به بهانه هشت مارس روز جهانی زن
ناهید جعفرپور
يکشنبه ۱۵ اسفند ۱٣٨۹ – ۶ مارس ۲۰۱۱
ماه مارس باز هم فرامی رسد، اما هم چون سال های گذشته زنان ایران و جهان تحت وحشیانه ترین ستمها و بی حقوقی ها رنج می کشند.
هشت مارس یاد آور روز تمامی زنانی است که در جهان کنونی هر دقیقه تحت ستم چند گانه و زیر چرخ های جهان طبقاتی مردسالار خرد می شوند و حقوقشان پایمال می گردد و از سوی دیگر همچنین یاد آور مبارزاتی است که بسیاری از زنان در سرتاسر گیتی برای رسیدن به برابری جنسیتی انجام داده اند.
یادآوری مبارزه علیه ستم و تجاوز های جمعی درجنگ ها به زنان آفریقا، فقر و فلاکت و وحشت و بی حقوقی زنان در عراق و افغانستان، ستم به زنان فلسطینی، زندان و شکنجه و سنگسار زنان ایران و…… است.
هشت مارس فرا می رسد اما قوانین زن ستیز جمهوری اسلامی هر روز زنان بیشتری را در کشورمان به کام نیستی و تیره بختی فرو می برد. قوانین کار برای زنان، قانون زن ستیز حمایت خانواده، قانون جداسازی مدارس، قانون استتار مدارس دخترانه، قانون ارث، طلاق، ازدواج، چند همسری، صیغه و……
هشت مارس زمانی از راه می رسد که بیشماری از زنان کشورمان بی سرپرست، بی سرپناه، در نهایت رنج و فلاکت سر بر بالین نیمکت های پارک های عمومی می نهند. زمانیکه دختران ما که آینده ما می باشند از روی فقر و تهیدستی و ناچاری پیکر خویش را به حراج می گذارند. زمانیکه بیماری ایدز زنان ما را همنشین مرگ می سازد و اعتیاد انگیزه های زنده بودن را در آنان نابود می سازد.
روشن است مادامی که جمهوری اسلامی سایه شومش را بر سر زنان کشورمان گسترانده است و تا زمانیکه با نام دین به خصوصی ترین بخش های زندگی زنان ما تجاوز می شود و در نهایت تا زمانی که ستم جنسیتی مفهوم انسان بودن و حقوق انسانی را بکل خدشه دار و بهتر بگویم لگدمال نموده است، هیچ جای شادباش و خوشحالی از این روز در قلب هیچ آزادیخواه و انسان برابری طلبی که بر علیه ستم جنسی و نابرابری حقوقی میان زن و مرد، زندان و شکنجه و تجاوز مبارزه می کند، پدیدار نمی گردد.
تا زمانیکه مادران عزادار در پارک لاله بدستان جلادان فرزندانشان مورد اذیت و آزار قرار می گیرند و تا زمانی که مادران زندانیان سیاسی در مقابل زندانها در گرما و سرما شب را بروز و روز را به شب می رسانند، هشت مارس را نمی توان در ایران بطوری گسترده ارج نهاد.
تنها می توان گفت که هر سال هشت مارس زمان پیمان مجدد بستن جنبش قدرتمند مستقل زنان در ایران و تمامی زنان مبارز ایرانی در اقصا نقاط جهان با جنبش های مستقل زنان سایر نقاط جهان ( آفریقا، آسیا و آمریکا و اروپا) در جهت مبارزه گسترده و همبسته برای رفع ستم جنسیتی و ستم طبقاتی و زمان یادآوری تمامی آن ظلم هائی است که قرن هاست در سرتاسر جهان و بخصوص در ایران تحت نظامهای پادشاهی و اکنون جمهوری اسلامی بر زنان چون مصیبتی خانمان برانداز نازل شده است. در شرایط حساس کنونی بخصوص گسترش جهانی همبستگی همه زنان آزادی خواه و برابری طلب با زنان ایران و دیگر مدافعان حقوق برابر ( زن و مرد)، در گرو حمایت گسترده از جنبش اعتراضی و دمکراسی خواهانه مردم ایران است. جنبشی که طی 30 سال گذشته همواره با مردم خود و مردم جهان سخن گفته است اما امروز در ایران و جهان خود رسانه خویش گشته است تا مدافعان آزادی و برابری طلبی را درسرتاسر جهان برای همبستگی فراخواند.
بدیهی است که با رفتن رژیم جمهوری اسلامی ستم جنسیتی به پایان نخواهد رسید و باز هم بدیهی است که در جهان نئولیبرالی کنونی زنان قربانیان اصلی چرخ های سرمایه می باشند و تا زمانی که جامعه طبقاتی ادامه دارد ستم جنسیتی در جهان مردسالار همچنان ادامه خواهد داشت اما این هم مسلم است که رژیم های از نوع جمهوری اسلامی با زندان و شکنجه و اعدام و سنگسار بخصوص زنان و خفه کردن رسانه ها و مجامع و…. راه سازمانیابی جنبش های زنان را یا مسدود و یا پر پیچ و خم می سازند و برای باز گشائی این راه و گسترش مبارزه جنبش زنان در اقصا نقاط ایران و سازماندهی زنان اقشار تهیدست جامعه، گذر از جمهوری اسلامی و ایجاد جامعه ای دمکراتیک و لائیک مهمترین خواست پیش روی تمامی انسانهای آزادیخواه و برابری طلب ایران است.