جهاني‌ دولت‌ها و سازمان‌هاي‌ منطقه‌اي‌ و بين‌المللي‌ را به‌ تسهيل‌ دسترسي‌ زنان‌ به‌ پست‌هاي‌ تصميم‌ گيرنده‌ و مشاركت‌ بيشتر آنها در مراحل‌ تصميم‌گيري‌ ترغيب‌ مي‌نمايد. كنفرانس‌ برداشتن‌ گام‌هاي‌ بيشتر در دبيرخانه‌ سازمان‌ ملل‌ جهت‌ انتصاب‌ و ارتقاء كارمندان‌ عضو و ساير ارگانهاي‌ اصلي‌ و زير مجموعه‌اي‌ مطابق‌ با منشور سازمان‌ ملل‌ را تشويق‌ مي‌نمايد.

دـ حقوق‌ كودك‌

1. كنفرانس‌ جهاني‌ اصول‌ بيانيه‌ “نخستين‌ خواست‌ براي‌ كودكان‌” CALL FORER)

(CHILDREN FIRST را مورد تصريح‌ قرار داده‌ و در اين‌ رابطه‌ بر اهميت‌ تلاش‌هاي‌ عمده‌ ملي‌ و بين‌المللي‌ بويژه‌ تلاش‌هاي‌ صندوق‌ كودكان‌ ( UNICEF ) براي‌ ارتقاء احترام‌ به‌ حق‌ بقاء، حمايت‌، توسعه‌ و مشاركت‌ كودكان‌ تأكيد مي‌كند.

2. به‌ منظور دستيابي‌ به‌ تصويب‌ و پذيرش‌ جهاني‌ كنوانسيون‌ حقوق‌ كودك‌ تا سال‌ 1995 و امضاء اعلاميه‌ اجلاس‌ سران‌ جهان‌، برنامه‌ اقدام‌ و همچنين‌ اجراء و اثر آنها از سوي‌ تمامي‌ كشورها بايد اقداماتي‌ انجام‌ گيرد. كنفرانس‌ جهاني‌ كشورها را ترغيب‌ مي‌نمايد كه‌ تحفظات‌ خود را در قبال‌ كنوانسيون‌ در صورتي‌ كه‌ در مغايرت‌ با اهداف‌ كنوانسيون‌ و يا در تعارض‌ با قوانين‌ معاهدات‌ بين‌المللي‌ است‌ بازپس‌ گيرند.

3. كنفرانس‌ جهاني‌ تمامي‌ كشورها را ترغيب‌ مي‌كند تا اقدامات‌ را بمنظور بكارگيري‌ منابع‌ موجود در بالاترين‌ سطح‌ ممكن‌ با حمايت‌ همكاري‌ بين‌المللي‌ بمنظور دستيابي‌ به‌ اهداف‌ برنامه‌ اقدام‌ اجلاس‌ جهاني‌ سران‌ بعمل‌ آورند. كنفرانس‌ جهاني‌ از كشورها مي‌خواهد تا مفاد كنوانسيون‌ حقوق‌ كودك‌ را در برنامه‌هاي‌ اقدام‌ ملي‌ خود لحاظ‌ كنند. بوسيله‌ اين‌ برنامه‌هاي‌ اقدامات‌ ملي‌ و از طريق‌ تلاشهاي‌ بين‌المللي‌، اولويت‌ ويژه‌ بايستي‌ به‌ كاهش‌ نرخ‌ مرگ‌ و مير نوزادان‌، كاهش‌ نرخ‌ سوء تغذيه‌ و بيسوادي‌ و تأمين‌ آب‌ آشاميدني‌ سالم‌ و آموزش‌ اساسي‌ كودكان‌ اختصاص‌ داده‌ شود. برنامه‌هاي‌ اقدامات‌ ملي‌ مي‌بايست‌ هر زمان‌ كه‌ لازم‌ شد در جهت‌ مبارزه‌ با وضعيت‌هاي‌ اضطراري‌ ناشي‌ از وقوع‌ فجايع‌ طبيعي‌، درگيريهاي‌ مسلحانه‌ و مسائل‌ شديد كودكان‌ در وضعيت‌ فقر مفرط‌ بكار گرفته‌ شود.

4. كنفرانس‌ جهاني‌ كليه‌ كشورها را ترغيب‌ مي‌كند تا با حمايت‌ همكاري‌ بين‌المللي‌ به‌ مسئله‌ حاد كودكان‌ بويژه‌ تحت‌ شرايط‌ دشوار بپردازند، با استثمار و سوء استفاده‌ از كودكان‌ مي‌بايست‌ بطور مؤثر مبارزه‌ شود. از جمله‌ از طريق‌ پرداختن‌ به‌ عوامل‌ ريشه‌اي‌ آنها به‌ منظور مقابله‌ با نوزاد دختركشي‌، فحشاء كودك‌ و پورنوگرافي‌ كودك‌ و همچنين‌ ساير اشكال‌ سوء استفاده‌ سكسي‌.

