به مناسبت دومین سالروز مرگ ژینا مهسا امینی و جنبش زن زندگی آزادی
اعلامیه مشترک
دو نهاد جمهوریخواهِ دموکرات و لائیک ایران
دو سال پیش، در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ (۱۶ سپتامبر ۲۰۲۲)، ژینا مهسا امینی، دختری ۱۸ ساله، همراه با برادرش برای دیدار فامیل، از سقز به تهران سفر میکند. او توسط پلیس ارشاد اسلامی در بزرگراه حقانی به دلیل “بدحجابی” بازداشت میشود. زیر فشار روانی یا ضربات ماموران امنیتی، در حالت کُما به بیمارستان کسری، نزدیکترین مرکز درمانی به بازداشتگاه، منتقل میشود و چندی بعد جان خود را از دست میدهد. از همان نخستین ساعات پخش خبر مرگ ژینا مهسا امنیی، موجی از اعتراضات خیابانی و مردمی سراسر کشور را فرا میگیرد. جنبش بزرگ، تاریخی و بیسابقه زن زندگی آزادی از این لحظه آغاز میشود و طی چندین ماه ایران و جهان را تکان میدهد.
خیزش انقلابی ۱۴۰۱، با این که ادامه جنبشهای بزرگ اجتماعی و اعتراضی پیشین در طول حیات جمهوری اسلامی ایران بود، اما برخوردار از سرشتی دیگر بود. دو ویژگیِ ممتاز، آن را از جنبش های پیشین در ایران متمایز میکرد. یکی، ماهیت غیردینی و ضد دینسالاری آن و در نتیجه خصلت کاملاً ضد رژیمیِ آن بود. دیگری نقش برجسته زنان و جوانان آزادیخواه و رهاییخواه در این قیام مردمی بود. در جنبش زن زندگی آزادی، خواست اصلیِ معترضان رهایی از سلطه و تبعیض، خلاصی از زن ستیزیِ حکومت اسلامی، از جمله حجاب اجباری، و به طور کلی نابودیِ نظام مبتنی بر قوانین دینی و شرعی بود. در این حرکت نوینِ بیسابقه، مطالبات اقتصادی، صنفی و مدنی… در پرتو یک خواست عمده و بنیادین قرار گرفتند: پایانبخشیدن به عمر طولانی دیکتاتوری، دین سالاری و دستیافتن به یک زندگی آزاد و دموکراتیک در برابری. خواستی که در شعار زن زندگی آزادی چون پرچم نمادین جنبش تجلی یافت.
جنبش زن زندگی آزادی از پیش سازماندهی و برنامه ریزی نشده بود. در روند مستقل و متکی به خود دارای تشکیلات و رهبری توسط گروهی یا سازمانی خاص نبود. این جنبش، با این که در فرایند حرکت و گسترش خود، به گونهای خودجوش، خودمحور و خودمختار عمل میکرد، اما توانست شکلها و شیوههایی از هماهنگیِ جنینی، افقی و محلی میان خود به وجود آورد. این همه، به رغم سرکوبی بیسابقه که در جریان آن بیش از ۵۰۰ معترض خیابانی کشته شدند، بیش از ۱۴ هزار تن دستگیر گردیدند، هزاران معترض به زندان افتادند، چند صد نفر اعدام شدند و دهها تن محکوم به اعدام شدند.
از جمله درسهای مهم این جنبش برای ما این است که کنشگران آزادیخواه ایران موظفاند، همراه با شعارها و خواستهای سیاسی و اجتماعی نفیگرا و سلبی، شعارها و خواستهای سیاسی – اجتماعیِ ایجابی و اثباتی خود را برای خروج از اوضاع کنونی مطرح کنند. مبارزه در چهارچوب شعارهایی چون «نه به دیکتاتوری»، «نه به جمهوری اسلامی»… اگر همراه و همزاد با طرح های جایگزین، آشکار و ایجابی در راستای جمهوری، دموکراسی و جدایی دولت و دین نباشد، یعنی در تقابل با جمهوری اسلامی و دیگر آلترناتیوهای ارتجاعی و اقتدارگرا قرار نگیرد، تغییری اساسی در اوضاع نابسامان ایران به وجود نخواهد آورد. از این رو، درسگیری از آزمون بزرگ جنبش زن زندگی آزادی، از قوتها، ضعفها و کمبودهای آن، برای مبارزات جاری و آینده، دارای اهمیت به سزایی است.
ما امروز شاهد آنیم که اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران، در طی دو سالی که از خیزش ۱۴۰۱ میگذرد، باز هم بد و بد تر شده است. سیاست های داخلیِ تخریب کننده و ضدبشریِ حاکمان و جناحهای ارتجاعی آن به شدت همچنان ادامه دارند. نظامیگری، اقتدارگرایی اسلامی و سیادت طلبی جمهوری اسلامی در خاورمیانه (از یمن جنوبی تا سوریه و لبنان) و ماجراجوییاش در هستهای کردن ایران، به همان سان تشدید شدهاند. مضحکههای ضد دموکراتیکِ انتخاباتی رژیم، یکی پس از دیگری، با همکاری شرمآور اصلاح طلبان دیروز، ادامه دارند اما بیش از پیش با مخالفت و تحریم اکثریت عظیم مردم ایران روبرو میشوند. سرکوبها، دستگیریها، اعدامها، تبعیضها و نابرابریها در همهی سطوح تشدید و گسترش یافتهاند. براساس گزارش سازمان های حقوق بشری، در سال گذشته ٨٢٩ نفر در ایران اعدام شده اند که بالاترین رقم در جهان به نسبت جمعیت کشور است. ارقام دهشتناک سرکوب، اذیت و آزار زنان، جوانان، اقلیتهای مختلف قومی/ملی، بهائیان… همچنان با شدت بیشتر ادامه دارند. در یک کلام، هیچ تحول یا رفرمی در جهت بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی مردم ایران و گذار به سوی آزادی، دموکراسی در کشور ما، در چهارچوب حفظ نظام دیکتاتوری اسلامی کنونیِ آن، امکانپذیر نیست.
ما به مناسبت دومین سالروز مرگ دلخراش ژینا مهسا امینی و برآمدنِ بزرگترین، رادیکالترین و طولانیترین جنبش ضد رژیمی در طول حیات جمهوری اسلامی ایران تا کنون، کنشگران اجتماعی و سیاسی داخل و خارج کشور را به پیگیری راه جنبش زن زندگی آزادی برای سرنگونی نظام اسلامی و ضدبشری حاکم بر کشورمان فرا میخوانیم. ما از همهی باورمندان به جمهوری، دموکراسی و جدایی دولت و دین (لائیسیته/سکولاریسم) در ایران، دعوت میکنیم که این سالروز را در هر جا که هستند، در داخل یا خارج از کشور، تبدیل به روز جهانی همبستگی با مبارزات مردم و جنبشهای اجتماعی در ایران علیه نظام جمهوری اسلامی کنند. ما، به نوبهی خود، در همهی فعالیتها و کارزار هایی که بدین مناسبت و در راستای جمهوری، دموکراسی و جدایی دولت و دین در ایران انجام گیرند، مشارکت و همکاری خواهیم کرد.
جنبش جمهوریخواهان دموکرات و لائیک ایران
حزب جمهوریخواه سوسیال دموکرات و لائیک ایران (عضو جبهه ملی ایران)
11 سپتامبر ۲۰۲۴ – 21 شهریور ۱۴۰۳