تنها عدالت می تواند نوری در منطقه تاریک خاورمیانه بگستراند
یکشنبه ۲٣ آبان ۱٣٨۹ – ۱۴ نوامبر ۲۰۱۰
Robert Fisk
The Independent on Sunday
برگردان ناهید جعفرپور
در باره نویسنده:” روبرت فیسک ژورنالیست شناخته شده بین المللی روزنامه ” اندی پیندینت” لندن است. گزارش های وی در باره خاورمیانه مورد توجه فعالان جهانی است. وی نویسنده دائمی شبکه انترنتی ” زد نت” است و همچنین برای روزنامه” ناسیون” و نشریات مطرح دیگر قلم می زند”.
بعد از کشتار هفته گذشته القاعده در یکی از کلیسا های مسیحی بغداد که در آن 52 انسان جان خویش را از دست دادند، ترس چون موجی از آتش در بغداد گسترش یافته است. این مسئله نشان دهنده این واقعیت تلخ است که یخ زیر پای مردم تا چه اندازه نازک شده است. ( منظور موقعیت خطرناک مردم است)
برخلاف آنچه که فرستنده های تلویزیونی غربی در این باره نشان دادند، الجزیره و عربیه در باره جزء جزء این واقعه وحشتناک گزارش مفصل دادند. دستها و پاها و بدن های تکه تکه شده که احتیاجی به توضیح نداشتند. تمامی مسیحیان در منطقه پیام این ضربه را گرفتند. بنظر من القاعده فرقه ای ترین سازمانی است که تا بحال تاسیس گشته است. تنها کافی است به ضرباتی که به شیعیان عراقی وارد کردند بیاندیشیم.
القاعده به هیچ وجه مرکز این بندر و یا جیهه ” ترور بین المللی” ـ که برای ما نقاشی کرده اند نیست ـ زیرا گفته می شود تنها القاعده است ـ بلکه انواع مختلف از نوع القاعده وجود دارند که قدرتشان از بی عدالتی که در این منطقه گسترده شده است بر می خیزد. غربی ها ( به اضافه اسرائیل) برای این گروه ها چون خونی است که رگهای آنان را تغذیه می کند.
در اساس من از خود سئوال می کنم که آیا دولت های ما احتیاج به این ترور ها ندارند تا بدان وسیله ترس و وحشت را در ما رشد دهند و سپس ادعا کنند که آنها نگران امنیت زندگی کوچک ما هستند. من همچنین از خود سئوال می کنم که آیا دولت ها هیچگاه بیدار نمی شوند و این را درک نمی کنند که اعمال ما در خاورمیانه و نزدیک باعث تهدید امنیت ماست. لورد تونی بلیراین واقعیت را دائما تکذیب می کرد ـ حتی زمانی که درعملیات انتحاری 7 جولای 2006 در لندن انتحار کننده از طریق یک فیلم ویدئوئی که منتشر گشت مفصلا توضیح داده بود که تم عراق یکی از دلائل این قتل عام وی بوده است. بوش هم مرتبا تکذیب می کرد. و همچنین سارکوزی این را تکذیب خواهد کرد ـ البته اگر که القاعده تهدیدات اخیر را به واقع انجام دهد و به فرانسه حمله کند.
القاعده اعلام نمود که هدفش تمامی مسیحیان خاورمیانه و نزدیک است. القاعده مثل بمبی خوشه ای این تهدیدات را در تمامی منطقه منتشر می کند. اگر که حدود دو میلیون مسیحی جشن های دوهفته ای خویش را در قصر شهر شرقی سواحل نیل در مصر آغاز کنند احتیاج به محافظت دارند. صد ها مامور امنیتی پلیس مصری این منطقه را پوشش خواهند داد ـ زیرا القاعده ادعا کرده است که کلیسای آنجا دو زن مسلمان را علارغم میلشان در کلیسا نگاه داشته است. این داستان به احتمال قوی در رابطه است با تصمیم دو زن مسلمان که از شوهران خویش قصد جدائی دارند و از آنجه که طلاق در مصر به لحاظ دلائل مذهبی ممنوع است، لذا این دو زن دین خود را تبدیل کرده و به مسیحیت گرویدند تا بدین وسیله بتوانند به ازدواج خود خاتمه دهند. اتفاقا این مسئله حالا باید اتفاق بیافتد.
این موج در لبنان هم گسترش یافته است و در آنجا تنش میان شیعیان و سنیان رشد نموده است. حزب الله خواهان این است که باید اتهامات تریبونال سازمان ملل متحد در باره قتل نخست وزیر اسبق لبنان رفیق حریری پس گرفته شوند. در یکی از شهر های ساحلی زیبای جنوب بیروت کسی قبر یک پیرمرد را نبش قبر کرد ـ 5 در را می بایست باز کنند تا بتوانند به قبرستان زیر زمینی کلیسای ” سنت جرج” وارد شوند و سپس قبر فلیپ القاضی که در 23 جولای 2002 بخاطر پیری مرده بود را نبش قبر نموده و جنازه وی را بیرون آورده و جمجمعه اش را خرد کنند. آنطور که معلوم شد این واقعه سومین واقعه شبیه هم در این شهر کوچک در عرض 10 سال گذشته بوده است. در هر زمان دیگری این کار نامش خرابکاری بود. بله امروز اما با نبش قبر یک قبر از سوی تمامی نماینده گان کلیسا های لبنان با اظهار همدردی شدید برادرانه برخورد می شود ـ برای اینکه کسی به فکر این ایده نیافتد که مسلمانان پشت این ماجرا قرار گرفته اند.