5. كنفرانس‌ جهاني‌ از كليه‌ اقدامات‌ سازمان‌ ملل‌ و سازمان‌هاي‌ تخصصي‌ آن‌ در جهت‌ تضمين‌ حمايت‌ و ارتقاء مؤثر حقوق‌ بشر كودك‌ دختر حمايت‌ مي‌كند. كنفرانس‌ جهاني‌ كشورها را ترغيب‌ مي‌كند تا با بررسي‌ محدود قوانين‌ و مقررات‌ موجود، سنت‌ها و روش‌هايي‌ را كه‌ به‌ موجب‌ اعمال‌ آنها عليه‌ كودك‌ دختر تبعيض‌ واقع‌ مي‌شود و يا ضرري‌ متوجه‌ آنها مي‌شود حذف‌ نمايد.

6. كنفرانس‌ جهاني‌ قوياً از اين‌ پيشنهاد كه‌ دبيركل‌ مطالعه‌اي‌ را در خصوص‌ روش‌هاي‌ بهينه‌ كردن‌ حمايت‌ كودكان‌ در درگيري‌هاي‌ مسلحانه‌ آغاز كند، حمايت‌ مي‌كند. بمنظور تسهيل‌ مساعدت‌ به‌ كودكان‌ در مناطق‌ جنگي‌، ارزشهاي‌ انسان‌دوستانه‌ و اقدامات‌ لازم‌ مي‌بايست‌ بعمل‌ آيد. اين‌ اقدامات‌ مي‌بايست‌ شامل‌ حمايت‌ از كودكان‌ در مقابل‌ استفاده‌ كنترل‌ نشده‌ از كليه‌ تسليحات‌ جنگي‌ بويژه‌ مين‌هاي‌ ضد پرسنل‌ بشود. نياز به‌ مراقبت‌هاي‌ بعدي‌ و بازپروري‌ كودكان‌ شكنجه‌ شده‌ بواسطه‌ جنگ‌ مي‌بايست‌ بلافاصله‌ مورد توجه‌ و رسيدگي‌ قرار گيرد. كنفرانس‌ از كميته‌ حقوق‌ كودك‌ مي‌خواهد كه‌ حداقل‌ سن‌ قانوني‌ جهت‌ خدمت‌ در نيروهاي‌ مسلح‌ را افزايش‌ دهد.

7. كنفرانس‌ جهاني‌ توصيه‌ مي‌كند كه‌ موضوعات‌ مربوط‌ به‌ حقوق‌ بشر و وضعيت‌ كودكان‌ بطور منظم‌ از سوي‌ كليه‌ ارگانها و مكانيزم‌هاي‌ مربوط‌ به‌ سيستم‌ سازمان‌ ملل‌ و همچنين‌ توسط‌ ارگانهاي‌ نظارت‌ كننده‌ آژانس‌هاي‌ تخصصي‌ در انطباق‌ با وظايفشان‌ مورد بررسي‌ و نظارت‌ قرار گيرد.

8. كنفرانس‌ جهاني‌ اهميت‌ نقشي‌ كه‌ سازمانهاي‌ غيردولتي‌ در اجراي‌ مؤثر تمامي‌ ابزارهاي‌ حقوق‌ بشر، و بويژه‌ كنوانسيون‌ حقوق‌ كودك‌ ايفاء مي‌نمايند را مورد شناسايي‌ قرار مي‌دهد.

9. كنفرانس‌ جهاني‌ به‌ كميته‌ حقوق‌ كودك‌ توصيه‌ مي‌كند با كمك‌ مركز حقوق‌ بشر بتواند بنحوي‌ سريع‌ و مفيد و مؤثر وظايف‌ خود را به‌ انجام‌ رساند، بويژه‌ با توجه‌ به‌ ميزان‌ بي‌ سابقه‌ تصويب‌ كنوانسيون‌ و تسليم‌ گزارشات‌ كشورها كه‌ متعاقب‌ آن‌ صورت‌ مي‌گيرد.

آزادي‌ از شكنجه‌

كنفرانس‌ جهاني‌ از تصويب‌ كنوانسيون‌ عليه‌ شكنجه‌ و ساير رفتارها و اعمال‌ بي‌رحمانه‌ و غيرانساني‌ توسط‌ بسياري‌ از كشورهاي‌ عضو استقبال‌ مي‌كند و اميدوار است‌ ساير كشورهاي‌ عضو نيز هر چه‌ سريعتر آنرا تصويب‌ كنند.

كنفرانس‌ جهاني‌ تأكيد مي‌كند كه‌ يكي‌ از وحشيانه‌ترين‌ طرق‌ نقض‌ كرامت‌ انساني‌ عمل‌ شكنجه‌ است‌ كه‌ در نتيجه‌ آن‌ كرامت‌ فرد قرباني‌ از بين‌ رفته‌ و توانايي‌ ادامه‌ حيات‌ و ساير فعاليت‌ها از وي‌ سلب‌ و يا تا حدي‌ گرفته‌ مي‌شود.

