کمپاين ٥٠ در صد زنان افغانستان در آستانهی انتخابات رياست جمهوری
در آستانهی انتخابات رياست جمهوری در افغانستان شماری از فعالان برابری حقوق زنان، جامعه مدنی، حقوق بشر و نهادهای غيردولتی از جمله کارمندان وسايل جمعی و اتحاديههای صنفی زنان و نمايندگان ساير گروهها و لايههای اجتماعی در کار مطرحسازی، آگاهی بخشيدن و نهايتاً تحقق آزادیهای دمکراتيک، حقوق مدنی و بشری زنان دست به ابتکاری يازيدند تا نه نتها خواستهها، نيازها و حقوق زنان افغانستان را به بحث بکشانند بلکه گروههای وسيع از زنان و مردان را از محتوای اين خواستهها و نيازهای برخاسته از حقوق و مطالبات ٥٠ در صد مردمان آن سرزمين يعنی زنان آگاهی بخشيده و به آن تجهيز نمايند. اين شيوه نوين مبارزه را اساس گذاران آن، کمپاين ٥٠ در صد نام گذاردند.
کمپاين ٥٠ درصد يا کارزار ٥٠ در صد به ابتکار جبههی مشارکتسياسی زنان افغانستان، اتحاديه سراسری زنان افغانستان و بنياد آرمان شهر و شماری از نمايندگان سازمانهای جامعهی مدنی در ٢٧ ثور ١٣٨٨ پس از نشست میديوتيک عملا با حمايت وسيع زنان و مردان آزادهی که پشتيبانی از اين کمپاين را اعلام نمودند، کار خويش را آغاز کرد. همزمان که اين کمپاين اعلام هستی نمود و به بحث پيرامون خواستههای زنان با حضوريابی در کمپاين انتخاباتی کانديدهای متفاوت با استفاده از نشرات تلويزيونها، روزنامهها و نشر جزوه مطالبات زنان پرداختند و همزمان به معرفی کمپاين ٥٠ درصد که خواستههای زنان را انعکاس ميداد و برای آن مبارزه مینمود، پرداختند. در مدت زمان کوتاهی بيش از ٣٠٠٠ عضو جديد اعم از مرد و زن از ولايات کابل، هرات و بلخ به اين جنبش پيوستند که اين روند ادامه دارد.
شيوه نوين به گنگاش کشانيدن مسايل، خواستهها و طرح روشن پرابلمهای فراه راه مبارزه زنان در افغانستان که بدون شک در شرايط نهايت پيچيدهی سياسی، نا امن و مملو از دسايس نيروهای مافيایی در درون قدرت و بيرون از آن و در شرايط حضور نيروهای بيگانه، فضای جنگ و خشونت، گامی استوار و بلندی به جلو در راه اعلام حضورموثر و عاملانه زنان و مبارزه برای آزادیهای دموکراتيک و حقوق برابر آنان در جامعه افغانستان است.
به هر پيمانهی که فعالان زنان در کشور با جسارت در راه به کنار گذاشتن نقشهای سنتی که در آن زنان بايد جای پای مردان را در عرصههای اجتماعی و سياسی دنبال نمايند، گام میگذارند، به همان اندازه اعتماد به نفس، آگاهی جنسيتی، هنر سازماندهی و رهبری اين روندها در نزد آنان افزايش می يابد. گام گذاشتن در راههای کاملاً جديد چنان که خود اين سازماندهندگان در آخرين بيانه به مناسبت آغاز کار کمپاين ٥٠ در صد ابراز میدارند: “محتاج آنست تا ثابت سازيم که از ظرفيت، هوشياری و جسارت آزمون راههای گوناگون مدنی برخورداريم.”
بدون شک تا هنوز هم مانند دورههای پيشين هم در جريان انتخاب ريـس جمهوری، انتخابات برای ارگانهای قانون گذاری و هم ارگانهای محلی از کارت رای دهی و حضور زنان در آرايش جديد سياسی، مذهبی، قومی و زبانی سؤ استفادههای بزرگی صورت گرفته و خواهد گرفت. جلوگيری از اين امر دردناک که از رای زنان برای بقای موقف زنستيزان استفاده نگردد بر میگردد به درجهی آگاهی و بينش جنسيتی زنان. البته رسيدن به اين مامول امر يک روز و دو روز نخواهد بود. برای رسيدن به چنين مرحلهی بايستی حوصلهمندانه کار کرد و پيگيری داشت.