پدر سلیم نامور از صومعه سنت چاربل می گوید” ما باید اجازه چنین فکری را بخودمان ندهیم که قبرهای برادران مسلمانمان را بشکافیم و آنها قبر های ما را بشکافند”. شيخ عبد الامير قبلان نايب رييس شورای اسلامی اعلای شیعیان این عمل را بعنوان عملی بربری می خواند و می گوید که این عمل با هیچ مذهبی و با هیچ قرار انسانی و هیچ منطق انسانی مورد قبول نیست”. بعد از آن بیشوف ها بمب گذاری در کلیسای مسیحی در بغداد را بعنوان یک ” عمل بی معنی جنائی” نامیدند.
غربی ها فاقد این قدرت هستند که بتوانند مسیحانی را که ترسیده اند کمک کنند. عملکردهای سیاستمداران ” با انگیزه های مذهبی” ( طبیعتا منظور من مذهب مسیحیت است) یک تراژدی جدید را برای مسیحیان خاورمیانه به همراه آورد.( من همین اخیرا در کالیفرنیا برخی از آمریکائی ها را ملاقات کردم که عقیده داشتند دین مسیحیت دینی غربی است و نمی تواند دینی شرقی باشد ).
هیچ انسانی با عقل سالم قبول نخواهد کرد که القاعده نیرویش را برای یک چنین واقعه ای هدر کند. البته القاعده در لبنان حضور دارد. رئیس جمهور سوریه بشیر الاسد خودش بما گفت. جالب است که حرفهائی را که اسد هفته گذشته در این باره گفت را نقل کنیم. ( رابطه خوب وی با شیعیان حزب الله و شیعیان ایران دقیقا نشان می دهد که وی دوستی خوبی با لشکر اوساما بن لادن ندارد). اسد در یک مصاحبه ای که وی با روزنامه الحیات داشت، گفت: ما همیشه طوری در باره القاعده صحبت می کنیم که گویا القاعده سازمانی متحد و با ساختاری خوب است. این درست نیست. موضوع بیشتر بر سر یک جناح روحانی است که خود را القاعده نام گذاشته است. این سازمان نتیجه یک وضعیت است نه دلیل یک وضعیت. این سازمان نتیجه هرج و مرج، عدم توسعه، اشتباهات سیاسی و یک مسیر سیاسی مشخص است و این که این سازمان در همه جا وجود دارد ـ در سوریه، همه کشورهای عربی و اسلامی ـ به این مفهوم نیست که این سازمان بسیار گسترده یا محبوب و مردمی است”.
بله اسد اما نمی تواند خودش را از زیر تقصیر ها رها کند. همچنین سایر کشورهای عربی هم نمی توانند تقصیررا از دستان خود پاک کنند و خود را بی تقصیر نشان دهند. ـ آنهم زمانی که قوانین امنیتی آنها تجمع های سیاسی را کاملا ممنوع می سازند( مگر اینکه آن تجمع از سوی خود دولت ها برگزار گردد).
این مسئله از مدت های طولانی باعث شده است که مسلمانان اجبارا در مکانی در باره سیاست بحث و گفتگو کنند که مرتبا به آنجا می روند: مسجد ها. مسخره ترین واقعه این هفته تعریف و تشکر آقایان و روئسای ما برای کمک رژیم وهابی سعودی بود. زیرا که این رژیم آنها را از وجود بسته همراه بمب در بار هواپیما آگاه کرده بود. در حالیکه همین عربستان سعودی بود که اوساما بن لادن و یاران و هم تیپانش را سال های سال بخاطر کارهای شرشان کمک و تغذیه می نمود.
همچنین دیکتاتور های خاورمیانه و نزدیک عاشق این هستند که مردمشان را در ترس و وحشت قرار بدهند. مردم بیچاره مصر از رهبران و برگزیدگان این کشور حالشان بهم می خورد. این برگزیدگان می خواهند مطمئن باشند که در قاهره انقلابی نشود. همچنین غربی ها هم نمی خواهند که انقلاب شود.
مشکل اخیر این است که القاعده تلاش می کند این رژیم ها و همچنین غربی ها را از بین ببرد. به این جهت هم به عراق حمله می کند. برایش هم مهم نیست که در آنجا دمکراسی وجود دارد یا ندارد. چون درعراق هیچ دولتی به انجام نمی رسد و آنها بیشتر با این مشغولند که دشمنان قدیمی خود از حزب بعث را اعدام کنند تا بدین وسیله از آدمهای خود ـ و یا شیعیان و یا مسیحیان کشور محافظت نمایند. اما ما چه می کنیم ما همواره حملات هوائی به پاکستان می کنیم و مردم بیگناه افغانستان را بمباران می کنیم. ما رژیم های دیکتاتور در دنیای عرب را تحمل می کنیم و به اسرائیل اجازه می دهیم تا غارت زمین های فلسطین را همچنان ادامه دهند. متاسفم همیشه همان داستان قدیمی: عدالت با خود صلح بهمراه می آورد ـ نه جنگ و نه سرویس های امنیتی ضد ” ترور جهانی”. بله دولت های ما این مسئله را نمی خواهند قبول کنند.