كنفرانس‌ جهاني‌ تأييد مي‌كند كه‌ طبق‌ قوانين‌ حقوق‌ بشر و قوانين‌ انسان‌ دوستانه‌، آزادي‌ از شكنجه‌ حقي‌ است‌ كه‌ بايد در كليه‌ شرايط‌ حمايت‌ شود، از جمله‌ در زمان‌ ناآرامي‌هاي‌ داخلي‌ و بين‌المللي‌ و يا هنگام‌ درگيريهاي‌ مسلحانه‌.

كنفرانس‌ جهاني‌ بدين‌ ترتيب‌ از كليه‌ دولتها مي‌خواهد كه‌ هر چه‌ سريعتر به‌ عمل‌ شكنجه‌ خاتمه‌ داده‌ و از طريق‌ اجراي‌ كامل‌ اعلاميه‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر و نيز ساير كنوانسيون‌هاي‌ مربوطه‌ و در صورت‌ لزوم‌ با تقويت‌ مكانيزم‌هاي‌ موجود اين‌ عمل‌ شيطاني‌ را از بين‌ ببرند. كنفرانس‌ جهاني‌ از كليه‌ دولت‌ها مي‌خواهد همكاري‌ كاملي‌ را با گزارشگر ويژه‌ به‌ منظور انجام‌ وظايفش‌ داشته‌ باشند.

به‌ ضمانت‌ جهاني‌ براي‌ اجراي‌ مؤثر “اصول‌ اخلاقيت‌ طب‌ در مورد نقش‌ پرسنل‌ بهداشتي‌ و بويژه‌ پزشكان‌ در حمايت‌ از زندانيان‌ و بازداشتيان‌ از شكنجه‌ و ساير اعمال‌ يا رفتارهاي‌ بي‌ رحمانه‌ و غيرانساني‌” كه‌ توسط‌ مجمع‌ عمومي‌ سازمان‌ ملل‌ تصويب‌ گرديد بايد توجه‌ ويژه‌ داشت‌.

كنفرانس‌ جهاني‌ بر اهميت‌ ساير فعاليت‌هاي‌ عيني‌ در چارچوب‌ سازمان‌ ملل‌ تأكيد مي‌كند با توجه‌ به‌ نياز به‌ ياري‌ رساندن‌ به‌ قربانيان‌ شكنجه‌ و تضمين‌ راه‌حل‌هاي‌ مؤثرتر براي‌ بازپروري‌ فيزيكي‌، رواني‌ و اجتماعي‌ قربانيان‌، ارائه‌ منابع‌ لازم‌ براي‌ اين‌ منظور بايد از طريق‌ كمك‌هاي‌ بيشتر صندوق‌ اهدايي‌ براي‌ قربانيان‌ شكنجه‌ به‌ ساير فعاليت‌ها اولويت‌ يابد.

دولت‌ها بايد قوانيني‌ را لغو كنند كه‌ به‌ افراد مسئول‌ به‌ نقض‌ شديد حقوق‌ بشر مانند شكنجه‌ مصونيت‌ مي‌دهد و همچنين‌ بايد موارد نقض‌ را مورد محاكمه‌ قرار داده‌ تا اساس‌ محكمي‌ را براي‌ اجراي‌ قانون‌ پي‌ريزي‌ كنند.

كنفرانس‌ جهاني‌ تأييد مي‌كند كه‌ تلاش‌ براي‌ خاتمه‌ شكنجه‌ بايد بيش‌ از هر چيز به‌ خودداري‌ از شكنجه‌ تمركز يابد و بدين‌ ترتيب‌ درخواست‌ مي‌كند پروتكل‌ اختياري‌ كنوانسيون‌ كه‌ هدف‌ آن‌ ايجاد نظام‌ خودداري‌ از شكنجه‌ از طريق‌ بازديد دائمي‌ بازداشتگاهها مي‌باشد هر چه‌ سريعتر تصويب‌ گردد.

مفقود شدن‌ اجباري‌

كنفرانس‌ جهاني‌ ضمن‌ استقبال‌ از تصويب‌ اعلاميه‌ حمايت‌ از افراد محكوم‌ به‌ مفقود شدن‌ اجباري‌ از كليه‌ دولت‌ها مي‌خواهد راههاي‌ مؤثر قانوني‌، اداري‌ و قضايي‌ بيابند تا از عمل‌ مفقود شدن‌ اجباري‌ جلوگيري‌ كرده‌، به‌ آن‌ خاتمه‌ داده‌ و مورد محاكمه‌ قرار دهند. كنفرانس‌ جهاني‌ تأكيد مي‌كند كه‌ كليه‌ دولت‌ها موظفند در هر شرايطي‌ هنگامي‌ كه‌ تصور شود فردي‌ بالاجبار در حوزه‌ نفوذي‌ آنان‌ مفقود گرديده‌ بازرسي‌ لازم‌ را انجام‌ دهند و در صورت‌ تأييد اتهامات‌ فرد متخلف‌ را مورد محاكمه‌ قرار دهند.