طيف وسيع شرکت کنندگان اين کمپاين اعم از سازمانها و افراد، اعم از زنان و مردان حکايت از يک اصل خيلی با ارزش ديگر نيز دارد و آن کار و پيکار مشترک ديگرانديشان در اين کمپاين است. حضور سازمانها و افرادی دارای برداشتها و ديدگاههای متفاوت و غيرمتجانس ولی در برخی مسايل از زمره خواستههای زنان همسو در اين پروسه، از سطح لازم شکيبایی و تحملپذيری در درون اين کمپاين حکايت میکند. امر تحمل دگراندشان و مراعات پلوراليزم نه تنها در اصول بلکه در عمل برای نهادهای فعال از ارزش بزرگی در شرايط افغانستان برای رسيدن به صلح و ثبات برخوردار است.
پيکار مشترک در راه اهداف انسانی و حقوق زنان و آزادیهای مدنی نه تنها به توسعهی ظرفيت کاری، ارتقای سطح آگاهی جنسيتی و تحمل دگرانديشان میانجامد بلکه تجارب حاصله از آن به مثابهی اساس استوار و پرباری برای گامهای بعدی و کارزارهای آينده به شمار میرود.
شرکت مردان آگاه و مصصم به نمايندگی از سازمانها و يا شرکت انفرادی آنان در کارزار مبارزه برای حقوق برابر و موقف انسانی زنان ارزش بلندی به اين کارزار میدهد. اين امر نه تنها حکايت از آگاهی، فهم و درايت آنها مینمايد بلکه وجود اين پديده روايت از کار موثر زنان و بخصوص فعالان آنان نيز دارد.
مطالبات کمپاين ٥٠ در صد اساساً ٧ گره گاه و چالش عمده را که در شرايط کنونی در برابر زنان قرار دارد، برجسته میسازد. مقدمهِ بيانه آغاز کار “کمپاين ٥٠ در صد” با صراحت اعلام می دارد که زنان حاضر اند در تمام تصميمگيریهای بزرگ و سياستگذاریهای کلان در کشور حضور يابند. اين به بدان مفهوم است که زنان در کشور ديگر اجازه نمیدهند تا در باره سرنوشت افغانستان و سرنوشت، موقف و آزادیهای زنان در غياب آنان تصميم اتخاذ گردد. آنان برای خود اين حق و در عين حال اين صلاحيت را قايل اند تا زمان بحث روی اين موضوعات حياتی دربارهی زنان و جامعهی افغانستان حضور داشته باشند و يکی از جوانب ذیدخل محاسبه گردند زنان در رابطه به هر نوع مذاکره با جناحهای مختلف جنگ در افغانستان که حقوق و دستآوردهای دموکراتيک زنان و مردم در آن مورد معامله قرار بگيرد، هوشدار میدهند.
هوشدار به روشنی تاکيد به اين امر دارد که زنان حاضر نيستند ديگر معاملات را در غياب خويش و برحول و محور بربادی و محو دستآوردهای دموکراتيک و آزادیها و حقوق مدنی خويش بپزيرند. برای اين ارزشها آنان با چنگ و دندان رزميده اند و برای آن قربانی دادهاند و میدهند. ماه و هفته ای در افغانستان نيست که از فعالان زنان يکی با وحشيانهترين شيوه ای بدست جامه سپيدان سياهدل نابود نشود و خانوادهی داغدار نگردد. زنان به اين باور اند که از اين همه پيکار و سر دادن های آگاهانه، نمیتوان گذشت.
آنان در خطاب به زنان تاکيد میدارند که: زنان در همه جا که در مورد سرنوشت آنان تصيم گرفته میشود، بايستی حضور داشته باشند ورنه خلای حضور آنان را “زن ستيزان” پُر خواهند کرد و بدين وسيله رفتارهای خشونتبار و محدوديتهای غير انسانی بقا خواهد يافت.