حقوق‌ افراد معلول‌

1. كنفرانس‌ جهاني‌ تأكيد مي‌كند كليه‌ حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ جهاني‌ هستند و بدون‌ استثناء شامل‌ افراد معلول‌ نيز مي‌شوند. كليه‌ افراد از بدو تولد يكسان‌ هستند و از حقوق‌ مشترك‌ حيات‌، رفاه‌،آموزش‌، كار، زندگي‌ مستقل‌ و شركت‌ فعال‌ در كليه‌ جنبه‌هاي‌ اجتماعي‌ برخوردار مي‌باشند. بنابراين‌، هر نوع‌ تبعيض‌ مستقيم‌ يا رفتار تبعيض‌آميز منفي‌ نسبت‌ به‌ فرد معلول‌ نقض‌ حقوق‌ فرد تلقي‌ مي‌شود. كنفرانس‌ جهاني‌ از دولت‌ها مي‌خواهد در صورت‌ لزوم‌ قوانيني‌ را براي‌ تضمين‌ برخورداري‌ افراد معلول‌ از اين‌ حقوق‌ تصويب‌ يا تعديل‌ كند.

2. فرد معلول‌ مي‌تواند همه‌ جا باشد. بايد با نابودي‌ كليه‌ موانع‌ موجود در اجتماع‌ اعم‌ از فيزيكي‌، مالي‌، اجتماعي‌ يا رواني‌ كه‌ مشاركت‌ كامل‌ فرد معلول‌ را محدود يا ناممكن‌ مي‌سازند به‌ اين‌ افراد فرصت‌هاي‌ مشترك‌ داده‌ شود.

3. كنفرانس‌ جهاني‌ با توجه‌ به‌ برنامه‌ عمل‌ جهاني‌ براي‌ افراد معلول‌ كه‌ در سي‌ و هفتمين‌ جلسه‌ مجمع‌ عمومي‌ تصويب‌ گرديد از مجمع‌ عمومي‌ و شوراي‌ اقتصادي‌ و اجتماعي‌ درخواست‌ مي‌كند پيش‌نويس‌ “قوانين‌ استاندارد براي‌ يكسان‌سازي‌ فرصت ها براي‌ افراد معلول‌” كه‌ در جلسه‌ خود در سال‌ 1993 تهيه‌ شد را تصويب‌ نمايند.

همكاري‌، توسعه‌ و تقويت‌ حقوق‌ بشر

1. كنفرانس‌ جهاني‌ پيشنهاد مي‌كند فعاليت‌هاي‌ ملي‌ و بين‌المللي‌ به‌ منظور ارتقاء دموكراسي‌، توسعه‌ و حقوق‌ بشر اولويت‌ يابند.

2. بايد به‌ تلاش‌هايي‌ كه‌ به‌ منظور تقويت‌ و تأسيس‌ نهادهاي‌ حقوق‌ بشر، تقويت‌ جوامع‌ مدني‌ جمعي‌ و حمايت‌ از گروه‌هاي‌ آسيب‌پذير انجام‌ مي‌گيرد توجهي‌ خاص‌ شود. در اين‌ بافت‌، درخواست‌ كمك‌ از سوي‌ دولت‌ها براي‌ انجام‌ انتخابات‌ آزاد و عادلانه‌ و از جمله‌ كمك‌ به‌ جنبه‌هاي‌ حقوق‌ بشري‌ انتخابات‌ و ارائه‌ اطلاعات‌ به‌ عموم‌ در مورد انتخابات‌ از اهميت‌ خاصي‌ برخوردار است‌. كمك‌ به‌ تقويت‌ اجراي‌ قانون‌، ارتقاء آزادي‌ بيان‌ و اجراي‌ عدالت‌ و نيز مشاركت‌ واقعي‌ و مؤثر افراد در فرآيند تصميم‌گيري‌ نيز به‌ همان‌ ميزان‌ مهم‌ مي‌باشد.

3. كنفرانس‌ جهاني‌ به‌ نياز براي‌ تقويت‌ خدمات‌ مشورتي‌ و كمكهاي‌ فني‌ از سوي‌ مركز حقوق‌ بشر تأكيد دارد. اين‌ مركز بايد بنابه‌ درخواست‌ كشورها كمك‌هايي‌ را در خصوص‌ برخي‌ مسائل‌ حقوق‌ بشر ارائه‌ دهد، از جمله‌ در تهيه‌ گزارشات‌ حقوق‌ بشر و در اجراي‌ برنامه‌هاي‌ عمل‌ منسجم‌ و جامع‌ براي‌ ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ بشر بخشي‌ از اين‌ برنامه‌هاكه‌ بايد در اختيار كشورها قرار داده‌ شوند عبارتند از تقويت‌ نهادهاي‌ حقوق‌ بشر و دموكراسي‌، حمايت‌ حقوقي‌ از حقوق‌ بشر، آموزش‌ مقامات‌ و سايرين‌، آموزش‌ جامع‌ و اطلاعات‌ عمومي‌ با هدف‌ ارتقاء احترام‌ به‌ حقوق‌ بشر.

4. كنفرانس‌ جهاني‌ شديداً پيشنهاد مي‌كند برنامه‌ جامعي‌ در سازمان‌ ملل‌ به‌ منظور كمك‌ به‌ كشورهايي‌ كه‌ در حال‌ تأسيس‌ يا تقويت‌ ساختارهاي‌ ملي‌ مؤثر در حقوق‌ بشر و اجراي‌ قانوني‌ مي‌باشند تهيه‌ شود. چنين‌ برنامه‌اي‌ كه‌ توسط‌ مركز حقوق‌ بشر هماهنگ‌ مي‌شود بايد بتواند بنابه‌ درخواست‌ دولت‌ها كمك‌هاي‌ فني‌ و مالي‌ براي‌ اجراي‌ پروژه‌هاي‌ ملي‌ ارائه‌ دهد. به‌ منظور بهبود مؤسسات‌ جزايي‌ و تنبيهي‌، آموزش‌ وكلا، قضات‌ و نيروهاي‌ امنيتي‌ حقوق‌ بشر و بهبود هر زمينه‌ فعاليتي‌ مربوط‌ به‌ عملكرد مناسب‌ قانون‌، اين‌ برنامه‌ بايد به‌ دولت‌ها كمك‌ كند تا برنامه‌هاي‌ عمل‌ را براي‌ ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ بشر اجرا نمايند.

5. كنفرانس‌ جهاني‌ از دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ درخواست‌ مي‌كند تا پيشنهاداتي‌ كه‌ حاوي‌ راه‌هايي‌، براي‌ تأسيس‌ ساختار و روش‌هاي‌ عملياتي‌ و ارائه‌ جريانات‌ مالي‌ براي‌ اين‌ برنامه‌ هستند، به‌ مجمع‌ عمومي‌ سازمان‌ ملل‌ ارائه‌ دهد.

6. كنفرانس‌ جهاني‌ به‌ كشورها پيشنهاد مي‌كند تا امكان‌ تهيه‌ برنامه‌ عمل‌ ملي‌ كه‌ راه‌هايي‌ را براي‌ بهبود، ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ بشر ارائه‌ مي‌دهد بررسي‌ نمايند.

7. كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر تأكيد دارد كه‌ حق‌ جهاني‌ و لاينفك‌ توسعه‌ بايد طبق‌ اعلاميه‌ حق‌ توسعه‌ اجرا شود. در اين‌ بافت‌، كنفرانس‌ جهاني‌ از تشكيل‌ “گروه‌ كاري‌ موضوعي‌ براي‌ حق‌ توسعه‌” توسط‌ كميسيون‌ حقوق‌ بشر استقبال‌ مي‌كند و از اين‌ گروه‌ كاري‌ مي‌خواهد با مشورت‌ و همكاري‌ ساير ارگان‌ها و آژانس‌هاي‌ سازمان‌ ملل‌ هر چه‌ سريعتر راه‌هاي‌ جامع‌ و مؤثري‌ را براي‌ از بين‌ بردن‌ موانع‌ در اجراي‌ “اعلاميه‌ حق‌ توسعه‌” تنظيم‌ كند و راه‌هايي‌ را براي‌ تجلي‌ دادن‌ حق‌ توسعه‌ در كليه‌ كشورها پيشنهاد كند تا در مجمع‌ عمومي‌ سازمان‌ ملل‌ بررسي‌ شود.

8. كنفرانس‌ جهاني‌ پيشنهاد مي‌كند سازمان‌هاي‌ غيردولتي‌ و ساير سازمان‌هاي‌ محلي‌ و اجتماعي‌ در زمينه‌ حقوق‌ بشر نقش‌ اساسي‌تر را در سطوح‌ ملي‌ و بين‌المللي‌ و در اجراي‌ فعاليت‌هاي‌ مربوط‌ به‌ حق‌ توسعه‌ با همكاري‌ دولتها در كليه‌ جنبه‌هاي‌ توسعه‌اي‌ ايفا كنند.

9. كنفرانس‌ جهاني‌ از دولت‌ها و آژانس‌ها و نهادها مي‌خواهد تا توان‌ خود را در ارتباط‌ با ساختن‌ نظام‌ حقوقي‌ مؤثر براي‌ حمايت‌ از حقوق‌ بشر و نهادهاي‌ ملي‌ فعال‌ در اين‌ زمينه‌ افزايش‌ دهند. بازيگران‌ همكاري‌ در جهت‌ توسعه‌ بايد به‌ خاطر بسپارند كه‌ توسعه‌، دموكراسي‌ و حقوق‌ با يكديگر مرتبط‌ مي‌باشند. كنفرانس‌ جهاني‌ خواهان‌ تهيه‌ برنامه‌اي‌ جامع‌، بانك‌ اطلاعاتي‌ منابع‌ و حضور افراد متخصص‌ براي‌ تقويت‌ اجراي‌ قانون‌ و نهادهاي‌ دموكراتيك‌ است‌.

10. كنفرانس‌ جهاني‌ كميسيون‌ حقوق‌ بشر را تشويق‌ ميكند تابا همكاري‌ كميته‌ حقوق‌ اقتصادي‌، اجتماعي‌ و فرهنگي‌ بررسي‌ پروتكل‌ اقتصادي‌ ميثاق‌ بين‌الملل‌ حقوق‌ اقتصادي‌، اجتماعي‌ و فرهنگي‌ را ادامه‌ دهند.