کمپاين ٥٠در صد از کانديدای خاصی جانب داری نمیکند. سازماندهندگان کمپاين ٥٠ در صد به اضافهی مسايل بالایی در مقدمه به صراحت زنان را به يک حق ديگر آنان در کشور يعنی حق نظارت مستقيم برچگونکی تأييد صلاحيت نامزدان رياست جمهوری و نحوه برکزاری انتخابات شفاف، به مثابهی حق شهروندی متوجه میسازند.
اندکی مکث بر نکته اخير و بطور کل در مورد شرکت عاملانه زنان و فعالان آنان در جريان انتخابات و ساير رويدادهای سياسی از اين دست را در اين جا لازم میدانم. بنا به دلايلی بیشمار از زمره حضور حکومت مافيايی، جنگسالار و زنستيز، موجوديت نيروهای بيگانه در کشور، پايان بودن سطح آگاهی زنان و در نتيجه آن مساعد شدن امکان برای سؤاستفاده از رای و حضور زنان در انتخابات … وغيره.. دقيقاً مؤثريت و ضرورت اين کارزارها را قوياً توجيه میکند. مزيد برآن من اصولا میخواهم توجه بيشتر و عميقتر را بر يکی از اين موارد جلب نمايم و آن کار با زنان بوسيله کمپاين و از طريق کمپاين است. در بردن شعارها در ميان زنان، آگاهی بخشيدن آنان و همهِ مردم افغانستان و بحث کردن در باره مطالبات زنان در آستانه انتخابات رَياست جمهوری در کشور، کمپاين از اهميت بزرگی برخوردار است. بدون شک اين موضوع اولويت خاصی برای برکذارکنندگان اين کار زار دارد.
کمپاين اين هفت عرصه را در راستای تحقق برابری حقوق زنان در اوضاع و احوال کنونی برجسته میسازد:
١. تلاش در جهت دستیابی به صلح پایدار و عادلانه در کشور از طریق یافتن راه حلهای مسالمتآمیز و پایان بخشیدن به راه حلهای جنگجویانه و مذاکرات غیر شفاف با عاملین جنگها و سرکوب.
٢. تامین امنیت اجتماعی زنان (در عرصههای کاری، ازدواج و دسترسی به سیستم قضایی عادلانه).
٣. اعلام بسیج عمومی برای سوادآموزی زنان و تخصیص منابع مورد نیاز مالی و انسانی به این امر مهم.
٤. تلاش در جهت رفع قوانین تبعیضآمیز علیه زنان و گنجاندن اصل برابری جنسیتی بدون قید و شرط در تمام قوانین.
٥. تلاش در جهت ایجاد فرصتهای برابر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی میان زنان و مردان.
٦. تلاش در جهت ایجاد فرصتهای اشتغال برای زنان سرپرست خانوار و معلولین و معیوبین.
٧. تلاش در جهت بهبود دسترسی تمام زنان به امکانات بهداشتی.
سازماندهندکان کمپاين در آخرين ياداشت خويش نه تنها گروههای جديد را به همکاری فرا میخوانند بل از ادامه کار آن به نحو خيلی باز و همهگير در زير عنوان اما چگونه؟ چنين بشارت میدهند:” ما در این حرکت مسالمتآمیز و دستهجمعی سعی خواهیم کرد با اجماع هرچه گسترده تر در میان گروههای جنبش زنان و نیز دیگر گروههای اجتماعی، مسیر آینده این ائتلاف را با مشارکت همه علاقهمندانی که به آن میپیوندند مشخص سازیم. از این رو از تمامی گروهها و افرادی که تمایل دارند به این ائتلاف ملحق شوند و مسیر حرکت آن را شکل دهند میخواهیم با ما تماس بگیرند و در گردهماییها و جلسات بحث و تصمیم گیری در مورد چگونگی ادامه حرکت مشارکت داشته باشند تا از این طریق بتوانیم با همفکری و توافق هرچه وسیعتر به طرح مطالبات زنان در این مقطع موفق شویم.”
در پایان به جامعه افغانستان اعلام میدارند که:
حقوق زنان، مادران، همسران، دختران و خانوادهی شما تامینکننده آزادی، استقلال، دموکراسی، عدالت و سربلندی کشورمان افغانستان است.
پايان