11. كنفرانس‌ جهاني‌ پيشنهاد مي‌كند كه‌ تحت‌ نظارت‌ مركز حقوق‌ بشر براي‌ برنامه‌هاي‌ خدمات‌ مشورتي‌ و كمك‌هاي‌ فني‌، منابع‌ بيشتري‌ بر پايه‌ تقويت‌ و تشكيل‌ ترتيبات‌ منطقه‌اي‌ به‌ منظور ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ بشر تخصيص‌ داده‌ شود.

آموزش‌ حقوق‌ بشر

1. از نظر كنفرانس‌ جهاني‌، آموزش‌ حقوق‌ بشر و اطلاعات‌ عمومي‌لازمه‌ ارتقا و دستيابي‌ به‌ روابط‌ پايا و هماهنگ‌ با ساير اجتماعات‌ و درك‌، تحمل‌پذيري‌ و صلح‌ مشترك‌ مي‌باشد.

2. كشورها بايد سعي‌ در ريشه‌كني‌ بي‌سوادي‌ داشته‌ و آموزش‌ را بسوي‌ توسعه‌ كامل‌ شخصيت‌ انساني‌ و براي‌ تقويت‌ حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ هدايت‌ كنند. كنفرانس‌ جهاني‌ از كليه‌ كشورها و نهادها مي‌خواهد حقوق‌ بشر، قانون‌ انسان‌ دوستي‌، دموكراسي‌ و اجراي‌ قانون‌ را به‌ عنوان‌ درس‌هايي‌ براي‌ آموزش‌ رسمي‌ و غيررسمي‌ ارائه‌ دهند.

3. آموزش‌ حقوق‌ بشر بايد حاوي‌ مطالبي‌ از صلح‌، دموكراسي‌، توسعه‌ و تحولات‌ اجتماعي‌ طبق‌ ابزارهاي‌ منطقه‌اي‌ و بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر باشد تا به‌ درك‌ و آگاهي‌ مشترك‌ با توجه‌ به‌ تقويت‌ تعهد جهاني‌ به‌ حقوق‌ بشر منتهي‌ گردد.

4. كنفرانس‌ جهاني‌ با توجه‌ به‌ “برنامه‌ عمل‌ جهاني‌ آموزش‌ حقوق‌ بشر و دموكراسي‌” كه‌ در مارس‌ 1993 توسط‌ گروه‌ بين‌المللي‌ آموزش‌ حقوق‌ بشر و دموكراسي‌ تصويب‌ گرديد و با توجه‌ به‌ ساير ابزارهاي‌ حقوق‌ بشر به‌ دولتها توصيه‌ مي‌كند برنامه‌ها و استراتژي‌هاي‌ خاصي‌ را تنظيم‌ كرده‌ تا آموزش‌ گسترده‌ حقوق‌ بشر و توزيع‌ اطلاعات‌ عمومي‌ را با توجه‌ خاص‌ به‌ حقوق‌ بشر زنان‌ تضمين‌ كنند.

5. دولت‌ها بايد با همكاري‌ سازمان‌هاي‌ بين‌ دولتي‌، نهادهاي‌ ملي‌ و سازمان‌هاي‌ غيردولتي‌ بطور روزافزون‌ آگاهي‌ افراد را از حقوق‌ بشر و تحمل‌پذيري‌ مشترك‌ ارتقاء دهند كنفرانس‌ جهاني‌ بر اهميت‌ تقويت‌ “مبارزه‌ اطلاعات‌ عمومي‌ جهاني‌” سازمان‌ ملل‌ تأكيد دارد. اين‌ گروه‌ها بايد آموزش‌ حقوق‌ بشر را آغاز و از آن‌ حمايت‌ نمايند و بطور مؤثر اطلاعات‌ را در اين‌ زمينه‌ ميان‌ عموم‌ توزيع‌ كنند. برنامه‌ خدمات‌ مشورتي‌ و كمك‌هاي‌ فني‌ سازمان‌ ملل‌ بايد پاسخگوي‌ درخواست‌هاي‌ دولت‌ها براي‌ فعاليت‌هاي‌ آموزش‌ در زمينه‌ حقوق‌ بشر و براي‌ آموزش‌هاي‌ تخصصي‌ مربوط‌ به‌ استانداردهاي‌ ابزارهاي‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر و حقوق‌ انسان‌ دوستانه‌ و كاربرد آنها براي‌ گروه‌هاي‌ ويژه‌ از جمله‌ نيروهاي‌ نظامي‌، مأمورين‌ اجراي‌ قانون‌، پليس‌ و پرسنل‌ بهداشتي‌ باشد. همچنين‌ بايد به‌ آموزش‌ حقوق‌ بشر سازمان‌ ملل‌ براي‌ ارتقاء، تشويق‌ و تمركز بر چنين‌ فعاليتهاي‌ آموزشي‌ توجه‌ داشت‌.

روشهاي‌ اجرايي‌ و ارزيابي‌

1. كنفرانس‌ جهاني‌ از دولت‌ها مي‌خواهد استانداردهاي‌ موجود در ابزارهاي‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر را در قوانين‌ داخلي‌ خود ارائه‌ دهند و ساختارهاي‌ ملي‌، نهادها و ارگان‌هاي‌ جامعه‌ را كه‌ در ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ بشر مؤثرند تقويت‌ كنند.

2. كنفرانس‌ جهاني‌ “پيشنهاد مي‌كند فعاليت‌ها و برنامه‌هاي‌ سازمان‌ ملل‌ تقويت‌ شود تا پاسخگوي‌ نيازهاي‌ دولت‌هايي‌ باشد كه‌ مايل‌ به‌ تأسيس‌ و تقويت‌ نهادهاي‌ ملي‌ خود براي‌ ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ بشر مي‌باشند. كنفرانس‌ جهاني‌ همچنين‌ تقويت‌ همكاري‌ ميان‌ نهادهاي‌ ملي‌ را به‌ منظور ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ بشر تشويق‌ مي‌كند، بويژه‌ از طريق‌ تبادل‌ اطلاعات‌ و تجربيات‌ و همكاري‌ ميان‌ سازمان‌هاي‌ منطقه‌اي‌ و سازمان‌ ملل‌.

3. كنفرانس‌ جهاني‌ به‌ ارگان‌هاي‌ حقوق‌ بشر، جلسه‌ رؤساي‌ اين‌ ارگان‌ها و جلسه‌ دولت‌هاي‌ عضو پيشنهاد مي‌كند به‌ تلاش‌هاي‌ خود براي‌ هماهنگي‌ گزارشات‌ و رهنمودهاي‌ متعدد براي‌ تهيه‌ گزارش‌ دولت‌ها بر طبق‌ كنوانسيون‌هاي‌ مربوط‌ به‌ حقوق‌ بشر ادامه‌ داده‌ و دقت‌ داشته‌ باشند كه‌ ارائه‌ گزارش‌ كلي‌ در مورد تعهدات‌ هر دولت‌ باعث‌ تسهيل‌ و تأثير بيشتر تلاشهايشان‌ مي‌شود.

4. كنفرانس‌ جهاني‌ پيشنهاد مي‌كند كشورهاي‌ عضو ابزارهاي‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر، مجمع‌ عمومي‌ و شوراي‌ اقتصادي‌ و اجتماعي‌ ابزارهاي‌ حقوق‌ بشر موجود و مكانيزم‌ها و روشهاي‌ مختلف‌ را بررسي‌ كرده‌ تا از طريق‌ هماهنگي‌ بهتر ميان‌ ابزارها مكانيزم‌ها و روش‌هاي‌ مختلف‌ با توجه‌ به‌ عدم‌ تكرار وظايف‌ و كارها، كارآيي‌ آنها را ارتقاء دهند.

5. كنفرانس‌ جهاني‌ پيشنهاد مي‌كند فعاليت‌ براي‌ بهبود عمل‌كرد و از جمله‌ ارزيابي‌ ابزارها ادامه‌ يابد با توجه‌ به‌ پيشنهادات‌ زيادي‌ كه‌ در اين‌ خصوص‌ شده‌ و بويژه‌ پيشنهاد از سوي‌ رؤساي‌ جلسات‌ مربوطه‌، همچنين‌ بايد از روش‌ ملي‌ جامع‌ كميته‌ حقوق‌ بشر حمايت‌ بيشتر بعمل‌ آيد.

6. كنفرانس‌ جهاني‌ به‌ كشورهاي‌ عضو ابزارهاي‌ حقوق‌ بشر پيشنهاد مي‌كند ساير روش‌هاي‌ اختياري‌ ارتباطي‌ را مورد بررسي‌ و تأييد قرار دهند.

6 (در ادامه‌). كنفرانس‌ جهاني‌ نسبت‌ به‌ عضويت‌ متخلفين‌ نقض‌ كننده‌ حقوق‌ بشر ابراز نگراني‌ داشتند و از تلاش‌هاي‌ كميسيون‌ حقوق‌ بشر و “كميسيون‌ فرعي‌ جلوگيري‌ از تبعيض‌ و حمايت‌ از اقليت‌ها” براي‌ بررسي‌ كليه‌ جوانب‌ حمايت‌ مي‌كند.

7. كنفرانس‌ جهاني‌ پيشنهاد مي‌كند كميسيون‌ حقوق‌ بشر امكان‌ اجراي‌ بهتر ابزارهاي‌ موجود حقوق‌ بشر را در سطوح‌ بين‌المللي‌ و منطقه‌اي‌ بررسي‌ كند و از كميسيون‌ حقوق‌ بين‌الملل‌ مي‌خواهد به‌ كار خود در مورد دادگاه‌ جنايي‌ بين‌الملل‌ ادامه‌ دهد.

8. كنفرانس‌ جهاني‌ از كشورهايي‌ كه‌ تا كنون‌ به‌ عضويت‌ كنوانسيون‌ 1946 ژنو و پروتكل‌ مربوطه‌ نپيوسته‌اند دعوت‌ مي‌كند تا ضمن‌ عضويت‌، در سطح‌ ملي‌ و حقوقي‌ تلاش‌ در اجراي‌ كامل‌ آن‌ داشته‌ باشند.

9. كنفرانس‌ جهاني‌ پيشنهاد مي‌كند پيش‌نويس‌ “اعلاميه‌ حقوق‌ و وظايف‌ افراد، گروه‌ها، ارگان‌هاي‌ جامعه‌ براي‌ ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ بشر و آزادي‌هاي‌ اساسي‌ شناخته‌ شده‌ بين‌الملل‌” سريعتر تكميل‌ و تصويب‌ شود.

10. كنفرانس‌ جهاني‌ بر اهميت‌ حفظ‌ و تقويت‌ نظام‌ گزارشگران‌ ويژه‌، نمايندگان‌، متخصصين‌ و گروه‌هاي‌ كاري‌ كميسيون‌ حقوق‌ بشر و كميسيون‌ فرعي‌ جلوگيري‌ از تبعيض‌ و حمايت‌ از اقليت‌ها تأكيد مي‌كند تا بتوانند وظايف‌ خود را در كليه‌ كشورهاي‌ جهان‌ انجام‌ داده‌ و منابع‌ لازم‌ انساني‌ و مالي‌ در اختيارشان‌ گذارده‌ شود.

11. كنفرانس‌ جهاني‌ خواهان‌ نقش‌ فعالتر سازمان‌ ملل‌ براي‌ ارتقاء و حمايت‌ از حقوق‌ بشر و در جهت‌ تضمين‌ احترام‌ كامل‌ به‌ حقوق‌ انسان‌ دوستانه‌ بين‌الملل‌ در كليه‌ موارد درگيري‌هاي‌ مسلحانه‌ و بر طبق‌ اهداف‌ و اصول‌ منشور مي‌باشد.

12. براي‌ تقويت‌ برخورداري‌ از حقوق‌ اقتصادي‌، اجتماعي‌ و فرهنگي‌ بايد رهيافت‌هاي‌ جديدي‌ را مورد بررسي‌ قرارداد از جمله‌ نظامي‌ براي‌ تعيين‌ پيشرفت‌ در ميزان‌ تجلي‌ حقوق‌ ميثاق‌ بين‌المللي‌ اقتصادي‌، اجتماعي‌ و فرهنگي‌ همچنين‌ بايد تلاش‌ مشتركي‌ براي‌ تضمين‌ حقوق‌ اقتصادي‌، اجتماعي‌ و فرهنگي‌ در سطوح‌ ملي‌، منطقه‌اي‌ و بين‌المللي‌ انجام‌ داد.

تداوم‌ كنفرانس‌ جهاني‌

1. كنفرانس‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر پيشنهاد مي‌كند مجمع‌ عمومي‌ كميسيون‌ حقوق‌ بشر و ساير ارگان‌ها و آژانس‌هاي‌ حقوق‌ بشر نظام‌ سازمان‌ ملل‌ روش‌هايي‌ را براي‌ اجراي‌ كامل‌ و بدون‌ تأخير پيشنهادات‌ مندرج‌ در سند نهايي‌ كنفرانس‌ بررسي‌ كنند و نيز امكان‌ اعلام‌ دهد تا حقوق‌ بشر سازمان‌ ملل‌ را مورد توجه‌ قرار دهند. كنفرانس‌ جهاني‌ همچنين‌ پيشنهاد مي‌كند كميسيون‌ حقوق‌ بشر سالانه‌ پيشرفت‌هاي‌ حاصله‌ در اين‌ جهت‌ را بررسي‌ نمايد.

2. كنفرانس‌ جهاني‌ از دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ درخواست‌ مي‌كند كه‌ به‌ مناسبت‌ پنجاهمين‌ سالگرد اعلاميه‌ جهاني‌ حقوق‌ بشر از كليه‌ دولت‌ها و ارگان‌ها و آژانس‌هاي‌ حقوق‌ بشر سازمان‌ ملل‌ دعوت‌ كند تا در مورد پيشرفتهاي‌ حاصله‌ در اجراي‌ سند نهايي‌ كنفرانس‌ گزارش‌ بدوي‌ به‌ پنجاه‌ و دومين‌ جلسه‌ مجمع‌ عمومي‌ از طريق‌ كميسيون‌ حقوق‌ بشر و شوراي‌ اقتصادي‌ و اجتماعي‌ ارائه‌ دهند. به‌ همين‌ ترتيب‌، نهادهاي‌ حقوق‌ بشر منطقه‌اي‌ و در صورت‌ لزوم‌ نهادهاي‌ ملي‌ و نيز سازمان‌هاي‌ غيردولتي‌ مي‌توانند نظرات‌ خود را به‌ دبيركل‌ سازمان‌ ملل‌ در مورد اجراي‌ سند نهايي‌ كنفرانس‌ ارائه‌ دهند. بايد به‌ ارزيابي‌ پيشرفت‌ حاصله‌ در جهت‌ دستيابي‌ به‌ هدف‌ تصويب‌ جهاني‌ قراردادها و پروتكل‌هاي‌ بين‌المللي‌ حقوق‌ بشر تصويب‌ شده‌ در چهارچوب‌ نظام‌ سازمان‌ ملل‌ توجهي‌ خاص‌ داشت‌.